کمکم باید خلاقیت کریستین لیندنر ته کشیده باشد. رئیس حزب دموکرات آزاد آلمان (FDP) بارها و بارها شرکای ائتلافی خود را تحریک کرده و توافقات قبلی را زیر سوال برده است، تا حدی که احتمالاً ناامیدانه از خود پرسیده که چگونه میتواند صدراعظم را به واکنش وادارد. اینکه اولاف شولتز در این چهارشنبه تاریخی بالاخره واکنش نشان داد و لیندنر را از دولت اخراج کرد، تنها به دلیل رفتار نفوذی وزیر دارایی نبود. رهبران حزب سوسیال دموکرات به احتمال زیاد با توجه به نظرسنجیهای وحشتناک محاسبه کردهاند که اگر نمیخواهند در انتخابات بوندستاگ بعدی شکست بخورند، اکنون شاید آخرین فرصت برای تغییر مسیر است. پایان ائتلاف چراغ راهنمایی پیشینهای طولانی دارد.
آنچه در زیر سطح تبلیغات انتخاباتی، این ائتلاف را از هم پاشاند، پاسخهای بسیار متفاوت به بحرانهای بزرگ است. جنگ در اوکراین و خاورمیانه، نظامیگری و بودجه تسلیحاتی رو به افزایش، بحران اقلیمی، تورم، رکود اقتصادی. فروپاشی ائتلاف چراغ راهنمایی بازتاب این بحرانهای جهانی است و به هیچ وجه نمیتوان آن را یک اتفاق تصادفی دانست که در همان روز که دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز شد، روی داده است. ائتلافی که به عنوان ائتلاف پیشرفتگرا با جاهطلبیهای چندین دورهای آغاز شده بود، در بسیاری از مسائل اساسی هرگز توافق نداشت. البته محدودیت بدهی که این ائتلاف آن را به نوعی مانند یک اصل مقدس رعایت میکرد، توسط حزب سبزها و حزب سوسیال دموکرات عمدتاً به گونهای انعطافپذیرتر تفسیر میشد تا به آنها اجازه دهد هزینههای نظامی بسیار بالای کنونی را ادامه و حتی در صورت نیاز افزایش دهند.
پاسخهای لیندنر به بحرانهای بزرگ، نئولیبرالیسم محض است. رادیکالیسم بازاری، همکاری نزدیک با شرکتها و ثروتمندان، حمله به سیستم رفاه اجتماعی و تحقیر افراد محروم از جمله سیاستهای او است. نمونههای مشابه را میتوان در آرژانتین تحت ریاست خاویر میلی مشاهده کرد. و به زودی باز هم به شکلی قویتر در ایالات متحده. با لیندنر و حزب دموکرات آزاد، حتی نمیتوان حداقل استانداردهای اجتماعی را حفظ کرد و یا واکنشی معتدل به بحران اقلیمی نشان داد. او این موضوع را با جدیدترین اقدامات خود که در واقع درخواست جدایی از ائتلاف بود، آشکار کرد که یادآور تغییر موضع حزب دموکرات آزاد از حزب سوسیال دموکرات به سمت حزب دموکرات مسیحی در اوایل دهه ۸۰ تحت رهبری اوتو گراف لامسدورف بود. آن جه هر دوی این رهبران (لیندنر و اوتو گراف لامسدورف) را به هم مربوط می کند، سیاستها و دیدگاههایشان نسبت به مسائل اجتماعی است که خالی از همدلی و حساسیت به مشکلات اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه است.
در واقع، اخراج تحریکآمیز لیندنر یک درخواست ابتکاری برای عضویت در حزب دموکرات مسیحی برای دولت بعدی است. شولتز قصد دارد در ژانویه مسئله اعتماد را مطرح کند و بدین ترتیب مسیر را برای انتخابات زودهنگام هموار کند. فقط سوال این است که آیا حزب دموکرات مسیحی میخواهد این روند را به سریعترین شکل ممکن به انجام برساند یا بیشتر ترجیح میدهد سوسیال دموکراتها را مدتی دیگر تحت فشار بگذارد. با توجه به آنچه تا کنون قابل پیشبینی است، انتخابات سراسری پیش رو، تعادل سیاسی را به سمت راست متمایل خواهد کرد. انتخابات ایالتی در تورینگن، زاکسن و براندنبورگ، نشانههایی از این تغییر بودند.
ائتلاف چراغ راهنمایی در طول سه سال حکومت خود، ناامیدی سیاسی را تشدید کرده، بیش از حد به خود مشغول شده، و اعتباری را که در ابتدا داشت به سرعت از دست داده است. و در این بین، نتوانسته به مسائل حیاتی و فوری پاسخهای قابل قبولی ارائه دهد. این فضا که با زمزمههای راستگرایانه در شبکههای اجتماعی به شدت دامن زده می شود، برای عوامگراییای که بر اساس خودخواهی ملی بنا شده، فضایی باز ایجاد کرده است. از همه بدتر اینکه چپ در این بحران دولت، در ضعیفترین موقعیت خود در یک زمان طولانی قرار دارد و اگر از این فرصت استفاده نکند، به این زودیها فرصت دیگری نخواهد یافت.
منبع – برگردان برای اخبار روز: فرهاد صفاری