
شب ۱۷ به ۱۸ مارس، اسرائیل به آتش پایان داد و به جنگ بازگشت. این شب یکی از هولناک ترین شب هایی بود که غزه به خود دیده است. روزنامه ی هاآرتض گزارش تکان دهنده از این شب منتشر کرده است که در زیر می خوانید:
در هفته گذشته، در اسرائیل شور و شعف فراوانی پیرامون یک حمله موفق شکل گرفت که گفته میشد صدها عضو حماس را از بین برده است. اما شهادتهای رسیده از غزه داستانی کاملاً متفاوت را روایت میکنند.
عصر سهشنبه گذشته، واحد سخنگوی ارتش اسرائیل دو ویدیو منتشر کرد. در ویدیوی اول، یک جنگنده در تاریکی شب به پرواز در میآید و رد نوری در آسمان به جا میگذارد؛ در ادامه، یک خلبان هلیکوپتر آپاچی دیده میشود که پیش از ورود به کابین، مهمات سلاح را بررسی میکند. ویدیوی دوم، تصاویری از ساختمانهایی در حال تخریب را نشان میدهد که ستونی از دود به آسمان برمیخیزد.
در تصاویر منتشرشده توسط ارتش اسرائیل، هیچ انسانی دیده نمیشود؛ اما در زمین، وضعیت طور دیگری بود. از همان صبح، اجساد و زخمیها به بیمارستانها رسیدند – با آمبولانس، خودروهای شخصی، ارابههایی که توسط الاغ حمل می شد و یا در آغوش بستگان.
مدیر بیمارستان شفا، دکتر محمد ابو سلیمه، به الجزیره گفت: «امروز صبح ۵۰ جسد در اورژانس و ۳۰ جسد دیگر در سردخانه داشتیم. اتاقهای عمل پر بودند و بسیاری از زخمیها جلوی چشممان جان دادند چون قادر به درمانشان نبودیم.»
دکتر ساکب روکادیا، جراح بریتانیایی داوطلب در بیمارستان ناصر در خانیونس، به خبرنگاران آسوشیتدپرس گفت: «چیزی که پزشکان را شوکه کرد، تعداد زیاد کودکان بود… کودک پشت کودک، بیمار جوان پشت بیمار جوان.»
آسوشیتدپرس صحنهی اورژانس بیمارستان ناصر را چنین توصیف کرد: «پرستاری تلاش میکرد پسری را که ترکش به قلبش خورده بود، از مرگ نجات بدهد. مرد جوانی که بیشتر بازویش قطع شده بود، در همان نزدیکی نشسته بود و میلرزید. پسر بچهای پابرهنه، برادر چهارسالهاش را که پایش قطع شده بود، حمل میکرد. خون همهجا روی زمین جاری بود، همراه با تکههای استخوان و بافت های بدن.»
دکتر تانیا حاجحسن، متخصص مراقبتهای ویژه کودکان از آمریکا که در همان بیمارستان داوطلب بود، به این خبرگزاری گفت «در حال دویدن از گوشهای به گوشهی دیگر بودم، تلاش میکردم بفهمم چه کسی را اولویت بدهم، چه کسی را به اتاق عمل بفرستم و چه کسی دیگر امیدی به نجاتش نیست.»
«برخی زخمها بهراحتی قابل مشاهده نبودند. دختر کوچکی که ظاهراً خوب به نظر میرسید، فقط گفت که هنگام نفس کشیدن کمی درد دارد. اما وقتی لباسش را درآوردند، متوجه شدند درون ریههایش خونریزی دارد. در میان موهای فرفری دختر دیگری، دکتر حاجحسن تکههایی از ترکش را در مغزش پیدا کرد.»
دکتر محمد مصطفی، پزشک اورژانس اهل استرالیا که در بیمارستان معمدان در غزهسیتی داوطلب بود، درباره آن شب در ویدیویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، چنین گفت: «تمام شب را کار کردیم. بمباران بدون توقف ادامه داشت… تمام مسکنهایمان تمام شده… هفت دختر داریم که باید پایشان قطع شود و هیچ بیحسی نداریم… بیشتر کشتهشدگان زن و کودک بودند، سوخته از سر تا پا، اندامهایی جداشده، سرهایی که دیگر نبود… [مردی] در راه سیتیاسکن جان داد… آن سه دختر که روی تخت بودند، دختران او بودند. حالا یتیم شدهاند. مادرشان حتی به بیمارستان نرسید؛ همراه خواهر دیگرشان کشته شد… من قبلاً هم اینجا بودم، اما هرگز وضعیت هولناکی مانند امشب را ندیدهام… فریادها همهجا شنیده میشد… بوی گوشت سوخته هنوز در بینیام مانده است.»
بیش از یک هفته پس از این حمله هوایی – که آتشبس دوماهه در نوار غزه را پایان داد – حالا میتوان کمی از گرد و غبار آن شب را کنار زد. وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد که در این حمله ۴۳۶ نفر کشته شدند، که در میان آنها ۱۸۳ کودک، ۹۴ زن و ۳۴ سالمند بالای ۶۵ سال بودند. گفته میشود شب ۱۷ تا ۱۸ مارس یکی از مرگبارترین شبهای این جنگ بوده است.
حمله در ساعت ۲:۲۰ بامداد آغاز شد. روایتهای ساکنان محلی بسیار شبیه به هم است. برخی تازه برای سحری ماه رمضان از خواب بیدار شده بودند که بمبها شروع به سقوط کردند و وحشت سراسر نوار غزه را فرا گرفت. حملات هوایی بهطور همزمان در دهها نقطه انجام شد و ظاهراً زمان زیادی طول نکشید، هرچند این ادعا که در رسانههای اسرائیلی مطرح شد و گفته شد کل عملیات تنها ده دقیقه به طول انجامید، بهشدت بعید به نظر میرسد.
رسانههای اسرائیلی از این حمله تمجید کردند. روزنامه “معاریو” آن را یکی از بزرگترین عملیاتهای پیشدستانه در تاریخ نظامی خواند. گزارش این روزنامه ادعا میکرد «بیش از ۳۰۰ تروریست تنها در چند دقیقه کشته شدند… و این به لطف همکاری فوقالعاده میان شینبت (سرویس امنیت داخلی اسرائیل) و نیروی هوایی بود.»
این روزنامه نوشت: «دیشب، حدود ۳۰۰ تروریست از حماس و جهاد اسلامی وقتی بمبهای نیروی هوایی بر سرشان فرود آمد، غافلگیر شدند. عملیات کاملاً بینقص بود.» و شبکه ۱۲ اسرائیل تیتر زد: «حماس غافلگیر شد، ۴۰۰ مبارز کشته شدند.»
اما به نظر میرسد ارتش و شینبت این بار تمرکز خود را کمتر بر شاخه نظامی حماس و بیشتر بر اهداف غیرنظامی و سیاسی گذاشته بودند. با این حال، تا به امروز ارتش اسرائیل تنها نام هفت نفر را بهعنوان اهداف کشتهشده در آن شب اعلام کرده است: معاون وزیر کشور حماس، محمود ابو وفا، و سه عضو دفتر سیاسی حماس یعنی عصام الداعلیس، محمد الجماسی، و یاسر حرب. ارتش همچنین اعلام کرد رشید جهجوه، رئیس سازمان امنیت عمومی حماس، و اسامه طبش، رئیس اطلاعات نظامی در جنوب غزه و مسئول نظارت و هدفگیری این سازمان نیز کشته شدند.
ارتش اسرائیل نام آنها را در بیانیهای نسبتاً جشنگونه با مُهر «حذف شدند» به رنگ قرمز منتشر کرد.
غیر از این چند اسم، ارتش اسرائیل اطلاعات زیادی درباره حمله منتشر نکرد و به بیانیهای کلی بسنده کرد که در آن آمده بود: «ارتش اسرائیل و شینبت دهها هدف تروریستی و تروریست را در سراسر نوار غزه مورد حمله قرار دادند. هدف، تضعیف تواناییهای نظامی و حکومتی سازمانهای تروریستی و رفع تهدید علیه دولت اسرائیل و شهروندان آن بود.»
احتمال دارد که تعداد بیشتری از اعضای حماس یا سایر گروههای مسلح در این حملات کشته شده باشند، اما میتوان با اطمینان گفت که ۳۰۰ تروریست کشته نشدهاند و حتی هیچ عدد نزدیکی به این هم واقعیت ندارد. طبق گزارش وزارت بهداشت فلسطین، تعداد مردان زیر ۶۵ سال کشتهشده در این حمله ۱۲۵ نفر بوده است. میتوان فرض کرد که بیشتر آنها غیرنظامی بودهاند.
برخی از بمبها به اردوگاههای چادری آوارگان اصابت کردند. سازمان ملل دستکم سه مورد از این نوع حملات را گزارش داده است: در دیر البلح، در منطقه المواسی در غرب خانیونس، و در بخش تل السلطان واقع در غرب رفح. یکی از ساکنان اردوگاه چادری خانیونس در ویدئویی فریاد میزد: «مردم خواب بودند و چادرها را بر سرشان بمباران کردند. دهها کشته و زخمی داریم، بیشترشان بچهاند.»
یکی دیگر از ساکنان نوار غزه در ویدئویی که توسط سازمان ملل ضبط شده بود گفت: «سختترین شب زندگیمان بود. بچهها ترسیده بودند و میلرزیدند. ما بهخاطر وحشت چیزی نمیدیدیم.» این ویدئو حفرهای عظیم را نشان میدهد که زمانی محل برپا بودن چادرها بوده و اکنون مردم در میان آوار بهدنبال گوجهفرنگیهای خاکآلود و پتو میگردند.

بِسان الهندی، دختربچهای خندان با روبان صورتی در موهایش، در حمله به خانیونس همراه با برادرش ایمن کشته شد. مادرش در سوگ او گفت: «بِسان زیبا و لطیف، محبوب همه بود. چقدر چهرهاش نورانی بود. خیلی دلم برایش تنگ شده، برای چالهای صورتش، برای چشمان درشتش مثل چشمهای آهو. برای موهایی با بوی کهربا. عزیز دلم، در خواب بیا به دیدنم، فقط برای خوابیدن تلاش میکنم شاید تو را در خواب ببینم.»
درباره پسرش ایمن گفت: «ایمن مؤدب، متواضع، صادق و باایمان، پاکترین پسر. جدایی از تو مرا شکست. تو جان من بودی، تکیهگاهم. قلبم میسوزد. خدا را هر روز شکر میکردم که تو را میدیدم که رشد می کردی. به یاد داری، عزیزم، وقتی کنارم ایستادی و گفتی: “من از تو بلندتر شدم” و خندیدی؟ فقط چند روز دیگر مانده بود تا تو را در دانشگاه ببینم و به تو افتخار کنم. مخصوصاً بعد از اینکه خوشحالم کردی و گفتی میخواهی روانشناس شوی، مثل شوهر خالهات علا. قلبم پر از غرور و شادی شد. میدانی با لباس خودم خونت را پاک کردم؟ هرگز آن لباس را نخواهم شست.»
دستکم ۱۷ نفر از خانواده جرغون در حمله به خانهشان در رفح کشته شدند. رمضان ابولولی به هاآرتص گفت که خواهرش به همراه شوهر و سه دخترشان در این حمله کشته شدند. ابولولی تعریف کرد: «دو موشک به خانه شلیک شد. چهار برادر با همسران و فرزندانشان کشته شدند. پدربزرگ و مادربزرگ هم جان باختند. همه برادران این خانواده در جنگ خانههای خود را از دست داده بودند و به خانه والدینشان نقل مکان کرده بودند. حالا بمبها آنها را هم یافتند.»

رامی عبدو، رئیس سازمان دیدهبان حقوق بشر مدیترانهای-اروپایی، در آن شب خواهرش نسرین الجماسی و شوهرش محمد، و فرزندانشان لیان و عمر را از دست داد. پسر بزرگتر آنها، عبیده، نیز همراه با همسرش ملک و دخترشان سیوار و پسرشان محمد کشته شدند – عکسی از محمد که روی یک مبل کوچک در میان آوار نشسته بود، در فضای مجازی پربازدید شد.
این خانواده همگی در یک خانه در منطقه خانیونس بودند. عبدو گفت: «تنها یک هفته پیش سیوار قرار بود به مهد کودک برود. اسرائیل او و تمام خانوادهاش را کشت. چرا؟ و برادرزادهام عمر، که آرزو داشت تاجر شود و در سراسر جهان سفر کند. چرا؟» درباره لیان، ۱۴ ساله، عبدو گفت: «او ستاره خانه بود، “لولا” صدایش میکردیم. بیش از یک سال در چادر زندگی میکرد. وقتی میپرسیدم کجاست، همیشه میگفتند رفته سر کار. او بچهها را از چادرهای اطراف جمع میکرد و کلاس درست میکرد. شده بود “خانم معلم لیان”، معلم محبوب در میان ویرانهها.»
منابع فلسطینی که حملات آن شب را پیگیری کردند اعلام کردند که ۸۰ حمله به حدود ۳۰ هدف صورت گرفته است. بیشترین تعداد کشتهها در شهر غزه گزارش شده (۱۵۶ نفر)، و پس از آن در رفح (۱۰۶ نفر). خانوادههای زیادی بهطور کامل از بین رفتند: ۲۷ نفر از خانواده قریقه در محله شجاعیه شهر غزه، از جمله هنرمند معروف نوار، ضرغام قریقه؛ ۷ نفر از خانواده سلیه؛ و ۹ نفر از خانواده ابوطیر که چهار نفر از آنها هنوز زیر آوار ماندهاند.
بسان الهندی، دختربچهای با لبخندی زیبا و روبان صورتی در موهایش، به همراه برادرش ایمن در حمله به خانیونس کشته شدند. مادرش در مراسم وداع گفت: «بسان زیبا و مهربان، محبوب همه بود. چه صورت درخشانی داشت. خیلی دلم برایش تنگ شده، برای چالهای گونهاش، برای چشمان درشتش که مثل چشمان غزال بود. موهایش بوی عنبر میداد. عزیز دلم، بیا در خواب به دیدنم، فقط برای دیدن تو تلاش میکنم بخوابم.»
او درباره پسرش ایمن گفت: «ایمن مؤدب، متین، صادق و باوفا، بیگناهترین پسر. جدایی از تو مرا در هم شکست. تو روحم بودی، تکیهگاهم. دلم آتش گرفته. هر روز خدا را شکر میکردم که تو را میدیدم که در مقابلم رشد میکنی. یادت هست، عزیز دلم، چطور کنارم ایستادی و گفتی: ‘الان از تو بلندترم’ و خندیدی؟ فقط چند روز دیگر مانده بود تا تو را در دانشگاه ببینم، به تو افتخار کنم. مخصوصاً وقتی گفتی که میخواهی دکتر روانشناسی شوی، مثل شوهر خاله علا. قلبم از غرور و شادی لبریز شد. میدانی که خونت را با لباسم پاک کردم؟ هرگز آن لباس را نخواهم شست.»
حداقل ۱۷ نفر از اعضای خانواده جرغون زمانی که خانهای در رفح بمباران شد، کشته شدند. رمضان ابو لولی به هاآرتص گفت که خواهرش در این حمله همراه با شوهر و سه دخترش کشته شد. او گفت: «دو موشک به خانه شلیک شد. چهار برادر با همسران و فرزندانشان کشته شدند. پدربزرگ و مادربزرگ هم کشته شدند. همه برادران این خانواده در جریان جنگ خانههای خود را از دست داده بودند، برای همین به خانه والدینشان نقل مکان کرده بودند. حالا بمبها به آنجا هم رسیدند.»
هدف حمله به محله الصبره در شهر غزه ظاهراً همان محمد الجماسی (شوهر خواهر رامی عبدو) بود که ارتش اسرائیل اعلام کرده بود «رئیس کمیته اضطراری سازمان تروریستی حماس در نوار غزه» است.
اما در جریان حمله به این محله، خانه خانواده الحطاب نیز هدف قرار گرفت و بنا بر منابع فلسطینی، ۲۷ نفر از ۲۸ عضو این خانواده کشته شدند. هنوز مشخص نیست که آیا این خانواده در همان حملهای کشته شدهاند که الجماسی هدف آن بود یا در حملهای دیگر. سامیه الحطاب، تنها بازمانده خانواده که در دهه سوم زندگی خود است، گفت موشک زمانی به خانه برخورد کرد که خانواده برای خوردن وعده سحری دور هم جمع شده بودند.
موشکی که ناجی ابوسیف، معروف به «ابو حمزه» — سخنگوی تیپ نظامی جهاد اسلامی — را به قتل رساند، همچنین همسرش و برادرش را نیز کشت.
در حمله مرگبار دیگری، ۲۵ نفر که در مدرسه التبین در شهر غزه پناه گرفته بودند، کشته شدند. به گفته فلسطینیها، یک روزنامهنگار فلسطینی لحظهای را ثبت کرد که پسربچهای در میان ویرانهها دنبال وسایلی از دوستان مدرسهاش میگشت. او گفت: «تکههای زیادی از بدن دیدم، خون همهجا بود. به یکی از کلاسها رفتم چون خیلی ترسیده بودم.»
در یکی از تصاویر منتشرشده از غزه، آمانی ابوعکر، پیکر بیجان خواهرزاده دو سالهاش، سلما، را در آغوش گرفته است؛ دختربچهای که در حمله هوایی اسرائیل اوایل هفته کشته شد.

بیانیهای از سوی یونیسف، صندوق کودکان سازمان ملل، اعلام کرد تعداد کودکانی که در ۱۸ مارس کشته شدند، این روز را به «یکی از بزرگترین روزهای تلفات کودکان در یک روز واحد در یکسال گذشته» تبدیل کرده است. دفتر حقوق بشر سازمان ملل نیز اعلام کرد: «استفاده از سلاحهای انفجاری با تأثیر وسیع در مناطق با تراکم بالای جمعیت تقریباً بهطور قطعی دارای آثار غیرقابل تفکیک خواهد بود و بسیار محتمل است که ناقض حقوق بشردوستانه بینالمللی باشد… و با تعهدات اسرائیل تحت قوانین بینالمللی بشردوستانه سازگار نیست.»
یکی از عکسهایی که به نمادی از این حمله هوایی تبدیل شد، تصویری است از نوزاد دختری بیجان که یک لباس سفید با طرحهای رنگارنگ به تن دارد و بر روی پیکر زنی که روی یک برانکارد نارنجی رنگ افتاده قرار گرفته است؛ هر دوی آنها پا برهنه هستند. آلون-لی گرین، یکی از مدیران جنبش اجتماعی یهودی-عربی «با هم ایستادهایم»، لباس این نوزاد را شناسایی کرد. این لباس بخشی از محمولهای از کمکها بود که دو ماه پیش برای مردم غزه فرستاده شده بود.
نوزاد، بنان السالوط، هنوز سهماهه نشده بود که کشته شد؛ پدر و مادرش و هشت عضو دیگر خانواده نیز در حملهای به دیر البلح جان باختند. هنوز مشخص نیست که هدف این حمله چه کسی یا چه چیزی بوده است.

تصویر دیگری که بهطور گسترده منتشر شد، هفت کودک از خانواده ابو دقه در خان یونس را نشان میدهد که همگی کنار هم نشستهاند و نوشیدنی پرتقالی مینوشند. بهجز دو کودک در سمت راست، امیر اسلام و زین اسلام، بقیه کشته شدند: عمر اسامه، محمد احمد، هاله احمد، سما احمد و قصی عادل. احمد عبدالله، یکی از بستگان، گفت که سه کودک دیگر از این خانواده که در تصویر نبودند نیز کشته شدهاند. او گفت که در ساعات پیش از طلوع جمعه، شش خانه متعلق به این خانواده بهطور همزمان بمباران شد.
جوانترین بازمانده از خانواده ابو دقه، آیلا، تنها یک ماهه است. عبدالله گفت: «صبح روز قتلعام او را بعد از پنج ساعت از زیر آوار در حالی که زنده بود بیرون آوردند. اما پدرش، اسامه ابو دقه، مادرش مروه و برادرش عمر همه کشته شدند. نمیدانم باید گفت خوششانس بود که زنده ماند یا بدشانس.»
خانوادههایی بهطور کامل از بین رفتند: ۲۷ نفر از خانواده قریقه در محله شجاعیه شهر غزه، از جمله هنرمند شناختهشده نوار غزه، ضرغام قریقه؛ هفت نفر از خانواده سلیح؛ و نه نفر از خانواده ابو طیر، که چهار نفر از آنها همچنان زیر آوار مدفون هستند.
ویدیوهایی که صبح روز ۱۸ مارس از نوار غزه منتشر شدند، جزو وحشتناکترین تصاویری بودند که از آغاز جنگ تاکنون دیده شدهاند. کف پای کودکی که در یک کیسه قرار دارد، پدری که جسد دختر کوچکش را در آغوش گرفته، پدری که در میان اجساد در سردخانه بهدنبال دو فرزندش میگردد، فردی که زیر آوار خانهاش در حال جان دادن است، و اجساد کودکان در سنین مختلف، در وضعیتهای گوناگون، میان خرابهها و در سردخانهها.
در یکی از این کلیپها، مادری فریاد میزند: «قسم میخورم که بچههایم گرسنه مردند، حتی سحری هم نخوردند.» ویدیوی دیگری پدری را نشان میدهد که دختر مردهاش را که لباس خواب قرمز بر تن دارد و هنوز خون از بینیاش میچکد در آغوش گرفته و با فریاد میپرسد: «اینها هدفهای آنها هستند؟»
کلیپ دیگری اجساد دو کودک را نشان میدهد، کودکی مجروح که از آمبولانس پیاده میشود، و زنانی که بر پیکر عزیزانشان گریه میکنند. حسام شباط، خبرنگار برجسته الجزیره در نوار غزه، نوشت: «این صحنهها با تمام بیرحمی و خشونتشان تکرار میشوند. درد و اندوه بازگشتهاند. لحظات سنگینی که هر روز اشکمان را درمیآورد، بازگشتهاند.» روز دوشنبه این هفته، حسام شباط زمانی که موشکی به خودروی او اصابت کرد کشته شد. ارتش اسرائیل بعداً اسنادی منتشر کرد که ادعا میکرد او پنج سال پیش آموزش نظامی در حماس دیده بوده است.
حملات تقریباً سه هفته پس از اعمال محاصره کامل بر نوار غزه انجام شدند – طولانیترین محاصرهای که از آغاز جنگ تاکنون اعمال شده است. از تاریخ ۲ مارس، هیچ غذا، سوخت یا کمک بشردوستانهای وارد نوار غزه نشده است. اسرائیل همچنین تأمین برق برای تأسیسات اصلی نمکزدایی غزه را قطع کرد و این اقدام باعث کاهش شدید میزان آب قابلدسترس برای ساکنان منطقه شد.
دکتر فیروز سیدوا، پزشک آمریکایی که در بیمارستان ناصر در خانیونس مشغول به کار است، به شبکه خبری ABC گفت: «این جمعیت به مدت ۱۵ ماه در حال گرسنگی کشیدن بودهاند. کل جمعیت دچار کاهش وزن شده، پروتئین کافی دریافت نکردهاند… از زمانی که اینجا هستم فقط یک بار گوشت خوردهام… و من حتی بهتر از بقیه غذا میخورم – چون پول دارم. اما اصلاً گوشت پیدا نمیشود. تخممرغ بیش از یک دلار قیمت دارد… یعنی مردم در حالی به بیمارستان میآیند که گرسنه و تشنهاند – دیگر آب تمیز در دسترس نیست… بچهها دائماً دچار گاستروانتریت (التهاب معده و روده) میشوند. ما موردی داشتیم که قلب یک زن به خاطر شدت گاستروانتریت در بخش مراقبتهای ویژه ایستاد… دو میلیون نفر اینجا زندگی میکنند، نیمی از آنها کودک هستند، آنها نمیتوانند در جایی زندگی کنند که تمام مزارع نابود شده، سیستم فاضلاب و زیرساخت تصفیه آب از بین رفته، و بیشتر خانهها تخریب شدهاند. چطور انتظار دارید آنها زنده بمانند؟»
سیستم بهداشتی غزه در وضعیت بسیار وخیمی قرار دارد. در بخش شمالی نوار غزه فقط یک ژنراتور اکسیژن، یک دستگاه سیتیاسکن و یک دستگاه رادیولوژی باقی مانده است. طبق گزارش سازمان ملل، تیمهای پزشکی مجبور شدهاند گاز استریل را بشویند تا دوباره از آن استفاده کنند. دکتر سیدوا گفت: «اگر یک یا دو حادثه دیگر با این حجم از مجروحان رخ دهد، مطمئنم که دیگر هیچ وسیله جراحی برای کار کردن نخواهیم داشت.»
3 پاسخ
پدر ان و مادران آن بچه ها بایستی آن کودکان را از خطر دور نگه می داشتند. در جایی که جنگ و دعواست نباید بجه ها را نگهداشت. ۵۹ گروگان در دست حماس است و بنا بر گفته شما فقط در یک یا دو حمله ی بعد از شروع مجدد درگیری ها ۳۰۰ زن و کودک بی گناه و معصوم کشته شده اند. بهتر نبود حماس آن ۵۹ گروگان را آزاد می کرد، تا این همه زن و کودک بی گناه کشته نشوند؟؟!!
غسان کنفانی عضو جبهه آزادیبخش فلسطین که سال ۱۹۷۲ توسط موساد ترور شد.نقلی از وی به یاد هزاران کودک جهان :
”ایکاش بچه ها هرگز نمی مردند. کاش آنها را، بطور موقت، به آسمان ببرند تا در پایان جنگ، سالم و سلامت به خانه بازگردند و وقتی پدر و مادر، گیج و حیران می پرسند “کجا بودی؟” بگویند: “داشتیم با ابرها بازی می کردیم.”
رژیم کودک کش و جنایت پیشه اسرائیل که روی دیگر سکه فاشیستهای خانمان بر باد ده جمهوری اسلامی حامی حماس و اسلام شیعی است که در کودک کشی رقیب یکدیگرند.
حماس لنگه و کپی رژیم جمهوری اسلامی برایش جان مردم پشیزی ارزش ندارد. نه تسلیم میشود و نه حاضر است از قدرت دست کشد. برای ماندن در قدرت اگر همه فلسطینیان هم قربانی شوند و غزه با خاک یکسان شود مهم نیست.