یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

هشت مارس و نبرد علیه ستم جنسیتی و طبقاتی – کانی کرم‌پور

حق حیات، اساسی‌ترین حق هر انسان است، اما روزانه شاهد آن هستیم که زنان به بهانه‌های واهی و مردسالارانه به قتل می‌رسند. نبرد علیه خشونت و تجاوز به حقوق زنان، تنها مسئله زنان نیست. بلکه مسئله کلیه انسان‌های آزاده، برابری‌طلب، آگاه و مترقیست. مبارزه علیه خشونت بر زنان بخشی از مبارزه برای رهایی از نظام سرمایه‌داریست

امسال در شرایطی مراسم‌های ۸ مارس روز همبستگی بین‌المللی جنبش زنان را برگزار می‌کنیم که جهان شاهد خیزش‌ها، اعتراضات و تظاهرات گسترده توده‌های عاصی از فقر و نابرابری بوده است. جنگ‌های خانمانسوز در بخش‌هایی از جهان جان هزاران انسان بی‌گناه را گرفت و میلیون‌ها تن را آواره کرده است.

در جهان پرچالش ما، زن فقط یک قربانی سیستم و بحران‌های نظام حاکم نیست، بلکه او فرمانده‌ای جسور، در نبردی نابرابر، اما امیدبخش است.

برای اثبات این سخن، نیازی به رجوع به منابع تاریخی و ورق زدن صفحات خاک گرفته کتب تاریخ نیست. بلکه تنها جستجویی ساده در میان میلیاردها کلیدواژه مختلف در دنیای وب، ما را به ایران و خاصتا، کوردستان می‌رساند. آنجایی که خاستگاه یکی از بزرگترین خیزش‌های انسان برای رهایی در عصر جدید در آن رقم خورد. جایی که شعارهایش نه فقط بر گستره‌ی مرزهای جغرافیایش، بلکه در جهان فراگیر شد. و او که نامش رمزی شد تا نباشد در جایی از جهان که نامش را فریاد نزنند، ولو اگر هشت مارس هم نباشد. ژینا، آرمیتا و بسیاری دیگر که دیگر نیستند تا آزادی زن و جامعه را با هم جشن بگیریم.

 توده‌هایی  که خشم فروخورده خود را فریاد زده و با بانگی رسا خواهان یک زندگی شایسته انسانی هستند. با این حال بیش از یک قرن است که در سراسر جهان مبارزه علیه خشونت بر زنان و برابری حقوقی زنان با مردان در جریان است اما، باز هم شاهد آن هستیم که روزانه میلیون‌ها زن در گوشه و کنارِ جهان، به بردگی کشیده می‌شوند و به مثابه کالای مصرفی با آن‌ها رفتار می‌شود. حقوق آن‌ها پایمال می‌شود، تحقیر می‌شوند، مورد خرید و فروش و انواعِ تجاوزها قرار می‌گیرند. در برخی نقاط هنوز هم سنگسار می‌شوند و به بهانهأی زن ستیزِ ناموسأپرستی، به اشکال فجیع و دلخراشی، به قتل می‌رسند. با تحمل فشارها و خشونت‌هایی پنهان که حتی گاهی خود نیز آن را حس نمی‌کنند، روح و روانشان آزرده، کدر و بیمار می‌شود.  

هر ساله ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان و ۸ مارس روز جهانی زن، در اقصاء نقاط جهان مراسم‌ها و متینگ و تجمعاتی در حمایت از مبارزه زنان، تامین برابری مابین زن و مرد، در کلیه شئون اجتماعی برگزار می‌شود. اما بزرگداشتِ این روزها چه غمگینانه است در حالی که هنوز زنان کارگر دستمزد کمتری برای کار برابر با همکاران مردشان میگیرند؛ هنوز هم دختران خردسال فروخته می‌شوند، هنوز به زور در زیرزمین‌های نمور و بی‌نور پای دار قالی کودکی و نوجوانی‌شان پژمرده و رنگ می‌بازد. هنوز مانع تحصیل‌شان می‌شوند. هنوز در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی با حجاب اجباری تحقیر، زندان، شکنجه و…می شوند. خشونت علیه زنان، از شرم‌آورترین موارد نقض حقوق بشر است. حق حیات، اساسی‌ترین حق هر انسان است، اما روزانه شاهد آن هستیم که زنان به بهانه‌های واهی و مردسالارانه به قتل می‌رسند.

سکوت در برابر این جنایات، به معنای تأیید آن‌هاست. خشونت علیه زنان اشکال مختلفی دارد: از خشونت‌های فیزیکی و جنسی گرفته تا خشونت‌های روانی و اقتصادی. در بسیاری از موارد، این خشونت‌ها توسط نهادهای دولتی و قوانین مردسالارانه تداوم می‌یابد.

در ایران، مسئله زن‌کشی و کودک‌همسری به یکی از معضلات جدی اجتماعی تبدیل شده است. زن‌کشی، یا قتل زنان به دلایل ناموسی، پدیده‌ای است که ریشه در فرهنگ مردسالارانه و قوانین ناعادلانه دارد. در بسیاری از موارد، زنان به دلیل “حفظ آبروی خانواده” یا به بهانه‌های واهی دیگر به قتل می‌رسند. این جنایات نه تنها توسط افراد خانواده، بلکه حتی توسط نهادهای دولتی نیز نادیده گرفته می‌شوند. قوانین ایران در بسیاری از موارد، مجازات‌های سبکی برای قاتلان زن‌کشی در نظر می‌گیرد، که این خود به تداوم این جنایات کمک می‌کند. زنان حتی از حق شکایت علیه خشونت‌های خانگی محروم هستند یا به دلایل مختلف از مطرح کردن آن با توجه به ارزش‌های نهادینه شده‌ی جامعه، امتناع می‌کنند. این عوامل نه تنها خشونت را تشدید می‌کنند، بلکه به سیستم مردسالار مشروعیت می‌بخشند.

کودک‌همسری نیز یکی دیگر از معضلات جدی در ایران و کشورهایی است که به‌مانند ایران، شریعت اسلامی در آن جاری است. بر اساس آمارهای رسمی، سالانه هزاران دختر زیر ۱۸ سال در ایران مجبور به ازدواج می‌شوند. این دختران، که اغلب از خانواده‌های فقیر و محروم هستند، به دلیل فشارهای اقتصادی و فرهنگی، مجبور به ترک تحصیل و پذیرش نقش‌های زنانه در سنین بسیار پایین می‌شوند. کودک‌همسری نه تنها حقوق اولیه این دختران را نقض می‌کند، بلکه آن‌ها را در معرض خشونت‌های خانگی، بارداری‌های زودرس و مشکلات سلامت روان قرار می‌دهد.اولین قربانیان بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی هستند. اینها زنانی هستند که می توانستند به اشکال گوناگون در همه نقاطِ جهان، یک زندگی سالم، همراه با آرامش را دوش به دوش مردان داشته باشند. اما خیلی راحت این زندگی از آنان سلب شده است! 

چرا چنین است؟ آیا راهکار و راه چاره ای برای این همه ستم و تحقیر وجود دارد؟ 

دهه‌هاست که جنبش زنان، برای احقاق حقوق زنان، برابری با مردان و محو نظام مردسالار در زمینه‌های مختلف مبارزه می‌کند، اما تنها وقتی که درکی درست و علمی از نظام نابرابر و ریشه‌های ستم بر زن داشته باشیم، می‌توانیم دریابیم که علل ستم بر زن با شکاف طبقاتی که زائیده فقر و محرومیت، استثمار و خشونت است، یکی هستند و رابطه‌ای تنگاتنگ و دو جانبه دارند و از علل ریشه‌های ستم بر زن است. خشونت و ستم بر زنان و جنس دوم نامیدن و جایگاه پایین آنان از ریشه‌دارترین معضلات جوامع بشری بوده است.

 برای ریشه‌کن کردن این جنایات و این نظام پر از خشونت و به شکست کشاندنِ کامل آن و از میان بردن مردسالاری و پرکردن و از بین بردن شکافِ عمیق طبقاتی، ضروریست که تمام جنبش‌های اجتماعی، چپ و رادیکال به یکدیگر بپیوندند. تنها در مبارزه‌ای  سازمانیافته و متحد با حضور گسترده زنان ستمدیده و مردانی که رهایی زنان و برابری زنان در همه عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هدفشان است می توان پا به عرصه مبارزه‌ای توده‌ای و ریشه‌ای گذاشت. 

نبرد علیه خشونت و تجاوز به حقوق زنان، تنها مسئله زنان نیست. بلکه مسئله کلیه انسان‌های آزاده، برابری‌طلب، آگاه و مترقیست. مبارزه علیه خشونت بر زنان بخشی از مبارزه برای رهایی از نظام سرمایه‌داریست. مبارزات زنان و مردان برابری‌طلب به مبارزات کارگران برای خشکاندن ریشه نظام سرمایه‌داری و تحقق جامعه “سوسیالیستی” گره خورده است. این جنبش و این مبارزه را باید “قویا” تقویت کرد. تنها در این صورت است که می‌توان به ستم بر زن، پایان داد و این لکه ننگ را از صورت بشریت پاک کرد.

برچسب ها

در آستانه روز جهانی زن، خبرگزاری هرانا فهرستی از زندانیان سیاسی و عقیدتی زن در ایران را منتشر کرده و نوشته است: انتشار اين ليست ادای احترامی است به شجاعت و ایستادگی آنان. این اقدام، تلاشی برای افزایش آگاهی جهانی درباره وضعیت دشوار این زنان و مبارزات مستمر آنان برای عدالت و برابری است. داستان‌های این زندانیان، گواهی بر عزم راسخ و استقامت زنانی است که با وجود تمام محدودیت‌ها و فشارها، همچنان بر اصول و باورهای خود پایبند مانده‌اند. انتشار این لیست، فراتر از یک گزارش ساده است؛ این اقدام، دعوتی به همبستگی جهانی است. چنین همبستگی‌ای می‌تواند به شکل حمایت‌های بین‌المللی، اقدامات حقوقی، و فشارهای سیاسی تجلی یابد و در نهایت به بهبود وضعیت حقوق زنان و آزادی زندانیان زن در ایران کمک کند
زنان نه تنها خواهان پوشش اختیاری -جلوه‌‌ای از واقعیت آزادی و حق زن بر بدن خویش- هستند که خواهان برابری در تمامی عرصه‌های حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی‌اند. دستمزدهای پایین زنان کارگر، عدم دستیابی زنان به سطوح بالای مدیریتی،  نابرابری در مسائل حقوقی خانواده همچون حق ارث، طلاق، حضانت فرزندان، مقابله با کودک‌همسری همه و همه خواسته‌هایی است که زنان در پی دستیابی آنند. جنبش رهایی زن عرصه‌ی دائمی نبرد زنان با آپارتاید جنسی به جنبشی چنان قدرتمند تبدیل شده است که رهایی زن وزنه‌ای مهم در اوضاع سیاسی ایران به شمار می‌آید

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *