
پایان مارس ۲۰۲۲، ارتش روسیه از حومههای شهر کی یف عقبنشینی کرد. همانطور که در محل و در غرب با اشتیاق اعلام شد، ارتش اوکراین با دلیری و شجاعت خود ارتش روسیه را مجبور به عقبنشینی کرد. چند روز بعد، تصاویر و ویدیوهایی از جسدهایی که در خیابانهای حومه بوجا Butscha افتاده بودند یا در یک زیرزمین به نظر میرسید که اعدام شدهاند، در رسانهها منتشر شد. بسیاری از کشتهشدگان دستهای خود را به پشت بسته داشتند. در غرب، تقصیر فوراً به ارتش روسیه نسبت داده شد: این ارتش در حین عقبنشینی خود، به سرعت تعداد زیادی از غیرنظامیان را کشته است. رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، با نگرانی در برابر دوربینها ظاهر شد و اعلام کرد که روسیه در حال ارتکاب نسلکشی است و «ما» را میخواهد نابود کند. او از دولت آلمان خواست تا قاطعیت بیشتری نشان دهد و یادآوری کرد که ۱۴ سال پیش در اجلاس ناتو در بخارست، آلمان و فرانسه با عضویت اوکراین در این اتحاد مخالفت کرده بودند.
وزیر امور خارجه آلمان، آنالنا بربوک، نیز در تاریخ ۳ آوریل در توییتر اعلام کرد: «تصاویر بوچا غیرقابل تحمل است. خشونت بیرحمانه پوتین خانوادههای بیگناه را از بین میبرد و هیچ حد و مرزی نمیشناسد. مسئولان این جنایات جنگی باید به پاسخگویی کشیده شوند. ما تحریمها علیه روسیه را تشدید خواهیم کرد و حمایت بیشتری از اوکراین در دفاع خود خواهیم داشت.» در آن زمان، جزئیات پشتپرده این حادثه برای عموم مردم در غرب شناخته نشده بود. اما رسانههای روسیزبان و دیگر رسانهها قبلاً برخی از حقایق مهم را گزارش کرده بودند.
قابل دستیابی بودن توافق:
پیشزمینهها امروز به شرح زیر است: بلافاصله پس از آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، مذاکرات مستقیم بین دو کشور آغاز شد که ابتدا در بلاروس و ژنو و سپس در استانبول برگزار شد. در یک نشست از وزرای امور خارجه و دفاع اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۱ مارس ۲۰۲۲ در بروکسل، نمایندگان دولتها ابتدا از اعمال تحریمهای بیشتر علیه روسیه خودداری کردند و در مورد مذاکرات، خوشبینانه محتاطانه ابراز نظر کردند. در واقع، در این مذاکرات صلح تا پایان ماه مارس پیشرفتهای شگفتانگیزی حاصل شد.
طبق اسناد مذاکراتی که روزنامه نیویورک تایمز در ژوئن ۲۰۲۴ منتشر کرد، طرفین توافق کردند که اوکراین باید در آینده یک کشور بیطرف و مستقل باشد، بدون حضور نیروهای خارجی در سرزمین خود. اوکراین نباید به هیچ بلوک نظامی تعلق داشته باشد. امنیت این کشور باید توسط پنج کشور دائمی شورای امنیت سازمان ملل تأمین شود که به عنوان کشورهای ضامن عمل کنند. در حالی که مسکو همچنین میخواست بلاروس به عنوان کشور ضامن در نظر گرفته شود، کی یف این امر را برای ترکیه خواستار بود. در آن زمان، مسائل پیچیدهای مانند محدودیتهای دقیق تسلیحات مختلف اوکراینی و مکانیزم دقیق اجرایی برای عملکرد کشورهای ضامن هنوز حل نشده بود. مسئله کریمه و جمهوریهای مردمی در شرق نیز قرار بود مسکوت بماند و در مدت ۱۰ تا ۱۵ سال از طریق گفتوگوهای سیاسی حل شود.
در تاریخ ۲۹ مارس، رئیس هیئت روسی ولادیمیر مدینسکی در استانبول از مذاکرات با خوشبینی یاد کرد و پیشنهادات اوکراینیها را «سازنده» خواند. طرف روسی همچنین اعلام کرد که قصد دارد فعالیتهای نظامی خود در جهت کی یف و چرنیه یف را «به طور قابل توجهی و به شیوههای مختلف» کاهش دهد تا اعتماد متقابل را تقویت کرده و شرایط لازم برای ادامه مذاکرات فراهم شود.
ارتش روسیه در هفتههای قبل حومه شمالی پایتخت را اشغال کرده بود. دولت اوکراین به شهر ایوانو-فرانکیفسک در نزدیکی مرز لهستان عقبنشینی کرده بود. روسیه همچنین در اواخر مارس اعلام کرد که قصد دارد عملیاتهای نظامی خود در شرق اوکراین را تقویت کند. به هر حال، باید شک کرد که هدف واقعی ارتش روسیه تصرف شهر با جمعیت میلیونی کی یف بود. چطور ممکن بود این اتفاق بیفتد – بدون نیاز به هزینه نظامی عظیم و بدون درگیر شدن در نبردهای خیابانی بیپایان و خونین؟ در عوض، میتوان فرض کرد که پیشروی روسیه به مرز شهر کی یف دو هدف داشت: اولاً، تحت فشار قرار دادن دولت زلنسکی و مجبور کردن ارتش اوکراین به تقسیم شدن، و ثانیاً، بر این اساس، موقعیت خود را در دونباس و جنوبشرقی اوکراین تقویت و بلندمدت گسترش دهد. هر دو هدف برای روسیه محقق شد.
خرابکاری در توافق:
بنابراین، مذاکرات در استانبول در مسیر خوبی قرار داشت؛ به نظر میرسید که جنگ میتواند در مدت چند هفته به پایان برسد. مشاور رئیسجمهور اوکراین و مذاکرهکننده کی یف در استانبول، میخایلو پودولیاک، در آن زمان اظهار کرد: «هیئت روسی سازنده است. اما این به این معنی نیست که مذاکرات آسان باشند. آنها دشوارند.» صلح به نظر دستیافتنی میرسید و رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، ملاقات وزیران خارجه دو کشور را در آیندهای نزدیک پیشبینی کرده بود. اما بازیگران اصلی در غرب از این وضعیت وحشتزده و نگران شدند. چرخه تقابل با روسیه که در طول بیست سال به طور سخت و سیستماتیک ساخته شده بود و عنصر اصلی آن، غربیسازی اوکراین و پیوستن آن به اتحاد نظامی غربی بود، به نظر میرسید که پس از چند هفته جنگ از کنترل خارج شده است. چیزی باید اتفاق میافتاد. چگونه میتوان چنین صلحی را متوقف کرد؟
بخش عمدهای از این تحولات در آن زمان برای عموم مردم ناشناخته بود. رسانههای معتبر مانند فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ به طور پراکنده به این موضوع پرداختند، اما فقط به صورت موردی و اغلب به شکلی تحریفشده و تعدیلشده. گزارشات کمی در میان سیل گزارشهای تمسخرآمیز و ضدروسی، با تصویرسازی از تمام وحشتها و فساد روسیه، گم شدند. به ویژه، اهمیت و دامنه مذاکرات استانبول و نتایج (موقت) دستیافته تا آن زمان، توسط رسانههای غربی به شیوهای دقیق و فکر شده کمارزش شده یا کاملاً از مخاطب پنهان ماند. بلافاصله پس از انتشار نتایج، مذاکرات مورد تردید قرار گرفتند. «کارشناسان» فراخوانده شدند تا بپرسند که آیا روسیه اصلاً مذاکرات را جدی میگیرد. پیش از این نیز شایعاتی مطرح شده بود که شاید هیئت اوکراینی در حین مذاکرات مسموم شود. این روند ادامه داشت.
در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۲۲، ارتش روسیه به عنوان نشانهای از حسن نیت، طبق اعلام روز قبل، از حومههای بوچا و ایریپین در شمال غربی پایتخت عقبنشینی کرد. روز بعد، آناتولی فدوروک، شهردار بوچا، ویدیویی منتشر کرد که در آن با خوشحالی اعلام کرد که شهر حالا دوباره «آزاد» شده است. او در این ویدیو هیچ اشارهای به اجساد نکرد. با این حال، از آن بخش از جمعیت که پیشتر از این شهر کوچ کرده بودند خواست که هنوز به شهر بازنگردند. در تاریخ ۲ آوریل، پلیس نیز اعلام کرد که در حال حاضر یک «عملیات پاکسازی» توسط یک واحد ویژه شبهنظامی (سافاری) در حال انجام است. این منطقه ابتدا باید از «خرابکاران» و «همدستان» روسیه «پاکسازی» شود. حتی فیلمی منتشر شد که در آن واحد مذکور از خیابانهای خالی عبور میکند. در این فیلمها نیز هیچ جسدی دیده نمیشود. بسیاری از تصاویری که در آن زمان منتشر شد، امروزه دیگر قابل دسترسی نیستند. همزمان یا بلافاصله پس از ورود واحد ویژه، گردان فاشیستی «آزوف» وارد بوچا شد، همانطور که از تصاویر و گزارشهای نیویورک تایمز مشخص است. در شب همان روز، نخستین تصاویر و ویدیوها از اجساد پراکنده در خیابانها منتشر شدند.
در شب ۲ آوریل ۲۰۲۲، نخستین گزارشها درباره اجساد در حومه کی یف، بوچا، منتشر شد. نکته برجسته این بود که بسیاری از اجساد بازوبند سفید به دست داشتند. این علامت در مناطق اشغالشده اوکراین توسط روسیه نشاندهنده افرادی است که با ارتش روسیه همکاری میکنند. برخی از اجساد بازوبند سفید به دست داشتند، برخی دیگر قطعهای از پارچه سفید کنار بدن مرده خود داشتند و تعدادی از آنها دستهایشان با بازوبند سفید به پشت بسته شده بود. آیا این بازوبندها از دست آنها برداشته شده و سپس برای بستن دستها استفاده شده بود؟
دلیل زیادی وجود دارد که نشان میدهد قتلعامهای رخ داده در این حومه به کسانی تعلق دارد که قصد داشتند، طبق اعلام قبلی، شهر را «پاکسازی» کنند. با این حال، در غرب بلافاصله پس از انتشار تصاویر، مشخص شد که این تصاویر نشاندهنده خباثت و بیرحمی خاصی از سوی ارتش روسیه است. روز ۳ آوریل صدراعظم آلمان، اولاف شولتس، گفت «این جنایات ارتش روسیه باید بیرحمانه و به طور کامل مورد تحقیق قرار گیرد»، او خواستار یک تحقیق شد و در همان جمله ی نخست، نتیجه این (تحقیقات آینده) را نیز اعلام کرد. در همان روز، سفیر روسیه در سازمان ملل، واسیلی نِبِنزیا، درخواست برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل را مطرح کرد. ریاست بریتانیا بر این نهاد آن زمان درخواست را دو روز به تعویق انداخت.
واکنش فوری اتحادیه اروپا:
اتحادیه اروپا نیز بلافاصله واکنش نشان داد: درخواستهایی برای تشدید شدید تحریمها و گسترش ارسال سلاحها مطرح شد. بنادر اتحادیه اروپا باید برای کشتیهای روسی بسته شوند. برای اولین بار، اعضای احزاب حاکم آلمان خواستار توقف واردات گاز از روسیه شدند – هدف استراتژیکی که نئوکانهای دو سوی اقیانوس اطلس طی دو دهه گذشته دنبال کرده بودند، اما در این شدت و فوریت هیچیک از سیاستمداران برجسته آلمان تا آن زمان آن را درخواست نکرده بودند. همچنین لحن هیئت مذاکرهکننده اوکراین در استانبول تشدید شد و شرایط اضافی و غیرواقعی مطرح کرد.
عدم قابلیت پذیرش:
وقتی ارتش روسیه در تاریخ ۳۰ مارس همانطور که اعلام شده بود از بوچا عقبنشینی کرد، دولت کی یف و «غرب» این عقبنشینی را با شور و هیجان به عنوان پیروزی ارتش قهرمان اوکراین معرفی کردند. اما وقتی گزارشها درباره اجساد منتشر شد، میشد پرسشهایی را مطرح کرد. میشد پرسید: آیا منطقی است که ارتش روسیه که به عنوان یک گام حسن نیت و به منظور تقویت مذاکرات عقبنشینی کرده، به سرعت تعداد زیادی غیرنظامی را در خیابانهای باز به قتل رسانده و اجساد را به حال خود رها کرده تا همه ببینند که این نیروها تا چه حد بیرحم و وحشی هستند؟ در کی یف، لندن و واشنگتن، البته همه میدانستند که ارتش اوکراین روسها را از کی یف بیرون نکرده و پیروزی بسیار بعید بود.
وقتی سوالات درباره عامل این جنایات بلندتر شد، شرکت ماهوارهای آمریکایی Maxar Technologies تصاویری منتشر کرد که نشان میداد اجساد دو هفته پیش روی خیابانها افتاده بودند و بنابراین مدتها قبل از اینکه شهر توسط ارتش اوکراین «بازپسگیری» شود، در آنجا قرار داشتند. در عین حال، این واقعیت که شرکت مذکور همکاری نزدیکی با پنتاگون داشت، پنهان شد. در یک بحث مبتنی بر عقلانیت، این دو ادعا – اینکه روسیه در حین عقبنشینی به سرعت غیرنظامیان را به قتل رسانده و اجسادی که دو هفته روی خیابانها بودهاند – یکدیگر را نقض میکنند. اما در یک مناظره مبتنی بر غیرعقلانیت و اتهامزنی کورکورانه، این دو ادعا به هم تقویت شدند، با اینکه از نظر محتوایی یکدیگر را رد میکنند.

در دمای ملایم که در آن زمان در اطراف کی یف حاکم بود، اجساد پس از دو هفته باید وارد مرحله فساد میشدند. با این حال، اجساد در ویدیوها همگی بسیار «تازه» به نظر میرسیدند. همچنین هیچکدام از افرادی که در کنار اجساد ایستادهاند یا اجساد را در کیسههای سیاه مانند زبالهها روی هم میریختند و در یک وسیله نقلیه منتقل میکردند، تلاشی برای محافظت از خود در برابر بوی بد نکرده بودند. فرض بر این بود که اعضای ارتش روسیه به مدت دو هفته با وسایل نقلیه خود در اطراف این اجساد حرکت کردهاند.
در بازدید خود از محل فاجعه، رئیسجمهور اوکراین و بازیگر سابق، ولودیمیر زلنسکی، با حیرت به دوربینها نگاه میکرد و در جستجوی کلمات بود. تصاویر به سرعت در سراسر جهان پخش شدند. چند روز پس از «بوچا»، حمله موشکی به ایستگاه قطار کراماتورسک رخ داد. در اینجا نیز غرب بلافاصله به سمت روسیه اشاره کرد، علیرغم این که موشک توشکا استفاده شده در این حمله طبق نظر بسیاری دیگر به طور عملی دیگر از سوی ارتش روسی استفاده نمیشود. هم «بوچا» و هم حمله به کراماتورسک به عنوان دلیلی برای قطع مذاکرات صلح استفاده شدند. وزیر خارجه اوکراین در آن زمان، دیمیترو کولبا، بلافاصله اعلام کرد:«ما باید صلح را در میدان جنگ به دست آوریم».
سازمانهای مختلفی تحقیقات خود را در پی این حادثه انجام دادند، از جمله عفو بینالملل و نیویورک تایمز. این سازمانها به نتیجه رسیدند که ارتش روسیه مسئول جنایت در بوچا است. نیویورک تایمز چندین ماه در محل حضور داشت و دادههای مکالمات شنود شده که از سوی مقامات اوکراینی در اختیار قرار گرفته بود، همچنین سایر مواد را بررسی کرد. این دادهها به کارشناسان آمریکایی ارائه شد که ارتباط روسی بودن این موارد را تایید کردند. همچنین تصاویر دوربینهای نظارتی تجزیه و تحلیل و شاهدان مورد بازجویی قرار گرفتند. گزارشگران این روزنامه آمریکایی به این نتیجه رسیدند که بسیاری از مرگها در اوایل مارس رخ داده است، زمانی که ارتش روسیه این منطقه را تصرف کرد و در آن زمان “راه خود را از طریق تیراندازی باز کرد.”
با وجود دقت و ظاهراً وسواس در این تحقیقات، قابل توجه است که در بسیاری از موارد تاریخ دقیق وقایع ذکر نشده است. این در حالی است که هیچ راز خاصی نیست که ارتش روسیه در ماه مارس ۲۰۲۲ به مدت چهار هفته در بوچا حضور داشت. اینکه در زمان تصرف حومه، نبردهایی انجام شده و افراد کشته شدهاند، عملاً قابل انکار نیست. اما این سوال مطرح است که آیا اجساد به مدت چهار هفته در خیابانها رها شده بودند تا در اوایل آوریل پیدا شوند. نکتهای که باید مدنظر قرار گیرد این است که تحقیقات نیویورک تایمز، همانطور که از گزارش آنها برمیآید، به طور نزدیک با «مقامات» اوکراینی همکاری داشت، که نسبت به علاقهی بیطرفانه آنها در تحقیقات در مورد این موضوع تردید وجود دارد. و: این همان گردان آزوف بود که در آن زمان برای حفاظت از کابینه جنگی در داخل و اطراف کی یف مستقر شده بود.
مذاکرات متوقف شدند
در دو سال بعد، افراد مختلفی به افکار عمومی روی آوردند که در مذاکرات صلح شرکت کرده بودند و دخالت غرب را به عنوان عامل ممانعت از امضای قرارداد شناسایی کردند. اولین نفر، حدود یک سال بعد، نخستوزیر وقت اسرائیل و میانجیگر، نفتالی بنت، بود. او اعلام کرد که مذاکرات در مسیر خوبی قرار داشتند و این غرب بود که روند آنها را متوقف کرد. کمی بعد، رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه که به عنوان میزبان و میانجیگر مذاکرات استانبول عمل کرده بود، با همان پیام به رسانهها اعلام کرد. در نهایت، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در اجلاس روسیه-آفریقا در مسکو در ژوئن ۲۰۲۳، سندی را که اوکراین در مارس سال گذشته آن را امضا کرده بود، نشان داد. اما چه کسی به پوتین اعتماد میکند؟
در مورد بوچا، عموم مردم در کشورهای ناتو دو بار فریب خوردند. اولاً، آنها در مورد جزئیات دقیق وقایع و احتمالاً در مورد عامل جنایت فریب خوردهاند. و ثانیاً، عموم مردم نسبت به توازن واقعی قوا گمراه شدند، زیرا به آنها القا شد که ارتش اوکراین نیروهای روسی را از اطراف پایتخت بیرون کرده و میتواند این کار را – اگر تنها سلاحهای کافی داشته باشد – در سراسر اوکراین انجام دهد.
*این مقاله به قلم استفان اشمیت در یونگه ولت در دو بخش منتشر شده و نوید اخگر آن را برای اخبارروز ترجمه کرده است.
2 پاسخ
بعله واقعا لازم است که ما از نویسنده و مترجم این مقاله تشکر کنیم که ما آدم های نادان را از جنایات دولت و ارتش اوکراین با خبر ساختند و تهمت هایی که به پوتین, این مرد صلح دوست و ارتش رهایی بخش روسیه و فدائیان واگنر وارد کردند را افشا نمودند. نویسنده اگر عجله نمیکرد حتما در اوکراین سینما رکس هم پیدا میکرد و دست زلنسکی را در آن جنایت رو میکرد.
ای کاش شما قدری استدلال و مدرک و دلیل در مقابل ادعاهای مطرح شده در مقاله را پیش دیگر خوانندگان مطلب می گذاشتید تا در این دعوا بر من نوعی که این جنگ را اساسا غیر عادلانه میدانم و بهای آنرا نیز مردم و جوانان اوکرایین و روسیه پرداخت می کنند، روشن شود که واقعا در پس پرده جنگ که ظاهرا میان روسیه و اکرایین است، چه می گذرد! اما دریغ از ارائه یک دلیل یا منطق از سوی شما در مقابل استدلال های نویسنده مطلب!