ایلان ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، بهتازگی از نفوذ سیاسی خود برای متوقف کردن توافقی دوحزبی که هدفش ادامه کار دولت بود، استفاده کرد. این اقدام که بهطور واضح غیراخلاقی است، تنها نمونهای از چگونگی تسلط میلیاردرها بر دموکراسی آمریکاست.
در جریان اولین مناظره جمهوریخواهها در سال ۲۰۱۵، دونالد ترامپ خود را به عنوان یک راستگوی جسور معرفی کرد، تقریباً به عنوان یک افشاگر درباره تأثیر فسادآمیزی که به عنوان یک حامی مالی ثروتمند بر سیاستمداران اعمال کرده بود حرف زد. مجریان مناظره پرسیدند چرا در گذشته به دموکراتها پول داده است، و او پاسخ داد:
“من به همه کمک میکنم. وقتی آنها تماس میگیرند، من کمک میکنم. و میدانی چه؟ وقتی من به چیزی از آنها نیاز دارم، دو سال بعد، سه سال بعد، با آنها تماس میگیرم. آنها آماده شنیدن هستند. و این یک سیستم خراب است.”
همانطور که اندرو پروکوپ در آن زمان بهطور روشن اشاره کرد، این یک سخن غیرمعمول بود. «معمولاً اصلاحطلبان خود را بیگناه معرفی میکنند.» ترامپ، در عوض، آن طور که به نظر میرسید مشغول خودستایی بود. او خود را به عنوان کسی معرفی کرد که سیستم را به خوبی تجربه کرده، آن را به طور کامل میشناسد و بنابراین میتواند با دیدی شفاف درباره آنچه نیاز به اصلاح دارد، قضاوت کند.
نه سال بعد، ترامپ در حال آمادهسازی برای آغاز دوره دوم ریاستجمهوری خود است. و یکی از نزدیکترین همکارانش (و تا حد زیادی مهمترین حامی مالی سیاسی او)، میلیاردر ایلان ماسک، همین حالا از ثروت خود برای تأثیرگذاری بر فرآیند سیاسی به شیوهای آشکارتر از آن چیزی که ترامپ در آن مناظره در سال ۲۰۱۵ صحبت میکرد، استفاده کرده است.
ماسک در سال ۲۰۲۲ پلتفرم شبکه اجتماعی توییتر سابق (و اکنون X نامیده میشود) را به مبلغ ۴۴ میلیارد دلار خریداری کرد. دلایل بسیاری وجود دارد که او الگوریتم سایت را برای افزایش پستهای خود دستکاری کرده است. او پرطرفدارترین کاربر توییتر/X است و ۲۰۷.۹ میلیون دنبالکننده دارد. حتی رئیسجمهور منتخب تنها ۹۶.۲ میلیون دنبالکننده دارد. از اوایل ساعات چهارشنبه صبح، او از این امکان فوق العاده برای انتشار ۱۵۰ پست درباره مخالفت خود با یک توافق هزینهکرد دو حزبی که هدفش جلوگیری از تعطیلی دولت درست قبل از کریسمس بود، استفاده کرد.
در جریان انتخابات، ایلان ماسک بیش از ۲۰۰ میلیون دلار را در دو کمیته اقدام سیاسی (PAC) حامی ترامپ هزینه کرد که او را تا حد زیادی به بزرگترین حامی مالی در هر دو جناح رقابت تبدیل کرد. او با چنین جایگاه برجستهای در کنار ترامپ، به طوری مورد توجه قرار گرفت که ناظر عادی میتواند به اشتباه فکر کند ماسک به جای جی. دی. ونس همکار انتخاباتی ترامپ است. ارتباط نزدیک او با رئیسجمهور منتخب و قدرت او در پلتفرم شبکه اجتماعی، به تنهایی کافی بود تا مخالفت پر سر و صدای ماسک با توافق هزینهکرد، توجه بسیاری از قانونگذاران جمهوریخواه را جلب کند. اما ماسک به این سطح از نفوذ راضی نبود و از پستهای خشمگینانه خود برای تهدید عمومی استفاده و اعلام کرد شخصاً چالش مقدماتی علیه هر نماینده کنگره جمهوریخواهی که به توافق رأی دهد را تأمین مالی خواهد کرد.
وقتی پول صحبت می کند
این تهدیدی نیست که هر جمهوریخواهی با غریزهای برای حفظ موقعیت سیاسی خود بتواند آن را نادیده بگیرد. ایلان ماسک ثروتمندترین مرد جهان است و دارایی خالص او ۴۵۵ میلیارد دلار گزارش شده است. برای داشتن چشماندازی بهتر، این مقدار بیش از شصت و نه برابر دارایی تخمینی ترامپ که ۶.۶۱ میلیارد دلار است، میباشد. ماسک میتواند تعداد زیادی چالش ها را تأمین مالی کند قبل از آنکه احساس کند کیف پولش سبکتر شده است.
ترکیب این تهدید و تمایل ایلان ماسک به نمایش دادن خود به عنوان حامی شخصیتی که با پایگاه حمایتی ترامپ اعتبار یافته است، آن قدر بود تا توافق هزینهکردی را که مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان جمهوریخواه، ماههاست با دموکراتها در حال مذاکره برای آن هستند، نابود کند. اکنون مشخص نیست که آیا میتوان از تعطیلی دولت جلوگیری کرد یا خیر. از این که بسیاری از کارمندان فدرال مجبور شوند مانند سال ۲۰۱۸ یک ماه بدون حقوق کار کنند یا اینکه مزایای برنامه کمکهای تغذیهای تکمیلی (SNAP) — یعنی کارتهای غذایی — متوقف شوند، تعجب نکنید. با این حال، حتی اگر از این نتیجه جلوگیری شود، این روش نمایش آشکاری بود که یک میلیاردر از قدرت سیاسی خود استفاده می کند و باید برای هر کسی که به جدیت به دموکراسی اعتقاد دارد عمیقاً نگران کننده باشد.
وجود میلیاردرها اساسا غیرمنطقی است. هم میلیون و هم میلیارد مبالغی هستند که به طور قابل توجهی از آنچه که ما حتی می توانیم آرزو کنیم در حساب های بانکی خود داشته باشیم، فراتر می روند و بنابر این می توانیم به راحتی تفاوت عظیم آن ها را فراموش کنیم. اما برای درک بهتر این موضوع، اگر تصور کنیم موجودی با عمر جادانه (شاید خونآشامی) که در سال ۱۴۹۲ با کریستف کلموس به نیمکره غربی آمد و از آن زمان معادل هزار دلار فعلی آمریکا را روزانه ذخیره می کند، آن خونآشام تا حدود سال ۱۴۹۵ می توانست یک میلیون دلار داشته باشد. اما او حتی در سال ۲۰۲۴ به یک پنجم یک میلیارد دلار نخواهد رسید.
حتی تصور اینکه ۴۵۵ میلیارد دلار چقدر پول است، دشوار است. از منظر عدالت توزیعی، این که اجازه دهیم یک نفر چنین ثروتی داشته باشد در حالی که دیگران برای پرداخت اجاره یا خرید مواد غذایی با نداری دستوپنجه نرم میکنند، عمیقاً ناپسند و غیرقابلقبول است. اما هنگامی که این نوع ثروت را با امکان خرید نفوذ سیاسی برای میلیاردرها ترکیب کنیم، پیامدهای آن برای هر چیزی که شبیه دموکراسی واقعی باشد، بهطرز وحشتناکی سنگین خواهد بود.
یک پلوترکراسی دو حزبی
با این حال، مشکل بسیار عمیقتر از شخص ایلان ماسک است. ماهیت آشکار و علنی دخالت او در فرآیند سیاسی، واقعیت حاکمیت میلیاردرها را به وضوح نشان داد، اما بسیاری از راههایی که میلیاردرها بخشی از ثروت خود را برای تضمین نتایج سیاسی هزینه میکنند، کمتر شبیه نمایش ماسک است و بیشتر شبیه همان روندی است که ترامپ در سال ۲۰۱۵ توصیف کرد: ایجاد روابط با سیاستمداران از هر دو حزب، که طی آن هر دو طرف این رابطه به یکدیگر لطفهایی میکنند. یا مانند شیوهای که جف بزوس با تصاحب مالکیت «واشنگتن پست» بر گفتمان سیاسی تأثیر میگذارد. یا حتی مانند قدرت افرادی که آنقدر ثروتمند هستند که مالک کسبوکارهایی باشند که تعداد زیادی از افراد را استخدام کرده و درآمد مالیاتی زیادی ایجاد میکنند، و میتوانند با تهدید انتقال فعالیتهای خود به حوزهای دیگر یا حتی خارج از کشور، سیاستمداران را تحت فشار قرار دهند.
در این شرایط، در حالی که ماسک آشکارا قدرت سیاسی خود را که از ثروتش ناشی میشود به رخ میکشد، بسیاری از دموکراتها ممکن است وسوسه شوند از این موضوع بهرهبرداری سیاسی کنند و سخنانی با رنگوبوی پوپولیستی مطرح کنند. این در ذات خود یک غریزه خوب است: نکات بحث به خودی خود قابل تدوین هستند. اما دموکراتها در مواجهه با نفوذ مالی میلیاردرها، موقعیت ضعیفی دارند. تا پایان اکتبر، فوربس تخمین زده است که ۸۳ میلیاردر از نامزد دموکرات، کامالا هریس، حمایت کردهاند، در حالی که ترامپ، نامزد جمهوریخواه، از ۵۲ میلیاردر حمایت مالی دریافت کرده است. با این حال، یکی از این ۵۲ میلیاردر حامی ترامپ، ثروتمندترین فرد جهان، مبلغ بسیار بیشتری نسبت به هر یک از ۸۳ حامی هریس کمک کرده است که این موضوع موقعیت مالی ترامپ را نسبت به هریس تقویت کرد. اما حتی با وجود این حمایت مالی گسترده، پذیرش کمکهای مالی از ۸۳ میلیاردر توسط دموکراتها مانع از ایجاد یک جنبش پوپولیستی قوی نمیشود، زیرا چنین کمکهایی تأثیر سیاستهای پوپولیستی را کاهش میدهد.
البته، بسیاری از میلیاردرها ترجیح میدهند خواست های خود را گسترش دهند و نفوذ خود را به همهجا برسانند. آنها همان حرفی را میزنند که ترامپ در سال ۲۰۱۵ گفت: «من به همه کمک میکنم. وقتی زنگ میزنند، کمک میکنم!» تا زمانی که سیاستمداران از هر دو حزب همچنان به تماس گرفتن با افراد فوقثروتمند ادامه دهند، حاکمیت میلیاردرها در ایالات متحده ادامه خواهد یافت.
بن برگیس – ژاکوبن؛ برگردان برای اخبار روز: حمید پارسا
2 پاسخ
یعنی دیکتاتوری سوپر الیگاشها با سوپر هوشمندان مصنوعی بر کل جهان!
سالهای پر توفانی در پیش است.
پرسشی است:
آیا تئوری اجتماعی و تاریخ بندی که تحت نام مارکسیسم، انسان هایی را به خود مشغول کرده بود و کرده است به پرسش گرفته نشده است؟
باید گفت
در آزادی و اموزش پرسش گر ، انسان ها خلاق، خلق می کند، خَلقشان انباشت سرمایه بوجود می آورد سرمایه برای بقایش چاره ای جز خلقیات جدید ندارد،
هوش منصوعی داده هایی را در یک فرایندی،
پردازش می کندو داده ها را در یک فرایندپردازش درست به یک نتیجه مطلوب می رساند.
اگر در گذشته انسان ها برای پردازش درست داده ها، نیاز به انسان های خاص با ضریب هوشی بالا داشتند تا بعد از چند قرن و یا چند دهه یک نتیجه سودمندی ارائه دهند در این زمانه هوش مصنوعی در یک زمان کوتاه این فرایند را طی می کند و نتیجه ای را برای اقدامات بعدی ارائه می دهد.