دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

نامه‌‌‌‌ای که عامدانه‌ سوراخ دعا گم کرده‌است! – بهزاد کریمی

نامه‌‌ی ارسالی «گروهی از فعالین سیاسی و مدنی» به دبیر کل سازمان ملل «درباره‌ی تهدیدات ترامپ» (*) در حالی شکایت از خطر جنگ دارد که در آن چیزی راجع به عامل اصلی خطر جنگ، یعنی جمهوری اسلامی و شخص خامنه‌ای ولو در حد گلایه دیده نمی‌شود. تامل چه بر کل «نامه» و چه سطر به سطر آن جای تردید باقی نمی‌گذارد که نویسندگان «نامه» به سود نظام سیاست می‌ورزند و حامیانش با نهادن امضاء بر پای آن، این سیاست را تایید می‌کنند. اتخاذ موضعی که تمام شر را در ترامپ – که شکی در شرور بودنش نیست – آدرس می‌دهد و با سکوت و فراتر حتی با مظلوم نمایی جمهوری اسلامی در این ماجرا، نه عملاً بلکه سیاه بر روی سفید، به تطهیر این حکومت بر می‌آید.

گرچه «نامه» برای کسب وجاهت و توجیه سیاستی که به کام نظام است، در دو جایی از آن به عدم موافقت‌ با سیاست‌هایی از «حاکمیت» اشاره دارد، اما در همین کلی گویی کمترین اشاره‌ به عملکرد جمهوری اسلامی در رساندن اوضاع به نقطه‌ی خطرخیز کنونی دیده نمی‌شود. این سکوت گزینی هم در حالیست که حتی دیگر سرشناسانی از خود نظام نیز زبان به شکوه از مسیر غلط نظام و ادامه‌ی لجبازی‌های راس آن در قبال نیاز عاجل کشور به مذاکره گشوده‌اند. «نامه» روح تعلق به سیستم را دارد که قید می‌کند: «نامه شامل عده‌ای از منتقدین سیاست‌های حاکمیت هم می‌شود»! یعنی حکومت بشنود که: نامه‌نویسان در کنار جمهوری اسلامی ایستاده‌اند گرچه « شامل عده‌ای از منتقدین» هم می‌شود! 

جدا از نشانه‌های موجود در فضای کنونی که بیشتر حکایت از عمدگی احتمال معامله نسبت به وقوع جنگ دارد و «نامه» اما خلاف آن را القاء می‌کند، پرسش اصلی از مدافعان «پیام» به حکومت در شکل نامه به سازمان ملل اینست که چرا «نه به جنگ!» آنها فقط دامن ترامپ را گرفته و یک ذره‌ نیز عبای خامنه‌ای را تر نمی‌کند؟ ادبیات «نامه» مضموناً نعل به نعل همانی است که سخنگویان رسمی حکومت از بام تا شام می‌گویند و می‌نویسند: در جنگ با صدام همه‌ علیه ما بود ولی ما ایستادیم و باز خواهیم ایستاد؛ برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی صلح آمیز است و نباید از آن کوتاه آمد؛ غرب سیاست دوگانه و خصومت همیشگی با ما دارد؛ مسئله زیر سر اسرائیل جنایتکار است؛ و…

«نامه» خود را دلواپس جنگ می‌نماید؛ جنگی که نه فقط همه‌ی مردم ایران نگران آنند حتی خود سردمداران نظام هم علیرغم هر رجزخوانی‌ دمی نیز آسوده از هراس آن نیستند. اما نگرانی از جنگ اگر با سیاست پادزهری آن همراه نشود، جز بازی در میدان جنگ نیست! مگر با گفتن اینکه: دیو سرکش جنگ برو توی شیشه و شیهه نکش، کی خطر جنگ برطرف می‌شود؟ مخالفت با جنگ، مذاکره‌ی بی درنگ و قید و شرط است در هم اکنون. مقابله‌ با تهدید ترامپ نه در تهدید او به دندان نشان دادن، بلکه به مهار اوست تا از مذاکره‌خواهی به جنگیدن درنغلطد. این اما به دست نمی‌آید مگر با بسیج ملی برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی که پای مذاکره برود و بیش از این با زیست مردم بازی نکند.

رویکرد ملی و مردمی در لحظه‌ی حاضر، اعلام نه به سیاست جنگ است در خطاب به هر دو طرف. حس مسئولیت نه تهدید در برابر تهدیدات ترامپ بلکه دعوت از مردم است تا به هر شکل ممکن صدای خود علیه وقت‌کشی جمهوری اسلامی برای مذاکره را بلند کنند. نامه‌نویسی به دبیر کل سازمان ملل درست است اگر در آن از این مقام درخواست کمک به امر مذاکره‌ شود، نه در شکل این «نامه»ی کذا که هم مایه‌ی خنده است و هم موجب گریه. خنده‌دار بودنش به اینکه نمونه‌ی انشای سیاسی است که چیزی از دیپلماسی حداقل در خود ندارد، و گریه‌آور بودنش از این نظر که بجای تاکید ایران دوستانه بر مذاکره فوری و مخالفت با برنامه‌ی هسته‌ای نظام، هم‌صدایی دوستانه با نظام به تماشا می‌نهد. 

بهزاد کریمی ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ برابر با ۶ آوریل ۲۰۲۵      

بیانیه‌ ای از جامعه‌ی مدنی ایران در واکنش به تهدیدات دولت آمریکا – akhbar-rooz.com (*)/

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن نظرات بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را محل تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. ديدگاه هایی که از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

توجه: کامنت هایی که بيشتر از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز باشند، به دليل نقض ضوابط حاکم بر بخش ديدگاه های اخبار روز منتشر نمی شوند.

28 پاسخ

  1. ملیحه محمدی و شرکا با عجله هر چه تمام تر خوانده و نخوانده نامه باقی ها و قوچانی فاسد و شرکا را امضا کرده اند!
    فقط نگران کننده است که امضا اقای نگهدار نیست !

  2. کاملآ با نتیجه گیری آقای کریمی موافقم : متن این نامه به دور از هر سیاست ورزی است . بیخود نیست که شخصی مثل مسعود بهنود آنرا امضا کرده است ؛ آسه برو ، آسه بیا که گربه شاخت نزنه .
    ضمنآ گوش مردم پر است از این حرف های بی خاصیت که : اگر امریکا به ایران حمله کند ، ما علیرغم نفرتمان از رژیم ، تفنگ برمیداریم و علیه بیگانه مبارزه می کنیم . نه دوستان ، شما در هیچ حالتی جرئت تفنگ برداشتن ندارید . ابدآ .

    1. باقر آقای محترم،
      در تائید نظر جنابعالی راجع به مسعود بهنود، میخواهم عرض کنم که امیدوارم به وطن عزیزمان ایران هرگز تهاجم نظامی نشه، اما اگر چنین چیزی بشه، امضا کنندگانی مثل مسعود بهنود از لندن تکون هم نمیخورن؛ و کسانی که از بیانه دفاع کرده اند، مثل فرخ نگهدار ، که انگار بیانیه نویسان بازیش نداده
      اند و بهش محل هم نگذاشته اند😂 ازین لندن خراب شده تکون نمیخورن. یادمون باشه، رضا پهلوی هم یه زمانی ازین خالی بندیها کرده بود😂!

  3. “رویکرد ملی و مردمی در لحظه‌ی حاضر، اعلام نه به سیاست جنگ است در خطاب به هر دو طرف. حس مسئولیت نه تهدید در برابر تهدیدات ترامپ بلکه دعوت از مردم است تا به هر شکل ممکن صدای خود علیه وقت‌کشی جمهوری اسلامی برای مذاکره را بلند کنند”

    این ایده را چگونه میتوان به واقعیت تحمیل کرد!
    بیان آن بسیار عالیست و نیاز کار جمعی اپوزیسیون در آن نهفته است.

  4. درست مانند نوشتار ( مار ) و ( شکل مار ) است در مقابل جمعیتی ! خوشبختانه این مردم داخل ایران اند که در این باره تصمیم می‌گیرند و نه هوچیگران خارج از کشور . این خواست ملت بپا خواسته ای است در برابر صلح ؟ اسارت ؟ یا  مقاومت و دفاع از خود ؟ صلح تا بحال نتایج خود را در عزه برای چندمین بار نشان‌ داده است. هم صدام حسین و هم معمر قذافی حاضر شدند تمام شرایط برای اجتناب از مداخله نظامی را بپذیرند ولی نشد که نشد ! ” آن داروخانه ، هم نفت نداشت و هم داشت ! “.
    اسارت هم در دنیای امروزی همان ” تواب شدن” یک زندانی است که به هر فرمان آنان باید سر فرود آورد ! حال آنچه پیش پای ما گذاشته اند ،اطاعت یا مقاومت است . کسی خواهان جنگ نیست ولی مقاومت و دفاع از خود نیز راز بقای هر ملتی است .

    1. جناب آرش محترم،
      لطفاً به تاریخ رفتار جمهوری اسلامی هم توجه کنید. این رژیم با دامن زدن به پان اسلامیزم شیعی خود در منطقه و ماجراجویی های خود، نه تنها دولتها را علیه ایران تحریک کرده، بلکه مردم ایران و مردم منطقه را منزجرکرده است. البته دخالتهای ترامپ/آمریکا /اسرائیل هم باید شدیدا محکوم بشه، اما این رژیم ملایان چهل و چند ساله که فرصت هر گونه مذاکره و توافق با کلینتون، اوباما و بایدن راهم از بین برد و کشور را به این پرتگاه رسوند. چرا تاریخ اعمال رژیم ملایان را فراموش میکنید و به فقط تاریخ اعمال آنطرف دعوا را گزینشی
      مطرح میکنین؟

      1. با تشکر از برخورد محترمانه شما ،
        جناب داوود ؛ مسئله تحریم و تهدید حمله نظامی و … مربوط به اسلامی و یا حکومت شیعه بودن ایران نیست ، جهانخواران سر سپردگان خود را می‌خواهند . همین شرایط و تحریم‌ها در زمان حکومت ملی و دموکراتیک دکتر مصدق هم وجود داشت . رئیس جمهوران،کندی و اوباما هم دخالت کشورشان را در کودتای ۲۸ مرداد تائید کردند . چرا الجولانی داعش مورد قبول آنهاست ؟ فراموش نکنیم که در زمان سه رئیس جمهور، در ۲۳ سال یازده میلیون کشته شدند . معمر قذافی می‌گفت صدام حسین اگر بیست سال دیگر می‌ماند به اندازه یک ماه شما نمی‌کشت !

  5. جمله بالا:” سطر به سطر آن جای تردید باقی نمی‌گذارد که نویسندگان «نامه» به سود نظام سیاست می‌ورزند” بازگوی صریح و بی‌رودربایستی آن نامه است. ترامپ برای اینان یک بهانه برای حمایت بدون قید و شرط از حکومت است چون همین ایرادات به اوباما و بایدن هم گرفته می‌شد. چطور ۲۰۰ نفر خارج کشوری جدا از توده‌های ایرانی انتظار دارند رئیس سازمان ملل و یا دیگر کشورهای مربوطه به این کمدی توجه کنند؟ بسیاری از این افراد خودشان از تجاوز وحشیانه روسیه به اوکراین دفاع میکنند و به خصوص به خاطر جانبداری شان از ترامپ در انتخابات به دلیل دوستی با پوتین و دشمنی با زلنسکی صلاحیت صحبت از صلح را ندارند.

  6. مردم ایران جنگ ندیده نیستند. اگر  شروع جنگ ایران-عراق در شهریور ۵۹ مقارن بود با یورش به سازمانهای چپ انقلابی و تعطیلی نشریات آنان و ضرب و شتم آوارگان جنوب کشور به اتهام فرار از جنگ. اواسط  جنگ هم برابر بود با اوج کشتار انقلابیون در زندانها و معامله اسلحه با آمریکا (ماجرای  مک فارلین ) و خرید اسلحه از اسرائیل  و محاصره پارکها و سینماها برای سرباز گیری! و پایان جنگ ۸ ساله هم مصادف بود با نوشیدن جام زهر و تابستان کشی چندین هزار نفر در  سال ۶۷…!
     مدافعین حمله  به جمهوری اسلامی(طالبان سلطنت-مجاهدین…) و تضعیف آن از طریق ضربات ترامپ-نتانیاهو روی دیگر سکه جنگ افروزان جمهوری  اسلامی و “چپ محور مقاومت” و هواداران موشک پراکنی و  وعده صادق ۱، ۲،…هستند.

    1. درود بر شما کهنسال گرامی،
      با شما کاملا موافقم. سلطنت طلبان و مجاهدین و همچنین بعضی از گروهای کوردی، که طرفدار تهاجم نظامی خارجی هستند و ترامپ دیوانه را تشویق به عمل نظامی علیه ایران میکنند، همصدا و هم سرشت با خامنه ای و عمله و اکره او هستند. هر دو طرف در عمل به خطرجنگ و تجاوز به کشور ما دامن میزنند اما با وقاحت نام این سیاست خیانتکارانه را “مبارزه برای آزادی” و یا “مقاومت در برابر قلدری” مینامند. ما باید هر دو طرف را افشا و طرد کنیم.

      1. داوود گرامی درود و سپاس بابت توجه:طبق اخبار بنظر می رسد رژیم با بی شرفی- بی عقلی و حماقت هرچه تمامتر مذاکره با قاتلان قاسم سلیمانی،هنیه،سنوار،نصرالله و آنهم از نوع مستقیم را در پیش گرفته است؟؟ سران رژیم برای مصرف داخلی در برابر فشار های امریکا از مذاکرات غیر مستقیم سخن می گویند.اما چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند!؟نوشیدن جام زهر+نرمش قهرمانانه ج.ا را به مرگ نزدیکتر میکند. پایان تهدیدات نظامی آمریکا و رفع “فشارهای حداکثری تحریمها” که دود آنها مستقیمأ به چشم کارگران و مردم زحمتکش جامعه فرو می رود، راه را برای گسترش اعتصابات کارگری و اعتراضات دیگر اقشار جامعه و سیر سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی هموارتر خواهد کرد.امضا کنندگان نامه:جلایی پور ؛ محسن آرمین؛عبدالکریم سروش و محمد قوچانی…هم میتوانند چکمه های دهه ۶۰ را بپا کنند.

  7. زمانی که متن «نامه» روی سایت ظاهر شد، نقد خودم را در سه نکته به سایت فرستادم. ناگهان متوجه شدم که «نامه» از روی سایت خارج شد. آقای فرخ نگهدار نظرش را در حمایت از «نامه»وارد سایت کرد، این نظر هم فوری از سایت خارج شد. معلوم شد که کاربران زیادی در مخالفت با متن این نامه، نظر دادند، و دوستان اخبار روز هم، عاقلانه دیدند، تا نامه و نظر نگهدار را بردارند. جامعه و مردم ایران گرفتار در مصائب مختلف، توان تحمل جنگ دیگری را ندارند، اما خامنه ای برای تداوم سلطه غیرقانونی خود، از یک جنگ ضربتی و کوتاه، بدش نمیآید، اما با صراحت و وقاحت، مبارزه مردم را، «فتنه» مینامد و تهدید به سرکوب میکند.اگر دو دیوانه فاشیست وارد جنگ شوند،میبایستی جنگ را به مبارزه بر علیه حکومت تبدیل کرد.

    1. “اگر دو دیوانه فاشیست وارد جنگ شوند ، میبایستی جنگ را به مبارزه بر علیه حکومت تبدیل کرد.”
      از فرمایشات جناب نکونام ! …
      خالص‌ترین نظریه ارتجاعی و خائنانه تروتسکی !
      همان ؛ “دو قطب ارتجاعی ”
      همین سیاست در افغانستان، عراق، لیبی ، غزه و سوریه هم اجرا شد ! حال نوبت ایران است چون :
      “حمله نظامی اسرائیل به انقلاب مردم ایران کمک می‌کند ” !

      1. جناب آرش محترم،
        هر گونه تهاجم نظامی به ایران، تحت هر نامی، مورد قبول و پسند انسانهای متعهد به میهن و منافع ملی و متعهد به صلح نیست؛ کسانی که با جنگ و دخالت خارجی میخواهند “رژیم چنج” کنند، سرنوشت کشور و مردم ایران را ببازی گرفته اند. در ثانی، اگر هم این سیاست ویرانگر در ایران پیاده و موفق شود، محصولش، علاوه بر ابعاد کشتار و ویرانی که غیر قابل پیش بینی ست، به احتمال بسیار زیاد رژیمی از جنس رژیم سوریه و یا عراق خواهد بود، که عمیقا فاسد و سرکوبگراست و نه اهل مدارا با آزادی ست و نه اهل خود مختاری به اقوام.

        1. میهن ما نزدیک به نیم قرن است که توسط حکومت جنایتکار اسلامی اشغال شده است. تنها راه نجات میهن ما
          سرنگونی حکومت جنایتکار و شکنجه گر و کودک کش و جنگ افروز و…اسلامی میباشد.

          1. بلی این حکومت با این ساختار مانع پیشرفت و آسایش است و باید تلاش کرد حکومت با شکل فعلیش تغییر کند.
            اما وقتی کسی بگوید کشور اشغال شده است باید به نیت این فرد شک کرد چون برای در آوردن کشور از اشغال ،خواهد گفت از هر کسی برای رفع اشغال باید کمک گرفت و به هرکسی گفت به کشور حمله کند و…
            که باید به این افراد و دیگرانی که مدعی اشغال کشور هستند گفت
            پدرجان هر چیزی را نمی شود هردمبیل به زبان آورد و خود را هم مبارز فرض کرد.

  8. آقای کریمی شما درست میگوئید؛ بیانه بطور یکجانبه و بدون اشاره در مذمت ماجراجویی های رژیم ملایان نوشته شده، و البته انتظار دیگری هم ازین “حضرات” نمیتوان داشت. کسانی که در تائید بیانیه به تاریخ تهاجمات امریکا به عراق و لیبی اشاره میکنن، باید به تاریخ ماجراجویی و دخالت جمهوری اسلامی در منطقه هم توجه کنند. آیا اوباما و بایدن هم مانند ترامپ بودند و قصد حمله و تحمیل اراده خود به رژیم ملایان بودند؟ پس چرا ملایان با آنان مصالحه و مذاکره نکردند؟ آیا صدام و معمر القذافی هم بمانند خامنه ای در منطقه به پان اسلامیزم و دخالت و تروریسم دست میزدند؟ تاریخ را همه جانبه ببینیم و آن را در هر دو طرف دعوا بنگریم – مسئله تاریخ و تاریخ مسئله را بیاد بیاوریم!

  9. جناب کریمی اصل را نادیده گرفته به فرع موضوع پرداختی. من سه سوال از شما دارم
    1- ترامپ گفته یا مذاکره یا بمباران شدید. آیا بر اساس قوانین بین المللی چنین حقی برای ترامپ محفوظ است.؟
    2- ترامپ از برجام خارج شد و تحریم ها را برقرار و سلیمانی را ترور کرد.در مقابل چنین رویکردهایی چه سیاستی از نظر شما صحیح است؟
    3- اگر ایران به هر دلیلی مذاکره نکند آیا از نظر شما آمریکا حق حمله نظامی را دارد؟

  10. کسانیکه به دعوت و یا خود خواسته به فراخوان برلین رفته بودند و با افتخار از آن هم یاد کردند و می‌کنند ، فراخوانی بود با شانزده پرچم تجزیه طلب منطقه در میان بیش‌ از صد پرچم از سلطنت طلبان ، پرچم هنگ آزوف اکراین ، پرچم اسرائیل، پرچم‌های همجنس‌بازان و …. همچنین حضور چپهای رنگ پریده … این است محتوا و آرزوی داشتن چنین حکومتی برای آینده ایران ، آقای بهزاد کریمی ؟

    1. آقا آرش محترم،
      درین مورد با شما موافقم؛ انسان باید شرافتمندانه تمام ماجرا و تاریخ عملکرد گروهای درگیر را ببیند. ما باید با تجزیه طلبی و دستجات تجزیه طلب برخورد کنیم، اما رژیم ایران با اعمال ضد ملی خود و به زیان منافع ملی ما، با دخالتهای آشکار و نهان در منطقه به خطر جنگ و تهاجم به میهن ما ایران دامن میزند؛ آیا شما این دخالتها ی جمهوری اسلامی را بضرر منافع مردم ایران نمیدانید؟ آیا رژیم ملایان به خطر تهاجم خارجی و احتمالا تجزیه ایران دامن نمیزند؟ چرا شما این خطرات جدی را نمی بینید؟

      1. طی دو دهه اخیر، گفتمان سیاسی خاصی در فضای عمومی ایران با حمایت برخی جریان‌های به ظاهر اصلاح‌طلب ترویج شده که میکوشد ریشه مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را نه در ساختارهای ناکار آمد داخلی، بلکه صرفاً در “سیاست‌های منطقه‌ای ایران”جستجو کند. این جریان با تحریف واقعیت‌ها و ایجاد پیوندی کاذب میان “حضور ایران در منطقه” و “فقرداخلی:،تلاش دارد ذهنیت جامعه را به سمتی هدایت کند که گویی کاهش تعهدات منطقه‌ای به ‌طور جادوئی فقررا رفع خواهدکرد.این در حالی است که شواهد عینی و تحلیل‌های اقتصادی نشان می‌دهد علت اصلی نابرابری و محرومیت، ریشه در مناسبات طبقاتی کار و سرمایه در اقتصاد کلان سرمایه‌داری دارد . ناتمام

        1. این آرش هر چه می آید جلو بیشتر خود را لو می دهد و توجیه گردرفتار زیانبار برادران خاصش در حکومت می شود.
          می آورد جریانی بنام اصلاح طلب با پیوند زدن حضور منطقه ای ایران با فقر داخلی می خواهند دلیل فقر را دخالت در منطقه نشان دهند
          و برای رد این گفته اش می رود سراغ ادبیات چپ و کار و سرمایه و…
          باید به این فرد گفت:
          بلی یکی از علت ها فقر همین دخالت ها در منطقه است
          بجای اینکه پول صرف ایجاد کار در کشور شود و گشایشی در زندگی مردم شود پول را خرج گروه های مانند حماس و حوثی و ….. فلان می کنند

  11. آقا آرش محترم،
    درین مورد با شما موافقم؛ انسان باید شرافتمندانه تمام ماجرا و تاریخ عملکرد گروهای درگیر را ببیند. ما باید با تجزیه طلبی و دستجات تجزیه طلب برخورد کنیم، اما رژیم ایران با اعمال ضد ملی خود و به زیان منافع ملی ما، با دخالتهای آشکار و نهان در منطقه به خطر جنگ و تهاجم به میهن ما ایران دامن میزند؛ آیا شما این دخالتها ی جمهوری اسلامی را بضرر منافع مردم ایران نمیدانید؟ آیا رژیم ملایان به خطر تهاجم خارجی و احتمالا تجزیه ایران دامن نمیزند؟ چرا شما این خطرات جدی را نمی بینید؟

  12. موضوع را با این پرسش شروع می کنیم: آیا گروهی که شاید اکثر آنها در داخل کشور زندگی می کنند این حق را دارند نامه ای بنویسند و بگویند با جنگ مخالفیم و اگر جنگی رخ دهد جدا از هر حاکمیتی که روی کار است از سرزمینمان دفاع می کنیم؟بگذریم! باید گفت هر جنگی پیامد خودش را دارند چه جنگ دفاعی باشد و چه تهاجمی اما در کل در هرجنگی صدمه بیننده اصلی مردم هستند و در کشورمان علاوه بر صدمه دیدن مردم روند تحولخواهی که بابد به آزادی و دمکراسی برسد مختل می شود و شاید روند تحولخواهی برای مدت طولانی به حاشیه برو و شاید به بیراهه برود اگر بخواهیم به پیامد های دو جنگ قبلی و شاید جنگ سوم که ممکنه در حکومت حاکم بر کشور رخ دهد اشاره کنیم (دو جنگ قبلی یکی جنگ داخلی که یک طرفش گروه رجوی بنام مجاهدین خلق بودند و طرف دیگرش باند حکومت جدید به رهبری خمینی بود و جنگ دوم جنگ بین دو کشور عراق و ایران بود) می توان گفت:

  13. آقای کریمی عزیز مدتی است که تصمیم گرفته ام که دیگر با توجه به مواضع اخیر شما که به نعل و به میخ می‌زنید با شما صحبتی نکنم ولی این نوشته جدید شما باعث شد که برای شما چند خطی بنویسم. از شما چند سوال دارم، آیا زمانی که میلیون‌ها نفر در خیابان‌ها و از جمله مردم افغانستان و عراق و بخشی از فعالین سیاسی و جامعه مدنی در این کشورها مخالف جنگ و حمله نظامی امریکا به این کشورها بودند، آیا آنها مدافع حکومت صدام در عراق و یا طالبان در افغانستان بودند؟آیا زمانی که اتحادیه اروپا و امریکا به لیبی حمله کردند آیا کسانی که مخالف حمله نظامی به این کشور بودند موافق قذافی بودند و یا ادامه حکومت او را طلب می کردند؟ وقتی گروهی نامه‌ای برای دبیرکل سازمان ملل می‌نویسد و نگرانی خود را از وقوع جنگ بیان می‌کند که اگر این اتفاق وحشتناک بیفتد مردم زحمتکش در ایران قربانی اصلی آن خواهند بود. حالا چطور شده که شما که خود را عضوی از حزب چپ ایران و طرفدار مردم زحمتکش می دانید بجای مخالفت با جنگ، چشم بر وقوع احتمالی چنین فاجعه بشری بسته و جمعی از فعالین مدنی در ایران را هدف گرفته‌اید؟ بسیار متاسفم که این مواضع به نعل و به میخ زدن شما در بیشتر مسائل از جمله در رابطه با فاجعه‌ای که در غزه اتفاق افتاد شما را بیشتر در کنار جنایتکاران گذاشته است تا قربانیان این فجایع تاریخی.

    1. بادرود
      ٱقای کریمی کی گفتند موافق حمله به ایران هستند ،شما این سنت تهمت زدن را فراموش نکردید ، شما فکر می کنید جمهوری اسلامی از میهن و مردمش دفاع خواهد کرد ، که می خواهید در کنارش بایستید ، زهی خیال باطل.
      دفعه قبل که کنارش ایستادید نصیبتون چی بود ؟.
      در ضمن شما مگر در ثبت و احوال جمهوری اسلامی کار میکنیدکه به کامنت گذاران بخاطر اسمشون پرخاش میکنید . شما با چه حقی به کامنت کذار با نام”توجه ” میگوید ،” اسم مسخره”،
      ادب هم خوب چیزی هست.
      با ٱرزوی سلامتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *