خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» با پیشگامی زنان جسور ایران ، درست در شرایطی که حاکمیت از شکست هایش در جبهه خارجی و در پیشبرد قانون “حجاب و عفاف” گیج و مبهوت شده، ضربه کاری دیگری بر ساختار قدرت لرزانش وارد ساخت. این بار این پرستو احمدی بود که یک صد سال پس از قمرالملوک وزیری که اولین اجرای زندهاش را در سال ۱۳۰۳ آن هم بدون حجاب اسلامی در کنسرت گراندهتل تهران برگزار کرد، کنسرت مجازی خود در”کاروانسرا”، را در ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳به صحنه آورد و میلیون ها ایرانی در ایران و جهان را پای کنسرت خود میخکوب کرد. انتخاب آگاهانه “کاروانسرا” بیان سفر شکوهمند زنان به سوی رهایی است. کنسرتی در وسط ایران به پاخاسته، که زنی جوان با موهای باز و تن پوش بلند سیاهش “از خون جوانان وطن” بعد از انقلاب مشروطیت و “مرا ببوس” پس از کودتای امپریالیستی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را می خواند، با سدشکنی بی نظیر خود اولین «کنسرت واقعی» در ۴۵سال اخیر را به صحنه می آورد. این “کنسرت فرضی” نبود؛ واقعیترین و حماسیترین کنسرتی بود که در طول این چند دهه به اجرا درآمده و یک ایران همراهش خواند و به تحسین اش پرداخت. این کنسرت واقعی، نمایش مسحورکننده و قدرتمندی از تلفیق «رویا»، «خواستن» و «بیپروایی» زن جوان امروز ایران را به نمایش گذاشت و همچون تیری قلب ارتجاع تاریک اندیش را شکافت. او در این کنسرت حیرت انگیزش، ترانههایی با اشعار عارف قزوینی، ابوالقاسم لاهوتی، حیدر رقابی، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج، و چند ترانه شناخته شده قدیمی اجرا کرد و سنت روشنفکران و مبارزان چپ و دمکراتیک در یک صد سال اخیر را پاس داشت.
ابتکار شجاعانه و تحسین برانگیز پرستو احمدی و یاران وفادارش، در عرصه موسیقی، دنباله تلاش های تحسین برانگیز خوانندگان زن ایران از مشروطیت تاکنون هممچون قمرالملوک وزیری، ملوک ضرابی، ایران الدوله، روح انگیز و بسیاری از پیشکسوتان آواز زنان ایران است که از حق آواز خواندن زنان علیرغم مخالفت شیخان تاریک اندیش شجاعانه دفاع کرده اند. این کنسرت جسورانه بدون رعایت “حجاب اجباری”، در عرصه مبارزه برای آزادپوشی، ادامه دهنده مبارزات زنان ایران علیه کهتر شمردن زن ایرانی است که پرچم آن را طاهره قره العین برافراشت و با مبارزات زنان علیه قوانین اسلامی پس از انقلاب گره خورد و از دل مبارزات خود زنان پیشگامی همچون ویدا موحد، سارینا اسماعیل زاده، نیکا شاکرمی، سحر خدایاری، زارا اسماعیلی، سپیده رشنو، آهو دریایی و حالا پرستو احمدی به جامعه معرفی کرده است. این پیشگامی زنان در جنبش برابری طلبانه و برای رفع تبعیض های تودرتو و آپارتاید جنسیتی تثبیت شده در قوانین منحط شرع و مردسالاری نهادینه شده، اکنون تحسین همه زنان و مردان کشور را برانگیخته و همه خانواده ها را تحت تاثیر قرار داده و جنبش شکوهمند زنان کشور را با جنبش های مطالباتی و برابری طلبانه گره زده است.
این نشانه های درخشان از نافرمانی مدنی زنان جسور ایران در کنار نافرمانی و مقاومت مدنی نام آوران هنر ایران که از خیر قراردادهای میلیاردی گذشته اند، حجاب از سر بر گرفته و در کنار مردم مانده اند، بیان ظرفیت لایزال زنان ایران برای ساختن ایران فردا بدون اجبار و بدون تبعیض است. ایرانی با حق شهروندی برابر برای همگان بی توجه به جنسیت، ملیت، زبان، مذهب و فرهنگ. این نمونه های درخشان نافرمانی مدنی که مرزهای جسارت و شجاعت را جابجا کرده، در شرایطی اتفاق می افتد که شاهد سنگین ترین سیاست های سرکوبگرانه توسط نهادهای امنیتی و قضایی حاکمیت اسلامی هستیم. پرونده سازی ، احضارهای گسترده، زندانی کردن ها، تشدید فشار بر زندانیان سیاسی و بویژه بر زندانیان سیاسی زن، گسترش فشار بر اطرافیان فرد معترض، همه و همه برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و به ویژه زنان شجاع کشور است که تماما نقش بر آب شده و کارائی خود را از دست داده است. قدرت زنان ایران بر قدرت سرکوب حاکمیت دینی و استبداد فاشیستی پیروز شده است. این را می توان از اقدام جسارت آمیز و ستایش برانگیز پرستو احمدی و هنرمندان همراهش به خوبی مشاهده کرد. آنها فردای ایران آزاد، سکولار، دمکراتیک و بدون تبعیض را همین امروز به تصویر می کشند. این رویاپردازی و این خیال پردازی جسورانه، بی شک توسط مردم ایران به واقعیت های زیبا تبدیل خواهد شد. جنبش «زن، زندگی، آزادی» یک گام بلند دیگر به جلو برداشت و حاکمیت تاریک اندیش را به عقب نشینی واداشت.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی؛ دمکراسی و سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴
یک پاسخ
“جنبش «زن، زندگی، آزادی» یک گام بلند دیگر به جلو برداشت و حاکمیت تاریک اندیش را به عقب نشینی واداشت. ” (از مقاله)
انگار ” انقلاب” زن زندگی آزادی پرچم دائمی مبارزات آزادیبخش و دمکراتیک ایران باید باشد و هر جنبش و مبارزه ای علیه حاکمیت قرون وسطایی را بنام خود بشمارد !؟
غائله “زن زندگی،آزادی” که به انقلاب مخملی و جنگ ترکیبی بیشتر خویشاوندی داشت، تا یک انقلاب واقعی، طرفداران شازده پهلوی و “علینژاد” و “اسماعیلیون” که حمله به جمهوری اسلامی را متوقف کردند و مشغول دریدن یکدیگر بر سر ته مانده بودجههای آمده از دولتهای خارجی شدند… کومله زحمتکشان و کومله کردستان چند نفر از یکدیگر را کشتند، سپاه بهجای فرار به ونزوئلا، موشک هایپر سونیک تست کرد و جمهوریاسلامی میلیونها نفر را به بهانه جشن غدیر به میدان آورد (جشنی که در آن از زن بیحجاب بههمراه سگ بغلش و جوان خالکوبی کرده تا نیروهای مذهبی و سنتی کنار هم شادمانی میکردند ) . اصلاحطلبان به امید اینکه در انتخابات آتی مجلس چند صندلی به مثابه چند استخوان جلویشان پرت شود ، فتیله را پایین کشیدند و به اوج پیروزیشان در آینده امیدوار شدند و…
آیا درسی از این همه هیاهو و شعارهای پوچ و امید های نو استعماری بهحمایت خارجی و این همه کشته که جز یأس و سرخوردگی حاصلی نداشت ،گرفته خواهد شد یا باز هم ناظر بر باز تولید احیا و تکرار کسالت آور آن باید باشیم؟ آیا درسی گرفته خواهد شد که نهضتی هر چند ناراضی و مخالف دستگاه روحانیت جبار و ستمگر اما فاقد تشکیلات ، رهبری مستقل، سالم و دانا و برنامه روشن،بهسرانجام خواهد رسید؟ اگر هر انسان مستقل و مسئولی فارغ از هیجان و جوگیر شدن فقط زحمت اندیشیدن کند که برای پیروزی بهچه چیز نیاز دارد ، پیروز میشود !…
انقلاب کار چند جوان دهه هفتادی و هشتادی و یا دانشجوی معترض نیست، بلکه کار میلیونها توده مردم اعم از کارگر و برزگر،کارمند و بازنشسته، پیر و جوان و دانشجو و همه آحاد جامعه است که در صورت رهبری انقلابی، دانا و کارکشته میتواند به پیروزی برسد و به حل ریشهای معضلات اجتماعی بپردازد .