انتخاب مجدد دونالد ترامپ: خشم، نگرانی، عصبانیت و امید

توضیحات و تحلیل‌ها به دنبال خواهد آمد. مسائل توضیح داده خواهد شد و قابل درک خواهد شد. مشکل اینجاست که بتوانیم واقعاً از این اتفاقات درس بگیریم، چیزی که دموکرات‌ها ظاهراً هنوز موفق به انجام آن نشده‌اند. اما در حال حاضر، آمریکایی‌هایی که نمی‌خواستند ترامپ دوباره به قدرت برسد – و به‌ویژه به این شکل تماشایی – بین احساسات خشم، نگرانی، عصبانیت و امید دست و پا می‌زنند.

«این یک حس مرگ و خشم سوزان است»، «احساس می‌کنم که زیر چرخ‌های یک کامیون له شده‌ام»؛ این توصیفاتی است که دو دوست برای من بیان کردند. یکی دیگر با اندوه می‌گوید «آسیب‌ها جبران‌ناپذیر خواهد بود»، در حالی که یک همکار تاریخ‌دان می‌گوید طبقه کارگر آمریکا به خود به عنوان یک طبقه اجتماعی فکر نمی‌کند و نژادپرستی و زن‌ستیزی همیشه پیروز می‌شود، زیرا این‌ها بنیان‌های اولیه کشور هستند.

من هم تمامی این احساسات را درک می‌کنم. چگونه می‌توان از خشم جلوگیری کرد، وقتی می‌بینیم – حتی اگر قابل پیش‌بینی می بود – که ۷۲.۶ میلیون آمریکایی، یعنی نیمی از آراء ریخته‌شده، رای ارزشمند خود را به نژادپرست‌ترین، زن‌ستیزترین، بیگانه‌ستیزترین و خشونت‌آمیزترین کمپین تاریخ کشورشان داده‌اند؟ بر اساس نظرسنجی‌ها، ۸۰ درصد از آمریکایی‌ها نگران دموکراسی بودند… معلوم است چرا!

زیرا اگرچه دموکراسی اختلافات در مورد حق سقط جنین، شرایط شهروندی، سیاست‌های محیط‌زیستی و اقتصادی را ممکن می‌سازد، اما مورد تهدید نابودی قوا، حمله به رسانه‌ها، آزادی‌های سندیکایی و استقلال نهادهای قضایی نیز قرار خواهد گرفت.

ترامپ ۲، بازگشت به جهنم

رئیس‌جمهور جدید آمریکا، با کنترل کامل سنا و نهادهای دولتی، این قدرت را دارد که افرادی را که در شورش کاپیتول شرکت داشتند عفو کند. همچنین، اگر قضات محافظه‌کار در دادگاه عالی باقی بمانند، تصمیمات آن‌ها می‌تواند برای سال‌ها بر قوانین و حقوق مردم تأثیر بگذارد. این وضعیت باعث نگرانی مردم است، چون به نظر می‌رسد قدرت بیش از حد در دست یک فرد یا گروه متمرکز شده و ممکن است دموکراسی و عدالت را به خطر بیندازد.

اما دلایل خشم این بار بیشتر متوجه دموکرات‌هاست. اصراری که ابتدا دولت بایدن و سپس کمپین کامالا هریس برای نادیده گرفتن درخواست‌های جناح چپ داشتند، خشم‌برانگیز است.

دموکرات‌ها، به جای احترام به دغدغه‌های ترقی خواهان و فعالان چپ‌گرا، از چهره‌های شناخته‌شده‌ای مثل بیل کلینتون و باراک اوباما استفاده کردند تا رای‌دهندگان را به حمایت از کامالا هریس ترغیب کنند. بیل کلینتون با استفاده از واژگان نتانیاهو رای دهندگان را سرزنش کرد و از صدای نمادین باراک اوما استفاده کردند تا از مردان سیاه پوست بخواهند به خاطر حمایت از کاملا هریس احساسات خود را کنار بگذراند. اما این روش، که با بی‌اعتنایی به احساسات واقعی بخش‌های مترقی همراه بود، به نوعی توهین و سرزنش همراه شد.

با این حال، فعالان مترقی که از این شرایط ناراضی‌اند، ناامید نشده و مصمم‌تر از همیشه می‌خواهند با ایجاد پیوندهای اجتماعی و تلاش‌های میدانی، برای مقابله با نفرت و ناعدالتی مبارزه کنند.

منبع: اومانیته – برگردان برای اخبار روز: گلنار افشار

یک پاسخ

  1. نقطه عطفی برای سرمایه داری !
    جانشینی هوش مصنوعی ،روبات و تکنولوژی بجای مزد بگیران و ترمیم سود حد اکثری ، کوچک کردن دولت‌ها و اتوماتیک کردن کارخانه ها و…. تسلط سرمایه داران بر آینده بشری است ،گر چه در ابتدا نو آوری است و نشان از پیشرفت است ولی در ادامه می‌تواند فاجعه آمیز شود .
    مبارزه بین سوسیالیست ها و سرمایه داری مدرن اجتناب ناپذیر است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *