پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳

پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳

فرار از مسئولیت، بی عملی و توافقات  ضعیف در ۲۹ امین اجلاس تغییرات اقلیمی در باکو – برگردان: الف – کیوان

اجلاس تغییرات اقلیمی ۲۰۲۴ یک فاجعه برای کشورهای در حال توسعه بود؛ خیانتی به مردم و سیاره زمین.

پایان کنفرانس تغییرات اقلیمی که در شهر نفت‌خیز باکو، آذربایجان برگزار شد، پر از پیچیدگی و درد بود. موضوع اصلی این بود که کشورهای ثروتمند چقدر از ثروت خود را به کشورهای فقیر اختصاص می‌دهند تا هزینه اقدامات کاهش گرمایش جهانی و مقابله با خسارات ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای را تأمین کنند. هدف مالی تعیین‌شده برای این منظور بیش از ۱.۳ تریلیون دلار در سال تا سال ۲۰۳۵ بود، اما توافق نهایی تنها بر اساس ۳۰۰ میلیارد دلار کمک بلاعوض و وام‌های کم‌بهره از سوی کشورهای توسعه‌یافته شکل گرفت. بقیه این مبلغ باید از سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و شاید مالیات بر سوخت‌های فسیلی و مسافران پروازی تأمین شود، که جزئیات آن همچنان مبهم باقی مانده است.

کمک پیشنهادی کشورهای توسعه‌یافته، که از بودجه ملی و کمک‌های خارجی تأمین می‌شود، قرار است هسته اصلی یک توافق مالی «چندلایه» را تشکیل دهد. لایه میانی شامل اشکال جدید تأمین مالی مانند مالیات بر سوخت‌های فسیلی و فعالیت‌های پرکربن، تجارت کربن و اشکال «نوآورانه» تأمین مالی خواهد بود؛ و لایه بیرونی سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در پروژه‌هایی مانند نیروگاه‌های خورشیدی و بادی است. این روش در واقع از تأمین واقعی پول طفره رفته است.

محمد ادو، مدیر دانشکدۀ   *Power Shift Africa:
این اجلاس برای کشورهای در حال توسعه یک فاجعه بوده است. این خیانتی به مردم و سیاره است توسط کشورهای ثروتمندی که ادعا می‌کنند تغییرات اقلیمی را جدی می‌گیرند. کشورهای ثروتمند به جای ارائه کمک فوری، وعده داده‌اند که در آینده برخی منابع مالی را «تأمین» خواهند کرد. ولی زندگی و معیشت مردم آسیب‌پذیر همین حالا در خطر است.

خوان کارلوس مونتری گومز*، نماینده اقلیمی پاناما:
این قطعاً کافی نیست. ما به حداقل ۵ تریلیون دلار در سال نیاز داریم، ولی آنچه درخواست کرده‌ایم فقط ۱.۳ تریلیون دلار است. این تنها ۱٪ تولید ناخالص داخلی جهانی است ،و بخصوص  هنگامی که  صحبت از نجات سیاره‌ای است که همه ما روی آن زندگی می‌کنیم و با توافق نهایی وقتی تقسیم شود، هیچ چیز نمی‌شود. ما صورت‌حساب‌هایی به ارزش میلیاردها دلار برای خشکسالی و سیل داریم. این توافق ما را این ما را به سمت ۱.۵ درجه سانتیگراد نمی‌برد. بیشتر به سمت ۳ درجه سانتیگراد خواهد برد.

بیش از ۶۰ هزار نفر برای شرکت در این کنفرانس ثبت‌نام کرده بودند که طی آن قیمت هتل‌ها تا ۵۰۰٪ افزایش یافت. یک اتاق استاندارد در هتل هالیدی این باکو در طول کنفرانس ۷۰۰ پوند در شب هزینه داشت، در حالی که قیمت معمولی آن ۹۰ پوند بود. وب‌سایت FlightRadar24 گزارش داد که در هفته اول، ۶۵ جت خصوصی در باکو فرود آمدند که دو برابر معمول بود.

ادی راما، نخست‌وزیر آلبانی اظهار داشت:
مردم در اجلاس می‌خورند، می‌نوشند، به ملاقات یکدیگر می روند و عکس می‌گیرند – در حالی که تصاویر رهبران بی‌صدا مدام در پس‌زمینه پخش می‌شود. برای من این دقیقاً شبیه به آن چیزی است که هر روز در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد. زندگی با عادت‌های قدیمی خود ادامه دارد و سخنرانی‌های ما – پر از کلمات زیبا در مورد مبارزه با تغییرات اقلیمی – هیچ تغییری ایجاد نمی‌کند. برای آینده جهان چه معنایی دارد اگر بزرگ‌ترین آلاینده‌ها به همین روال  به فعالیت خود ادامه دهند؟ ما در این گردهمایی، بارها و بارها، چه می‌کنیم اگر هیچ اراده سیاسی مشترکی در افق وجود ندارد که فراتر از کلمات برویم و برای اقدام معنادار متحد شویم؟

در COP29صحبتی از گذار از سوخت‌های فسیلی که کشورهای جهان فقط یک سال پیش به آن متعهد شده بودند، مطرح نشد، در حالی که پیش‌بینی می‌شود سال ۲۰۲۴ رکورد جدیدی در انتشار جهانی کربن ثبت کند.

تصویر شما یک نمودار نشان می‌دهد که ناهنجاری‌های دمای سطحی سالانه کره زمین نسبت به سطح دمای پیش از صنعتی شدن (۱۸۵۰-۱۹۰۰) را نمایش می‌دهد و روند افزایش دما در طول زمان را به وضوح نشان می‌دهد.

نکته اصلی از این نمودار این است که پیش‌بینی می‌شود ۲۰۲۴ اولین سالی باشد که دماهای جهانی بیش از ۱.۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیش از صنعتی شدن قرار بگیرد، که یک نقطه عطف مهم در بحث‌های تغییرات اقلیمی است. نمودار نشان می‌دهد که دماها از میانه قرن بیستم به سرعت افزایش یافته‌اند و به ویژه در سال‌های اخیر شاهد افزایش‌های قابل توجهی بوده‌ایم، به طوری که دما در ۲۰۲۴ به حدود ۱.۶ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیش از صنعتی شدن می‌رسد.

این روند نشان‌دهنده نیاز فوری به اقدام جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و کاهش آثار تغییرات اقلیمی است، زیرا عبور از ۱.۵ درجه سانتیگراد به عنوان یک آستانه بحرانی برای محدود کردن بدترین پیامدهای گرمایش جهانی در نظر گرفته می‌شود.

بر اساس آخرین داده‌ها، انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از زغال‌سنگ، نفت و گاز در سال ۲۰۲۴ به میزان ۰.۸٪ افزایش خواهد یافت. این در حالی است که برای داشتن هرگونه شانسی برای دستیابی به هدف محدود کردن افزایش دمای جهانی به ۱.۵ درجه سانتی‌گراد که در توافق پاریس تعیین شده بود، انتشار این گازها باید تا سال ۲۰۳۰ به میزان ۴۳٪ کاهش یابد.

این هدف عملاً از دست رفته است و زمین با سرعت به سمت افزایش دمای ۲ درجه سانتی‌گراد (و حتی بیشتر) نسبت به دوران پیش از صنعتی شدن در حرکت است.

این تصویر نموداری است که تأثیرات تغییرات اقلیمی را به نمایش می‌گذارد و افزایش گازهای مصرف سوخت‌های فسیلی از سال ۲۰۲۰ را نشان می‌دهد انتشار CO2 از سال ۲۰۲۰، دو میلیارد تن افزایش یافته است. این نمودار نشان‌دهنده آن است که علیرغم رشد انرژی‌های تجدیدپذیر، مصرف سوخت‌های فسیلی همچنان به طور چشمگیری افزایش یافته است، که باعث افزایش چشمگیر انتشار CO2 و تشدید تغییرات اقلیمی می‌شود.

بر اساس سیاست‌های کنونی، پیش‌بینی می‌شود دمای جهانی تا پایان قرن به میزان ۲.۷ درجه سانتی‌گراد افزایش یابد.

به گفتۀ پروژۀ *Climate Action Tracker  سطح گرمایش جهانی پیش‌بینی‌شده از سال ۲۰۲۱ تغییری نکرده است و در سال جاری نیز پیشرفت قابل توجهی در این زمینه حاصل نشده است. برآوردهای این کنسرسیوم از زمان اجلاس COP26 در گلاسکو سه سال پیش ثابت مانده است.

 سوفیا گونزالس-زونیگا* از *Climate Analytics اظهار داشت:
ما به وضوح نتوانسته‌ایم منحنی گرمایش را تغییر دهیم.

با در نظر گرفتن تعهدات و اهداف دولت‌ها، سطح گرمایش پیش‌بینی‌شده اندکی پایین‌تر و حدود ۲.۱ درجه سانتی‌گراد است، اما این رقم نیز از سال ۲۰۲۱ تغییری نکرده است. در سناریویی خوش‌بینانه‌، افزایش دما که سال گذشته ۱.۸ درجه سانتی‌گراد پیش‌بینی می‌شد، اکنون به ۱.۹ درجه رسیده است. این گزارش تأکید می‌کند که سرعت گرمایش جهانی ۱۰۰ برابر سریع‌تر از تغییرات طبیعی گذشته است.


مارک مسلین* اظهار داشت:
ما در حال پیش بردن اقلیم زمین به فراتر از محدودیت‌های طبیعی هستیم، با سطح CO2 و دمایی که در ۳ میلیون سال گذشته دیده نشده است.

تغییراتی که در میانگین دمای جهانی کوچک به نظر می‌رسند می‌توانند باعث رنج عظیم انسانی شوند.

مطالعه‌ای که ماه گذشته منتشر شد نشان داد نیمی از ۶۸,۰۰۰ مرگ ناشی از گرما در اروپا در سال ۲۰۲۲ به دلیل ۱.۳ درجه سانتی‌گراد گرمایش جهانی بود که تاکنون شاهد آن بوده‌ایم. در دماهای بالاتری که برای پایان قرن پیش‌بینی می‌شود، خطر وقوع رویدادهای فاجعه‌بار و غیرقابل‌برگشت نیز به شدت افزایش خواهد یافت.

پژوهشگران هشدار دادند که برآورد گرمایش میانه (۲.۷ درجه سانتی‌گراد تا سال ۲۱۰۰) دارای حاشیه خطای گسترده‌ای است که ممکن است به دماهایی بسیار بالاتر از پیش‌بینی‌های علمی منجر شود.

گونزالس-زونیگا اظهار داشت:
 33درصد احتمال دارد که پیش‌بینی ما به ۳ درجه یا بالاتر برسد و ۱۰ درصد احتمال دارد که این مقدار به ۳.۶ درجه یا بیشتر برسد. وی افزود، این مقدار گرمایش کاملاً فاجعه‌بار خواهد بود.

این تصویر نموداری است که پیش‌بینی‌های دمای جهانی تا سال ۲۱۰۰ را بر اساس سیاست‌ها و اقدامات فعلی، اهداف ۲۰۳۰ و سناریوهای مختلف ارائه می‌دهد. در این نمودار، اطلاعات زیر دیده می‌شود

دمای هدف توافق پاریس که تلاش می‌کند گرمایش جهانی را به کمتر از ۱.۵ درجه سانتیگراد نسبت به سطح پیش از صنعتی شدن محدود کند.

بر اساس سیاست‌ها و اقداماتی که اکنون در حال اجرا هستند، پیش‌بینی می‌شود دمای جهانی تا سال ۲۱۰۰ حدود +۳.۴ درجه سانتیگراد افزایش یابد.

اگر تنها به اهداف اعلام شده برای سال ۲۰۳۰ پایبند باشیم، دمای جهانی به حدود +۲.۷ درجه سانتیگراد خواهد رسید.

با توجه به اهداف و وعده‌های کشورهای مختلف برای سال ۲۰۳۰، پیش‌بینی می‌شود که دمای جهانی به حدود +۲.۶ درجه سلسیوس برسد.

در بهترین حالت و اگر تمامی اهداف اعلام‌شده به طور کامل تحقق یابند، دمای جهانی حدود +۲.۴ درجه سانتیگراد افزایش می‌یابد.

وضعیت کنونی تا سال ۲۰۲۳ نشان می‌دهد که دمای جهانی در حدود +۱.۳ درجه سانتیگراد نسبت به سطح پیش از صنعتی شدن افزایش یافته است.

این نمودار نشان می‌دهد که حتی با تحقق اهداف مختلف تا سال ۲۰۳۰، همچنان به دمای بسیار بالاتر از هدف ۱.۵ درجه سلسیوس توافق پاریس خواهیم رسید، که نیازمند اقدامات بیشتر و جدی‌تری برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای است.

متان، یکی از مخرب‌ترین گازهای گلخانه‌ای، نه تنها در کنار دی‌اکسید کربن به شدت به گرمایش جهانی دامن می‌زند، بلکه از منظر توانایی به دام انداختن گرما نیز ۸۰ برابر دی‌اکسید کربن قوی‌تر است (در مقیاس ۲۰ ساله). بر اساس تخمین‌ها، متان مسئول حدود ۳۰ درصد از گرمایش جهانی از زمان انقلاب صنعتی بوده است.

مطالعه‌ای که در سپتامبر ۲۰۲۴در ژورنال Earth System Science Data  منتشر شد، نشان می‌دهد انتشار متان با نرخ بی‌سابقه‌ای در حال افزایش  است. در دو دهه گذشته، انتشار این گاز حدود ۲۰ درصد افزایش یافته و غلظت آن در اتمسفر اکنون ۲.۶ برابر بیشتر از زمان‌های پیش‌صنعتی است که بالاترین میزان در ۸۰۰,۰۰۰ سال گذشته محسوب می‌شود.

متان به روش‌های مختلفی وارد محیط زیست می‌شود: انتشار عمدی در میادین نفت و گاز برای ایمنی، تخلیه اضطراری، یا سوزاندن از طریق لوله‌ها و دودکش‌ها (که ممکن است متان خالص نیز منتشر شود، در صورتی که فرآیند سوزاندن ناقص باشد).

آلودگی سوخت‌های فسیلی و مرگ‌ومیر

آلودگی هوا ناشی از سوخت‌های فسیلی مسئول از دست رفتن جان ۱ نفر از هر ۵ نفر در جهان است، معادل جمعیت شهر نیویورک. در ایالات متحده، ۳۵۰,۰۰۰ مرگ زودرس به این آلودگی نسبت داده می‌شود.

در هند، آلودگی سوخت‌های فسیلی در سال ۲۰۱۸ موجب مرگ حدود ۲.۵ میلیون نفر بالای ۱۴ سال شد که بیش از ۳۰ درصد از کل مرگ‌ومیرها در این گروه سنی است. هزاران کودک زیر ۵ سال نیز هر ساله به دلیل عفونت‌های تنفسی مرتبط با این آلودگی جان خود را از دست می‌دهند.

اقتصاد و هزینه اجتماعی کربن *SCC

اقتصاد متعارف همچنان در شناسایی تأثیر عظیم انتشار گازهای گلخانه‌ای بر اقتصاد جهانی ناکام است. ویلیام نوردهاوس در سال ۲۰۱۸ جایزه نوبل اقتصاد را برای مدل‌سازی هزینه‌ها و مزایای مقابله با تغییرات اقلیمی دریافت کرد. 

وی مدل‌هایی به نام مدل‌های ارزیابی یکپارچه IAMs طراحی کرد که هدف آن‌ها تخمین هزینه اجتماعی کربنSCC   و ارزیابی سیاست‌های کاهش انتشار بود. این مدل‌ها اثرات اقتصادی ناشی از انتشار یک تن CO2 را بر تولید ناخالص جهانی شبیه‌سازی می‌کنند و برای تحلیل هزینه-فایده سیاست‌های اقلیمی به کار می‌روند.

با این حال،IAM ها به دلیل عدم پوشش خطرات بزرگ، مانند ذوب شدن دائمی یخ‌ها و آزاد شدن متان، اغلب تخمین‌های نادرستی ارائه می‌دهند. آنها همچنین تأثیرات بزرگ‌تر را مانند جنگ‌های ناشی از مهاجرت‌های انبوه انسانی نادیده می‌گیرند. این مدل‌ها معمولاً بر اساس نرخ‌های تنزیل (Discount Rates) ساخته می‌شوند، که برای ترجمه هزینه‌های آینده به ارزش پول فعلی استفاده می‌شود.

نقش نرخ تنزیل

نرخ تنزیل انتخابی تأثیر چشمگیری بر نتایج دارد. به عنوان مثال:

نوردهاوس از نرخ تنزیل ۳٪ استفاده کرد و هزینه اقتصادی فعلی گرمایش جهانی را ۴۰۰ میلیارد دلار تخمین زد، که معادل هزینه سالانه چین برای راه‌آهن سریع‌السیر است. این نرخ، هزینه اجتماعی کربن را حدود ۱۰ دلار در هر تن برآورد کرد، که منجر به تصمیمات کاهشی محدود شد.

در مقابل، نیکلاس استرن با استفاده از نرخ تنزیل ۱.۴٪، هزینه اجتماعی کربن را ۸۵ دلار در هر تن برآورد کرد، که نشان‌دهنده تأثیر اقتصادی بسیار بیشتری است. مدل‌های جدیدتر این رقم را به ۱۸۰ تا ۳۰۰ دلار در هر تن افزایش داده‌اند.

چالش‌های مدل‌های IAM

مدل های  IAM به دلیل ناتوانی در گنجاندن ریسک‌های اقلیمی علمی، ابزارهای ناقصی برای تحلیل سیاست هستند. آنها از توابع ساده‌ای استفاده می‌کنند که اثرات زیان‌های اقلیمی را به صورت خطی تخمین می‌زنند، در حالی که واقعیت ممکن است شامل نقاط عطف فاجعه‌بار و افزایش غیرخطی آسیب‌ها باشد.

نتیجه‌گیری
این مدل‌ها و فرضیات اقتصادی رایج، چالش‌های واقعی تغییرات اقلیمی را دست‌کم می‌گیرند، در حالی که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آلودگی، گرمایش جهانی و انتشار متان، ریسک‌های بی‌سابقه‌ای برای زندگی بشر و محیط زیست به همراه دارد.

این تصویر نشان می‌دهد که تغییرات اقلیمی چه تأثیری بر اقتصاد جهانی خواهند داشت. محور افقی افزایش دمای جهانی به درجه سانتی‌گراد را نشان می‌دهد، و محور عمودی آسیب‌ها یا خسارات اقتصادی را به درصد از تولید ناخالص داخلی GDP  نشان می‌دهد.

نقد اقتصاد اقلیمی و سیاست‌های بازار محور

مارتین وایتزمن*، اقتصاددان برجسته تغییرات اقلیمی که اخیراً درگذشته است، به شدت با رویکردهای سنتی مانند «تنزیل» در آینده مخالف بود. او به عدم قطعیت شدید پیش‌بینی‌های اثرات اقلیمی، از جمله نقاط عطف، خطاهای بزرگ، و ناشناخته‌های ناشناخته اشاره داشت و این شرایط را در قالب ریسک نزولی عظیم توصیف کرد. وایتزمن هشدار داد که حتی احتمال کوچک – اما غیرقابل پیش‌بینی – نابودی کامل بشریت قابل چشم‌پوشی نیست.

ریسک نزولی و نقاط عطف

وایتزمن نشان داد که توزیع احتمال تغییرات اقلیمی دارای دنباله‌های بلند است. برای مثال، احتمال ۱٪ برای افزایش ۱۲ درجه‌ای دمای زمین وجود دارد؛ سناریویی که حیات بشر به احتمال زیاد در آن دوام نمی‌آورد.

او تأکید داشت که میانگین‌ها داستان کامل را روایت نمی‌کنند: مشکل این است که هیچ‌کس در “دنیای میانگین جهانی” زندگی نمی‌کند. تغییرات شدید محلی، مانند طوفان‌هایی که به دنبال خشکسالی رخ می‌دهند و یک فصل بارش را در یک روز به همراه دارند، تأثیراتی مالی دارند که در میانگین‌گیری سالانه بارندگی دیده نمی‌شوند.

مدل‌های اقتصادی متعارف این پیچیدگی‌ها را نادیده می‌گیرند. به عنوان مثال، مدل‌هایی که بانک‌های مرکزی و سیاست‌گذاران از آنها استفاده می‌کنند، ارتباط بهره‌وری منطقه‌ای و اقتصادی را فقط به دما و بارندگی سالانه مرتبط می‌دانند.

نقد استیو کین

استیو کین استدلال می‌کند که مدل‌های ارزیابی یکپارچه IAM  فرض می‌کنند که روابط تجربی مشاهده‌شده بین تغییرات دما و تولید ناخالص داخلی (GDP) در دوره ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۴، بدون تغییر می‌تواند تا سال ۲۱۰۰ ادامه یابد. این فرض به طور ضمنی تغییرات اقلیمی بزرگ مانند از بین رفتن جنگل آمازون یا ذوب شدن یخ‌های قطب شمال را نادیده می‌گیرد.

نقاط عطف بحرانی مانند گردش جریان اقیانوسی اطلس AMOK ، که اروپای شمالی را گرم نگه می‌دارد، در این مدل‌ها تأثیری حداقلی بر GDP  دارند GDP دارند.

مدل های IAM اثرات فاجعه‌بارتر مانند مهاجرت‌های انسانی و فروپاشی زیرساخت‌ها را نیز در نظر نمی‌گیرند.

مدل‌های اقتصادی و محدودیت‌های آنها

  مدل هایی مانند *IAM که توسط اقتصاددانانی نظیر نوردهاوس طراحی شده‌اند، بر این فرض متکی‌اند که:

– اقتصاد جهانی در ۵۰ سال آینده بسیار بزرگ‌تر خواهد شد.

– بنابراین می‌توان هزینه کاهش انتشار کربن را به آینده موکول کرد.

– سیاست‌های کاهش انتشار مانند حذف زغال‌سنگ می‌تواند به کاهش رشد اقتصادی و درآمدها منجر شود.

در مقابل، نوردهاوس از رویکردی مبتنی بر قیمت‌گذاری کربن و مالیات استفاده می‌کند، مشابه سیاست‌های مالیات بر سیگار. این سیاست‌ها بر اساس افزایش قیمت مصرف، بدون کاهش تولید، به کاهش تدریجی مصرف متکی‌اند. اما سؤال اینجاست که آیا گرمایش جهانی را می‌توان صرفاً از طریق تنظیمات بازار حل کرد؟

بازارهای کربن

در COP29 کشورها قوانینی برای بازارهای جهانی خریدوفروش اعتبارات کربن وضع کردند. این بازارها قرار است میلیاردها دلار برای پروژه‌های مقابله با گرمایش جهانی جذب کنند. با این حال، بررسی‌ها نشان داده‌اند که تقریباً ۴۰٪ از اعتبارات کربنی خریداری‌شده در سال ۲۰۲۱، جعلی بوده‌اند و تأثیری در کاهش انتشار گازها نداشته‌اند.

نارسایی‌های مالی و سرمایه‌گذاری

برنامه‌های انرژی پاک جهان، که هنوز در مرحله طرح‌ریزی قرار دارند، حدود یک‌سوم کمتر از نیاز واقعی برای دستیابی به اهداف اقلیمی هستند.

برای رسیدن به سرمایه‌گذاری موردنیاز، تأمین مالی اقلیمی باید تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۹ تریلیون دلار در سال برسد، در حالی که این میزان در ۲۰۲۱-۲۰۲۲ حدود ۱.۳ تریلیون دلار بوده است.

هدف مالی ۱.۳ تریلیون دلاری که در COP29  تعیین شد – و حتی به آن هم نرسیدند- ،  فاصلۀ زیادی با نیاز وافعی دارد.

نتیجه‌گیری

مدل‌های سنتی اقتصادی با نادیده گرفتن نقاط عطف بحرانی اقلیمی و پیامدهای انسانی و زیست‌محیطی آن، ناکارآمدی خود را نشان داده‌اند. سیاست‌های بازارمحور مانند قیمت‌گذاری کربن، در مقایسه با ضرورت سرمایه‌گذاری عظیم عمومی و بین‌المللی در زیرساخت‌های سبز و کنترل مستقیم تولید سوخت‌های فسیلی، به‌طرز ناامیدکننده‌ای ناکافی هستند.

در اجلاس  COP29  کریسالینا جورجیوا رئیس صندق بین المللی پول اظهار داشت: ۹۸٪ از تأمین مالی برای سازگاری  (به اقداماتی اطلاق می‌شود که برای کاهش آسیب‌پذیری جوامع، اکوسیستم‌ها و زیرساخت‌ها در برابر اثرات منفی تغییرات آب‌وهوایی انجام می‌گیرد. این اقدامات به منظور آماده‌سازی و تطبیق با شرایط جدید و کاهش خسارات ناشی از تغییرات اقلیمی مانند افزایش دما، بالا آمدن سطح دریا، سیل‌ها، خشکسالی‌ها و طوفان‌ها طراحی شده‌اند)، از منابع عمومی تأمین می‌شود. اتکا به منابع عمومی برای تأمین ۹۸٪ از بودجه مورد نیاز برای سازگاری با تغییرات اقلیمی، نمی‌تواند در بلندمدت ادامه پیدا کند. این وضعیت به دلیل محدودیت منابع عمومی، فشارهای مالی بر دولت‌ها، و نیاز به سرمایه‌گذاری‌های کلان برای مقابله با بحران‌های آب‌وهوایی، قابل دوام نیست. بنابراین، نیاز به مشارکت فعال بخش خصوصی برای تأمین مالی در این حوزه مطرح می‌شود.

کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا (ECB)، نیز افزود: «ما به سرعت و در مقیاس وسیع باید همه منابع ممکن سرمایه را آزاد کنیم.» اما طبق گزارش OECD، تأمین مالی اقلیمی توسط بخش خصوصی در سال ۲۰۲۲ تنها ۲۱.۹ میلیارد دلار بود، رقمی ناچیز. علاوه بر این، بخش بزرگی از تأمین مالی عمومی از بودجه‌های کمک خارجی موجود گرفته شده است. طبق گزارش سایه‌ای اکسفام در سال ۲۰۲۳، تنها ۲۱ تا ۲۴.۵ میلیارد دلار از ۸۳ میلیارد دلار به‌طور خالص به تأمین مالی اقلیمی اختصاص یافته، بدون هیچ شرط و شروطی.

چرا اهداف اقلیمی محقق نمی‌شوند؟

چرا تأمین مالی مورد نیاز فراهم نمی‌شود؟ این مسئله به هزینه انرژی‌های تجدیدپذیر مربوط نمی‌شود، زیرا قیمت این انرژی‌ها طی چند سال اخیر به‌شدت کاهش یافته است. مشکل این است که دولت‌ها بر این اصرار دارند که سرمایه‌گذاری خصوصی باید پیشتاز حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر باشد. اما سرمایه‌گذاری خصوصی تنها زمانی انجام می‌شود که سودآوری تضمین شده باشد.

مسئله سودآوری است

سودآوری میانگین یا متوسط سودآوری در سطح جهان در سطح پایینی قرار دارد و به همین دلیل رشد سرمایه‌گذاری در همه زمینه‌ها کند شده است. جالب اینکه کاهش قیمت انرژی‌های تجدیدپذیر، سودآوری این نوع سرمایه‌گذاری‌ها را کاهش می‌دهد. تولیدکنندگان پنل‌های خورشیدی و همچنین بهره‌برداران مزارع خورشیدی با فشار شدید سود مواجه هستند. این تناقض اساسی در سرمایه‌گذاری سرمایه‌داری را نشان می‌دهد: کاهش هزینه‌ها از طریق بهره‌وری بالاتر در تضاد با کندی سرمایه‌گذاری به دلیل کاهش سودآوری است.

(سودآوری میانگین یا متوسط سودآوری به میانگین نرخ بازدهی سرمایه‌گذاری‌ها در یک اقتصاد یا بخش خاص اشاره دارد. در اقتصاد سرمایه‌داری، این معیار اهمیت زیادی دارد، زیرا تعیین‌کننده تمایل شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های مختلف است. اگر سودآوری در یک بخش یا در سطح کلان اقتصاد پایین باشد، انگیزه برای سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد، و این می‌تواند به کاهش رشد اقتصادی و توسعه منجر شود

در متن ذکر شده، پایین بودن سودآوری میانگین به عنوان یکی از دلایل اصلی برای کاهش سرمایه‌گذاری خصوصی در حوزه‌های ضروری مانند انرژی‌های تجدیدپذیر مطرح شده است. این وضعیت تناقضی اساسی در سیستم سرمایه‌داری را نشان می‌دهد

  • از یک طرف، کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری (مثلاً کاهش قیمت انرژی‌های تجدیدپذیر) مطلوب است
  • اما از طرف دیگر، این کاهش قیمت‌ها، حاشیه سود را نیز کم می‌کند و انگیزه برای سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها را از بین می‌برد.

به همین دلیل، بخش خصوصی تنها زمانی سرمایه‌گذاری می‌کند که سودآوری قابل‌توجهی تضمین شده باشد. اگر سودآوری میانگین در کل اقتصاد پایین باشد، حتی بخش‌های حیاتی مانند انرژی‌های تجدیدپذیر نیز از کمبود سرمایه‌گذاری رنج خواهند برد.)

پیام اصلی

کتاب جدید  برت  کریستوفرز  با عنوان: ( چرا سرمایه داری نمی تواند سیارۀ زمین را نجات دهد)به این مسئله می پردازد.

کریستوفرز استدلال می‌کند که مانع اصلی دستیابی به اهداف سرمایه‌گذاری برای محدود کردن گرمایش جهانی، سودآوری انرژی‌های تجدیدپذیر در مقایسه با تولید سوخت‌های فسیلی است، نه قیمت این انرژی‌ها

راه‌حل‌های مبتنی بر بازار کارساز نیستند،

زیرا برای شرکت‌های سرمایه‌داری، سرمایه‌گذاری در کاهش تغییرات آب‌وهوایی به‌سادگی سودآور نیست. همان‌طور که خود صندوق بین‌المللی پول بیان کرده است:

سرمایه‌گذاری خصوصی در سرمایه مولد و زیرساخت‌ها با هزینه‌های اولیه بالا و عدم قطعیت‌های قابل توجهی مواجه است که همیشه قابل قیمت‌گذاری نیستند. سرمایه‌گذاری‌ها برای انتقال به اقتصاد کم‌کربن علاوه بر این با ریسک‌های سیاسی مهم، نقدینگی پایین و بازده نامشخص روبرو هستند که بستگی به رویکردهای سیاستی برای کاهش و پیشرفت‌های فناوری غیرقابل پیش‌بینی دارد.

علاوه بر این :

شکاف بزرگ میان بازده خصوصی و اجتماعی سرمایه‌گذاری‌های کم‌کربن احتمالاً در آینده ادامه خواهد داشت، زیرا مسیرهای آتی برای مالیات و قیمت‌گذاری کربن بسیار نامشخص هستند، که دلایل آن عمدتاً سیاسی است. این یعنی نه تنها یک بازار از دست رفته برای کاهش تغییرات اقلیمی وجود دارد (چون انتشار کربن فعلاً قیمت‌گذاری نشده است)، بلکه بازارهای از دست رفته برای کاهش‌های آتی نیز وجود دارند که برای بازده سرمایه‌گذاری خصوصی در فناوری‌ها، زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های آینده اقلیمی مهم هستند.

راه‌حل چیست؟

مشکل این است که سرمایه‌گذاری قابل توجهی انجام نمی‌شود زیرا سودآور نیست.

یک طرح جهانی می‌تواند سرمایه‌گذاری‌ها را به سمت نیازهای اجتماعی، مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، کشاورزی ارگانیک، حمل‌ونقل عمومی، سیستم‌های آب عمومی، بازسازی اکولوژیکی، بهداشت عمومی، مدارس با کیفیت و دیگر نیازهای برآورده‌نشده هدایت کند. چنین طرحی می‌تواند توسعه برابر در سراسر جهان را با انتقال منابع از تولیدات بی‌فایده و زیان‌بار در کشورهای شمالی به توسعه کشورهای جنوبی تسهیل کند و زیرساخت‌های اساسی، سیستم‌های بهداشتی، و مدارس عمومی را بسازد. همچنین می‌توان هدف‌گذاری کرد که مشاغل معادل برای کارگران صنایع غیرضروری یا مضر که کاهش یافته یا بسته می‌شوند، ایجاد شود.

نه برنامه ریزی، نه قیمت گذاری  COP29  هیچگونه طرح وبرنامه ای در این موارد ارائه نکرد .

منبع:

https://climateandcapitalism.com/2024/11/27/cop-out-29-betrayal-in-baku/

Climate&Capitalismus

by Michael Roberts

ترجمه: الف. کیوان

زیرنویس ها:

Michael Roberts

مایکل رابرتس به مدت بیش از ۴۰ سال به‌عنوان اقتصاددان در شهر لندن فعالیت کرده است. او از درون “لانه اژدها” ، (مرکز سرمایه‌داری جهانی و قلب نظام مالی یعنی  لندن)، تحرکات سرمایه‌داری جهانی را به‌دقت مشاهده کرده است. همزمان، او برای دهه‌ها به‌عنوان یک فعال سیاسی در جنبش کارگری فعالیت می‌کرد. پس از بازنشستگی، چندین کتاب نوشته است.

Mohamed Adow, director of the Power Shift Africa thinktank

اندیشکده است که تحلیل‌های پیشرفته، ایده‌های سیاستی متمرکز بر راه‌حل و تعاملات رسانه‌ای به‌روز را از دیدگاه آفریقایی، هم در داخل قاره و هم در سطح بین‌المللی، ارائه می‌دهد.

Juan Carlos Monterrey Gómez

خوان کارلوس معاون رئیس کمیته اجرایی اجرای کنوانسیون اقلیمی سازمان ملل است. او بنیان‌گذار Climate Resilient

(تاب‌آوری اقلیمی) بوده و تجربه گسترده‌ای در زمینه شفافیت اقلیمی، بازارهای کربن و راه‌حل‌های مبتنی بر طبیعت دارد.

Climate Action Tracker

یک پروژه علمی مستقل است که اقدامات اقلیمی دولت‌ها را رصد کرده و آن‌ها را با هدف توافق‌نامه پاریس که “نگه داشتن گرمایش بسیار پایین‌تر از ۲ درجه سانتی‌گراد و تلاش برای محدود کردن آن به ۱.۵ درجه سانتی‌گراد” است، مقایسه می‌کند.

Sofia Gonzales-Zuñiga

Senior Climate Policy Analyst

تحلیلگر ارشد سیاست‌های اقلیمی در تیم سیاست‌های اقلیمی است. او رهبری پروژه پیگیری اقدامات اقلیمی را بر عهده دارد تا اقدامات دولت‌ها را در مقایسه با اهداف توافق پاریس ارزیابی کند.

*Mark Andrew Maslin

مارک اندرو ماسلین (متولد ۱۹۶۸) استاد علوم سیستم زمین در کالج دانشگاهی لندن و موزه تاریخ طبیعی دانمارک است.

SCC به عنوان اختصار برای “Social Cost of Carbon”

این اصطلاح به هزینه‌های اجتماعی انتشار هر تن کربن اضافی در جو اشاره دارد. این هزینه‌ها می‌توانند شامل تاثیرات منفی بر سلامتی، محیط زیست، و اقتصاد باشند که به دنبال انتشار گازهای گلخانه‌ای ایجاد می‌شوند.

IAM

IAM Als Identitätsmanagement (IdM) wird der zielgerichtete und bewusste Umgang mit IdentitätAnonymität und Pseudoanonymität bezeichnet. Der Personalausweis ist ein Beispiel für eine staatlich vorgegebene

Form der Identifizierung.

به فرآیندی گفته می‌شود که در آن افراد به طور آگاهانه و هدفمند با مسائل مرتبط با هویت خود، ناشناسی و شبه‌ناشناسی (یعنی هویت‌های نیمه‌مخفی) برخورد می‌کنند. این فرآیند شامل مدیریت اطلاعات هویتی افراد در دنیای دیجیتال و واقعی است.

برای مثال، کارت شناسایی ملی نمونه‌ای از یک سیستم شناسایی است که دولت برای تایید هویت افراد طراحی کرده است. این کارت برای شناسایی قانونی و رسمی فرد در جامعه استفاده می‌شود.

Martin Lawrence Weitzman

مارتین لارنس وایتزمن یک اقتصاددان آمریکایی و در آخرین سال‌های زندگی‌اش استاد دانشگاه هاروارد بود. وی به خاطر کارهای برجسته‌اش در زمینه اقتصاد محیط زیست و نظریه‌های مربوط به ریسک‌های بلندمدت و تغییرات اقلیمی شناخته می‌شود. آثار او تأثیر زیادی در درک نحوه برخورد با مسائل مربوط به ناپایداری‌های زیست‌محیطی و بحران‌های اقتصادی جهانی داشت.

برچسب ها

روز دوشنبه، دادگاه عالی سازمان ملل متحد در لاهه رسیدگی به پرونده تغييرات اقليمی را آغاز کرد. این پرونده که به درخواست کشورهای کوچک جزیره‌ای مطرح شده است، به بررسی پیامدهای تغییرات اقلیمی و مسئولیت کشورهای آلاینده در قبال این بحران می‌پردازد. کشورهای جزیره‌ای، که از افزایش سطح دریاها و تغییرات اقلیمی به شدت آسیب دیده‌اند، سال‌ها برای طرح این پرونده در سازمان ملل لابی کرده بودند. این پرونده بزرگ‌ترین پرونده در تاریخ نزدیک به 80 ساله دادگاه بین‌المللی سازمان ملل است و در آن 99 کشور و بیش از دوازده سازمان بین‌المللی شرکت می‌کنند
پس از مذاکراتی طولانی و پرتنش در کاپ 29، کشورها به توافقی برای اختصاص 1.3 تریلیون دلار کمک مالی به جهان در حال توسعه دست یافتند. تنها 300 میلیارد دلار از این مبلغ به‌صورت کمک‌های بلاعوض و وام‌های با بهره پایین از سوی کشورهای توسعه‌یافته ارائه خواهد شد. مابقی این مبلغ باید از طریق سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و منابع جدید تأمین مالی مانند مالیات بر سوخت‌های فسیلی و سفرهای هوایی تأمین شود. این توافق که در ساعات اولیه روز یکشنبه به تصویب رسید، با انتقادهای شدید فعالان محیط‌زیستی روبه‌رو شد

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *