پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳

پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳

قدرت‌های جدید در سوریه: «گرگ در پوست میش»

رزا بورچ و کرم شمبرگر دو تحلیل‌گر سیاسی و نویسنده در زمینه مسائل خاورمیانه هستند. رزا بورچ یکی از پژوهشگران برجسته در زمینه تحولات سیاسی و اجتماعی سوریه و به‌ویژه در مورد گروه‌های اسلام‌گرای مسلح و جنبش‌های کرد در سوریه است. او به‌طور خاص به بررسی تأثیرات سیاست‌های خارجی در منطقه، از جمله نقش ترکیه و ایران، پرداخته و در تحلیلات خود بر پیچیدگی‌های موقعیت‌های سیاسی و نظامی در سوریه تأکید دارد. کرم شمبرگر نیز یک تحلیل‌گر و پژوهشگر مسائل خاورمیانه است که به‌ویژه بر سیاست‌های ترکیه و تأثیرات آن در منطقه تمرکز دارد. او در تحلیل‌های خود بر روابط ترکیه با کشورهای مختلف، از جمله ایران و اسرائیل، و همچنین وضعیت کردها و گروه‌های اسلام‌گرا در سوریه و عراق توجه ویژه‌ای دارد.

بسیاری از چپ‌گرایان آمریکایی پس از سقوط اسد ادعا کردند که ایالات متحده و اسرائیل پشت این رویدادها قرار دارند. به عکس، مخالفان سوری از پیروزی مردم سخن می‌گویند. اما آیا سقوط رژیم اسد بیشتر ناشی از اتفاقات تصادفی نبوده است؟ اسرائیل حزب‌الله را که برای اسد حیاتی بود، در لبنان نابود کرده است و روسیه نیز بر اوکراین متمرکز شده است.

گفتگوی رزا بورچ و کرم شمبرگر دو تن از تحلیلگران مسائل خاورمیانه را در زیر می خوانید:

بورچ: البته که پایان هر دیکتاتوری دلیل خوشحالی است. اما من از پیروزی مردم صحبت نمی‌کنم. برخلاف سال ۲۰۱۱، این‌بار هیچ قیام انقلابی علیه اسد وجود نداشت. این وضعیت بیشتر شبیه انتقال قدرت از نیروهای دولتی به میلیشیاهایی بود که طی سال‌ها توسط ترکیه ساخته شده‌اند. این گروه‌ها از یک پنجره فرصتی استفاده کردند – زیرا ایران ضعیف شده و روسیه اولویت‌های دیگری دارد.

شمبرگر: آنچه به اصطلاح «محور مقاومت» نامیده می‌شود، علاوه بر ایران، حزب‌الله و رژیم اسد، شامل نیروهای شیعه در عراق نیز می‌شود و مدت‌هاست که ضعیف شده است. به ویژه به دلیل حملات اسرائیل به لبنان و حزب‌الله و همچنین توافقات ترکیه با دولت مرکزی عراق. از میان صفوف نیروهای دفاعی چندملیتی شمال و شرق سوریه (SDF) گفته شده که آن‌ها دو ماه پیش از حمله قریب‌الوقوع میلیشیاهای اسلام‌گرا مطلع بودند.

«حزب اتحاد دموکراتیک سوریه» در روزهای اخیر به‌طور علنی تفاوت‌هایی بین ارتش ملی سوریه (SNA) و هیئت تحریر شام (HTS) که به‌طور نسبی خودمختارتر هستند و از طرف ترکیه حمایت می‌شوند، قائل شده است. احتمالاً جنبش کردی هیچ انتخاب دیگری جز نشان دادن آمادگی برای گفت‌وگو ندارد. با این حال، طبیعی است این سؤال مطرح شود که آیا چیزی به نام اسلام‌گرایی غیرواکنشی وجود دارد یا نه.

بُرچ: من رفتار معتدل هیئت تحریر شام (HTS) را یک مانور تاکتیکی می‌دانم. اگر این گروه به‌طور تهاجمی‌تری عمل می‌کرد، همانطور که در زمان دولت اسلامی (داعش) شاهد آن بودیم، احتمالاً مداخله خارجی رخ می‌داد. نباید خودمان را فریب دهیم: فرمانده هیات تحریر شام، جولانی، عضو سابق داعش بوده است، و این که ترکیه او را به‌عنوان متحد خود می‌بیند، به‌وضوح نشان می‌دهد این گروه یک حرکت دموکراتیک نیست. اگر «خودمختاری شمال و شرق سوریه» به‌هرحال به مذاکره با هیات تحریر شام تمایل دارد، برای اجتناب از درگیری است. نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) کنترل حدود ۴۰ درصد از سوریه را در دست دارند، در حالی که هیئت تحریر شام دمشق را به تصرف درآورده است. من تقریباً مطمئنم هیچ راه‌حل دیپلماتیکی بین گروه‌های اسلام‌گرا از یک‌سو و خودمختاری شمال و شرق سوریه از سوی دیگر در درازمدت وجود نخواهد داشت. در مورد ارتش ملی سوریه (SNA) حتی واضح‌تر از هیات تحریر شام است: این گروه مستقیماً ابزاری برای گسترش‌طلبی ترکیه است. به همین دلیل، ارتش ملی سوریه به‌طور مستقیم به مناطق کرد نشین حمله می‌کند. هدف آن‌ها تصرف کوبانی و گسترش منطقه حائل ترکیه است.

شامبرگر: بله، من جولانی را «گرگ در پوست میش» می‌دانم. چون او در فهرست‌های مختلف تروریستی قرار دارد و جوایز کلانی برای دستگیری او تعیین شده است، تلاش می‌کند تصویری معتدل از خود ارائه دهد. اما کافی است نگاهی به نحوه حکومت هیئت تحریر شام در استان ادلب در سال‌های اخیر بیندازیم – این گروه خبرنگاران را زندانی کرده، زنان را سرکوب کرده و منتقدان خود را تعقیب کرده است. به همین دلیل، من معتقد هستم که فرضیه حامد بوزارسلان، تاریخ‌نگار، کاملاً معقول است که از سوریه در میان‌مدت یک دولت جهادی (دجهادستان) شکل خواهد گرفت که در آن گروه‌های اسلامی با گرایش‌های مختلف حضور خواهند داشت.

برچ: وضعیت زنان تحت حکومت اسد اصلاً خوب نبود. رژیم اسد یک دیکتاتوری بود که در آن زنان هیچ نقشی در سیاست نداشتند و بسیاری از آن‌ها در زندان‌های شکنجه بودند. متأسفانه، اکنون که یک رژیم جهادی حاکم شده، وضعیت به هیچ وجه بهتر نخواهد شد. استعمار بدن زنان یکی از نخستین پروژه‌های راستگرایان اسلامی است.

شامبرگر: اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه ایالات متحده هیچ منافع خاصی در سوریه ندارد، بی‌پایه و اساس است. برای واشنگتن، مانند اسرائیل، هدف قطع کردن مسیرهای تأمین تجهیزات حزب‌الله از ایران بود. این کار موفقیت‌آمیز بود – نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) گذرگاه‌های مرزی در شرق سوریه را به تصرف درآوردند و مسیر عبور از صحرای سوریه هم اکنون مسدود است. در این زمینه، برنده اصلی فعلاً اسرائیل است، زیرا “محور مقاومت” ضعیف‌تر شده و اسرائیل توانسته است منطقه غیرنظامی در ارتفاعات جولان را تصرف کند. تانک‌های اسرائیلی تنها چند ده کیلومتر از دمشق فاصله دارند. برنده بزرگ دیگر ترکیه است، ولی این تحولات ممکن است برای ترکیه در نهایت به پیروزی پیر (Pyrrhus – این اصطلاح برای هر پیروزی به کار می‌رود که در آن موفقیت به قیمت از دست دادن منابع یا انرژی زیاد به دست می‌آید.) تبدیل شود. یک رژیم جهادی در مرز ترکیه احتمالاً این کشور را به شدت بی‌ثبات خواهد کرد.

برچ: من هم فکر نمی‌کنم که ترکیه به عنوان برنده مطلق شناخته شود. هیئت تحریر شام دیگر به اندازه گذشته به حمایت ترکیه نیاز نخواهد داشت و احتمالاً اکنون منافع خود را دنبال خواهد کرد. این احتمالاً دلیل این است که ترکیه برای خود یک نیروی شبه‌نظامی به نام ارتش ملی سوریه (SNA) دارد: این نیرو برای پیشبرد منافع فوری ترکیه در سوریه به کار گرفته می‌شود.

برچ: در مناطقی که تا کنون تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) بوده‌اند، بیشتر مزارع گندم و منابع نفتی قرار دارند. قدرت‌های جدید در دمشق بدون این منابع نمی‌توانند سوریه را اداره کنند. از دید خوشبینانه، ممکن است مذاکراتی صورت گیرد، اما در بلندمدت احتمال درگیری نظامی زیاد است. وضعیت نیروهای دموکراتیک سوریه بدتر از آنچه که باید باشد نیست، زیرا این نیرو با کشوری مانند ترکیه که عضو ناتو است و از سال‌ها پیش همه‌چیز را برای به گرسنگی کشاندن و قطع منابع آبی مناطق خودمختار سوریه انجام می‌دهد، مواجه است. در عین حال، نیروهای دموکراتیک سوریه در میان مردم هم به خوبی ریشه دوانده است. سوریه یک کشور چندقومیتی و بسیار متنوع است. پیوستن مردم به نیروهای دموکراتیک سوریه به این دلیل است که این نیرو سعی دارد راه‌حل‌های سیاسی برای چند ملیتی بودن کشور پیدا کند. خودمختاری تنها از سوی کردها حمایت نمی‌شود، بلکه بخش‌های عربی، فمینیستی و پیشرو نیز از آن پشتیبانی می‌کنند. به این ترتیب، نیروهای دموکراتیک سوریه ممکن است مورد حمله قرار گیرد، اما قطعاً بی‌قدرت نیست.

شامبرگر: برای ترکیه، این وضعیت احتمالاً پیچیده‌تر از آن چیزی خواهد بود که تصور می‌کند. حملات ارتش ملی تحت کنترل ترکیه به مناطق کردی و آواره کردن صدها هزار نفر از مناطق اطراف حلب وحشتناک است. اما در عین حال، اکنون تنش‌ها در این درگیری دوباره در حال جوشش است. هیئت تحریر شام ممکن است به زودی سیاست اشغالگری ترکیه را زیر سوال ببرد، و ارتش ملی سوریه خود به یک عامل نا آرامی تبدیل شده است. در روزهای اخیر، فرماندهان ارتش ملی سوریه که مسئول غارت بودند، توسط هیئت تحریر شام دستگیر شدند. بنابراین، شکاف‌هایی در ساختار اسلامی در حال شکل‌گیری است.

برچ: روایت این‌که بین سیاست ترکیه و عضویت آن در ناتو تناقضی وجود دارد، از نظر من دیگر قابل دفاع نیست. ترکیه نمی‌تواند علیه ناتو عمل کند. در واقع، وضعیت بیشتر به این صورت است که ترکیه تلاش می‌کند تا فضای مانور خود را در درون ناتو گسترش دهد و اهداف پان‌ترکیسم خود را دنبال کند. این موضوع اما با منافع ژئوپولیتیک ناتو در تضاد اساسی نیست. احتمالاً باید از تصورات سفید و سیاهی در مورد امپریالیسم دست برداریم. امروز ایالات متحده به راحتی می‌تواند دو پروژه را به طور همزمان پیش ببرد: از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که ترکیبی از کردها هستند حمایت می‌کند و همزمان تلاش دارد تا ترکیه را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تقویت کند. در یک نظم جهانی چندقطبی، این تناقضات به‌طور ذاتی در امپریالیسم وجود دارد.

شامبرگر: ما در حال حاضر شاهد بازتعریف خاورمیانه و شمال آفریقا هستیم، و ترکیه به‌عنوان یک بازیگر امپریالیستی منطقه‌ای در این پروسه عمل می‌کند. شاید از نظر اقتصادی ترکیه بازیگری قوی نباشد، اما قدرت نظامی و “قدرت نرم” فرهنگی آن بسیار قابل توجه است. یکی از منافع بزرگ ترکیه، تضعیف ایران به‌عنوان رقیب است. و این هدف دقیقاً با منافع ناتو هم‌راستا است. زمانی که وزیر امور خارجه آلمان، آنالنا بربوک، بارها ترکیه را به عنوان عاملی برای ثبات می‌ستاید، این تنها یک اشتباه ساده نیست.

منبع: nd – برگردان برای اخبار روز: فرهاد صفاری

برچسب ها

سندی که روز پنجشنبه در رسانه‌های اجتماعی دست به دست شد، ظاهراً پیش‌نویس درخواست‌های مذاکره شده بین نیرو‌های کرد و تحریر الشام تحت نظارت ایالات متحده بود، بر این اساس کرد‌ها از دیرالزور، رقه و طبقه خارج می‌شوند و در عوض به ساکنان کرد اجازه داده خواهد شد به عفرین، تل ابیض و راس العین اشغال شده توسط ترکیه بازگردند و نیرو‌های ترکیه از این مناطق خارج می‌شوند

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *