یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳

یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳

رویداد فاصله گذار – م. رشید

بالاخره وپس از وقوع یکی از فجیع ترین کشتار های قرن حاضر’ توافق آتش بس بین اسرائیل و حماس منعقد شد.
هر چند بعید است طرف اسرائیلی به کلیه موارد پیش بینی شده توافق’ خصوصا مراحل دوم و سوم آن پایبند بماند. اما زخمی که خشونت عریان’ غیرلازم و بی سابقه اسرائیل بر وجدان بشری نشاند به این جنگ ماهیتی فرامنطقه ای  و فرافیزیکی بخشیده  است. از این رو حتی در صورت موفقیت آتش بس و پایان جنگ در شکل جبهه ای آن’ باید منتظر پس لرزه هایی از جنس نظام ارزش ها و قضاوت ها ‘و هنجارها و روایت ها بود.

پس لرزه هایی که شاید سنگین‌تر از لرزه اصلی عمل کنند.

با نگاهی گذرا به رویداد های قرن بیستم و همچنین قرن حاضر می توان وقایعی را دید که بمثابه پدیده های “فاصله گذار” تاریخی عمل کرده اند.


کارکرد این رخداد ها جدا کردن روندهای گذشته و آتی در چنان سطح و مقیاس های عمیقی بوده است که بازگشت به مرحله پسین خود را برای همیشه امکان ناپذیر ساخته اند.


در ۲۲ ژانویه ۱۹۰۵ خیل عظیمی از مردم جان به لب رسیده روسیه تظاهراتی مسالمت آمیز در مقابل کاخ زمستانی نیکلای دوم سازمان دادند اما با واکنش قهرآمیز سربازان دولتی مواجه شدند. که بر اساس برخی منابع’ حدود چهار هزار نفر از مردم معترض کشته شدند. این روز به عنوان یکشنبه سیاه در تاریخ روسیه شناخته شد. ابعاد این کشتار چنان سبعانه بود که خوشبین ترین سکنه روسیه آن زمان از تزار قطع امید کردند .به طوریکه به رغم عقب نشینی های بعدی تزار’ سیر تحولات هیچگاه به گذشته بر نگشت و ابتدا به انقلاب اکتبر ۱۹۰۵ (امضای مانیفیست توسط تزار) و سپس به انقلاب سوسیالیستی در سال ۱۹۱۷ ختم شد.
یکشنبه سیاه یک رویداد “فاصله گذار” در تاریخ روسیه بود.

در اول ماه مه سال۱۸۸۴ و در ادامه تظاهرات گسترده کارگری در شهرهای مختلف امریکا’ شهر شیکاگو به کانون اعتراضات بدل گردید که به تظاهرات ۹۰ هزار نفری این شهر  در روز چهارم ماه می منجر شد. این آکسیون اعتراضی که عمدتا با هدف تثبیت ۸ ساعت کار در روز انجام شد با خشونت بی‌رحمانه پلیس مواجه گردید که در نتیجه آن شمار قابل توجهی از کارگران کشته و مجروح و تعدادی نیز به اعدام محکوم شدند که این حکم در مورد حداقل ۴ نفر از آنها به اجرا در آمد.

این واقعه و انعکاس آن در جهان چنان خط قرمزی بین کارگر و نظام سرمایه داری کشید و به چنان آگاهی و اتحادی در میان طبقه کارگر انجامید که تقریبا تمام دول سرمایه داری مجبور شدند روز جنایت سرمایه را به عنوان روز کارگر مورد پذیرش قرار دهند.
وقایع ماه می سال ۱۸۸۴ نقطه عطفی در تاریخ مبارزات کارگران و آغاز روندی بود که طی آن اندیشه های چپ به عرصه های نوینی ورود کرد و سرمایه داری مجبور به عقب نشینی تدریجی در مقابل مطالبات کارگران شد. به طوریکه نظام سرمایه داری هیچگاه نتوانست به مناسبات ظالمانه قبل از این تاریخ برگردد. از این رو این رخداد نیز می تواند در جرگه “وقایع فاصله گذار” قرار گیرد.

جمعه خونین میدان ژاله تهران که در دی‌ماه ۱۳۵۷ و در اولین روز حکومت نظامی شاه اتفاق افتاد نیز از نوع حوادث “فاصله گذار” است. در این روز به روایت حکومت وقت’ چند صد وبه روایت شاهدان چند هزار نفر کشته شدند. خشونت اعمال شده در این روز که کمتر کسی وقوع آن را پیش بینی می کرد چنان جامعه را منقلب نمود وبه روند انقلاب شتاب بخشید که تقریبا همه به این نتیجه رسیدند بازگشت رژیم به قبل از این حادثه غیر ممکن و سرنگونی نظام قطعی است.
میدان ژاله به یک میدان فاصله گذار در تاریخ ایران تبدیل شد.

روز قتل خانم ژینا (مهسا) امینی توسط گشت ارشاد و وقایع متعاقب آن که به جنبش زن’ زندگی’ آزادی معروف شد هر چند که با تلفات چند صد نفره و هزاران زندانی’ خیابان را واگذار کرد. اما علیرغم همه ترفندها’ تهدیدها و فشارها تسلیم نشد. و جامعه ایران با پافشاری بر حفظ دستاوردهای این جنبش’ نه تنها حاضر نشد به شرایط قبل از جنبش بر گردد بلکه حاکمیت را وادار کرد با تغییر تاکتیک در انتخابات ریاست جمهوری’ ژست همسویی با پاره ای از مطالبات مردم را بگیرد.
جنبش ژینا مصداقی روشن از یک “فاصله گذاری” تاریخی است. رویدادی بی نظیر که عمر نظام اسلامی را به دو بخش تقسیم کرد و این تقسیم را چنان روشن’ پرقدرت وعمیق انجام داد که بازگشت به دوره پسین خود را به امری محال تبدیل کرده است.

  از این “نمونه های فاصله گذار”در تاریخ فراوان است که به ذکر چهار مورد آن اکتفا شد. در اینجا لازم است تاکید شود در گسست های “فاصله گذار” که نشان از پایان عمر یک دوره و آغاز دوره ای جدید دارند هر چند که خود رویدادها معمولا سریع’ کوتاه مدت و فیزیکی هستند. اما پی آمد ها و نتایج آن ها اولا تدریجی و تابع یک روند است و ثانیا الزاما فیزیکی نیستند به طوریکه بخش مهمی از  نتایج’ در تغییر باورها و اعتقادات’ مرزبندی های جدید فکری _عقیدتی’ نظام ارزش ها ومعیارها و هنجارهای اجتماعی انعکاس می یابند.

هدف از این مقدمه تاکید بر جنگ غزه به عنوان یک رویداد “فاصله گذار” در مقیاس جهانی است.
شدت اقدامات غیرانسانی اسرائیل در غزه هم از نظر ابعاد کشتار (حداقل قریب یکصد هزار نفر) و هم از حیث انهدام ساختمان ها’ تاسیسات زیر بنایی’ مراکز خدماتی و… با هدف ایجاد “زمین سوخته “و هم به لحاظ زیرپا گذاشتن پروتکل های پذیرفته شده در جنگ ها (قتل عام غیرنظامیان’ اعمال عمدی گرسنگی و تشنگی’ ممانعت از مداوای زخمی ها و…) این جنگ را به سیاه ترین رخداد در تاریخ معاصر جهان تبدیل کرده است. ضمن اینکه کشتار کودکان و غیرنظامیان گرسنه در محاصره’ و محروم از هرگونه یاری و کمک موثر’ به این جنگ ماهیتی تراژیک بخشید و وجدان جامعه جهانی را چنان جریحه دار کرد که موجب شد قطعنامه های متعددی در مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت خشونت اسرائیل صادر و نخست وزیر و وزیر دفاع این کشور نیز توسط دیوان کیفری بین المللی به اتهام نسل کشی تحت پیگرد قرار گیرند. و تظاهرات اعتراضی گسترده ای در بسیاری از شهرهای بزرگ اروپا و دانشگاه های تراز اول دنیا نیز صورت گرفت.

وضوح جنایت و سبعیت در این جنگ چنان بالا بود که حتی کشورهایی نظیر آمریکا و تعدادی از دولت‌های اروپایی که در هر شرایطی پِشت اسرائیل ایستادند و با گشاده دستی’ نیازهای مالی و تسلیحاتی او را تامین کردند از ترس افکار عمومی و در اقدامی فریبکارانه’  کشور مهاجم را به خویشتن داری ورعایت پروتکل های جنگ هم تشویق می نمودند.
جنگ غزه در عین حال که جان قریب صدهزار نفر زندانی در یک جغرافیای محدود را گرفت’ قلب میلیون ها و شاید هم میلیاردها انسان در سراسر گیتی را نیز به درد آورد.

تاریخ انسان جنگ های بسیاری را به خود دیده است اما فقط تعداد معدودی از آن ها در خاطرات جمعی نسل‌ها حفظ و به نماد دفاع شرافتمندانه تبدیل شده اند. دستمایه ساخت فیلم و نوشتن ده ها رمان و هزاران مقاله و شعر قرار گرفته اند که در این رابطه می توان به مبارزات رهایی بخش ضداستعماری’ دفاع قهرمانانه ارتش سرخ در مقابل فاشیسم هیتلری’ جنگ داخلی اسپانیا’ نبرد پیروزمندانه ویتنام علیه تهاجم آمریکا و مواردی نظیر آنها اشاره داشت.

دفاع مردم غزه ضمن تشابه با این مبارزات در پاره ای جهات’ دارای چند تفاوت بنیادی با آن ها نیز می باشد تا از جایگاهی ویژه تر بر خوردار شود.

نخستین تفاوت با شدت نابرابری  قدرت نزد طرفهای متخاصم در ارتباط است. قدرت جهنمی نیروی هوایی اسرائیل و پشتیبانی لجستیکی وا طلاعاتی تام و تمام آمریکا و چند کشور اروپایی و حمایت سیاسی وابستگان به غرب از این کشور اشغالگر برای
قتل عام ۲/۵میلیون انسان در محاصره با دست باز و فارغ از پایبندی به هر پروتکل بازدارنده’ عمق بی مانندی از نابرابری قوا را به نمایش گذاشت. این ویژگی ضرایب بالایی از حس همدلی و همراهی مردم آزاده جهان با غزه را بر انگیخت.

دومین ویژگی’ تاب آوری شگفت انگیز مردم در محاصره’ بدون ماوا و سرگردانی بود که مرگ عزیزان و فروپاشی هستی خود را به چشم دیدند. اما هیچگاه تسلیم پروپاگاندای اشغالگران نشدند. اسرائیل بسیار تلاش کرد شوریدن سکنه غزه علیه حماس را به عنوان تنها راه نجات مردم جلوه دهد. اما همواره پاسخ های دندان شکنی از پایداری و مقاومت دریافت کرد.

تحمل ۵۴۰ روز بمب باران مداوم با شکم های خالی و در شرایطی که انهدام خانه و مرگ خود و عزیران هر لحظه در کمین است’ کاری است کارستان که نمی تواند موجبات افتخار و دلگرمی انسان های حق طلب را فراهم نکند.

سومین ویژگی قدمت و جایگاه خاص جنبش  فلسطین در تاریخ مبارزات رهایی بخش جهان در دوران معاصر است. مردم آزاده جهان همواره پشتیبان آرمان فلسطین برای تشکیل دولت مستقل و مخالف با سیاست های اشغالگرانه اسرائیل و حامیان آن بوده اند.

جنایت و بی رحمی غیرقابل تصور اسراییل در غزه بدون کمترین مانع و با حمایت قدرت‌های بزرگ جهانی بیگمان سیگنالی است حامل یک خطر بزرگ برای جهان. اگر حوادثی چنین جنون آمیز‌ و دون شان انسان در مقابل چشم جهانیان رخ می دهد و کسانی که خود را کدخداهای نظم نوین جهانی جا زده اند از آن حمایت نموده و یا به آرامی از کنارش عبور کرده اند تا قبح درنده خویی و نسل کشی زدوده شود. چه تضمینی وجود دارد که این اقدام ددمنشانه بدون کیفر عملی’ در نقاط دیگری از جهان تکرار نگردد.

و همین نکته کلیدی در پیوند با حقانیت، مظلومیت’ همدلی انسان مدار و مقاومت افسانه ای است که به جنگ غزه نقش یک “رویدادفاصله گذار” در مقیاس جهانی می دهد.

تاثیر این جنگ بر افکار عمومی جهانیان به عنوان یک تراژدی تاریخی و فراموش نشدنی’ ترس از احتمال تکرار توسط اسرائیل و یا هر کشور دیگر’ تشدید احساسات انتقام جویانه به عنوان پی آمد عدم اعمال کیفر به رژیم اشغالگر’ پیش بینی پذیر نشدن تهدیدها و شدت آن ها و ماندگاری روایت های به غایت غم انگیز این جنگ که نسل پس از نسل منتقل خواهد شد تا بر اساس آن ها درخشان ترین آثار ادبی و هنری خلق شوند’ همه و همه حامل این پیام هستند که الگوهای جهان نگرانه انسان، نظام ارزش ها’ معیارهای قضاوت’ حس امنیت’ ضرائب امید به آینده’ سنجه های مترتب بر صلح جهانی’ نحوه نگرش به عملکرد سیستم های نظارتی بین المللی و حتی هنجارهای ناظر بر روابط کشورهای قوی و ضعیف، هیچگاه به شرایط قبل از جنگ غزه باز نخواهند گشت.

این جنگ به عنوان فرازی ماندگار از خشونت بی نهایت در تقابل با غربت و مقاومت، برای همیشه در تاریخ خواهد جوشید.
جهان باید منتظر پس لرزه های جنگ غزه باشد.

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *