پیشگفتار
حاکمیت جمهوری اسلامی با بحرانهای فراوانی درون- و برون مرزی روبرو است. تورم و گرانی کمر مردم را شکسته است، نان و برنج گران شدهاست؛ مردم ساعتها برق ندارند. کارگران، آموزگاران و بازنشستگان به همراه پرستاران و دیگر لایههای پایینی و میانی جامعه هر روز برای خواستهای صنفی خود دست به نشست و راهپیمایی میزنند. زنان دلیر برای سیاستهای ضدزن رژیم ولیفقیه دیگر تره هم خرد نمیکنند و با دلاوری سربرهنه و یا لخت در خیابانها راه میروند تا شرم دیدن موی و تن زن را از رخ جامعه مردسالار پاک کنند.
ارتش فاشیستی بورژوازی صهیونیستی ضربههای فراوانی به دوستان جمهوری اسلامی در گوشه و کنار خاورمیانه زده است و حتا دوستانش را در تهران کُشته است. جمهوری اسلامی در برابر این همه گستاخی اسراییل و به چند پاسخ نمادین بسنده کردهاست و حتا به پشتیبانی حزبالله نیز در جنگ آن با اسراییل در نیامدهاست.
انگار که این همه چالشها بس نبود، از بخت بد جمهوری اسلامی ترامپ به رییس جمهوری امریکا برگزیده شدهاست.
راه برونرفت جمهوری اسلامی از این همه چالشها چیست؟
روشن است که جمهوری اسلامی مانند همهی رژیمهای دیکتاتوری از آنجایی که از مشروعیت میان مردم خود برخوردار نیست، چارهای سوای سازش در برابر فشار نیروهای برونمرزی نمیبیند.
دوام آوردن بیش از ۶۰ ساله کوبا در برابر فشار امپریالیسم امریکا در پیوند نزدیک به مشروعیت آن میان مردم، با همهی گرسنگیها و بدبختیها است. مردم از جمهوری اسلامی پس از چهل سال دیکتاتوری و بیش از سه دهه اقتصاد نئولیبرالیستی آن چنان بیزار هستند که سران رژیم هیچ امیدی به پشتیبانی از خود از سوی آنان ندارند و از سوی دیگر پس از سالها دروغ دیگر دستگاه نادانسازی رژیم مانند گذشته توانی برای گول زدن بخش مذهبی مردم را ندارد.
از آنجایی که جمهوری اسلامی مردم را دشمن شماره یک خود میداند، سازش با دشمنان شماره دو و سه ووو را بهتر و آسانتر میبیند.
بگذارید نخست با بررسی دکترین اختاپوس اسراییل برای ضربه زدن به ایران و جنگ رودررو با جمهوری اسلامی بپردازیم؛ سپس با واکاوی کنشهای گوناگون رژیم ولی فقیه در هفتههای گذشته نشان دهیم که حاکمیت جمهوری اسلامی دهان جنگخواهان در درون را میبندد، تا با دوستی با کشورهای همسایه و سازش با امریکا خود را از واژگونی نجات دهد.
دکترین اختاپوس چیست؟
برنامه کنونی جمهوری اسلامی این است که با هر شیوهای، به ویژه با کاربرد دیپلماسی از پیاده شدن دکترین اختاپوس بورژوازی صهیونیسم جلوگیری کند.
دکترین اختاپوس که بر پایه دیدگاه نخستوزیر پیشین اسراییل، نفتالی بنت برنامهریزی شدهاست، از اسراییل میخواهد که به جای یورش به نیروهای جانشینی رژیم جمهوری اسلامی که بازوهای این اختاپوس هستند، باید به سر این اختاپوس، یعنی جمهوری اسلامی ضربه بزند. این دکترین فاشیستی که در تضاد با همهی قانونهای شناختهشده و پذیرفته جهانی نیز است، از پشتیبانی نیروهای راست هوادار امپریالیسم نیز برخوردار است.
بر پایه همین دکترین اختاپوس است که نتانیاهو هدف پایانی ارتش اسراییل را جلوگیری از دستیابی ایران به جنگافزار هستهای میداند. او افزود که زمانی جنگ پایان مییابد که اسراییل در راستای رسیدن به این هدف و هدفهای کوچک خود به پیروزی برسد.
برای همین، یورش ددمنشانه و کشتار بیش از چهل هزار فلسطینی در غزه، تنها آغاز کار است. برای همین، دیگر نمیتوان جنگ اسراییل را تنها علیه فلسطینیهای غزه دانست. نقشه بورژوازی صهیونیسم با پشتیبانی امپریالیسم غرب به بردگی کشاندن خلقهای خاورمیانه، با ویران کردن کشورهای کلیدی است.
بمباران کشورهایی چون عراق، افغانستان و لیبی و نیز به دست گرفتن بخشی از سوریه نمونههایی از پرخاشگری امپریالیسم است. هر ایرانی میهندوستی باید تحریم اقتصادی و یورش جنگی به ایران را محکوم کند و به کشورهای امپریالیستی پرخاشگر بگوید که سرنوشت ایران با دستهای توانای مردم ایران نوشته خواهد شد.
وظیفه نیروهای میهن- و مردم فروش هوادار امپریالیسم و بورژوازی صهیونیسم، ولی چیز دیگری است. آنها به دنبال ساختن کلاهی از این نمد هستند و در این راه هیچ شرمی از پشتیبانی از یورش به کشور ما ندارند.
مصی علینژاد گفت: برای من جای خوشحالی و خرسندی دارد اگر ببینم هر حرکتی باعث تضعیف جمهوری اسلامی می شود!!
هر حرکتی؟ یعنی حتا نابودی پالایشگاههای ایران و بمباران سایتهای هستهای با خطر بیمار شدن میلیونها ایرانی؟!
منشه امیر، کارشناس خاورمیانه هوادار بورژوازی صهیونیسم بارها گفتهاست که زمان آن رسیده که کشورهای غربی، به ویژه آمریکا و اروپا، خطر نفوذ رژیم اسلامی ایران را درک کرده و به اسراییل اجازه دهند که کار این رژیم را یکسره کند.
برای نبرد با پیاده شدن دکترین اختاپوس، جمهوری اسلامی نه تنها باید در برون از مرزها چالشهای دیپلماتیک را حل کند، بلکه باید در درون مرزها نیز به آرام کردن جنگخواهان بپردازد و اگر نیاز به آن باشد با گلوله و چوبهدار به خواستهای آزادیخواهانه و صنفی مردم پاسخ دهد..
دگرگونی استراتژیک در سیاست خارجی
اکنون دیگر روشن است که جمهوری اسلامی، هم اکنون به دنبال تنشآفرینی با کمک گروههای دوست و جانشینی خود در خاورمیانه نیست. “ام القری” که محمد جواد لاریجانی، استاد دانشگاه و ایدیولوگ بزرگ سیاست ژئوپلتیک شیعه حاکمیت، آفریننده آن است به روشنی میگوید که هنگامی که جمهوری اسلامی در خطر است، میتوان سیاست پشتیبانی از امت اسلام را به کنار گذاشت و آن را فراموش کرد.
او در کتاب “کاوشهای نظری در سیاست خارجی” می گوید که ”اگر میان حفظ مصالح امت و منافع ملی در عمل، تزاحمی به وجود آید همواره مصالح امت اولویت دارد مگر اینکه هستی امالقری که حفظ آن بر همهی امت (و نه تنها مردم امالقری) واجب است، به خطر افتد”.
به زبان دیگر، گفته می شود که چون زندگی خود جمهوری اسلامی هم اکنون در خطر است، باید از سیاست ”صدور انقلاب اسلامی” در این زمان پرهیز کرد. برای همین، حاکمیت بورژوازی جمهوری اسلامی با شیوههای گوناگون تلاش می کند که ”هستی امالقری” را نجات دهد.
آرام کردن جنگخواهان از سوی رهبری
حاکمیت جمهوری اسلامی خود را آماده جنگ نمیبیند، ولی پس از چهار دهه آموزشهای گفتمان جنگی به هواداران خود، هم اکنون ناگزیر است که این هواداران جنگ را که از سیاست جهانی چیزی نمیدانند به سر جای خود بنشاند.
به تازگی محمدمهدی میرباقری، از شاگردان محمدتقی مصباحیزدی و پدر معنوی جبهه پایداری در برنامه «جریان» شبکه یک سیما درباره جنگ سخن گفت: «برای رسیدن به مقصد قرب الهی حتی اگر نصف مردم جهان کشته شوند، میارزد؛ لذا کشته شدن ۴۲ هزار نفر از مردم غزه در قبال آن مقصد بزرگ اهمیت ندارد البته کشته شدن شکست نیست؛ بلکه احدی الحسنیین است و در هر حال، پیروزی است. به ویژه آن که کسانی که کشته شوند، نمیمیرند؛ بلکه زندهاند.»
حاکمیت جمهوری اسلامی حجت الاسلام محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم، را به درگیری با این گونه جنگخواهان فرستادهاست. او به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «نکته اول این است که جنگ کردن و جنگیدن، اصل و قاعده اولیه اسلام نیست. اسلام از کلمه سلم و سلامت گرفته شده و به معنی مسالمت، صلح و زندگی همراه با سلامت است. بنابراین، جنگیدن اصل و قاعده اولیه نبوده و وظیفه یک مسلمان و کشورهای اسلامی نیست. وظیفه اولیه حکمرانی اولیه اسلامی، برقراری صلح و آرامش و امنیت در میان همه انسانها است.»
او می افزاید: «نظر مقام معظم رهبری این است که اگر بتوانیم مشکلات را با گفتوگو و مذاکره حل کنیم، نوبت به جنگیدن نمیرسد. این اظهارات را به خدا نسبت دادن، اشتباه و ناروا است و باید در برابر آن ایستاد.»
پس از آن جمهوری اسلامی ناگزیر شد که مهرههای درشتتری را با جنگخواهان درگیر کند. آقای لاریجانی به گزارش هممیهن آنلاین گفت: «تحلیل دو جمله کلیدی رهبر انقلاب درباره دیپلماسی و امنیت ملی میگوید که باید به جای تعلل و شتابزدگی، با درک درست از شرایط عمل کنیم.»
او در این گفت و گو می گوید که جمهوری اسلامی به دنبال جنگ نیست، و باید از ظرفیت دیپلماسی بهدرستی بهره ببرد. جمهوری اسلامی باید در میدان و دیپلماسی آمادگی کافی داشته باشد. لاریجانی می گوید که در این شرایط، تصمیمگیریهای بینالمللی بسیار مهم است و برای حل چالش ها باید از دیپلماسی استراتژیک سود جست.
دوستی با دیگر کشورهای خاورمیانه
جمهوری اسلامی پس از ضربههای فراوان به گروههای جنگی دوست خود از سوی ارتش فاشیستی بورژوازی صهیونیسم، دست دوستی به کشورهای خلیج فارس و دیگر کشورهای خاورمیانه دراز کردهاست.
دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران، گفت که ایران در روند برنامهریزی برای برگزاری رزمایش دریایی مشترک با عربستان سعودی و مصر است. این کار بخشی از تلاشهای جمهوری اسلامی برای پرتوان کردن جایگاه خود هم چون یک نیروی بزرگ در خلیج فارس است. رزمایشهای گذشته جمهوری اسلامی، مانند IMEX 2024 با کشورهایی مانند روسیه و هند، نشاندهنده این رویکرد است. هدف جمهوری اسلامی از این رزمایشها، نشان دادن خود هم چون یک بازیگر کلیدی در امنیت دریایی و راههای مهم بازرگانی در خلیج فارس است.
هم چنین، پیوند دیپلماتیک با عربستان و بهبود پیوند با مصر، فرصتهایی برای همکاری نظامی فراهم کردهاست. در شرایطی که تنشها میان ایران و اسراییل افزایش یافته، این رزمایشها میتوانند به پرتوان کردن پیوند جمهوری اسلامی با کشورهای عربی و افزایش فشار بر اسراییل کمک کنند.
بحرین و کویت میزبان بزرگترین پایگاههای امریکا در خلیج فارس هستند و از همین رو دوستی جمهوری اسلامی با آنها هوشمندانه است. افزون بر این، امارات و قطر میزبان گروههای بزرگ نظامی آمریکایی هستند. دشمنی با این کشورها می تواند آنها را به سوی اسراییل بکشاند که برایند آن می تواند اجازه دادن به نیروهای فاشیستی اسراییلی برای ضربه زدن به نهادهای هستهای جمهوری اسلامی باشد. نشانههای فراوانی در دست است که دیپلماسی جمهوری اسلامی برای دوستی با این کشورها به سود جمهوری اسلامی بودهاست.
یورش هواپیماهای اسراییل به برخی جاها در ایران، با واکنشهای سختی از سوی عربستان، امارات، عمان، ترکیه، مصر، اردن، لبنان، دولت یمن و عراق روبرو شدهاست.
البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، در گفتوگویی با ”فایننشال تایمز” خواستار افزایش فشارهای غربی بر رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به جنگهای خاورمیانه شد. وزیر عمان هم چنین ابراز امیدواری کرد که گفتوگو میان آمریکا و ایران در بارهی تحریمها و برنامه هستهای دوباره آغاز شود. او افزود که اسراییل به دنبال جنگ است و هیچ کشوری نباید از رویکرد نتانیاهو پیروی کند.
در همین راستا، وزارت خارجه مصر با نگرانی از تنشها در خاورمیانه، مانند یورش اسراییل به ایران انتقاد کرد و آن را رویارویی خطرناکی برای امنیت خاورمیانه خواند. نخستوزیر پاکستان نیز یورش هوایی رژیم فاشیستی اسراییل به ایران را محکوم کرده و گفت که پاکستان برای صلح و امنیت در کنار ایران ایستاده است.
از میان کشورهای بزرگ روسیه و چین این یورش را محکوم کردند، ولی کشورهای غربی مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان با خاموشی از ایران خواستهاند که به این یورش پاسخ ندهد.
روشن است که همکاریها میان کشورهای خاورمیانه، برآوردهای استراتژیک اسراییل را در خاورمیانه به ویژه در برابر ایران را پیچیدهتر میکند. اسراییل خواهان گسترش و ژرفش این دوستی نیست و با همهی توان خود تلاش خواهد که در راه آن سنگ بیاندازد.
رژیم ولی فقیه هم به درستی میداند که اسراییل در تلاش برهم زدن این نزدیکی است. رئیس جمهور جمهوری اسلامی در نشست بریکس گفت: نگاه بنده ایجاد وفاق در داخل کشورم و تقویت و گسترش روابط با همسایگان و کشورهای منطقه است: متاسفانه در همان اولین روز آغاز به کار رسمی بنده رژیم صهیونیستی با ترور آقای هنیه به عنوان مهمان رسمی جمهوری اسلامی ایران سعی کرد در پیگیری این اهداف اخلال ایجاد کند.
گزارش «میدلایستآی» میافزاید که جمهوری اسلامی با دیپلماسی درست و کارساز توانست با گفتوگو و دوستی با کشورهای همسایه مانند رزمایش دریایی مشترک با عربستان از بمباران نهادهای هستهای از سوی اسراییل جلوگیری کند.
سازش با امریکا
حقیقت این است که با همهی گندهگوییهای رژیم ولی فقیه علیه غرب، اقتصاد جمهوری اسلامی با هزاران رشته با غرب در پیوند و به آن وابسته است.
نیروهای راست هوادار امپریالیسم به هم راه اصلاحخواهان این گونه وانمود میکنند که جمهوری اسلامی با نگاه به شرق خود دست نشانده چین و روسیه شده است. در این میان برخی از “چپ”ها برای مشروعیت سازی حاکمیت جمهوری اسلامی سرمایهداری نگاه به شرق و پیوستن آن به بریکس را بزرگ میکنند و در بارهی آن به گزاف مینویسند. ولی با یک نگاه به آمار ما میبینیم که نگاه به شرق عربستان بیشتر از جمهوری اسلامی است.
نیاز به یادآوری است که تنها جمهوری اسلامی نیست که به بریکس پیوست، کشورهای بریکس در آغاز سال ۲۰۲۴ با پیوستن چندین کشور که چهار تای آن از خاورمیانه یعنی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر هستند، بیشتر شدند.
پیوند کشورهای خاورمیانه به بریکس نشاندهنده تلاشهای راهبردی برای بهینهسازی منافع درون مرزی آنهاست. کشورهای مصر، امارات، عربستان سعودی و ایران به دنبال همکاری بیشتر با بریکس هستند. این همکاری به معنای دسترسی به سرمایهگذاری و بازارهای بزرگ و همچنین آسودگی سیاسی بدون پیششرط است.
افزون بر این، چین دادوستد بازرگانی گسترده با کشورهای خلیج فارس، به ویژه عربستان، امارات و قطر، با سرمایهگذاریهای کلانی دارد که در تضاد با سرمایهگذاری بیاندازه کوچکش در جمهوری اسلامی است. برای نمونه، سرمایهگذاری چین در عربستان سعودی از ۱۸.۴۳ میلیارد دلار در پروژههای ساختوساز در سالهای ۲۰۲۱ -۲۰۲۴ گذشته بود.
چین بززرگترین خریدار نفت عربستان است.۲۵٪ از نفت خام عربستان به چین فروخته میشود. عربستان سعودی همچنین کالاهای پتروشیمی، مانند پلیاتیلن، پروپیلن، و کالاهای شیمیایی را به چین میفروشد. عربستان سعودی از چین ابزار الکترونیکی، ماشینآلات ساختمانی و صنعتی، پوشاک، کالاهای خانگی، گوشیهای هوشمند، کامپیوترها می خرد. آمار سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که دادوستد عربستان و چین ۱۰۷ میلیارد دلار بودهاست(www.trademap.org).
جمهوری اسلامی بزرگترین فروشنده نفت به چین است. در سال ۲۰۲۲، ایران ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام در روز به چین فروخت. همچنین کالاهای پتروشیمی، اوره و متانول، مس، آهن، و آلومینیوم به چین میفروشد. ایران از چین ابزار صنعتی، ماشینآلات ساختمانی، و تکنولوژیهای پیشرفته ، کالاهای الکترونیکی، پوشاک، خانگی، داروها و مواد شیمیایی صنعتی میخرد. آمار در سال ۲۰۲۲ نشانگر دادوستد ۳۷ میلیارد دلار میان چین و ایران است(www.trademap.org). همانگونه که میبینیم، دادوستد عربستان با چین نزدیک به سه برابر دادوستد جمهوری اسلامی با چین است.
همچنین گزافهگوی راستها و برخی از ”چپ”ها در بارهی نقش روسیه در اقتصاد جمهوری اسلامی هم بسیار نادرست است. عربستان سعودی کالاهای پتروشیمی و شیمیایی و خرما به روسیه میفروشد و ماشینآلات صنعتی، ابزار نفتی و گاز، و فنآوریهای سنگین گندم، جو و دیگر کالاهای کشاورزی و خانگی و پوشاک دیگر را از روسیه میخرد. آمار نشان میدهد که دادوستد میان عربستان سعودی و روسیه در سال ۲۰۲۲ ۲ میلیارد دلار بود(www.trademap.org).
عرب نیوز مینویسد که در سال ۲۰۲۲، دادوستد جهانی روسیه به ۸۰۰ میلیارد دلار رسید، که در این میان بازرگانی این کشور با ایران کمتر از ۳ میلیارد دلار بود. این نشان دهنده نقش بسیار ناچیز ایران در دادوستد با روسیه است. ایران به روسیه میوهها (سیب، خرما، انگور)، سبزی و خشکبار، کالاهای پتروشیمی مانند اوره و متانول، آهن و فولاد که به بازار روسیه میفروشد و از روسیه ماشینآلات و ابزار صنعتی، فنآوریهای نظامی، گندم و جو و یدکی در زمینه انرژی و حملونقل میخرد.
همانگونه که میبینیم، جمهوری اسلامی برای گریز از پیامدهای تحریم، تنها بخش کوچکی از اقتصاد خود را به سوی شرق کشاند. برای همین است که حاکمیت جمهوری اسلامی خواهان پیوند بیشتر با غرب و رهایی از تحریمها است و برای رسیدن به این هدف آماده سازشهای بسیاری است.
علی لاریجانی روز جمعه ۲۵ آبان در لبنان گفت که «ایران از هر تصمیمی که دولت لبنان، بهویژه در مورد قطعنامه ۱۷۰۱، اتخاذ کند حمایت میکند». لاریجانی هم چنین در پاسخ به پرسش یک روزنامهنگار درباره اینکه آیا آمدن او در بیروت برای برهم زدن آتشبس پیشنهادی آمریکا است، پاسخ داد: «ما به دنبال خرابکاری نیستیم بلکه به دنبال راهحلی برای مشکلات هستیم. ما در همه شرایط از دولت لبنان حمایت میکنیم. کسانی که خرابکاری میکنند نتانیاهو و نزدیکان او هستند.»
مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران پنجشنبه ۲۴ آبان در دیدار با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران، گفت که جمهوری اسلامی آماده همکاری و همگرایی با این نهاد بینالمللی برای «رفع ابهامات و شبهات» درباره برنامه هستهای خود است.
دولت بایدن چشمهای خود را به فروش “غیرقانونی” نفت ایران میبست، ولی ترامپ به دنبال افزایش تحریمهای اقتصادی است. جمهوری اسلامی امیدوار سازش با ترامپ است. این سازش می تواند در بسته «مصلحت نظام» پیچیده و پیش گزاری شود. جمهوری اسلامی ترامپ را بازرگانی می داند که می توان با او اگر به سودش باشد دادوستد کرد.
سلامی و هم محمدجواد ظریف وزیر خارجه پیشین که اکنون دستیار راهبردی رئیسجمهور است، امیدواری کردهاند که ترامپ سیاستهای نوینی در خاورمیانه و همچنین در برابر جمهوری اسلامی داشتهباشد. علی لاریجانی گفت که ایران نباید کار خود را با دونالد ترامپ «پیوند بزند».
پشتیبانی نکردن جمهوری اسلامی از حزبالله در جنگ با اسراییل و تلاشهای تهران برای کاستن از فشارها علیه خود مایه دلزدگی و نامیدی بسیاری از هواداران او در خاورمیانه شدهاست.
به گزارش اقتصادنیوز، مجید انصاری، دستیار حقوقی رئیسجمهور از آمادگی جمهوری اسلامی برای سازش با آمریکا بر پایه حقوق بینالملل سخن گفت. او گفت: «همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند و رئیس جمهور محترم نیز تاکید کردند ما سر جنگ و دعوا با هیچ کشوری و با هیچکس را نداریم و اگر هر کشوری از جمله آمریکا، بر پایه حقوق بین الملل و به رسمیت شناختن، اراده و خواست مردم ایران آمادگی مراوده و تعامل عادلانه و قانونمند و ضابطه مند را به دور از تحکم استکباری داشته باشد، جمهوری اسلامی ایران نیز همواره اعلام کرده که آماده است».
فایننشال تایمز، پس از بازدید رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از ایران نوشت که تهران خواهان سازش درباره برنامه هستهای خود می باشد و به دنبال کاهش تنشها با غرب در آستانه رفتن دونالد ترامپ به کاخ سفید است.
خواست امپریالیسم امریکا با گفت و گو با یک رژیم کم توان
با همهی نشانههایی که جمهوری اسلامی به امریکا برای آشتی میفرستد، امریکا به کمتر از سرسپردگی خرسند نیست.
آمریکا یک بار دیگر خواهان دگرگونی رفتار جمهوری اسلامی و «نه تنها گفتار» آن شد. ویدانت باتل، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این باره گفت: « خواهان تضمین این هستیم که ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت، […] و در این راستا همه گزینهها روی میز است».
دادههای فراوانی نشانگر این است که امپریالیسم خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی نیست، بلکه خواست امریکا آرام کردن آن و سرسپردگی سراسری و بندگی جمهوری اسلامی است.
نشریه وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت که آمریکا از اسراییل خواسته بود تا سایتهای هستهای و نفتی ایران را بمباران نکند. وال استریت ژورنال در گزارش خود با بازگویی گفته دالیا داسا کایه کارشناس ارشد علوم سیاسی و مدیر پیشین مرکز سیاست عمومی خاورمیانه در اندیشکده رند مینویسد: «تا جایی که میدانیم، با توجه به اینکه ظاهرا حملات اسراییل به اهداف نظامی محدود میشده و به زیرساختهای نفتی و هستهای حملهای صورت نگرفته این اتفاق بهترین سناریو برای مهار این دور از تنشها بود.» صادق زیباکلام هم پس از یورش هوایی اسراییل به ایران واکنش نشان داد و گفت یورش کوچک اسراییل به ایران نشانه پیروزی دیپلماتیک واشنگتن بود.
کار به جایی رسیدهاست که اصلاحخواهان هوادار امریکا نیز به این حقیقت رسیدهاند که امریکا به دنبال بندگی جمهوری اسلامی است. روزنامه آرمان ملی که یک روزنامه اصلاح خواه است نوشته است:
«مساله بحث امنیت ملی است که کشوری خواسته آمریکا را میپذیرد که در یک جنگی به شکل مطلق شکست خورده باشد و حاضر باشد خود را خلع سلاح کند. در منطقه پر آشوب غرب آسیا خواسته آمریکاییها مثل این است که ایران بخواهد خودش را خلع سلاح کند. کاری که مثلا ژاپن و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم کردند. آمریکاییها نه تنها از خواستهشان کوتاه نمیآیند بلکه هر روز خواستهشان بیشتر هم میشود. […] وزارت خزانهداری آمریکا برای تحریم کردن تربیت شده و اصلا بلد نیست رفع تحریم کند».
«میدلایستآی» در یک واکاوی در بارهی گفتوگو میان آمریکا با ایران نوشت که ترامپ به دنبال بستن یک پیمان هستهای با ایران هست، ولی میخواهد پیش از آن ایران را تا ان جا که میتواند کمتوان کند. فرد فلایتز، مدیر اندیشکده مرکز سیاست امنیتی، میگوید که ترامپ با افزایش تحریمها به دنبال پیمان هستهای به سود امریکا است.
جی دی ونس، دستیار ترامپ، بار دیگر سخن از برجستگی کاربرد دیپلماسی در سیاست خارجی امریکا گفت و هشدار داده که جنگ با ایران پرهزینه خواهد بود. ترامپ پس از انداختن رأی خود به صندوق به خبرنگاران گفت که دولت او «بهدنبال آسیب رساندن به ایران» نخواهد بود. او گفت: «من میخواهم، من دوست دارم آنها کشور بسیار خوبی داشته باشند، ولی آنها نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند.» ترامپ بارها گفت که او به دنبال این است که آن چنان توان اقتصادی جمهوری اسلامی را کم کند که توان جنگجویی نداشته باشد.
به گزارش همشهری آنلاین سی آبان، ترامپ از ۱۲ شرطی که برای ایران داشت، تنها به یک شرط رسیده و میگوید تهران جنگافزار هستهای نداشتهباشد. کارشناسان غربی هم میگویند که ترامپ به دنبال یورش جنگی به ایران نیست. شعار “نخست آمریکا” ترامپ رهنما او در سیاست است. اگر او بتواند پیمان خوبی به سود امریکا با جمهوری اسلامی ببندد، اینکار را خواهد کرد.
بدون تردید فشار بر جمهوری اسلامی کم توان با پیشنویس قطعنامه پیشنهادی غرب بیشتر خواهد شد. خبرآنلاین سی ام آبان نوشت: «پیش نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپا و آمریکا به شورای حکام آژانس، تا بهار ۱۴۰۴ (مارس ۲۰۲۵) به ایران مهلت همکاری با آژانس در مورد موارد خواسته شده داده شده است».
کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل، روز سی آبان، قطعنامه علیه پایمال شدن حقوق بشر در ایران گذراند. این قطعنامه از سوی کانادا، آمریکا، آلمان، انگلیس و دیگر کشورهای غربی پیشنهاد شدهبود. تردیدی نیست که نگرانی این کشورها، حقوق بشر در کشور ما نیست. پیشنهاد و پذیرش آن در این هنگام، تنها میتواند به معنای فشار سنگین غرب بر جمهوری اسلامی کم توان شده برای آماده کردن آن برای سازش بزرگ باشد.
برخورد لایههای گوناگون بورژوازی با این سازش
هیچ تردیدی نیست که بورژوازی بوروکراتیک- تکنوکرات و بورژوازی مالی از هرگونه سازشی با امریکا به هر بهایی که باشد پشتیبانی می کنند. پایگاه اجتماعی این دو لایه بورژوازی از لایههای بالایی و بالای- میانی جامعه با رنگ و بوی کم مذهبی و غرب گرا هستند که آمادگی این سازش را دارند. بورژوازی بازرگانی هم که پس از تحریمها برای سودورزی خود به سوی شرق نگاه کردهاست، در سرشت آزمند خود دارای یک ایدیولوژی ضدغربی نیست، بلکه برای او هر دادوستدی که پولآور باشد، خوب است. وظیفه بزرگ بورژوازی بازرگانی این است که تا پایگاه اجتماعی خود را که از لایههای پایین مذهبی و خردهبورژوازی لومپن شهری و روستایی و دارای گرایشهای ضدغربی هستند، را با دلیلهایی هم چون “حفظ نظام” و “اسلام یعنی صلح” آماده نوشیدن جام زهر از سوی ولیفقیه کند.
بزرگترین بازنده چنین سازشی، به چند دلیل بورژوازی نظامی است. نخست اینکه بورژوازی نظامی زندگی و یکپارچگی خود را در تنش میبیند تا بتواند دلیلی برای نظامیگری و صنعت نظامی خود بیابد. دوم این که گروه ترامپ با هماندیشی بورژوازی صهیونیسم بیش از همه به دنبال ضربه زدن به این لایه بورژوازی در حاکمیت ایران است. حاکمیت جمهوری اسلامی باید به آن چنان سازشی با امریکا بپردازد، که پذیرش آن برای بورژوازی نظامی چندان دشوار نباشد.
اگر این لایهها نتوانند که پیمانی با امریکا ببندند که در پی آن دست کم فشار تحریمها کاهش یابد، در آن هنگام شاید که بورژوازی نظامی بتواند دیگر لایهها را برای ساختن جنگافزار هستهای با خود هم سو کند.
پایانسخن
نیروهای پیشرو و ”چپ” نمیتوانند که جنگ ارتش فاشیستی اسراییل در غزه را بخشی از جنگهای رهائیبخش خلقهای جهان برای آزادی ندانند. همانگونه که میدانیم جنگهای امپریالیستی برای دزدی و پرخاشگری و پاسخ جنگجویانه خلقهای در بند با هم یکسان نیست. جنگ غزه، یک جنگ میان دو کشور نیست، بلکه یک نسلکشی از سوی اسراییل است. از سوی دیگر، روند جنگ نشان دادهاست که هدف اسراییل بسیار بزرگتر و گستردهتر از کُشتار در غزه است. اسراییل به گمان خود با زدن بازوهای اختاپوس میخواهد که سر اختاپوس را از سوراخ بیرون بیاورد.
جمهوری اسلامی پس از ضربههای فراوانی که از سوی اسراییل در درون و برون از مرزها خوردهاست، هم اکنون پس از سالها کمک به تنشآفرینی در خاورمیانه و بهانه دادن به آمادگی جنگی امریکا در خلیج فارس و هول دادن کشورهای خلیج فارس به دامن اسراییل، به ناچار به سیاست دوستی با کشورهای همسایه روی آوردهاست.
کشورهای همسایه هم که میدانند که جمهوری اسلامی به دلیل بیچارگی و کمتوانی دست دوستی دراز کرده است، بهایی برای پیمان دوستی خود میخواهند. برای همین امارت از کمتوانی هم اکنون جمهوری اسلامی به سود خود بهره جویی میکند و خواهان سرپرستی و به دست گرفتن سه جزیره کشور ما است. اتحادیه اروپا، از داوی پوچ امارات متحده عربی در بارهی جزیرههای سه گانه ایران پشتیبانی کرد. روسیه و چین این سه جزیره را «چالش میان ایران و امارات» دانستهاند.
باز هم به همین دلیل گروه ترامپ زمان را برای فشار و به زانو در آوردن جمهوری اسلامی شایسته میبینند. به گزارش اقتصادنیوز روز نخست آذر پزشکیان گفت: «مردم در صحنه باشند دشمن جرات نمیکند به ما چپ نگاه کند». او به درستی میداند که چشم اسفندیار جمهوری اسلامی همانا بیزاری مردم از آن است. به گمان بسیار اگر جمهوری اسلامی نتواند که با ترفند و فریب مردم را در این سازش بزرگ به سوی خود بکشاند، بدانگاه به سرکوب سختتر تودهها دست خواهد زد. رژیم ولی فقیه سیاست سرکوب را تا برداشتن تحریم و کمتر شدن دشورایهای اقتصادی مردم، دنبال خواهد کرد.
هماکنون، از آن جایی که جمهوری اسلامی از پشتیبانی مردمی در درون مرزها برخوردار نیست، به ناگزیر برای سازشهای خود با دیگران بهای سنگینی خواهد پرداخت.
باید دید که لایههای بورژوازی که با این سازش دمساز شدهاند، چگونه و با چه بهایی میتوانند بورژوازی نظامی را برای این سازش بزرگ آماده سازند.
آنها باید بتوانند که به بورژوازی نظامی بپذیرانند که ”هستی امالقری” برجسته تر از هستی بورژوازی نظامی است.