
فیلم «فلسطین ۳۶» یادآوری تلخی است که نقشه راه جنایات جنگی هولناک اسرائیل در غزه، نزدیک به یک قرن پیش توسط امپراتوری بریتانیا ترسیم شده بود؛ امپراتوریای که فلسطینیها برای پایان دادن به ستم آن قیام کردند و شکست خوردند.
نویسنده: جاناتان کوک
مترجم: مجید ملکی
اگر کسی تعجب میکند که چرا دولت و رسانههای بریتانیا – با وجود ادعای رسانهها مبنی بر نقش «سگ نگهبان قدرت» – همچنان برای کشتار جمعی و نسلکُش اسرائیل در غزه هورا میکشند، پاسخ را در یک فیلم تازه خواهد یافت.
فیلمی که نه درباره امروز، بلکه درباره نزدیک به ۹۰ سال پیش سخن میگوید.
«فلسطین ۳۶»، ساخته فیلمساز برجسته فلسطینی آنماری ژاسیر، بیش از هر چیزی که در روزنامههای بریتانیایی بخوانید یا در بیبیسی ببینید، روشن میکند که در دو سال گذشته در غزه چه بر سر مردم آمده است – البته اگر اصولاً چیزی درباره غزه در اخبار پیدا کنید؛ از وقتی که دونالد ترامپ دوباره کشتار و آوارگی فلسطینیها را «آتشبس» نامید.
این فیلم، برخلاف بیشتر آثار فلسطینی، با بودجهای در حد بلاکباسترهای هالیوودی ساخته شده و بازیگرانی شناختهشده در غرب همچون جرمی آیرونز و لیام کانینگهام در آن حضور دارند.
این بار یک فصل مهم از تاریخ استعمار بریتانیا نه از نگاه بریتانیاییها، بلکه برای اولین بار از چشم قربانیان روایت میشود.
«۳۶» در عنوان فیلم به سال ۱۹۳۶ اشاره دارد؛ سالی که فلسطینیها علیه استبداد استعماری بریتانیا قیام کردند – قیامی که معمولاً و به فریبندهای «حکومت قیمومیت بریتانیا» (British Mandate) نامیده میشود که گویا از سوی جامعه ملل صادر شده بود.
مشکل فلسطینیها فقط خشونت سیستماتیک سه دهه سلطه نبود؛ مشکل این بود که نقش بریتانیا بهعنوان «سرپرست موقت» فلسطین و «داور صلح» میان فلسطینیهای بومی و مهاجران عمدتاً یهودی، پوششی بود برای پروژهای بهمراتب شومتر.
مقامات بریتانیایی بودند که یهودیان را از اروپا – جایی که دولتهای نژادپرست از جمله خود بریتانیا نمیخواستندشان – بیرون راندند و در فلسطین کاشتند. آنجا آنها را بهعنوان سربازان پیاده یک «دولت یهودی» آینده پرورش دادند؛ دولتی که قرار بود وابسته به بریتانیا باشد و به تقویت اهداف امپریالیستی آن در منطقه کمک کند.
در واقع، امپراتوری بریتانیا که بیش از حد کش آمده بود، امیدوار بود به مرور نقش استعماری خود را به یک «دولت-قلعه یهودی» واگذار کند.
سرکوب ناسیونالیسم عرب
یکی از اولویتهای اصلی بریتانیا، درهم کوبیدن ناسیونالیسم عربی بود که در منطقه شامات در واکنش به سلطه بریتانیا و فرانسه در حال گسترش بود.
ناسیونالیسم عرب یک ایدئولوژی سیاسی سکولار و وحدتبخش بود که میخواست مرزهای دلبخواهی تحمیلشده توسط قدرتهای استعماری را درهم بشکند و هویت عربی را در برابر اشغال خارجی تقویت کند. به همین دلیل بریتانیا و فرانسه با آن دشمنی عمیقی داشتند.
فلسطین برای ناسیونالیسم عرب از اهمیت حیاتی برخوردار بود؛ زیرا سرزمین آن پل جغرافیایی میان کانونهای اصلی این جریان در لبنان و سوریه در شمال و مصر در جنوب بود.
برای بریتانیا، هر جرقهای از آزادیخواهی در فلسطین باید به هر قیمتی خاموش میشد. اما سرکوب هرچه وحشیانهتر، تنها به شورش دامن زد؛ شورشی که در سال ۱۹۳۶ به یک قیام سهساله تبدیل شد. غربیها آن را «شورش عرب» مینامند و فلسطینیها «انتفاضه اول» خود میدانند.
بعدها، انتفاضههای بزرگ و چندساله دیگری – این بار علیه استعمار شهرکنشینی حتی سرکوبگرتر اسرائیل – در سالهای ۱۹۸۷ و ۲۰۰۰ رخ داد.
قیام ۱۹۳۶–۱۹۳۹ چنان گسترده شد که به گفته رشید خالدی، مورخ فلسطینی، در اوج خود، بریتانیا برای مدت کوتاهی سرباز بیشتری در فلسطین کوچک مستقر کرد تا در کل هندوستان.
این همان داستانی است که «فلسطین ۳۶» روایت میکند؛ داستانی که هیچگاه به کودکان بریتانیایی در مدرسه آموزش داده نمیشود و رسانههای بریتانیا هیچگاه بهعنوان زمینه تاریخی جنایات امروز در فلسطین تاریخی ارائه نمیدهند.
به همین دلیل، تماشاگران بریتانیایی با دیدن فیلم نه تنها از گستردگی و ماهیت خشونت استعماری بریتانیا شوکه میشوند، بلکه در آن حوادث وحشیانه، پیشدرآمدی از آنچه امروز در غزه در جریان است میبینند.
آموزش جنایات جنگی
برخی بخشهای کوچک جنبش همبستگی با فلسطین عجله دارند که خشونت اسرائیل علیه فلسطینیها را «استثنایی» و ویژه اسرائیل و ایدئولوژی صهیونیسم بدانند.
فیلم ژاسیر یادآوری تلخی است که این رویکرد تا چه حد سادهلوحانه است.
خشونت استعماری کنونی اسرائیل صرفاً نسخه پیشرفتهتر و پرتکنولوژیتر همان روشهایی است که نزدیک به یک قرن پیش استعمار بریتانیا به کار میبست. ارتش اسرائیل مستقیماً از بریتانیاییها آموخت.
یکی از شخصیتهای اصلی فیلم، افسر بریتانیایی اُرد وینگِیت است که یورشهای شبانه به روستاهای فلسطینی را رهبری میکرد تا ساکنان را به وحشت بیندازد. وینگِیت جوخههای تنبیهی تشکیل داد که از سربازان بریتانیایی و شبهنظامیان تازهوارد یهودی تشکیل میشد.
آموزشهایی که او به شبهنظامیان یهودی در استراتژی استعماری نظامی و جنگ ترکیبی داد، بعدها به کتاب راهنمای ارتش اسرائیل تبدیل شد.
مرگ وینگِیت





