
انتخابات کشور آلمان برگزار شد و جایگاه امروزی احزاب شرکت کننده معلوم گردبد. انتخابات اخیر یکی از حساس ترین انتخابات در تاریخ آلمان بود که بر اثر ندانمکاریهای زیاد احزاب بزرگ، احزاب حقیری مثل AFD توانستند با عوامفریبی حدود ۲۰ درصد آرا را تصاحب کنند. این انتخابات، یک انتخابات پیشرس بود که با بیرون آمدن دمکراتهای آزاد FDP از ائتلاف سابق، توازن قوا را در دولت قبلی بهم زده و سبب ناکارآمدی دولت شولتس گردید.
کارهای نشدهء زیادی در جامعه آلمان وجود دارد که سبب شده است احزاب بزرگ موقعیت سابق خود را از دست بدهند. در ۳۰ ساله اخیر از زمان روی کار آمدن شرودر، برچیدن مورد به مورد و گام به گام تامین اجتماعی، از بین بردن و یا تعدیل ساختارهای عدالت طلبانه و تقلیل اندازهء کمکهای اجتماعی و همچنین تقلیل مدت استفاده از حق بیکاری، قلت حق بازنشستگی، کالایی شدن بهداشت و سلامتی و بخش بزرگی از خدمات اجتماعی، آموزشی وغیره جامعه را در وضعیت شکنندگی قرار داده است. تغییر مواضع حزبی مثل حزب سوسیال دموکرات SPD به مواضع نئولیبرال اتحاد دموکرات مسیحی CDU سبب شده است که امروزه تقریباً در اکثر موارد زندگی اجتماعی فرق بزرگی بین آن دو حزب وجود نداشته باشد، در صورتیکه ۳ دهه پیش درهء عظیمی فاصله بین آنها وجود داشت. مشکلات اجتماعی این چنینی بعلاوه جنگ های بزرگی مثل یوگسلاوی، خاورمیانه و اکرائین که یکی از علتهایش سیاست کشورهای امپریالیستی و در راس آنها آمریکا و به پیامد آن کشورهای اروپایی بودند، سبب هجوم موج کثیری از جمعیت مناطق مزبور به اروپا و آلمان شده است. احزاب غیرمردمی و نژاد پرستی چون AFD از این وضعیت سوءاستفاده کرده و با عوام فریبی سعی در مقصر قلمداد کردن مهاجرین و وجود آنها بعنوان علت العلل تمام بحرانها برآمد کرده اند. طوریکه امروزه حدود ۲۰ درصد آرا را تصاحب کرده اند.
مردم آلمان در چنین شرایطی به پای صندوقهای رای رفتند و نتیجه آن شکست سنگین SPD ( 9.50 – درصد) و Grüne (3 – درصد) و FDP حزب دموکرات آزاد (۷.۲ -) و پیروزی CDU دموکرات مسیحی ۴.۴۰+) و AFD حزب آلترناتیو برای آلمان ( ۱۰.۵۰ +) و Die Linke حزب چپ آلمان (۴ +) بود
با این حساب FDP که خود موجد این انتخابات بود، حتی نتوانست ۵ درصد آرا را تصاحب کند و از ورود به پارلمان منع شد. همچنین اتحاد خانم سارا واگن کنشت نیز نتوانست حد نصاب آرا را بدست آورده و وارد پارلمان شود. علت شکست خانم واگن کنشت را باید در سیاست نزدیکی وی به مواضع AFD در موضوع مهاجرت دانست. هرچند که در سایر موارد مواضع وی نزدیک به حزب چپ بود. خانم واگن کنشت که خود منشعب از حزب چپ است، می توانست با تعدیل سیاست خود در قبال خارجی ها به مجلس راه یافته و آرای نیروهای چپ را پنج درصد افزایش دهد. چه وی در انتخابات پارلمان اروپا در یونی سال گذشته حدود ۶.۲ درصد آراء را بدست آورده بود.
انتخابات امسال نسبت به دورهء قبل که ۲۰۲۱ صورت گرفت با افزایش ۷ درصدی شرکت کنندگان مواجه بود که در این انتخابات ۸۲.۵ درصد واجدین شرایط در رای گیری اشتراک داشتند و این بیش از هر چیز نشان دهندهء حساسیت مردم در پاگرفتن نیروهای راست افراطی بود. در بخشی از تبلیغات حزب سوسیال دموکرات پیش از انتخابات آمده بود: «بخاطر جلوگیری از انتخاب نیروهای نژادپرست و راست افراطی لطفاً به نیروهای دموکرات مثل سوسیال دموکرات، سبزها، حزب چپ رای دهید. باید اشتباهات سالهای ۱۹۳۰ را مرتکب نشد.» قبل از انتخابات، فریتریش مرتس رهبر دموکرات مسیحی ها در مقابل AFD به جهت نزدیکی سیاستهایشان در قبال خارجی ها کوتاه آمده بود. ولی خوشبختانه اکنون اگر ترفندی در کار نباشد، از ائتلاف با آنها سر باز می زند و این در مجموع به نفع دموکراسی است.
حال باید منتظر ماند و دید که کدام ائتلافی دولت خود را تشکیل می دهد. در این ارتباط آنچه باید گفته شود، اینست که هیچ کدام از احزاب بزرگ و مهم آلمان حاضر نیستند با حزب آلترناتیو برای آلمان که مسائل نژادپرستانه را در سرلوحهء فعالیتهای خود قرار داده است، ائتلاف کنند. جای بسی تعجب است که AFD اکثراً در شرق آلمان آرا را تصاحب کرده است.
اروپا در مجموع و آلمان نیز به خودی خود با بحران های متعددی دست به گریبان است؛ افزایش تورم، بیکاری، بحران انرژی در سرلوحه آنها قرار دارد. در این بین مسئله جنگ روسیه با اکرائین یکی از کانونهای اصلی این بحران هاست چه بخش بزرگی از این بحرانها منتج از این جنگ خانمانسوز است. بحران انرژی و کمک های مالی بلاعوض به اکرائین در راس آنها قرار دارد. حل تمام این نابسامانیها باید جزء برنامه دولت جدید باشد.
همپای مسئله جنگ، انتخاب مجدد ترامپ و پیشبرد سیاستهای بلندپروازانه وی، اروپا را مجدداً بر سر دو راهی انتخاب قرار داده است؛ هرچند در دوره قبل از جنگ اکرائین و شروع آن جنگ کشورهای اروپایی در رویارویی با مسائل بین المللی و خصوصا در مقابل سیاست ایالات متحده آمریکا ضعف شاخصی از خود نشان دادند و به اصطلاح در دفاع از جنگ اکرائین علیه روسیه، کاتولیک تر از پاپ شدند! با وجود اینکه این جنگ هیچ موفقیتی را نصیب آنها نمی کرد، جنگ اکرائین، اروپا را در بحران عمیق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و از جمله موج عظیم مهاجرت قرار داد. هرچند امروز هم، دگردیسی برای تغییر، امید زیادی را بوجود نمی آورد ولی چالشهای بزرگی را بر سر راه دولت جدید آلمان قرار میدهد. نوع برخورد به این مسائل، درجه مسئولیت دولت جدید را نشان خواهد داد. بدون آنکه دچار خوشبینی شویم، منتظر بمانیم و نتیجهء کار را مشاهده کنیم.