مساله کُرد: خاستگاه‌ها و چشم‌اندازها! – داریا ولادیمیروونا ماکوفسکایا – برگردان: کامران امین‌آوه

داریا ولادیمیروونا ماکوفسکایا، دکترای علوم سیاسی، دانشیار دپارتمان “خاورشناسی و مطالعات آفریقایی” دانشگاه دولتی سواستوپل، سواستوپل، روسیه.
برگردان از روسی: کامران امین آوه

چکیده:
در این مقاله، ‌زمینه‌های تاریخی و چشم‌اندازهای حل مساله کُرد مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل اصلی تعیین‌کننده سطح آمادگی نمایندگان این ملت برای ایجاد یک دولت ملی مشخص شده‌اند: نامشخص بودن مرزهای اتنوگرافیک کُردستان، چندپارچگی و درجه بالای تفاوت نمایندگان این ملت بر اساس ویژگی‌های اتنیکی، مذهبی و جایگاه اجتماعی، فقدان هسته اتنیکی- ملی[۱] واحد در میان کُردها و وجود رویکردهای متفاوت در رابطه با ضرورت تأسیس دولت مستقل. همچنین، چشم‌اندازهای احتمالی شکل‌گیری کُردستان به عنوان یک دولت مستقل و مزایا و معایب راهبردی بالقوه آن مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نویسنده نتیجه می‌گیرد که در حال حاضر شرایط لازم برای تحقق این امر وجود ندارد و تصور تشکیل دولت مستقل کُردستان با وجود یکسری ویژگی‌های ژئو‌استراتژیک و ژئواکونومیک، همچنین سیاست‌های‌ بازیگران منطقه‌ای و سایر بازیگران در روابط بین‌الملل، دشوار خواهد کرد.

کلید واژه‌ها: کُردها، اتنوگرافی کُردستان، استقلال، دولتمندی، اقلیت ملی کُرد، خاورمیانه و خاورنزدیک، سیاست دولت‌ها در قبال کُردها.

استناد:

ماکوفسکایا، د. و. (۲۰۲۳). مساله کُرد: ریشه‌ها و چشم‌اندازها. جامعه: سیاست، اقتصاد، حقوق، شماره ۵، صفحات ۵۰–۵۵.
https://doi.org/10.24158/pep.2023.5.7 

کُردها (“کُرمانج‌ها” – خودنامی رایج)[۲] یکی از کهن‌ترین خلق‌های بومی خاورمیانه‌اند که بیش از دو هزار سال در حال کوچ‌روی در میان‌رودان بودند. آنان به نژاد هندومدیترانه‌ای تعلق دارند و از چندین ‘سوب‌اتنیک’ [۳]تشکیل شده‌اند. اتنوژنز [۴]آن‌ها هنوز از بن‌مایه‌های بحث‌های علمی می‌باشد.

کُردها با وجود نداشتن دولتی مستقل، بزرگ‌ترین اقلیت اتنیکی در تمام کشورهای هستند که بطور تاریخی در آنجا سکونت داشته‌ و گاهی حتی اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند. درباره کُردها، گاه از اصطلاح “ملت تقسیم‌شده”(ناومکین، ۲۰۱۹) یا “ملتی بدون دولت” استفاده می‌شود و در حقیقت، آن‌ها بزرگ‌ترین اتنیکی هستند که فاقد دولت ملی درقلمرو ‘منطقه اتنیکی’ [۵]تاریخی خود هستند.

جمعیت کلی کُردها در سراسر جهان بین ۲۵ تا ۳۵ میلیون نفر برآورد می‌شود. آنان چهارمین گروه اتنیکی بزرگ در خاورمیانه و یکی از بزرگ‌ترین ملت‌های بدون دولت در جهان به شمار می‌آیند (خانالیف، ۲۰۱۷). حدود ۵ تا ۸ میلیون کُرد در شمال عراق زندگی می‌کنند و دست‌کم در سه استان آن کشور، از نظر اتنیکی اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند. در جنوب‌ شرقی ترکیه بین ۱۴ تا ۲۰ میلیون کُرد ساکن‌اند و بزرگ‌ترین اقلیت اتنیکی آن به شمار می‌آیند. در شمال‌ غربی ایران بین ۸ تا ۱۲ میلیون کُرد در استان‌های کرمانشاه، ایلام، کُردستان و آذربایجان غربی زندگی می‌کنند. همچنین حدود ۲ تا ۴ میلیون کُرد ساکن شمال سوریه هستند و بخش بزرگی از جمعیت آنان در حلب و دمشق متمرکز می‌باشند. در ارمنستان نیز حدود ۳۰ هزار کُرد زندگی می‌کنند. افزون بر این، نمایندگان این اتنیک، دیاسپورای بزرگی را در جهان تشکیل می‌دهند: حدود ۲ میلیون کُرد در کشورهای غربی زندگی می‌کنند (نیمی از آن‌ها در آلمان)؛ و گروه‌های کوچک‌تری از کُردهای  دیاسپورا در کشورهای دیگر حضور دارند (خوریکوف، ۲۰۱۹).

پیدایش”مساله کُرد” ارتباطی تنگاتنگ با تقسیم سرزمین‌ تاریخی این اتنیک دارد. نخستین مرحله تقسیم آن در سال ۱۵۵۵ میلادی در نتیجه رقابت امپراتوری عثمانی و ایران رخ داد (فینکل، ۲۰۰۹). مرحله دوم بطور مستقیم در دوره جنگ جهانی اول به دست کشورهای عضو پیمان آنتانت به انجام رسید. پیمان سِور (۱۹۲۰) [۶]حق خودمختاری کُردها را تحت ضمانت ترکیه تثبیت کرد. با این حال، طبق پیمان لوزان (۱۹۲۳) [۷] و به ابتکار ترکیه، این حق لغو شد. پس از پیوستن [ولایت] موصل به عراق در دسامبر ۱۹۲۵، سرزمین‌ اتنوگرافیک کُردستان در میان چهار کشور تقسیم شد.

در طی یک بازه زمانی طولانی، حکومت‌های‌ کشورهای که کُردها بطور متمرکز در آن‌ها زندگی می‌کنند، آن‌ها را به دلیل ویژگی‌های ملی‌شان به شدت مورد تبعیض‌ قرار داده‌اند، از جمله با اجرای سیاست‌های همسان‌سازی و کوچ اجباری. ترکیه، عراق، ایران و سوریه نه‌ تنها حق خودمختاری کُردها، بلکه حتی وجود آنان را به عنوان اتنیکی مستقل نیز به رسمیت نمی‌شناختند. [۸]

در حال حاضر می‌توان از افزایش آگاهی ملی کُردها و ارتقاء نقش آن‌ها در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی کشورهای خاورمیانه سخن گفت، بویژه پس از موفقیت‌‌های نظامی‌شان در مبارزه با گروه “دولت اسلامی”. [۹] اوضاع و احوال موجود بطور اجتناب ناپذیری اصطلاح “مساله کُرد” را که چون قاعده‌ای به معنای مساله تعیین سرنوشت سیاسی ملت کُرد در نظر گرفته می‌شود، برجسته‌تر کرده است. در واقع نیز، این مساله دارای ابعادی پیچیده‌تر و چندوجهی‌تر است.

مستدل‌ترین نظر، دیدگاهی است که “مساله کُرد” را “مجموعه‌ای از مشکلات کُردها در کشورهایی (ترکیه، ایران، عراق و سوریه) می‌داند که بخشی از سرزمین اتنوگرافیک کُردستان را در قلمرو خود دارند؛ چالش‌هایی که ناشی از حل‌نشدن مساله کُرد در هر یک از این کشورهاست؛ امکان استفاده از این مشکلات را بعنوان ابزاری برای فشار یا “برگ برنده سیاسی” در روابط بین‌دولتی و بین‌المللی می‌دهد؛ همچنین وضعیت جنبش ملی-رهایبخش کُرد، که فرصت بهره‌برداری از این اهرم سیاسی را فراهم می‌آورد، عاملی موثر در اوضاع بین‌المللی منطقه و گاهی فراتر از آن به شمار می‌رود” (موساکی، ۲۰۰۵).

در حال حاضر، آمادگی کُردها برای فرایند وحدت و امکان عملی ساختن آن با عوامل بعدی تعیین می‌شود: در وهله نخست، ویژگی‌های ژئوپلیتیکی کُردستان مطرح است. جای‌نام [۱۰] مورد نظر[کُردستان] (به معنای سرزمین کُردها) که در دوران سلجوقیان در قرن دوازدهم میلادی پدید آمد، مفهومی اتنوگرافیک دارد، نه سیاسی و حقوقی. سرزمین کُردستان بخش مرکزی منطقه خاورمیانه و خاور نزدیک را در بر می‌گیرد و مساحت آن بیش از نیم‌ میلیون کیلومتر مربع است (موساکی، ۲۰۰۵). مرزهای دقیق این ناحیه به دلیل نبود دولتی مستقل، مشخص نیست.

سرزمین‌های همجوار که کُردها بطور متراکم ساکن آن هستند در مناطق کشورهای هم‌مرز منطقه قرار دارند: ایران (شرق کُردستان – ۴۰٫۲٪ از کل کُردستان)، عراق (جنوب کُردستان– ۱۶٫۴٪)، سوریه (غرب کُردستان – ۲٫۹٪) و ترکیه (شمال کُردستان– ۴۰٫۵٪) (عبدالله، ۱۹۹۶: ۱۰).[۱۱]

به سبب نبود مرزهای روشن و معین برای این واحد اتنوگرافیک نسبی [ کُردستان]، کُردها بطور نابرابر در سراسر قلمرو آن پراکنده شده‌اند. آن‌ها فاقد یک مرکز اتنیکی هستند که بتواند بعنوان یک مرکز ملت‌سازی عمل کند. همچنین، توسعه مناطق مختلف کُردستان بشدت نابرابر است. رکود اقتصادی و تراکم جمعیت پایین از ویژگی‌های مرکز ژئوگرافیک کُردستان است. افزون بر این، سیاست‌های تغییر بافت جمعیتی که توسط دولت‌ها در مناطق مختلف کُردستان اعمال شده، چهره اتنیکی این نواحی را بطور چشمگیری تغییر داده است. این امر، توانایی کُردها برای برتری سیاسی در سرزمین‌های تاریخی‌شان را کاهش داده و فرآیند تعیین سرنوشت ملی آنان را دشوارتر ساخته است.

کوه‌ها که بخش عمده‌ای از کُردستان تاریخی را در برگرفته‌اند از جمله موانع جدی برای اتحاد کُردها می‌باشند. برتری شکل کوهستانی در قلمرو این واحد اتنوگرافیک نسبی، سبب نبود ارتباط پایدار میان مناطق[مختلف] کُردستان و از جمله  ایجاد یک مرکز قدرتمند در سرزمین کُردها می‌شود، امری که نبود آن دستیابی به یکپارچگی اتنیکی ملی[۱۲] را دشوار می‌سازد.

موقعیت کُردستان در محل تقاطع چندین کشور نیز مانع فرایند اتحاد می‌شود. قیام‌های کُردها همواره از سوی حکومت‌‌های کشورهایی که در آن‌ها زندگی می‌کنند، سرکوب شده‌اند. همزمان این قیام‌‌ها فرصت‌‌های بیشتری برای بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در روابط بین‌الملل ایجاد کرده‌اند.

در رابطه با مزایای ژئوستراتژیک کُردستان می‌توان به دسترسی همزمان آن به خلیج فارس و دریای مدیترانه اشاره کرد. علاوه بر این، کُردستان منابع طبیعی قابل توجهی دارد. رودهای دجله و فرات که در قلمرو اتنوگرافیک نسبی[کُردستان] جاری هستند، تامین کننده انرژی بالقوه عظیمی برای منطقه و سرچشمه آب شیرین‌، یکی از پرتقاضاترین منابع خاورمیانه می‌باشند (موساکی، ۲۰۰۵). علاوه بر این، این رودها منابع آبی شمال کُردستان اتنوگرافیگ (ترکیه)، کُردستان عراق و غرب کُردستان ایران را به مناطق خشک جنوب یعنی بیابان‌های عربی منتقل می‌کنند. این ویژگی، بُعد آبی مساله کُرد را مشخص می‌کند، یعنی مساله توزیع منابع آب آشامیدنی از شمال منطقه (کُردستان ترکیه و تا حدی از کُردستان عراق) به جنوب، [یا به گفته‌ای دیگر] به سوریه و عراق.

در بُعد ژئواکونومیک و سیاسی، عبور بدون مانع آب از کُردستان برای کشورهای عربی ضرورت حیاتی دارد. بنابراین، این موضوع به ترکیه امکان فشار بر سوریه و عراق را می‌دهد و برای کشورهای عربی نیز از طریق حمایت از جنبش‌های رهایبخش کُردهای ترکیه، امکان استفاده از عامل کُرد در مقابله ژئواکونومیک با ترکیه را فراهم می‌سازد (موساکی، ۲۰۰۱).

از منابع ژئواستراتژیک مهم کُردستان می‌توان به نفت نیز اشاره کرد. در وهله اول،  میدان نفتی کرکوک در کُردستان عراق دارای چاه‌هایی با بهره‌وری بالا، هزینه پایین استخراج و لجستیک مناسب است- “طلای سیاه” از اینجا به بنادر دریای مدیترانه و ترکیه منتقل می‌شود. علاوه بر کرکوک، مناطق نفت‌خیز راهبردی کُردستان شامل خانقین در خاک عراق، میدان‌های نفتی نزدیک کرمانشاه در ایران و همچنین مثلث گارزان- گرمیک-رامان می‌باشدکه به لحاظ جغرافیایی به خاک سوریه و ترکیه تعلق دارد (Mamshae۲۰۱۹).

موقعیت جغرافیایی کُردستان که در یک محل تلاقی مهم برای ارتباطات بین‌المللی یعنی مثلث حوضه‌های خزر، خلیج فارس و دریای مدیترانه واقع شده است از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. کُردستان بخشی از “راهرو اورآسیایی” است که اهمیت آن با اجرای پروژه “یک کمربند، یک راه” افزایش می‌یابد.

چندپارچگی عمیق ملت کُرد یک عامل تعیین‌کننده جدی در ناتوانی کُردستان برای رسیدن به استقلال سیاسی است. نبود زبان واحد [کُردی]نیز، اگرچه به لحاظ تعداد گویشور، چهارمین زبان پرکاربرد در خاورمیانه است، یکی از دلایل آن است. زبان کُردی یک سیستم گسترده و سلسله‌مراتبی از لهجه‌هاست که طبق یکی از طبقه‌بندی‌ها، پنج لهجه اصلی در آن متمایز می‌شود که آنها هم به نوبه خود به گویش‌های مختلف تقسیم می‌شوند. علاوه بر این، کُردها می‌توانند از خط عربی- فارسی (در ایران)، لاتین (در ترکیه، آمریکا، بریتانیا، آلمان) و سیریلیک (در روسیه) استفاده کنند (ناومکین، ۲۰۱۹).

تعدد مذهب‌ها از جمله سدهای پیش‌روی اتحاد کُردها است. حدود ۷۵٪ از جمعیت این ملت از پیروان مذهب اهل سنت هستند. ۵–۷٪ کُردها شیعه‌اند. هرچند همه کُردها به طور سنتی در رابطه با مساله دین مداراگرند، با این حال، تا حدی درگیر اختلافات سنی‌ها و شیعه‌ها هستند. سلفی‌ها که گروه‌های اسلام‌گرای افراطی (مانند “انصار الاسلام” در کُردستان عراق) را تشکیل داده‌اند از این قاعده مستثنا می‌باشند. در این منطقه، مسیحی‌گری (عمدتاً کاتولیک)، یهودی‌گری، صوفی‌گری، علوی‌گری و ایزد‌گری نیز به میزان کمی وجود دارد.

ساختار اجتماعی جامعه کُرد نیز مشکلاتی برای همبستگی آن‌ها ایجاد می‌کند. بویژه در[برخی از] “مناطق تاریخی سکونت کُردها، روابط منسوخ پدرسالارانه‌ حفظ شده است و نقش بسیار مهم ساختارهای قبیله‌ای و طایفه‌ای در میان کُردها با روند رو به گسترش مدرنیزاسیون درهم آمیخته است (ناومکین، ۲۰۱۹).

اختلافات عقیدتی جدی در میان کُردها وجود دارد؛ تضاد بین طرفداران ارزش‌های نئولیبرال و سنتی، دیدگاه‌های رادیکال سوسیالیستی که گاهی اوقات به درگیری‌های مسلحانه می‌انجامد نیز مانعی در مقابل همبستگی اتنیکی است.

علاوه بر آن، در درون جوامع کُرد که در قلمرو کشورهای مختلف زندگی می‌کنند، وحدت نظر درباره ضرورت مشارکت در مبارزه برای ایجاد یک دولت مستقل ملی وجود ندارد. هم ‌اکنون یک لایه تاثیرگذار از کُردها شکل گرفته است که دارای موقعیت‌های بالای اجتماعی و سیاسی در کشورهای محل اقامت خود هستند و علاقه‌ای به آغاز درگیری‌هایی که ممکن است موقعیت ممتازشان را به خطر بیندازد، ندارند و هدفشان رسیدن به بالاترین جایگاه در زندگی اقتصادی و سیاسی کشورهای است که شهروند آن می‌باشند (ناومکین، ۲۰۱۹).

روابط پیچیده‌ای در میان گروه‌های مختلف جنبش ملی کُرد به دلیل گوناگونی اهداف ژئوپولیتیکی آن‌ها  شکل گرفته است که از به رسمیت شناختن حق موجودیت تا ایجاد یک دولت واحد کُردی در مرحله کنونی رشد تاریخی آن[جنبش] در نوسان است. این وضعیت حتی درباره احزاب سیاسی فعال در داخل یک کشور نیز صادق است – برای مثال پارت دمکرات کُردستان، اتحادیه میهنی کُردستان و حزب “گوران” در عراق.

علاوه بر این، کُردها که اهداف ژئوپولیتیکی متفاوتی دارند، به بازیگران مناطق مختلف گرایش دارند. به طور مشخص، کُردستان عراق احتمالاً در آینده چون یک نهاد طرفدار آمریکا باقی خواهد ماند. برای کُردهای سوری پیش‌بینی می‌شود که روابط ائتلافی آن‌‌ها با روسیه فدراتیو ادامه یابد (فدورچنکو، کریلوف، ۲۰۱۹).

با این حال، این ملت در هنگام مواجهه شدن با تهدیدهای مشترک، تمایل به اتحاد دارد. به عنوان نمونه، زمانی که کُردهای سوری علیه گروه تروریستی داعش که کانتون کوبانی را تصرف کرده بود، مبارزه می‌کردند، نیروهای پیشمرگه کُردستان عراق به کمک آن‌ها شتافتند (ناومکین، ۲۰۱۹).

نمایندگان ملت مد نظر[کُرد] اغلب مورد سوء استفاده بازیگران منطقه‌ای و دیگر بازیگرانی قرار می‌گیرند که در پی استفاده از “مساله کُرد” در فرایند مبارزه برای کسب جایگاه و نفوذ خود در خاورنزدیک و میانه و برای تحقق منافع ژئوپلیتیکی خود می‌باشند. قرار گرفتن بخش‌هایی از کُردستان تاریخی در مرز چندین کشور مختلف موجبات این امر را فراهم می‌کند. این فرصت‌ها برای تاثیرگذاری در دو سطح مرتبط ظاهر می‌شوند: از طریق فشار بر کشورهای که بخشی از کُردستان تاریخی ضمیمه آن‌ها شده‌اند، همچنین از طریق تاثیرگذاری بر مناطق همجوار. این شرایط به طور جدی مانع از رفع اختلافات موجود کُردهای ساکن در کشورهای مختلف خاور نزدیک و میانه می‌شود (دالمن، ۲۰۰۲).

ایران و عراق رسماً وجود دو واحد داخلی را در خاک خود به رسمیت می‌شناسند: استان کُردستان در غرب ایران و کُردستان عراق که منطقه‌ای خودمختار در چارچوب جمهوری عراق است. همچنین جمعیت قابل توجهی از کُردها در خراسان واقع در شمال شرق جمهوری اسلامی ایران زندگی می‌کنند. کُردهای عراق بیشترین موفقیت در زمینه‌ی تعیین ‌سرنوشت را پس از همه‌پرسی سال ۲۰۱۷ بدست آوردند [۱۳]درون‌بوم [۱۴]آن‌ها بخشی از فدراسیون عراق است که از حقوق گسترده‌ای برخوردار است. زبان کُردی بعنوان دومین زبان رسمی کشور شناخته شده است. این منطقه حدود ۱۳٪ از بودجه دولتی و عمدتاً از درآمد صادرات نفت را دریافت می‌کند. کُردها در ساختارهای قدرت حضور گسترده‌ای دارند و نقش مهمی در حل بحران‌های داخلی ایفا می‌کنند. رهبران کُردستان قصد دارند مسائل حل نشده با دولت فدرال را به صورت مسالمت‌آمیز و مطابق قانون کشور حل کنند. افزون بر این، با وجود نتایج مثبت همه‌پرسی استقلال در سپتامبر ۲۰۱۷ [۱۵]، کُردهای عراق هنوز مساله تاسیس دولت مستقل خود را در دستور کار قرار نداده‌اند.

مساله کُردها یکی از چالش‌برانگیزترین مسائل برای ترکیه به‌شمار می‌رود. از زمان امضای قرارداد لوزان [۱۶]، تمامی حرکات و اقدامات نمایندگان این ملت برای ایجاد یک دولت مستقل سرکوب شده است. از سال ۱۹۸۴، درگیری‌های متناوبی میان نیروهای مسلح آنکارا و کُردهای ساکن جنوب شرقی ترکیه که خواستار جدایی کامل و استقلال هستند، رخ می‌دهد.[۱۷] روابط میان دو سو همواره در تنش بوده است.

مساله واقعیت یافتن ایجاد کُردستان مستقل واحد، همزمان با مساله [دوام]و ثبات آینده‌ی احتمالی آن نیز در ارتباط است.

اول این که، با اطمینان نسبتاً زیاد می‌توان تصورکرد که کُردستان در صورت بدست آوردن موقعیت قانونی [۱۸]یک دولت مستقل، به سمت فدرالیسمی شکل گرفته بر پایه تعلقات اتنیکی و مذهبی شهروندان گرایش پیدا کند و [در نتیجه] تبدیل به یک دولت باثبات نخواهد شد.[۱۹]

دوم این که، دلایل قابل توجهی برای پیش‌بینی وابستگی جدی جهت‌گیری سیاست خارجی کُردستان آینده به اولویت‌های سیاسی و سایر تقدم‌های رهبر به قدرت رسیده، وجود دارد. روندهای رشد سازمان‌های کُردی موجود نشان می‌دهد که سیاست خارجی این نهاد بالقوه دولتی باثبات نخواهد بود و مطابق با اولویت‌های جدید ناشی از تغییر حکومت‌ها خواهد بود.

سوم این که، کُردستان مستقل، که از منابع قابل توجه انسانی، هیدروکربنی، هیدرولوژیکی و سایر منابع برخوردار است، در صورت حفظ بلندپروازی برخی از رهبران کُرد، ادعای رهبری منطقه را خواهد کرد. با وجود این، نبود یکپارچگی ملی و تفاوت منافع گروه‌های پراکنده آن، فرصت‌های جدیدی برای تأثیرگذاری بازیگران بین‌المللی در سیاست داخلی و خارجی این کشور ایجاد خواهد کرد، امری که ناگزیر به تضعیف آن خواهد انجامید.

چهارم این که، حتی در صورت پیدایش کُردستان مستقل روی نقشه، به دلیل کمبود منابع کافی، نبود وحدت شهروندان، نبود رهبری قدرتمند و نهادهای سیاسی پایدار، این کشور به ساختارهای خارجی ذینفعی که از نظر مالی و ایدئولوژیکی به ظهور آن کمک می‌کند، وابسته خواهد بود.

بدون شک، ایده ملی در رابطه با ‘ استقلال’ در میان کُردها حفظ شده و همچنان باقی خواهد ماند، اما شرایط و پیش‌نیازهای لازم برای عملی شدن آن هنوز فراهم نیست. ظهور کُردستان مستقل در نقشه سیاسی بیشتر جنبه فرضی و انتزاعی دارد. با این حال، کُردستان موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک کلیدی خود را تا به امروز حفظ کرده است، به همین دلیل “مساله کُرد” یکی از مسائل مبرم در سیاست جهانی معاصر به شمار می‌رود. علاوه بر این، این موضوع، بزرگ‌ترین مساله اتنیکی فراملی در عصر حاضر است و سبب  بی‌ثباتی دائمی در خاور نزدیک و میانه می‌شود (دالمن، ۲۰۰۲).

سرچشمه این ترجمه:

Information about the author D.V. Makovskaya – PhD in Political Science, Associate Professor, Department of Oriental and African Studies, Sevastopol State University, Sevastopol, Russia. https://elibrary.ru/author_items.asp?authorid=787598

زیرنویس‌ها و توضیحات:

  • متأسفانه، خانم داریا ولادیمیرونا ماکوفسکایا در ماه فوریه ۲۰۲۴ بطور غیرمنتظره‌ای درگذشت!
  • کلیه‌ی واژه‌های داخل کروشه در متن [ ]، معادل‌های روسی و انگلیسی در زیرنویس، و توضیحات مشخص‌شده با (م)، افزوده‌ی مترجم‌اند.
  • ترجمه این مقاله لزوماً به‌ منزله تأیید تمامی دیدگاه‌های نویسنده نیست.

[۱] Ethno-national

[۲] Oбщее самоназвание, general self-designation

[۳] Subethnic سوب‌اتنیک‌ها گروه‌های اتنیکی کوچک‌تر و متمایزی هستند که بخشی از یک گروه اتنیکی بزرگ‌تر یا ملت به‌شمار می‌آیند. این تمایز معمولاً به‌ دلیل عوامل فرهنگی، زبانی، مذهبی یا جغرافیایی خاص به ‌وجود می‌آید. سوب اتنیک‌ها ریشه مشترک نژادی، فرهنگی، زبانی و تاریخی دارند. (م  )

[۴] Ethnogenesis روند تکوین و تکامل یک گروه‌ اتنیکی. (م)

[۵] اصطلاح Ethnoareal  یا اتنوآرال به محدوده جغرافیایی گفته می‌شود که یک گروه اتنیکی به طور تاریخی و فرهنگی در آن زندگی می‌کند. به عبارت دیگر، این واژه به ناحیه یا منطقه‌ای اشاره دارد که یک ملت یا خلق بطور متمرکز در آن سکونت دارد و ویژگی‌های فرهنگی، زبانی، تاریخی یا اتنیکی آن‌ها در آنجا غالب است. (م)

[۶] معاهده سِور. ۱۰ اوت ۱۹۲۰ (گزیده) // “صلح بین دو جنگ: اسناد منتخب درباره تاریخ روابط بین‌الملل دهه‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۰”. مسکو، ۱۹۹۷، صفحات ۵۴–۶۷.

[۷] معاهده صلح لوزان مورخ ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۳، لوزان [منبع الکترونیکی]//مجمع ملی (پارلمان) ارمنستان غربی. نشانی وب: https://wa.nt.am/ru/archives/3337  (تاریخ مراجعه: ۲۵.۰۴.۲۰۲۳).

[۸] از منظر تاریخی:

  • در ترکیه، دولت جمهوری تازه‌ تأسیس ترکیه در سال ۱۹۲۳ به رهبری کمال آتاتورک در چارچوب سیاست “ملت واحد ترک” هویت ملی کُردی را انکار کرد ؛ حتی زبان کُردی ممنوع و تا این اواخر کُردها “ترک‌های کوهی” نامیده می‌شدند تا هرگونه تمایز اتنیکی از میان برود. امری که هیچ گاه تحقق نیافت و با مقاومت ملت کُرد در شمال کُردستان مواجه شد و این مبارزه تاکنون نیز ادامه دارد.
  • در ایران، دولت‌ها اگرچه به ‌صورت رسمی وجود قومیت‌های مختلف و نه ملیت‌های مختلف را پذیرفته‌اند، اما بر هویت “ایرانی” بعنوان یک کل واحد تأکید داشته‌اند و در دو رژیم پهلوی و حکومت اسلامی با شعار ‘یک کشور، یک ملت’ و یا ‘امت واحد اسلامی’، وجود  مساله ملی را در عمل انکار کرده‌ و با دستاویز کردن ‘حفظ تمامیت ارضی ایران’ آن‌ها را سرکوب کرده‌اند.
  • در سوریه، بخش قابل‌توجهی از کُردها تا سال‌ها از داشتن تابعیت و مدارک رسمی محروم بودند و از حقوق شهروندی کامل برخوردار نمی‌شدند. کُردها در دو دهه گذشته با شروع جنگ‌‌های داخلی نقش برجسته‌ای در تحولات منطقه و بویژه در مبارزه با نیروهای واپسگرای’ دولت اسلامی داعش’ ایفا کردند و پس از سقوط دولت بعث در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ و روی کار آمدن نیروهای هیات تحریر شام، هنوز آینده و موقعیت سیاسی این بخش از کُردستان در چارچوب سوریه مشخص نیست. 
  • در عراق،  در سال ۱۹۷۰، دولت عراق به رهبری حزب بعث و ملا مصطفی بارزانی رهبر جنبش کُرد در کُردستان عراق، پس از سال‌ها درگیری نظامی، توافق‌نامه خودمختاری کُردستان عراق را امضا کردند. این توافق یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ مساله کُردها بود. نتیجه این مذاکرات، بیانیه ۱۱ مارس ۱۹۷۰ بود که بر اساس آن: کُردها به‌عنوان یک ملت در عراق شناخته شدند؛ قرار شد زبان کُردی در مناطق کُردنشین رسمی شود؛ کُردها حق داشته باشند در امور داخلی مناطق خودمختار مشارکت کنند؛ و برخی از پست‌های دولتی و نظامی به کُردها سپرده شود. اما اجرای کامل این توافق با چالش‌های زیادی روبرو شد. دولت مرکزی عراق بعدها در اجرای بندهای خودمختاری تعلل کرد . این مساله باعث شد روابط بغداد و کُرد ها دوباره تیره شود و جنگ‌های جدیدی آغاز گردد. در نهایت، اگرچه توافق ۱۹۷۰ اولین تجربه رسمی به ‌رسمیت‌شناسی خودمختاری کُردها در تاریخ خاورمیانه بود، اما تداوم آن تا دهه ۱۹۹۰ و پس از سقوط رژیم صدام حسین در ۲۰۰۳ شکل واقعی و نهادی به خود گرفت، که امروزه به عنوان اقلیم کُردستان عراق شناخته می‌شود. (م)

[۹] این سازمان در روسیه فدراتیو ممنوع شده است.

[۱۰] Toponym

[۱۱] پژوهشگر کُرد عبدالله غفور [ منبع نویسنده این مقاله] در محاسبات خود، مساحت کل کُردستان را ۵۳۲٬۵۲۶ کیلومتر مربع و مساحت کُردستان ایران را ۲۱۴،۲۵۳ کیلومتر مربع برآورد کرده است. اما این ارقام با برآورد بسیاری از پژوهشگران کُرد و از جمله نودار زینالوویچ موساکی در کُردستان: سرچشمه‌ها و سیاست، جلد اول، ص ۱۳، مسکو ۲۰۰۵ و دکتر عبدالرحمان قاسملو و پژوهشگران روسی از جمله پروفسور لازاریف سازگار نیست.

دکتر قاسملو در کتاب کُردستان وکُرد، ضمن اشاره به اینکه مجموع مساحت کُردستان حدود ۴۹۶٬۵۰۰ کیلومتر مربع است، می‌نویسد: “برخی از انجمن‌ها و جمعیت‌های کُرد معتقدند مساحت کُردستان بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع است و از کوه‌های آرارات آغاز می‌شود و تا خلیج فارس و دریای مدیترانه امتداد دارد.” او مساحت کُردستان ایران را ۱۲۴٬۹۵۰ کیلومتر مربع برآورد می‌کند.[دکتر عبدالرحمن قاسملو، کُردستان و کُرد، ترجمه طه عتیقی، ص ۱۷-۱۶، چاپ اول ۱۹۹۶ -اپیک]

پروفسور لازاریف نیز می‌نویسد: کُردستان با قرار گرفتن در مرکزی‌ترین قسمت آسیای غربی (تقریبا بین۳۴ و ۴۰ درجه عرض شمالی و ۳۸ و ۴۸ درجه طول شرقی) از غرب به شرق به تخمین یک هزار کیلومتر و از شمال به جنوب از ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر امتداد می‌یابد. مجموع مساحت آن تقریبا ۴۵۰ هزار کیلومتر مربع است (۲۰۰ هزارکیلومتر مربع در ترکیه، بیش از ۱۶۰ هزار کیلومتر مربع در ایران، در حدود ۷۵ هزار کیلومتر مربع در عراق و ۱۵ هزار کیلومتر مربع در سوریه). لازارف، مساله کُرد(منشاء، رشد و موقعیت کنونی)، کردستان معاصر، ص ۱۵، برگردان از روسی: کامران امین آوه، روشنگری، آلمان، چاپ دوم ۱۳۹۶

[۱۲] Ethnonational

[۱۳] پیروزی همه‌پرسی کُردهای عراق در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ از جنبه‌های نمادین، روانی و تاریخی، یک موفقیت بزرگ برای کل جنبش ملی‌ رهایی‌بخش کُرد به شمار می‌رود. در این همه‌پرسی مردم کُردستان عراق بطور رسمی و دمکراتیک اراده خود را برای استقلال اعلام کردند و بیش از ۹۲٪ رأی‌دهندگان به استقلال “آری” گفتند. این رویداد در تاریخ معاصر کُردها، به ثبت رسمی اراده ملی کُردها تبدیل شد و از این منظر، همه‌پرسی هر چند به تشکیل دولت‌ مستقل کُردستان منجر نشد، اما در عمل نمادی از “اعلام اراده و آرزوی ملت کُرد” در سطح جهانی بود.

با این حال، پس از همه‌پرسی ۲۵ سپتامبر، نتایج آن توسط دولت مرکزی عراق و جامعه بین‌المللی به رسمیت شناخته نشد. دستور حمله نیروهای دولت عراق (تحت رهبری حیدر العبادی، نخست‌وزیر وقت) به مناطق مورد مناقشه با اقلیم کُردستان، به‌ ویژه شهر کرکوک، در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۷ (۲۴ مهر ۱۳۹۶) صادر شد. این عملیات با نام رسمی “بازگرداندن مناطق مورد مناقشه به کنترل دولت مرکزی” شناخته می‌شد. دولت عراق همراه با نیروهای “حشد الشعبی” و با دخالت مستقیم ایران به فرماندهی قاسم سلیمانی به اقلیم کُردستان حمله کردند. از سوی دولت اقلیم کُردستان و شخص مسعود بارزانی هیچ برنامه منسجمی برای دفاع یا مقاومت هماهنگ وجود نداشت. نیروهای پیشمرگه بدون مقاومت سازمان‌یافته و در مواردی با درگیری‌های پراکنده و کوتاه ‌مدت عقب‌نشینی کردند. استان کرکوک و بخش‌هایی از موصل و دیاله که مناطق مورد اختلاف میان بغداد و اربیل بودند و تحت کنترل پیشمرگه بودند، به شبه ‌نظامیان طرفدار ایران یعنی “حشد الشعبی” و ارتش منظم عراق تحویل داده شد. گروهی از اعضای اتحادیه میهنی کُردستان به رهبری بافل طالبانی (پسر بزرگ جلال طالبانی و رهبر کنونی اتحادیه میهنی کُردستان) برای از بین بردن دستاوردهای همه‌پرسی و بازگشت نیروهای نظامی و شبه نظامی حکومت مرکزی به مناطق مورد مناقشه، با حکومت عراق و ایران همکاری و همدستی کردند.[۱] با عقب‌نشینی نیروهای کُرد از بخش بزرگی از مناطق مورد مناقشه، حدود ۴۰٪ از قلمرو تحت کنترل اقلیم کُردستان که پس از سال ۲۰۱۴ گسترش یافته بود، از دست اقلیم خارج و به کنترل دولت مرکزی عراق بازگشت. در نتیجه، مساحت تحت کنترل اقلیم کُردستان از حدود ۴۰٪ خاک شمال عراق به حدود ۲۵٪ کاهش یافت. حدود دوازده روز پس از سقوط کرکوک و اشغال بخش وسیعی از خاک کُردستان، مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کُردستان، در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۱۷ طی یک سخنرانی‌ تلویزیونی اعلام کرد که از مقام ریاست اقلیم کناره‌گیری می‌کند. این تصمیم در حالی اعلام شد که شکست سیاسی و نظامی اقلیم پس از برگزاری همه‌پرسی استقلال در ۲۵ سپتامبر همان سال، موقعیت رهبری کُردستان عراق را بشدت تضعیف کرده بود. بارزانی در سخنان خود، بدون پذیرش هیچ مسئولیتی در بروز بحران، سقوط کرکوک، نداشتن هیچگونه برنامه دفاعی، عقب‌نشینی نیروهای کُرد را فقط به “خیانت داخلی” نسبت داد. با این حال، رهبری اقلیم و به‌ ویژه پارت دموکرات کُردستان را میتوان مسئول ایجاد انتظارات غیرواقعی در میان مردم کُردستان دانست. بارزانی با تأکید بر ضرورت و فوریت برگزاری همه‌پرسی، بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی و نظامی پس از آن، بدون تدوین برنامه‌ای روشن برای دفاع از اقلیم در برابر واکنش‌های دولت مرکزی عراق و همسایگان، بدون توجه به واکنش‌ها و هشدارهای به اصطلاح دول هم‌پیمان( ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی) مردم را با وعده‌های غیرعملی به میدان آورد. در نتیجه، پس از بازپس‌گیری کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه توسط نیروهای عراقی، دولت اقلیم کُردستان با بحران مشروعیت و شکاف داخلی در میان احزاب کُردستانی مواجه شد، و دوره‌ای جدید از سردی روابط میان اربیل و بغداد آغاز گردید.(م)

[۱] The occupation of Kirkuk in 2017 was in coordination with Bafel Talabani: Haider al-Abadi: https://www.kurdistan24.net/en/story/391084

Turkey, Iran, and Iraq coordinated Kirkuk takeover:

PUK spokesperson: https://www.rudaw.net/english/kurdistan/191020178?utm_source=chatgpt.com

[۱۴] Enclave، یک واحد سرزمینی، فرهنگی یا اجتماعی متمایز که در داخل یا گویی در داخل یک سرزمین خارجی محصور شده است. (م)

[۱۵] علل و پیامدهای همه‌پرسی استقلال اقلیم کُردستان عراق [منبع الکترونیکی] // خبرگزاری تاس (ТАСС).نشانی اینترنتی

: https://tass.ru/mezhdunarodnaya-panorama/4584321  (تاریخ مراجعه: ۲۶ آوریل ۲۰۲۳)

[۱۶] معاهده صلح لوزان مورخ ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۳، لوزان …

[۱۷] بخش قابل توجهی از کُردهای کُردستان ترکیه از سال ۱۹۷۸ در چارچوب حزب کارگران کُردستان (پ‌ک‌ک) علیه دولت ترکیه مبارزه‌ مسلحانه می‌کنند، آنها در ابتدا خواهان تشکیل یک دولت مستقل کُردستان بودند، اما از اوایل دهه ۲۰۰۰ و پس از بازنگری‌های نظری عبدالله اوجالان، رهبر حزب، ایدئولوژی این جنبش دستخوش تحولی بنیادین شد. پ‌ک‌ک در این دوره از رویکرد ملی‌گرایانه و استقلال‌طلبانه فاصله گرفت و به ایدئولوژی “کنفدرالیسم دمکراتیک” گرایش پیدا کرد؛ رویکردی که بر اصولی چون خودمدیریتی جوامع محلی، برابری جنسیتی، همزیستی مسالمت‌آمیز  اتنیک‌ها و ملت‌ها، و شهروندی مبتنی بر برابری حقوقی فارغ از هویت اتنیکی یا ملی تأکید دارد. (م)

[۱۸] Status

[۱۹] تصور آینده‌ای بی‌ثبات برای کُردستان مستقل، صرفاً بر مبنای این فرض که چنین دولتی به‌سوی فدرالیسم مبتنی بر تعلقات اتنیکی یا مذهبی حرکت خواهد کرد، بیشتر جنبه‌ی حدسی دارد تا تحلیلی. نویسنده برای این ادعا شواهد قابل‌اتکا یا داده‌های تجربی ارائه نکرده است. تحولات سیاسی ـ به‌ویژه در جوامعی با تنوع اتنیکی و مذهبی ـ به عوامل متعدد و پیچیده‌ای وابسته‌اند: تقسیم عادلانه قدرت و ثروت، کیفیت نهادسازی، ظرفیت دستگاه اداری، کارآمدی نظام اقتصادی، روابط خارجی، و نیز اراده سیاسی برای ایجاد ساختارهای مدرن و فراگیر. 

هرچند نمی‌توان امکان بروز چالش‌های سیاسی، اتنیکی یا مذهبی را در هیچ جامعه‌ی متکثری نادیده گرفت، تعمیم این چالش‌ها به نتیجه‌ای قطعی درباره‌ی بی‌ثباتی یک دولت فرضی، واقع‌بینانه نیست. افزون بر این، تجربه‌ی کُردها در کشورهای که کُردستان در بین آن‌ها تقسیم شده است، نشان می‌دهد که علیرغم وجود تفاوت‌های مذهبی (اسلام، ایزدی، مسیحیت و …) و بروز درگیری‌‌های مقطعی، اشکالی از همزیستی نسبتا پایدار و همکاری اجتماعی میان این گروه‌ها برقرار بوده است؛ مسأله‌ای که می‌تواند پایه‌ای برای شکل‌گیری ساختارهای حکمرانی فراملی و فرامذهبی در آینده نیز باشد. در نهایت، هیچ دولت مستقلی بدون چالش شکل نمی‌گیرد، اما وجود چالش لزوماً به معنای بی‌ثباتی نیست. دولت‌ها با سیاست‌گذاری سنجیده، نهادسازی تدریجی و مشارکت سیاسی گسترده می‌توانند تنوع داخلی خود را به فرصت تبدیل کنند تا تهدید. بنابراین، پیش‌بینی بی‌ثباتی کُردستان مستقل صرفاً بر اساس یک الگوی فدرالی فرضی، تحلیلی دقیق و مستدل به شمار نمی‌آید. (م)

سرچشمه‌ها:

  1. عبدلله غ. ای. کُردستان (جمعیت و تقسیمات اداری-سرزمینی). استکهلم، ۱۹۹۶. ۱۱۸ صفحه.
  2. موساکی ن. ز. ابعاد استراتژیک آبی مساله کُرد // خاورمیانه و معاصر. شماره ۱۰. مسکو، ۲۰۰۱. صفحات ۱۹۶–۲۱۴.
  3. موساکی ن. ز. کُردستان: منابع و سیاست: در ۲ جلد. مسکو، ۲۰۰۵. جلد ۱. ۳۵۲ صفحه.
  4. ناومکین و. و. معمای کُردهای خاورمیانه (نمونه عراق) // اقتصاد جهانی و روابط بین‌الملل. ۲۰۱۹. جلد ۶۳، شماره ۵. صفحات ۷۶–۸۷. https://doi.org/10.20542/0131-2227-2019-63-5-76-87.
  5. فدورچنکو آ.و.، کریلوف آ.و. پیش‌بینی میان‌مدت رشد حوادث در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا // خاورمیانه در کانون تحلیل سیاسی. مسکو، ۲۰۱۹. صفحات ۸–۶۳.
  6. فینکل ک. تاریخ امپراتوری عثمانی. چشم‌انداز، عثمان. مسکو، ۲۰۰۹. ۸۲۹ صفحه.
  7. خانالیف ن. او. مساله کُرد: مرور تاریخی // قدرت. ۲۰۱۷. جلد ۲۵، شماره ۴. صفحات ۱۵۰–۱۵۴.
  8. خوریکوف س.آ. مساله تعیین سرنوشت کُردها و سناریوهای رشد مساله کُرد // نشریه علم. ۲۰۱۹. جلد ۳، شماره ۵ (۱۴). صفحات ۱۸۶–۱۹۱.
  9. دالمن سی. جغرافیای سیاسی کُردستان // جغرافیا و اقتصاد اوراسیا. ۲۰۰۲. جلد ۴۳، شماره ۴. صفحات ۲۷۱–۲۹۹. https://doi.org/10.2747/1538-7216.43.4.271.
  10. مامشای آ (Mamshae, A) . تحولات دموکراتیک کُردستان در بحبوحه اقتصاد نفتی رانتی // آرزوی استقلال کُردستان عراق. کام، ۲۰۱۹. صفحات ۹۹–۱۲۳. https://doi.org/10.1007/978-3-319-93420-4_6.

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی