یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴

یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴

مبارزان آزادی بخش؛ ۶. مادلن ریفو، شاعر سنگرها

تنها در ۲۰ سالگی، مادلین به درجه ستوانی نیروهای فرانسه آزاد ارتقا یافت و بلافاصله مصادره یک قطار آلمانی را در Buttes-Chaumont رهبری کرد

از نوجوانی وارد مقاومت شد و یک سرباز آلمانی را روی پل سُلْفِرینو کشت. سلاح به دست در آزادسازی پاریس شرکت کرد. این زن ادیب و ضد استعماری، بعدها خبرنگار و گزارشگر برجسته روزنامه اومانیته شد

همه‌چیز با «لگدی به پشت» از سوی یک افسر آلمانی آغاز شد. این تحقیر بود که مادلن ریفو، دختر ۱۶ ساله را بر آن داشت تا به مقاومت بپیوندد؛ با یک هدف روشن: آزاد کردن فرانسه از اشغالگران. چه در برابر نازی‌ها، چه در برابر بیماری، او چاره‌ای جز مبارزه نداشت. به سل ریوی مبتلا شد و در سال ۱۹۴۱ خانواده‌اش را ترک کرد تا به آسایشگاه دانشجویی در سنت-ایلر-دو-تُوِه در ایزر برود.

در طول اقامتش در این مرکز – که بعدها فهمید پرستارانش یهودیان مجروح و کسانی که از خدمت کار اجباری (STO) فرار کرده بودند را پنهان و درمان می‌کردند – فقط یک دغدغه داشت: بهبودی و پیوستن به مبارزه برای آزادی میهن. در همان‌جا با مارسل، اولین عشق زندگی‌اش آشنا شد؛ کسی که او را وارد شبکه مقاومت کرد. در ۱۹۴۲، پس از بهبودی، به پاریس رفت و به ارتش مخفی مقاومت پیوست.

یک ماجرای زنانه

با توجه به اینکه بیش از یک و نیم میلیون سرباز فرانسوی در اسارت آلمان بودند، زنان نیز نقشی محوری در جنبش مقاومت ایفا کردند. مادلن ریفو در رمان تصویری ژان-دیوید موروان به این موضوع اشاره می‌کند. او روزها در مدرسه مامایی تحصیل می‌کرد و شب‌ها با نام مستعار «راینر» – برگرفته از نام شاعر آلمانی، راینر ماریا ریلکه – در عملیات مقاومت فعالیت می‌کرد. خودش در گفت‌وگویی با نشریه «تِلِراما» در سال ۲۰۲۱ گفته بود: «من هیچ‌گاه از آلمانی‌ها متنفر نبودم، فقط از نازی‌ها.»

فعالیتش با انتقال بسته‌هایی چون آچار مخصوص برای خرابکاری در خطوط قطار آغاز شد، اما به سرعت به جایگاه رهبری در گروهی از دانشجویان مقاومت رسید. وظایفش دشوارتر شد: تهیه آذوقه برای فراری‌ها، جذب نیرو، دزدی مواد غذایی، ماشین تایپ، بلیت جیره‌بندی، تدارک مخفیگاه، حمله به انبارهای اسلحه… اما در مستندی از خورخه آمات، به‌سادگی می‌گوید: «کار خاصی نکردم» و همچنان خودش را ضدقهرمان می‌داند.

در مارس ۱۹۴۴ به فرانک-تیرورها و پارتیزان‌ها (FTP)، شاخه مسلح مقاومت که توسط کمونیست‌ها پایه‌گذاری شده بود، پیوست. در میانه جنگ، عشقش به ادبیات و شعر حفظ شد و از آن نیرو گرفت. با گچ سفید، دیوارهای پایتخت را با شعرهای خود پوشاند: «پیروز شو و زندگی کن»، «صلیب آهنین، صلیب چوبی، عشق را دوباره به صلیب کشیدند»، «فرانسه شکست نخورده است».

رنج‌های فراموش‌نشدنی

مانند بسیاری از دانشجویانی که با وجود خطرات پیوستن به مقاومت، وارد مبارزه می‌شدند، مادلن در دانشگاه‌ها سخنرانی می‌کرد، تراکت پخش می‌کرد و جوانان را به شورش فرامی‌خواند.

کشته شدن یکی از دوستانش با شلیک از پشت، خشم او را شعله‌ور کرد. در ۲۳ ژوئیه ۱۹۴۴ داوطلب مأموریتی شد: ترور یک سرباز آلمانی. او یکی را تنها روی پل سُلْفِرینو دید، دو گلوله به شقیقه‌اش شلیک کرد. هیچ‌گاه این لحظه را فراموش نکرد؛ کشتن یک انسان، حتی یک نازی، تجربه‌ای دردناک بود. با دوچرخه فرار کرد، اما بلافاصله با خودروی رئیس میلیس ورسای، که با همسرش در گردش بود، تصادف کرد.

دشمن او را «تروریست» خواند و به دفتر گشتاپو در خیابان سوسه منتقل شد، جایی که شکنجه شد. هنوز هم توصیف درد آن شکنجه‌ها برایش سخت است. ضرب‌وشتم، شکستن فک و بینی، و شکنجه دیگر زندانیان جلوی چشمانش برای درهم شکستن او؛ بخشی از رنج سه‌هفته‌ای اش بود. ولی حرف نزد. نزدیک بود تیرباران شود، اما در لحظه آخر به‌دلیل تبادل زندانیان از تبعید نجات یافت.

در ۱۹ اوت ۱۹۴۴، به فرمان سرهنگ رول-تانگی، مقاومت مردم پاریس به شورش عمومی تبدیل شد. در ۲۰ سالگی، به درجه ستوانی در نیروهای فرانسه آزاد (FFI) رسید و بلافاصله فرماندهی تصرف یک قطار آلمانی در بوت-شومو را به‌عهده گرفت. با فروپاشی رایش سوم، نگاهش به جنگ‌های آینده دوخته شد: پایان دادن به استعمار در هند و چین، سپس در الجزایر. به عنوان خبرنگار جنگی روزنامه اومانیته و همواره شاعر، این زن قهرمان، قرن بیستم را با دشمنی با هر نوع ستم، درنوردید.

منابع: ۱. Madeleine, résistante، اثر ژان-دیوید موروان، برتای، ریفو، انتشارات دوپویی
۲. Les 7 Vies de Madeleine Riffaud، اثر خورخه آمات، دوریان فیلمز

برگردان برای اخبار روز: ریحانه مقدم

قسمت قبلی:

مبارزان آزادی بخش؛ ۵. موریس کریگل-والریمون، خیزش و پیروزی مردم

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *