دادگاه کیفری بین المللی لاهه، پنجشنبه اول نوامبر درخواست دادستان عالی مبنی بر محکوم شناختن چند جنایتکار مرتکب جنایات را پذیرفت و رای موافق خود در این زمینه را صادر کرد. بنا به اعلام جرم مزبور، نتان یاهو و گالانت به ارتکاب «جنایت جنگی» و «جنایت علیه بشریت» نسبت به مردم غزه در طول یک سال گذشته و محمد ضیف به دلیل فرماندهی کشتار غیرنظامیان در اسرائیل طی عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، محکوم شناخته شدند. گرچه احکام دیوان لاهه لزوما قطعیت اجرایی ندارند، رای صادره برای ۱۲۳ کشوری که دادگاه بین المللی لاهه را به رسمیت می‌شناسند دارای نافذیت حقوقی است و به آنها حق و وظیفه می‌دهد تا این مجرمین را در صورت پای گذاشتن در خاک آنها بازداشت کنند. رای متخذه البته در مورد ضیف که دولت اسرائیل قبلاً و رسماً کشتن او را پذیرفته است طبعاً جنبه‌ی نمادین دارد، در مورد دو رهبر سیاسی و نظامی اسرائیل اما از اهمیت همچنان فعال برخوردار است.
تصمیم دادگاه بین المللی لاهه در این عرصه، نه یک اتفاق خُرد تاریخی و جاری بلکه رخ‌دادی کلان و درخور درنگ بسیار در اوضاع کنونی جهان است. محکوم شناختن رهبر سیاسی اسرائیل و نه مثلاً فلان مجری میدانی کشتارهای جنگی، صرفاً نه یک رای حقوقی که جسارتی سیاسی بود و بازتاب درد و ندای بشریتی که با دیدن و شنیدن جنایات مهیب یک سال گذشته سخت دچار عذاب وجدان بودند و هستند و رنج می‌برند. این رای، در جهانی صورت میگیرد که رهبران غرب نه تنها طی این مدت چشم بر سبعیت غیر قابل توصیف رهبری دولت اسرائیل بسته‌اند، بلکه از هیچ حمایت سیاسی، دیپلماتیک، مالی و نظامی و لجستیکی از این دولت دست راستی و افراطی باز نایستاده‌اند. جهانی که در آن بایدن هنوز رئیس جمهور آمریکا نسبت به این تصمیم شجاعانه معترض است و ترامپ منتظر ورود به کاخ سفید هم که اصلاً وجود چنین نهادهای بین المللی را به پشیزی نمی‌گیرد. این تصمیم در جهان کنونی زور و اقتدار و وضعیت یورش راست پوپولیسم در چهره‌های متکثر به دمکراسی، حقوق بشر، صلح و امنیت جهانی، نور امید بر دل بشریت تاباند.
این تصمیم مسلماً نقطه عطفی است در روند حقوق مردم فلسطین که حق طبیعی حاکمیت خود بر سرنوشتش را می‌خواهند و آنهم از راه سیاسی به پشتوانه‌ی حمایت بین المللی از حقانیت خواستی که ده‌ها سال برایش مبارزه میکنند. این رای، رای سیاسی علیه نفس جنگ ۷۵ ساله اسرائیل – فلسطین است. رایی نه فقط متوجه طرف اصلی این فاجعه‌ی تاریخی درازمدت که همانا دولت‌های اشغالگر و جنایتکار و متکی بر تروریسم دولتی اسرائیل بوده و هستند، بلکه رد ماجراجویی‌های تروریستی ۷ اکتبری حماس‌ها و حامیان جنگ افروز آن مانند جمهوری اسلامی را هم در بردارد. با اینهمه، همانگونه که گفته شد اهمیت آن را می‌باید در برآمدی دید که در جهان آشوب‌زده‌ی پیش چشم ما صورت میگیرد. شاید کسانی بگویند که انتظار صدور چنین حکمی از سوی دیوان بین المللی لاهه را داشتند، اما برای من یکی و بگمانم برای بسیارانی همانند من، جداً غیر منتظره بود و لذا شگفتی خوشحال کننده برانگیخته است. این رای حتی اگر جنبه‌ی اجرایی هم به خود نگیرد که واقعاً هم تحقق‌اش را نمی‌توان انتظار داشت، باز اما کار خود را کرده است: زنده بودن روح حقوق بشر، نیکی و انسانیت و رها نبودن نیروی شر از داوری‌های جهانی نسبت به شرارت‌هایش.
درست در شرایط این القاء که راه پایان دادن به سلطه‌ی ظالمانه‌ی تاکنونی غرب و مشخصاً آمریکا بر جهان، همانا مقاومت غرب ستیزانه از هر نوع و در هر شکل آن چه پوتینیسم و چه بنیادگرایی اسلامی و «محور مقاومتی»های جمهوری اسلامی و پشتیبانان آن و غیره است، ایستادن بر بدیل گفتمانی در برابر رویکردهای قطبی نگرانه‌ی دوسویه، اهمیت استراتژیک مضاعف می‌یابد. در چنین اوضاعی می‌باید که گفتمانی را ندا درداد و به آن جبهه‌ی مبارزاتی شکل داد که در اندیشه و راستای ایجاد جهانی همبسته بجای تک قطبی، دو قطبی و چند قطبی است. این البته، ندیدن واقعیت های سخت صحنه کنونی جهان و عملکرد زور و ستیز و جنگ از سوی انواع بازیگران در آن نیست و نیز نه که دچار خوش خیالی از این دست که گویا فقط با حرف خوب می‌توان به وضعیت مطلوب نزدیک شد. سخن بر سر اتکاء بر آن دستاوردهایی است که از دل دهشت‌های پیشین در جابجای جهان و سراسر گیتی ما شکل گرفته‌اند، موجودند و نقش هم ایفاء میکنند.
وقتی دولت افریقای جنوبی با شجاعت اقامه دعوی کرد، کمتر کسی اندیشید که این اقدام به بار هم می‌نشیند. نه که تظاهرات حمایتی از این اقدام در اینجا و آنجا به همت صلح دوستان و بیزار از جنایتهای جنگی در کار نبود، ولی حقیقتی است که انتظار موفقیت چندانی هم نمی‌رفت. پیگیری دبیر کل سازمان ملل متحد در مواضع انسانی و مسئولانه‌اش در قبال بحران مهیب غزه طی یک سال گذشته علیرغم اینکه نتوانسته در وضعیت مردم قربانی و آواره‌ی غزه تاثیر چندانی داشته باشد، اما خطاست اگر بی نتیجه پنداشته شود. تظاهرات ترقیخواهانه بشریت علیه جنایات دولت افراطی اسرائیل طی این مدت در سراسر جهان پشتوانه‌ی تصمیمات و برآمدهای مثبت در این رابطه بوده است. اکنون که شاهد محکومیت جنایتکارانی از میان انواع جنایتکاران در جهان از سوی دادگاهی بین المللی هستیم، نخستین واکنشی که میتواند و باید سکویی برای تداوم روشنگری‌های لازم علیه شر شود و انگیزه‌ی مبارزاتی در این سمت را تقویت کند، آنست که با صدای بلند این چنین گفت: تصمیم دیوان عالی لاهه، دستاورد کمی برای صلح و احقاق حقوق نبود و نیست.
آری، جهان ما در آشوب است، آینده‌ی بشریت اما محکوم به تیرگی نیست.
بهزاد کریمی ۳ آذرماه ۱۴۰۳ برابر با ۲۳ نوامبر ۲۰۲۴
24 پاسخ
آقای بهزاد کریمی بسیار ساده ، خوب ، بدون حاشیه های تئوریکی به اهمیت این دستاورد اشاره کرده اند. 👍🌺
و همانطوری که گفته اند، نه تنها باید اهمیت آن را با صدای بلند مطرح نمود ، بلکه باید با تمام توان ، بخصوص در آکسیونهای خارج از کشور علیه جنگ و نسل کشی در غزه و بیروت ، به تبلیغ و دفاع از آن پرداخت و به نیروهای دست راستی وطنی که در کنار نتانیاهو و ارباب آمریکاییش ، بایدن ، ایستاده‌اند، فرصتی برای تبلیغ و دفاع از جنایات و نسل کشی نتانیاهو و همپیمانانش نداد.
درود
دقیقا همینطوره ، در دنیایی که دولتها چشمشان رادبرروی جنایات بشری بسته اند، بطوریکه این جانی بالفطره اسرائیل بخوش جرات داده و وقیحانه موضع گیری دبیر کل سازمان ملل که در واقع بنمایندگی تمام مردم دنیا علیه اقدامات ان سخن گفته رابی اساس وخواهان برکناری ان میشود بسیار ستودنی است ووظیفه همه عدالت خواهان و صلح دوستان اینست که با گردهمائی و راهپیمایی گسترده از این حرکت انسانی حمایت نموده تا حداکثر قدرت اجرایی کردن ان افزایش یابد.
این رخداد کم دارد چون از مسئول های حکومت ولایی که طرف و مسبب اصلی این کشتار هستند صرف نظر کرد ه است.
دیدن داشت قیافه “کارشناسان” و “مفسران” رسانه عرب-اسرائیل نشنال(منشه امیر- مئیر جاودانفر) که در گوشه رینگ مخاطبان خود را دلداری میدادند.همانطور که هیئت حاکمه رژیم نژادپرست؛اشغالگر و کودک کش اسراییل باید به خاطر ۷۷ سال جنایت و نسل کشی در دادگاههای بین المللی محاکمه شده و پاسخگوی جنایتهای بیشمار خود به وجدانهای آگاه جهان و بشریت باشند؛ قضاییه جلادان؛امران و عاملان حکومت اسلامی به اتهام کشتار در کردستان؛ دانشگاه ؛ترکمن صحرا ؛خوزستان …و اعدام؛شکنجه؛ کودک کشی؛ تجاوز به دختران قبل از اعدام در سالهای اولیه دهه ۶۰؛ اسیر کشی تابستان ۶۷ و دیگر جنایتهای بی پایان خود در سالهای دهه ۷۰؛ ۷۸؛ ۸۸؛ ۹۶؛ ۹۸ و ۱۴۰۱ تاکنون در دادگاههای بین المللی بطور عادلانه محاکمه شوند.
بیدار هر که گشت در ایران رود بدار/////بیدار و زندگانی بی دارم آرزوست (عارف قزوینی).
کاش از خودتان بپرسید که چرا این اقدام از نظر شما غیر منتظره بود؟ آیا فکر نمی‌کنید غیر منتظره بودن آن بدلیل شکل گیری سقوط سیاسی و اخلاقی افرادی چون شما در طول این سالهای مهاجرت بوده است. افرادی که چند دهه گذشته حامی جنبش فلسطین و دیگر جنبش های آزادیبخش بودند و امروز بیشتر این جنبش ها را همچون رسانه های مسلط غرب و رهبران این کشورها تروریست می نامند.
فراموش نکن!
جنبش الفتح یک جنبش ملی بود و هست ولی جنبش حماس تحت کنترل ارتجاع ولایی یک جنبش مترقی نیست .
اشتباه حمایت از خمینی اکنون در منطقه میتواند تکرار شود.
ملی یا ارتجاعی بودن یکی از جنبش های ملت فلسطین، به خودشان مربوط است.
هر جنبش ملی و همچنین هر جنبش ارتجایی، حق دارد که از سرزمین اشغال شده ی خود دفاع کند.
سخنگوی حماس در bbc اعلان کرد: ” ما بدون آنکه به کشوری اجازه دخالت در سیاست های مان را بدهیم ولی حاضریم از هر اهدا کننده ای، کمک مالی بگیریم.”
حمایت ایران شیعه، عربستان وهابی و ترکیه اخوان المسلمین از حماس، نه به خاطر دفاع از ملت فلسطین بلکه فقط برای پیشبرد ایدئولوژی و در نتیجه منافع خودشان است. بین ج.ا و حماس باید تفاوت استراتژیکی و سیاسی قائل بشویم.
یعنی جریانات اسلامی فاشیست حامی حماس منافع خود را دنبال میکنند که منطبق با منافع فاشیستی حماس است ،متوجه هستی که چه نوشته ای!؟
مطمئن باش که مردم فلسطین هم مانند مردم این کشور ها بالاجبار تحت سیطره ارتجاع و فاشیست قرار دارند .
اگر سه کشور نامبرده شده، منافعی منطبق با منافع حماس داشتند، حتمن نه در شعار یا موشک پرانی های کم تاثیر، حمایت نظامی همه جانبه می کردند. یا حداقل همگام باهم چنان فشاری به مجامع بین المللی وارد می کردند که ملت فلسطین دچار قحطی و کمبود دارو نشوند. پیشتر گفتم: این سه کشور هر کدام با تظاهر به حمایت از فلسطین، در پی بسط نگرش مذهبی و ایدئولوژیک خوددر منطقه هستند: ج.ا شیعه، عربستان وهابی و ترکیه اخوان المسلمین.
پیش از نقد مطلبی، آنرا به دقت مطالعه کنید.
اگر اکثریت ملت فلسطین حامی حماس و سایر نیروهای مبارز مانند کمونیست ها نبودند. محال بود حدود سی هزار مبارز بتوانند تا امروز مقاومت کنند.
ملاک قضاوت را بر مبنای جعلیات و فریب های رسانه های غربی، سلطنت طلبان و چپ های پرو آمریکایی قرار ندهید. با توجه به معدود نفرات مبارز و همچنین عدم برابری تسلیحاتی فلسطینیان نسبت به رژیم اشغالگر، چه چیزی جز حمایت اکثریت ملت فلسطین باعث این مقاومت عظیم شده است؟ کدام انسان خردمندی می تواند بپذیرد که بر سر ملت قحطی زده ی فلسطین، هم باران بمب جاری باشد و هم به قول شما: تحت سیطره ی فاشیسم قرار داشته باشند. تاریخ مبارزات ملت ویتنام علیه آدمخواران فرانسه و سپس آمریکا را مطالعه کنید تا چرایی تداوم مقاومت ملت فلسطین را متوجه بشوید.
موفق باشید.
ج.ا هم بخاطر همین حرفا و دلایلی که شما میگی وعده صادق ۱ و ۲ را پیاده می کند: وعده صادق ۱ حدود ۶۰۰ میلیون دلار و وعده صادق ۲ هم چند برابر این پول بر باد داد.
رضا فانی یزدی هم بعد از رای دادن به پزشکیان برای این “پاسخهای حساب شده و بازدارنده” ج.ا هورا میکشد و هلهله میکند!؟
زن و مرد کهنسال(مانند بنده) کارگر؛ فرهنگی و بازنشسته تامین اجتماعی هم که بعد از چند سال انتظار برای متناسب سازی حقوق خود در کف خیابان فریاد میزند: جنگ افروزی کافیه -سفره ما خالیه! و بهمین راحتی به “محور مقاومتی” ها می گویند: کاسه کوزه هایتان را جمع کنید.
حالا شما هم هی بگو شعار “نه به جنگ” ارتجاعی است!
و بعضی از “چپهای” شکم سیر هم “می فرمایند” :
جنگ”نعمت” است.اسرائیل ضربه بزند ج.ا ضعیف میشود!!؟؟
لیبکنخت- رزا لوکزامبورگ کجایید که انسانیت را کشتند! {{قیصر کجایی که برادرت (فرمان) را کشتند}}
کاملا موافقم
درود به شما
آقای کریمی من مخالف کشتار غیر نظامیان هستم ولی توجه کنید که:
۱ – وقتی میلیون ها یهودی از سراسر جهان در پی زندگی بهتر راهی فلسطین اشغالی می شوند باید از پیش آگاه باشند که ؛ رفاه خود را در ازاء زندگی نکتبار صاحبان اصلی این سرزمین خواستار شده اند، که اینان هم اشغالگر محسوب می شوند، که وارد منطقه ای پراز آشوب شده اند، که حکم قتل خود را صادر کرده اند.
۲ – وقتی راست افراطی اسراییل برای جلوگیری از پیمان صلح اسلو و مذاکره با یاسر عرفات، نخست وزیر خود یعنی اسحاق رابین را ترور می کنند و تمام راه های دستیابی به صلح را مسدود می کنند، چه راهی به جز مبارزه ی مسلحانه برای فلسطینیان باقی می ماند؟
۳ – آن زمان که نه حماس و نه ج.ا وجود خارجی نداشت علت کشتار فلسطینیان چه بود؟
۴ – هر انسانی حق دفاع از سرزمین خود را دارد حتا اگر بنیاد گرا و دارای تفکر قرون وسطایی باشد.
۵ – چه تفاوتی ست بین عوام کوچه و بازار که به خاطر تنفر از “ج.ا” مبارزان حماس را تروریست و ماجراجو می دانندبا یک کادر سازمانی یک تشکل به اصطلاح معتبر م.ل؟ با این تحلیل شما، من نوعی شرمنده می شوم که در جایی مدعی م.ل باشم!
جناب مهرآور گرامی، به چند نقل قول توجه نمایید.
سخنگوی سیاسی حماس:
« ما مسئول دفاع از مردم غزه نیستیم و تنها از نیروهای خود دفاع میکنیم. اسراییل مسئول حفظ جان مردم غزه است!» گوشت را به گربه سپردن!
کمک های میلیاردی قطر( تحت نظارت اسراییل!!) ،ج.ا ، و… به این جریان؟!
یحیی سنوار در یک ویدیو حرفهای معروف حسن نصرالله را تکرار میکند!:
«ما صدها کیلومتر تونل و هزاران موشک داریم. اگر جمهوری اسلامی نبود به اینجا نمی‌رسیدیم. برخلاف برادران عرب، ایران به ما اسلحه و تخصص داد. دولت های عربی درهایشان را به روی ما بستند و گفتند اول با آمریکایی‌ها صحبت کنید.»
گلرخ ایرایی-زندان اوین:
“اسرائیل با سیاستی که بر نسل کشی و نابودیِ مردم فلسطین و روند اشغالگری شکل گرفته و ج.ا نیز با پیشبردِ اهداف قدرت‌طلبانه که همواره با پناه گرفتن پشتِ دفاع از آرمان و مردم فلسطین میسر بود، منطقه را به کانونِ عرض اندامِ قدرتهای جهانی بدل کردند.رهبرانِ۲ نظامی که خود بازتولیدِ نظام سرمایه‌داری امپریالیستی هستند و کارکردشان حفظ منافع و ارزشهای قدرتهای جهانی در منطقه است”.
حماس بهانه است-هدف فاشیست های اسراییلی کشتار خلق و ادامه اشغال کشور فلسطینه!زمانی هوشی مینه و جرج حبشها…ضد اشغال و..مبارزه میکردند حالا هم خامنه ای؛هنیه-سنوار-نصراله؟!حماس که با سرمایه رژیمهای کودک کش ایران-اسرائیل و حمایت مالی قطر؛ترکیه و اخوان المسلمینها و برای انزوا و از میدان بدر کردن جریانات سکولار فلسطینی بنیان گذاشته شد و تا همین حالا “کماندوهای دلاور و مبارزش” ماهیانه میلیونها $ (حزب الله هم بجای خود)کمک از جیب و سفره مزدبگیران و زحمتکشان به آنها تعلق میگیرد میتواند قابل دفاع باشد؟(خانواده ۳میلیون بازنشسته تامین اجتماعی ۹میلیون تومان و ۱/۳ زیر خط فقر دریافت میکنند.) !
7 اکتبر پاس گل هلال شیعی و مثلث سنی به رزیم صهیونیستی جهت ادامه۷۷ سال کشتار و جنایت بود!
رژیم فاشیست خون آشام ج.ا با۴۵ سال جنایت و ترور و…کجا و “مبارزه”با فاشیستهای بدتر از خودش کجا؟
بیچاره جنبشی که”حامی۲ آتشه”آن فاشیسم شیعی و خون آشام ج.ا با سابقه ۴۵سال اعدام؛جنایت؛ترور و…..باشد!
دوست عزیز براندازِ خفته در کنار سلطنت طلب ها
پیش فرض تحلیل امثال شما و کلرخ ایرایی اینه که شما موجودیتی مثل ج ا که یک دولت ملت متعارف کاپیتالیستی هستش رو با اسراییلی که یک طفیلی امرپیالیسم آمریکاست و در واقع نه یک دولت ملت بلکه صرفا پادگان اشغالگر است را در موجودیت های برابر میگیریم. و این به مواضع مرگبار منجر میشه.
وظیفه ما دفاع از مبارزه فلسطینه با هر نمایندگی ای و با حفظ رویکرد انتقادی و البته با دفاع بیشتر از جناح های مارکسیست. مواظب باش دوست عزیز که با یه مشت برانداز و با بی بی هم مسیر شدی.
بنده نمیتوانم دوست عزیز “محور مقاومتی” جماعت باشم. شما زیر پرچم “مارکسیسم” کنار سید علی و حسین بازجو بمان!
انتخاب من اینست که صدای رسای زن و مرد کارگر؛ فرهنگی و بازنشسته و گلرخ ایرایی ها باشم!
جنگ افروزی کافیه -سفره ما خالیه! و بهمین راحتی به “محور مقاومتی” ها می گویند: کاسه کوزه هایتان را جمع کنید.
آقای کهنسال گرامی.
این فرمایش شما که بخشی از هزینه های دفاعی ملت فلسطین، حزب‌الله لبنان، حوثی های یمن و حتا هزینه های غیر نظامی ولی ارشادی! و غیر ارشادی مانند ساخت مسجد، مدرسه، درمانگاه و حتا بیمارستان در برخی کشورهای افریقایی از سفره ی زحمتکشان ایران استبداد زده تامین می شود کاملن صحیح است.
ولی نکته ی مهمی که متاسفانه مورد توجه قرار نمی گیرد این است که ما ملت ایران نه می توانیم و نه تاثیری دارد که به کشورهای نامبرده شده بگوییم که: ما راضی نیستین که هزینه های جنگی و تبلیغاتی شما از سفره ی ما تامین شود. در این زمینه مخاطب ما، کشورهای نامبرده شده نیستند و نباید باشند.
مخاطب ما فقط و فقط حاکمیت قرون وسطایی ولایی باید باشد.
یک پرسش: اگر در جنگ ایران و عراق، شیوخ مرتجع منطقه به جای کمک مالی به حکومت صدام حسین، در سال های پیش از آزادی سازی خرمشهر که بخش عظیمی از پهنه ی ایران در اشغال رژیم عراق بود به حاکمیت ایران کمک مالی می کردند. آیا ایرانیان معترض به ارائه این کمک ها می شدند؟ مطمئنا پاسخ خیر است.
چرا؟ چون همان زمان معمر قذافی در لیبی و حافظ اسد در سوریه به نفع ایران، حکومت عراق را متجاوز معرفی کردند و با این کشود رابطه شان قطع شد.سوریه علاوه بر این در برخی عرصه ها مانند ارتباط با دلان اسلحه( ایرانیان تا آن زمان آشنایی با دلان اسلحه و چگونگی دلالی نداشتند.) به حاکمیت ج. ا کمک فراوانی نمود.
چرا در آن زمان ایرانیان مانع کمک حکومت های حامی ملایان نشدند؟ پاسخ واضح است: چون بخشی از سرزمین شان تحت اشغال رژیم ددمنش عراق بود.
نتبجه: باید مانع کمک نظامی و مالی ج.ا به اقسا نقاط دنیا برای دستیابی به رهبری جهان اسلام( حمایت از فلسطین، فقط شعار است. مقصود چیز مهمتری ست) شد.
قصد و نیت ج.ا چه در استراتژی و چه در تاکتیک کاملن از قصد مبارزان فلسطینی برای مبارزه با اشغالگری متمایز است.
موفق باشید.
جناب مهرآور گرامی ؛
کسانیکه بدون درنظرگرفتن موازنه قوای نظامی ۷ اکتبر را آفریدند(به آرزوهای جنایتکاران اسرائیل و حامیان سرمایه دار غربی آنها لبیک گفتند ) که تاکنون حداقل ۴۵ هزار کشته و صدها هزار نفر مجروح (بیش از نیمی غیر نظامی ) به دنبال داشته چه جوابی دارند؟ برای برگرداندن غزه به حالت اول ۳۵۰ سال زمان لازمست.اینها تنها اعداد نیستند. دستاورد چه بوده است؟
اگر خاطرتان باشد دوران جنگ ۸ ساله دیکتاتورهای ۲ کشور , با تحریکات خمینی خون آشام از سال ۵۸ با تشکیل گروههای نیابتی(حزب الدعوه -امل ….)؛و حمایت صدام مرتجع از جریاناتی مانند رزگاری … جنگ نیابتی برنامه‌ریزی شد وج.ا باستقبال”نعمت جنگ”(تپل شدن تجار؛صدور اسلام؛ موشک باران و ویرانی ۲ کشور؛ساختن پشته از کشته..) رفت.همه شاهد بودند که چه تخته شلاقهای مفصل؛حمام خون و زندانهای پر و پیمانی براه انداختند.در آن دوران شوروی و چین همزمان به ۲ حکومت اسلحه می فروختند.توده-اکثریت-رنجبران-توفان-…هم پشت خمینی بودند(رضاپهلوی هم دوست داشت خلبان باشد) که متاسفانه چه “پاداش” تلخی گرفتند! اسرائیل هم به ایران اسلحه میفروخت و صدام جنایتکار هم ادای ضد صهیونیستی در آورد و به تل آویو موشک زد!ج.ا هم به تلافی “کمکهای” سوریه؛ چند سال پیش در سرکوب انقلاب مردم سوریه که از روستاها و در اعتراض به بی ابیها شروع و به شهرها سرایت کرده بود کم نگذاشت.
همزمان با آزادیخواهان جهان؛ سندیکای کارگران شرکت واحد و کانون صنفی فرهنگیان و بازنشستگان به درستی نه به جنگ را فریاد می کنند و اعتصاب کارگران رسمی شرکت نفت را به بهانه جنگ تعطیل کردند.بله حالا سلطنت طلبان-شاه پرستان؛ مهتدی وحمید تقوایی ها رویاهای خود را به نتانیاهو-ترامپ گره زده ا ند.
نتیجه: مردم ستمدیده‌ی ایران (و خاورمیانه) فریب تبلیغات این دو قطب ارتجاعی را نخورند و محو دروغها در مورد «قدرقدرتی» و «رهایی بخشی» رژیم فاشیستی اسرائیل و متحدینش یا «مظلوم نمایی» و به اصطلاح «مقاومت» جمهوری اسلامی و گروههای ارتجاعی «محور مقاومت» نشوند.
ضمن تقدیم احترام لطفا بخاطر داشته باشید که استفاده از صفت ولایی به تنهایی معرف چنین حکومتی نیست و دور نخواهد بود ان روزی که اینان نیز همانند پیشکسوتان صهیونیست-فاشیست خود برای ۴۶ سال کشتار؛ سرکوب و جنایت دستگیر و به محاکمه کشیده شوند .به امید رهایی زحمتکشان جهان از یوغ بندگی و بردگی
۱.این سرزمین طبق مدارک تاریخی جایگاه یهودیان بوده است و فقط متعلق به فلسطینیان نیست چون یهودیها را بارها از این منطقه فرار داده شده اند ،حق مسلم خلقهای دیگر نمی‌تواند باشد
۲.اینکه راست افراطی موفق شد جلو صلح رابگیرد دلیلی بر جنگ طلبی باقیمانده ها نیست
۳.آنزمانی که محمد ریختن خون یهودیان را صلاح می‌دانست و قوم بنی اسرائیل را ترد شده ونفرین شده از الله می‌دانست هم جمهوری اسلامی و حماس نبود ولی جنگ ها موجود بود و ادامه اش هم اینست که می‌بینیم
۴.دفاع از سرزمین حق هر کسی است ،درست است ولی تعریف سرزمین و مالکیت آن را باید مدح نظر داشت.
۵.مردم عادی وعوام که زیر یوغ جکومت اسلامی استخوانهایشان خورد میشود، حق دارند که حماس و حزب الله را هم چنین ببینندو تروریست بنامند.
م.ل بودن حد اقل به احترام مارکس و لنین می‌نویسد و اگر آنها در حیات بودند مسلما استدلال شما را انحرافی ارزیابی می کردند.
اقای کریمی احساسات انسان دوستانه شما قابل تقدیره اما هیچکس نه حزب چپ ونه هزاران گروه ریز ودرشت مدعی نتوانسته مانند اقای نتانیاهو منافع ملت ایران از طریق قلع وقمع گروه های نیابتی ایران را تامین کرده وباعث تضعیف منطقه ای وکاهش اعتماد بنفس حاکمیت و اسان شدن مبارزه در داخل شوداری قتل عام هزاران نفر زن وکودک بعنوان سپر امنیتی حماس وحزب الله که اگاهانه از خشونت اسراییل تن بانتحاری جنون امیز وبا حمایت حاکمیت زدند بسیار دردناک است اما از طرف دیگر سرنوشت میلیو ن ها ایرانی که نه در بمباران بلکه گرسنگی وتنگی معیشت ونبود اینده ذره ذره مییمرند هم اهمیت همدردی دارد وبخاطر این هم محکومیت نتانیاهو با دلسردی مردم مواجه شدمردم با قطع شدن پنجه های نیابتی حکومت که حس غرور وگردنکشی و سرکوب بیشتربان داده حالا خود را درمبارزه قوی تر میبینندو ماهم دوست داشتیم که مانند مردم صلح دوست جهان با تجاوز وقتل عام مردم ستمدیده همدردی میکردیم اما اما افسوس که در وضعی قرار داریم که پیروزی حماس وحزب الله را تداوم قدرت یابی نیروهای ضد تاریخ وقهقرایی دانسته که بنا حق جای نیروهای توسعه طلب را گرفته وضعی که اکنون خود گرفتار آنیم دیلمان
دوست گرامی جناب دیلمان آورده اید :
“هزاران گروه ریز ودرشت مدعی نتوانسته مانند اقای نتانیاهو منافع ملت ایران از طریق قلع وقمع گروه های نیابتی ایران را تامین کرده وباعث تضعیف منطقه ای و……… ”
از اظها ر لطف شما ممنونم. چون ورودم به بیش از صد کشور ممنوع و بازداشت خواهم شد. امیدوارم در آمریکای آزاد شما را ملاقات و هر طور که می فرمایید جبران کنم !
با احترامات بیکران و به امید دیدار بنیامین
جناب فانی یزدی، انگیزه ی سخن گفتن با شما را ندارم. نه بخاطر مواضع سیاسی ات، زیرا گفتگو در سیاست شرط نخست سیاست ورزی است. بلکه به این خاطر که، موضوع نحوه رفتار در میان است و پنهان شدن پشت توهین به دیگران که عین بی اخلاقی است. دریافته ام که در “سیاسی” بودن باز همان هستی که به
زمانه ی “خط امام” بودی و اگر هم دوره
ای دچار تعلیق در آن شدی باز اما دوباره
به اصل ات برگشته ای. گشت و
واگشتی که نه عجیب است و نه مورد بحث، زیرا روی کرد و گرایشی است از واقعیت های موجود سیاست در ایران و دارای حق حیات و فعالیت. معضل اصلا چرایی برگشت به مبدا نیست، مشکل در تکرار و میراث بری از بی اخلاقی های آن زمان است در حق هر مخالف نظر؛ یادت که می آید؟!
پس لطف کن از “سقوط اخلاقی”
دیگری دم نزن، و بجای آن خود را در آیینه بنگر شاید دریابی که چرا در فضای اپوزیسیونی آلوده به پنهانکاری ها شده ای. در سیاست بمان و همان را تبلیغ کن؛ هیچ مسئله ای نیست. فقط اندازه نگهدار و شهامت اخلاقی بیندوز و همانی را بنما که هستی؛ در رو و پشت یک چیز. این، شرط نخست در اخلاقی بودن است.
آیا در طول ۴۶ سال حکومت جنایتکار اسلامی، حکومتی که صدها هزار ایرانی را شکنجه و کشتار کرده است، تجاوز کرده است، ملت را به فقر و فلاکت و فروش کلیه و … و کولبری و بزهکاری و فحشا و خودکشی و مهاجرت اجباری و…کشانده است، آیا یک بار دیده اید و یا شنیده اید که یکی از این سازمان‌های فلسطینی اعتراضی به جنایات رژیم بکند؟ آیا وقتی که رژیم جنایتکار اسلامی میلیاردها دلار به آنها میبخشد، فکری به فقر و فلاکت صاحبان اصلی این پولها کرده اند؟
آیا نمی‌دانید که آنها در سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز ملت ایران مستقیما دست دارند و…؟ مردم ایران صلح دوست و انساندوست هستند و از کشته شدن هر انسان بی گناهی قلبا ناراحت میشوند، اما از کشته شدن نیروهای جنایتکار حماس و حزب‌الله و حوثی‌ها و مزدوران نیابتی دیگر و ۳پا و ۴پا و…خوشحال میشوند.
آیا میدانید که بسیاری از مردم از پیروزی ترامپ خوشحال هستند؟ آیا میدانید که مردم از کشتار نیروهای جنایتکار حماس و حزب الله و…توسط اسرائیل خوشحال هستند و…؟
جناب کریمی گرامی، لطفا عینک خود را عوض کنید .
اگر از تسویه حساب های نظردهندگان نسبت به هم بگذریم باید گفت اقدام حکم جلب رهبران اسرائیل یک اقدام منطقی و درست بود ؛ پیام اصلی این اقدام به جهانیان اینست:
جنگ ها اگر چه جنگ هستند و ویرانگرند اما ضابطه و قانون های خاصی در جنگیدن باید رعایت شود؛ چنانچه جنگ کنندگان آن قوانین را رعایت نکنند حتمن در یک دادگاه بین المللی محاکم خواهند شد
که بعد از حکم صادرشده یا توان دستگیری مجرمان وجود دارد یا ممکنه مجرمان دستگیر نشوند
اما حکم صادرشده برای همیشه برقرار است
جناب کهنسال
نوشته اید که سخنگوی سیاسی حماس گفته است:
” ما مسئول دفاع از مردم غزه نیستیم و تنها از نیروهای خود دفاع میکنیم. اسراییل مسئول حفظ جان مردم غزه است”. لطفا در صورت امکان منبع این خبر را مرقوم فرمائید.