دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴

بیانیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۵

با آغاز سال تحصیلی تازه، بار دیگر زنگ مدارس در سرزمینی به صدا درمی‌آید که معلمان و دانش‌آموزانش سال‌هاست میان امید و رنج، میان آرزو و واقعیت، میان آزادی‌خواهی و سرکوب، در رفت‌وآمدند.
مهر برای ما تنها فصل مدرسه نیست؛ یادآور خون‌های ریخته شده بر خاک وطن است، یادآور معلمانی است که به جرم آزادی‌خواهی در زندان و تبعید و محرومیت به سر می‌برند، یادآور دانش‌آموزانی است که در خیابان‌های این دیار فریاد زدند و تاوان دادند.

اما چه تلخ است که در چنین سرزمینی، مدرسه به جای پرورش اندیشه و خلاقیت، به پادگانی بدل شده که در آن باید فرمان برد، سکوت کرد و از پرسش پرهیز نمود و آموزش و پرورش، که می‌توانست کانون زایش اندیشه، ادب، هنر، فلسفه و علم باشد، زیر چرخ‌های سنگین ایدئولوژی حاکم به نهادی سرکوبگر و طبقاتی فروکاسته شده است.
این نظام، به جای ارج نهادن به معلم خلاق و دانش‌آموز پرسشگر، آنان را به جرم آزاد اندیشی سرکوب می‌کند و در عوض، متحجران و فرمان‌برداران را بر صدر می‌نشاند.

احکام تخلفات اداری برای ده ها معلم کردستانی در سنندج و بانه و احکام ارتجاعی دادگاه های انقلاب در کرمان و خوزستان که دقیقا در آستانه ی بازگشایی مدارس صادر گردیده است، همچنین یورش نیروهای امنیتی به مجمع عمومی شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در شهرضا، به وضوح، نشان‌دهنده ی سیاست سرکوبگرانه ای ست که حاکمیت برای مواجهه با عدالت خواهان در پیش گرفته است.

فرهنگیان این سرزمین سال‌هاست فریاد می‌زنند؛ معلمی که نان و درمان و امنیت ندارد، نمی‌تواند شمع فروزان کلاس درس باشد. معلمی که در دغدغه معیشت فرومی‌رود، چگونه می‌تواند نسل آینده را به افق‌های بلند ببرد؟ و دانش‌آموزی که در کلاس‌های پرجمعیت و مدارس فرسوده و بدون امکانات درس می‌خواند، چگونه می‌تواند رویای فردایی برابر و روشن را در دل بپروراند؟
شکاف طبقاتی امروز در کنکور، در معدل‌ها، در فرصت‌های یادگیری، آینه ی تمام‌نمای این تبعیض ساختاری است؛ تبعیضی که آینده یک ملت را به نابودی می‌کشاند. این که ۸۰ درصد مدارس دولتی از رقابت با مدارس خاص بازمانده اند، عمق فاجعه را نشان می دهد.

در همین راستا، بازنشستگان که سرمایه‌های انسانی و گنجینه‌های تجربه‌اند، سال‌هاست که با بی‌توجهی و بی‌اعتنایی مواجه‌اند و مسئولان آنان را به حاشیه رانده‌اند و در پیری و بیماری با دست‌های تهی رها کرده‌اند. این بی‌عدالتی تنها جفا به بازنشستگان نیست، جفا به تاریخ آموزش این سرزمین است.

شورای هماهنگی هشدار می‌دهد: وعده‌های بی‌پشتوانه و سخنان بی‌عمل دیگر خریداری ندارد. مردم، معلمان و دانش‌آموزان، بارها تجربه کرده‌اند که جز همبستگی و حضور جمعی، هیچ راهی برای ستاندن حق وجود ندارد. از همین‌رو، ما همه فرهنگیان را به اتحاد و حضور در تشکل ها فرا می‌خوانیم تا صدای بلند عدالت آموزشی، کرامت معلم و آزادی اندیشه را رساتر از همیشه به گوش حاکمان برسانیم.

راه آینده تنها از دل اتحاد و همبستگی می‌گذرد. ما خواستار آنیم که آموزش و پرورش از بند ایدئولوژی رها شود، رایگان و برابر برای همه فرزندان این سرزمین باشد و معلم با عزت و احترام در جایگاه شایسته خود بنشیند. اگر امروز برای این خواسته‌ها تلاش نکنیم، فردا چیزی از امید و آینده برای فرزندان‌مان باقی نخواهد ماند.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

مهر ماه ۱۴۰۴

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی