پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳

همه ملیت ها برای خلاصی از شر رژیم کنونی به یکدیگر نیاز دارند – کیوان کابلی

بسیاری از احزاب و شخصیتهای سیاسی، چه در میان ملیتهای گوناگون، منجمله فارس ها، و یا سازمان های سراسری در اپوزیسیون معتقدند که دیر یا زود رژیم کنونی حاکم بر ایران به طریقی سرنگون می‌شود و از هم اکنون در فکر بدست آوردن بیشترین منافع برای خود در فردای پس از سقوط جمهوری اسلامی هستند. متاسفانه تجربه ۴۵ ساله رو در رویی با حکومت این درس را به اکثریت اپوزیسیون نیاموخته تا زمانی که یک آلترناتیو فراگیر تشکیل نشود و در ارتباط ارگانیک با سطوح و طبقات مختلف جامعه قرار نگیرد و نتواند امر سازماندهی و تشکیلات را انجام دهد، این رژیم از آن نوع حکومت ها نیست که با چند تظاهرات عقب بنشیند و یا به خودی خود فروپاشی شود.

فراموش نکنیم طرف حساب مردمان ایران حکومتی است که به خاطر جلوگیری از سقوط بشار اسد، ۵۰۰ هزار نفر از مردم سوریه را به کمک حزب الله لبنان قتل عام کرد. برخی از مسئولان رژیم صراحتا اعلام کردند که حاضرند نیمی از جمعیت ایران را از بین ببرند تا به حیات خود ادامه دهند. انگیزه سرکوب هر صدای مخالف و هر حرکتی که کوچکترین خطری برای رژیم حاکم ایجاد کند دیگر تنها مذهب و ایدئولوژی اسلام نیست. بحث میلیاردها دلار پول در میان است که فقط یک قلم، ۳ میلیارد و هفتصد میلیون “دلار” آن در چای دبش بلعیده شد.

مافیای قدرت با کنترل منابع هنگفت مالی و طبیعی کشور با ابزار و چاشنی دین و مذهب و با چندین دستگاه و لایه سرکوب که بطور جدی آنها را سازماندهی کرده است، حکومت فعلی را با همه ورشکستگی اقتصادی، ضعف داخلی، نفرت مردمی و انزوای جهانی، در برابر خواست سرنگونی اکثریت مردم بیمه کرده است. تنها پاشنه آشیل حکومت جمهوری اسلامی بوجود آمدن یک آلترناتیو گسترده کارا و نیرومند است.

اپوزیسیون باید تاکنون به این درک رسیده باشد که نباید به سیاهچاله موضوعات ارضی میان کورد و تورک، تعلق فلان شهر به آذربایجان یا کوردستان، دشمنی میان لُر و عرب، زابلی در مقابل بلوچ حتی با وجود بکارگیری گروهی از مردمان توسط حکومت برای تغییر دموگرافیک یک منطقه، بکارگیری این نام شهر و تکفیر آن نام دیگر، تمسخر فرهنگ و زبان فارسها از سوی ملیت هایی که فکر می‌کنند زبان فارسی مقصر درد و رنجی است که دیکتاتوری‌های پهلوی و آخوندی به آنها روا داشته‌اند، و بسیاری از موضوعات فرعی دیگر افتاد. در مجموع این گونه بحث های انحرافی که دستگاه امنیتی رژیم بشدت به آنها دامن می‌زند، کاملا در جهت منافع حکومت خامنه‌ای و سپاه پاسداران است.

این رژیم بدون همکاری همه ملیت ها، منجمله فارس و جریان های سراسری معتقد به تمرکز زدایی، سرنگون نمی‌شود. همه این ها اجزای تحول اساسی در فرایند سرنگونی رژیم محسوب می‌شوند و کاملا به یکدیگر نیاز دارند. دستگاه سرکوب حکومت بهتر از هر کس دیگر بر این نکته واقف است. در این مسیر بیشتر باید در میان غیرخودی‌ها و ملیت های دیگر، به خصوص فارس ها، به دنبال متحد بود تا اندیشیدن به منافع پس از سرنگونی جمهوری اسلامی. البته که این اتحاد و هماهنگی در میان ملیت ها، منجمله فارس ها، باید از قبل برای نوع حکومت آینده، چه در شکل فدرال یا هر نوعی از اشکال حکومت غیر متمرکز برنامه داشته باشد، برنامه‌ای که متضمن منافع همه ملیت های ساکن ایران باشد و پیشاپیش کاملا مشخص و مکتوب شده باشد.

بدون درک این نیاز مبرم از سوی اپوزیسیون جدی در میان همه ملیت ها که منافع مردمان ایران را در تغییر رژیم جمهوری اسلامی می‌داند و گام برداشتن برای نزدیکی واقعی به یکدیگر و ایجاد یک آلترناتیو فراگیر، انتظار برای فروپاشی حکومت و در نتیجه رسیدن به منافع ملیتی، غیر واقعی و تخیلی است.

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

11 پاسخ

  1. فدرالیزم و غیره را بگذارید کنار شما از این به اصطلاح مخالفان رژیم سوال بکنید که آیا حاضر هستید پای طوماری را امضا بکنید که در آن نوشته شود در فردای ایران حق تحصیل به زبان مادری برسمیت شناخته میشود . مثال جبهه ملی ، مجاهدین خلق ، سلطنت طلبان ، ملی مذهبی ها لیبرالها و طیف هایی از جمهوری خواهان امضا نخواهند کرد میماند ملل غیر فارس و برخی چپ ها . خوب من تورک با کسی که حاضر به قبول تحصیل بزبان مادری نیست چطوری در یک جبهه قرار بگیرم و اتفاقا رژیم از این مسئله حداکثر استفاده را میکند و آنهایی که با انواع بهانه با حداقل خواست ملل غیر فارس مخالفت میکنند در واقع آب به آسیاب رژیم میریزند به بیان دیگر به پایداری رژیم کمک میکنند .

    1. من فکر میکنم که نگرانی شما بی جاست تنها جریانی که با زبان غیر عربی مشکل دارد حاکمیت اسلامیست!
      و تصور فدرالیسم که تنها راه خوشبختی این خلق هاست را باید به واقعیت برسانیم.

    2. به همین دلیل باید در مرحله اول، همه ملیتها با کنار گذاشتن اختلافات با یکدیگر همراه شده و در میان احزاب و جریانهای سیاسی سراسری معتقد به حکومت غیر متمرکز بدنبال متحد بگردند. بدون ایجاد آلترناتیو فراگیر متشکل از همه ملیتها، منجمله فارسها، جنبش سرنگونی عملا راه به جایی نمیبرد.

  2. متأسفانه تمامی احزاب سیاسی ما، از چپ و راست و ملی و…، همه و همه بدون استثنا، در یک فرهنگ جهان سومی و قبیله ای رشد کرده اند و به همین دلیل نیز منافع شخصی و گروهی بر منافع ملی اولویت دارند. جنبش مهسا بزرگترین موقعیت برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی بود، اما اپوزیسیون ما به جای اتحاد و ائتلاف فراگیر ملی جهت سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی، شروع به خودزنی و تفرقه افکنی و تخریب یکدیگر کرد. جنگ قدرت و هژمونی طلبی به اوج خود رسید. آنها ترجیح دادند که جمهوری اسلامی در قدرت بماند اما رقیب قدرت را در دست نگیرد.
    جنگ جمهوری و پادشاهی، جنگ پرچم و جنگ وکالت و جنگ منشور و…حتی کار به جنگ “انگولک ” ، انگشت فرو کردن در ماتحت جناب هالو کشید!
    جمهوری خواهان و پادشاهی خواهان چه بخواهند و چه نخواهند باید تحت نکات اشتراک حد اقلی مانند اعتقاد به سکولاریسم و دموکراسی و حقوق بشر و تمامیت ارضی…جهت سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی متحد شوند. انتخاب نوع سیستم جایگزین را باید در فردای آزادی در یک رفراندوم آزاد مشخص کرد. اپوزیسیون ۴۶ سال فرصت داشته است تا اختلافاتش را حل کند، که نکرده است. پس بهتر است که الان هم بی خیال شود، چون فرهنگ جهان سومی مانع از حل اختلافات میباشد.

  3. مقاله از همان ابتدا با استفاده از واژه ملیت، بنا را کج مینهد. گذشته از ادعاهای نادرستی که در مورد نقش ایران در سوریه طرح شده، نویسنده نشان می‌دهد کوچکترین درکی از پیچیدگی مسئله قومی در ایران ندارد. جای تاسف است که اخبار روز مقالاتی در این سطح پایین را منتشر می‌کند.

    1. انکار موجودیت و هویت ملیتها در ایران آن روی سکه انکار جنایات جمهوری اسلامی، سپاه قدس و قاسم سلیمانی در سوریه است. بدون کمک رژیم ایران و حزب الله لبنان که بدستور خامنه‌ای وارد کارزار شد، بشار اسد امکان ادامه حکومت نداشت.

    1. تئاتر ایران یعنی فارسی تاریخ و ادبیات ایران یعنی فارسی سینمای ایرانی یعنی فارسی و ملل غیر فارس در ۲۰ سال اخیر به درجه قومیت تنزل کردند چرا که قبلا به هیچ وجه از اصطلاح قوم به ملتهای غیر استفاده نمیشد خوب از آنجائی که قوم فارسی وجود ندارد ملت ایران یعنی فارسها و اتفاقا درست در همین جاست که ظلم و ستم ملی خودش را بشکل بارز نشان میدهد که غیر فارس هیچگونه در صد سال اخیر از حق و حقوق برابر با فارسها را نداشته و نخواهد داشت و این رژیم جنایت اسلامی وارث رژیم جنایتکار پهلوی است

  4. هرنوشتار که درک درستی از جامعه ایران ندارد ارزش توجه ندارد
    در این کشور از مشروطه تلاش شده که مردم ایران جدا از هر قوم بازی به حق شهروندی خود برسند
    حق شهروندی آنها ازادی در اندیشه و حق انتخاب خود برای برگزیدن کسانی که امور کشور را بدرستی هدایت کنند.

  5. جناب کابلی مردم ایران بیش از ۴۰ سال است که با دردی مشترک بنام جمهوری اسلامی در کنار هم رنج کشیده اند. اگر در فردای انقلاب خلق های کرد و ترک و بلوچ خواست هایی مطرح نمودند اما کشتار و سرکوب رژیم به همه اقوام ایران زمین نشان داد که اینان در کشتار و چپاول به قومیت و زبان کسی کاری ندارند و بسیار بیطرفانه میدرند و میکشند. از طرف دیگر امروزه در عصر ارتباطات, جوانان در ارتباطی بیشتر و نزدیکتر به هم اختلافات قومی و زبانی را بکناری نهاده اند و اختلافات قومی رنگ باخته است . اتفاقا جنبش مهسا نشان داد که دادخواهی زنان نه در اعتراض به کشته شدن یک دختر کرد بلکه به خاطر کشته شدن یک دختر هموطن بود. و نکته آخر آنکه احساس بیگانگی یک فرد از یک قوم در میان قومی دیگر دلیل تفاوت هاست نه الزاما تقابل ها و تضاد ها. اصل اتحاد های مقطعی به معنی نبودن تفاوت ها نیست بلکه همکاری بر روی تشابهات و نکات مشترک است, چیزی که اپوزوسیون بطرز اسف انگیزی به آن بی توجه بوده و هست.

    1. درست میفرمایید دوست گرامی. رژیم ایران هر آنکس را که تهدیدی برایش باشد، فارغ از زبان، ملیت، مذهب…، به بند و زنجیر می‌کشد و نابود می‌کند. جمهوری اسلامی این روند ۴۵ ساله را از ماههای اول حکومتش بکار گرفته است. اما این واقعیت منکر وجود ملیتها، فرهنگهای مختلف در ایران نیست که مستمرا توسط دو دیکتاتوری پهلوی و حکومت کنونی مورد انواع تبعیضات سیستماتیک قرار گرفته‌اند.
      شناخت واقعیت هویت ملیتها و خواستهایشان در ایران، بخشی از روند سرنگونی حکومت در زمان کنونی است چرا که نه مرکز بدون حاشیه می‌تواند بر رژیم کنونی غلبه کند و نه بلعکس.
      ائتلاف فراگیر برای آزادی و برابری در ایران، متشکل از ۱۴ جریان سیاسی، می‌تواند نقطه امیدی برای پیشرفت در این مسیر باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *