دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴

نامه‌ای سرگشاده به کمیته نوبل صلح – سعید مقیسه‌ای

این نامه در حاشیه انتخاب خانم ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون راست‌گرای ونزوئلا، به‌عنوان برنده جایزه صلح نوبل تنظیم شده است. انتخابی که پرسش‌ها و نگرانی‌های جدی را در سطح جهانی برانگیخته و می‌تواند برای ما ایرانیان نیز که افتخار داشتن دو برنده این جایزه را داشته‌ایم، پیامدهایی مستقیم به همراه داشته باشد.

کمیته محترم جایزه صلح نوبل،
ما ایرانیان افتخار آن را داشته‌ایم که دو تن از برجسته‌ترین مدافعان حقوق بشر و آزادی، شیرین عبادی و نرگس محمدی، برندگان جایزه صلح نوبل بوده‌اند. این دو زن شجاع هزینه‌ی سنگینی برای دفاع از کرامت انسانی پرداخته‌اند: سال‌ها زندان، تبعید، فشار بر خانواده و محرومیت از ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی. جایزه نوبل برای آنان نه یک افتخار شخصی، بلکه پشتوانه‌ای اخلاقی و جهانی در برابر استبداد حاکم در ایران بوده است.
اما هر بار که انتخاب‌های کمیته نوبل به‌دلیل شائبه‌های سیاسی و تناقض با فلسفه‌ی صلح مورد پرسش قرار می‌گیرد، حکومت ایران و متحدانش از این فرصت برای بی‌اعتبار کردن مدافعان ایرانی حقوق بشر سوءاستفاده می‌کنند. آنان می‌کوشند با تکیه بر این تناقض‌ها، عبادی و محمدی را نیز «ابزار سیاسی غرب» معرفی کنند. بدین ترتیب، انتخاب‌های بحث‌برانگیز شما برای ما تنها یک موضوع نظری یا رسانه‌ای نیست، بلکه هزینه‌ای واقعی و خطرناک بر زندگی مدافعان ایرانی حقوق بشر و مبارزه مردم ما برای گذار دموکراتیک و خشونت‌پرهیز به یک ایران آزاد با دموکراسی پایدار تحمیل می‌کند.

پرسش‌های اساسی ما چنین‌اند:
۱. فلسفه صلح در کجا قرار دارد؟
چگونه می‌توان انتخاب فردی را توجیه کرد که سابقه آشکار در حمایت از تحریم‌های اقتصادی و حتی احتمال مداخله نظامی دارد، در حالی که وصیت آلفرد نوبل بر ترویج صلح پایدار و خشونت‌پرهیز تأکید دارد؟

۲. چرا دقیقاً اکنون؟
در شرایطی که شایعه حمله نظامی آمریکا به ونزوئلا موجود است، اعطای جایزه به شخصیتی با چنین مواضعی چه پیامی به جهان می‌فرستد؟ آیا این همسویی ناخواسته با تنش‌های ژئوپلیتیک در تضاد با روح صلح‌جویانه جایزه نیست؟

۳. نادیده گرفتن مبارزان واقعی
در ونزوئلا فعالان حقوق بشری بسیاری سال‌هاست بی‌خشونت برای آزادی تلاش می‌کنند: مارینو آلوارادو و سازمان Provea، وکلای شبکه Foro Penal که از زندانیان سیاسی دفاع می‌کنند، یا کنشگرانی که هزینه‌های شخصی سنگینی پرداخته‌اند. چرا چنین صداهای مدنی مستقل نادیده گرفته شدند؟

۴. خوراک تبلیغاتی برای اقتدارگرایان
آیا این انتخاب بهترین بهانه را به دست حکومت مادورو و متحدانش در ایران، کوبا، چین، روسیه، کره شمالی و دیگر نقاط نمی‌دهد تا بگویند «نوبل ابزار سیاسی غرب است»؟ آیا این انتخاب عملاً به مشروعیت‌بخشی به روایت اقتدارگرایان نمی‌انجامد؟

۵. درس نگرفتن از گذشته
تجربه‌های بحث‌برانگیزی همچون اعطای نوبل به آنگ سان سوچی یا باراک اوباما نشان دادند که انتخاب‌های نادقیق می‌توانند مشروعیت جایزه را زیر سؤال ببرند. چرا هنوز معیارهای روشن‌تری تدوین نشده‌اند تا از تکرار چنین تناقض‌هایی پیشگیری شود؟

۶. مشکل ساختاری کمیته
چرا تصمیم‌گیری در مورد مهم‌ترین جایزه صلح جهان همچنان در دست کمیته‌ای ۵ نفره، متمرکز در نروژ و پشت درهای بسته باقی مانده است؟ چرا اسناد آن باید تا ۵۰ سال محرمانه بمانند؟ آیا زمان آن نرسیده که ساختار نوبل به سمت شفافیت و مشارکت جهانی پیش برود؟

پیشنهادها برای بازنگری
برای حفظ اعتبار و مشروعیت نوبل در قرن ۲۱، ما پیشنهاد می‌کنیم:
کاهش زمان محرمانگی اسناد و اعلام عمومی معیارهای انتخاب.
تشکیل شورای مشورتی جهانی با حضور نهادهای مدنی و دانشگاهی از همه قاره‌ها.
گسترش ترکیب کمیته نوبل به فراتر از نمایندگان یک کشور.
ایجاد یک پلتفرم دیجیتال برای مشارکت شهروندان جهان در معرفی و ارزیابی نامزدها.
ممنوعیت لابی‌گری دولتی و الزام به شفافیت مالی و سیاسی نامزدها.

در اختتام
کمیته نوبل باید صدای مدافعان واقعی حقوق بشر باشد، نه صدای سیاستمداران جناحی. ما از شما انتظار داریم با بازاندیشی در ساختار و معیارها، جایگاه نوبل را به‌عنوان معتبرترین نماد جهانی صلح و کرامت انسانی حفظ کنید.

با احترام و امید به گفت‌وگو

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

8 پاسخ

  1. آقای مقیسه ای، خانم ها؛ عبادی و محمدی را به عنوان “افتخار” به ملت ایران حقنه نکنید.مگر شما از نشست و برخاست های عبادی با رضا پهلوی و نمایندگان پارلمان انگلس و اروپا، بی خبرید؟ مگر شما نشنیدید که ایشان بارها سرنگونی دیکتاتوری پهلوی را خطای ملت ایران، ارزیابی کردند؟ خانم نرگس محمد هم حتا یک بار جنایات صهیونیست ها را صریحا محکوم نکرد. اخیرا هم که در قبال‌ فشار به زندانیان سیاسی و اعدام آنها سکوت اختیار کرده است. ایشان اگاهانه در هر عرصه ای بلند گویش را خاموش کرده است! از اعدام های اخیر در ایران‌ بگیرید تا به اصطلاح صلح اعطایی و زورکی ترامپ در فلسطین، این خانم های نوبلی هر دو در خط راست جهانی گام بر می دارند. چرا شما وقتی قافیه کم می آورید می روید سراغ چین، کوبا، ونزوئلا. در حال حاضر، بی سوادترین انسان ها محاصره دریایی ونزوئلا توسط قلدر جهانی، ترامپ را محکوم می کنند. شما شریک دزدید یا همراه قافله؟

  2. این دیگر مثل فلان بز رو است که جایزه ی صلح نوبل ابزار قدرت ورزی جهان غرب است. کدام ذهن هشیاری ست که به دادن این جایزه به دو تن در ایران نخندید. در چنین جهانی معلوم است که به جولیان اسانژ، افشاگر جنایت های آمریکا در عراق، جایزه نمی دهند، یا با سیمور هرش ، این خبرنگار به راستی مستقل و افشاگر جنگ افروزان. بلکه به امثال کیسینجر جایزه می دهند که می گفت دشمنی با آمریکا خطرناک است و دوستی با آمریکا مرگبار!

  3. نکته ای که باید به آن توجه داشت
    جایزه مربوط به اعمال گذشته فرد است
    رفتار حالا و آینده اش قضاوت دیگری را خواهد آفرید
    چه بسا رفتاری فردی شرایط دادن جایزه های دیگری را بیآفریند
    چه بسا رفتارش حال و آیند موجب سرزنش و حتا توبیخ شود.

  4. له دوک تو، نماینده ویتنام در سال ۱۹۷۳ از گرفتن جایزه صلح نوبل خودداری کرد.
    حال طنز تاریخ در اینجاست که در سال ۲۰۲۵ یک جنایتکار جنگی مانند نتانیاهو، ترامپ را نامزد دریافت جایزه صلح می کند.
    ترامپ برنده جایزه صلح نوبل نمی شود.اما خواسته نتانیاهو به شکل دیگری تحقق می یابد.
    یک راست افراطی از ونزوئلا برنده می شود و جایزه خود را به ترامپ تقدیم میکند.
    همان که مسیح علی نژاد با او همذات پنداری میکند واو را «دوست و خواهر عزیزم »می نامد و خطاب به او می گوید: افتخار به تو.

  5. آقاى مقیسه اى. امروزه که دسترسى به اطلاعات و دانستن پیشینه افراد براى عموم در چند ثانیه وجود دارد، چرا شما این زحمت چند ثانیه اى را بخود روا ندانستید؟ و مطلبى نوشتید که نکات مثبت مقاله تان را منتفى میکند.لطف کنید به گذشته و عملکردهاى شیرین عبادى و نرگس محمدى رجوع کنید (بخصوص شیرین عبادى) تا متوجه عمق اشتباه خود بشوید (امیدوارم که شما از آن دسته افراد نباشید که اشتباه را دیگران میکنند و نه من)

  6. من‌هم‌با آقای مشیری در مورد صلاحیت‌خانم‌عبادی هم‌نظرم . جایزه صلح‌نوبل گویا زمانی به‌سر تروریست « ایر گون » مناخیم بگین نیز اعطا شده بود . زمانی به کیسینجر …زمانی به خانم‌سو چی …..لابد باید سال آینده شاهد‌کامدیداتوری ترامپ برای این‌جایزه باشیم گو این‌مه خانم‌ماچادو برای دلجویی و شاید هم دلبری پیشاپیش این‌جایزه را به خلافکار ۳۴ فقره ای اعلام‌کزده …. روزگار واقعا غریبیست

  7. سلام آقای مقایسه ای، با احترام به نیت خیر شما، باید بگویم که خانم شیرین عبادی با تلاش برای اتحاد با پهلوی و ارسال پیام برای نشست رسوای اخیر در مونیخ، لااقل من یکی را از شادمانی خودم هنگام گرفتن جایزه نوبل توسط خانم عبادی پشیمان کرد. الان خیلی بهتر درک می کنم که چرا له دوک تو، مذاکره کننده ویتنامی، جایزه ای را که مشترکا با کیسینجر گرفته بود نپذیرفت. تصمیات کمیته جایزه صلح نوبل تابع جریان اصلی افکار عمومی در اروپای غربی است. الان جریان اصلی افکار عمومی اروپای غربی، تکلیف خود را با جنگ طلبی روشن نکرده است. در ذهنیت غالب اروپایی ها این تصور هست که اتحادی خطرناک با شرکت روسیه و چین و ایران و کره شمالی و ونزوئلا و بسیاری دیگر، اروپا را تهدید می کند و باید آماده جنگ شد. تا وقتی چنین است، جایزه صلح نوبل را فقط وقتی به صلح طلبانی مانند کمیته هیروشیما می دهند که این صلح طلبان، انتقادی جدی از جنگ طلبی اروپایی ها و متحدان نظامی اروپا به انضمام اسراییل نکنند. با احترام، سهراب مبشری.

پاسخ دادن به سهراب مبشری لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی