یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴

اسپانیا: بدیلی چپ‌گرا در اروپای محافظه‌کار – برگردان: همایون فرزاد

دولت ائتلافی اسپانیا: چگونه چپ در اروپای محافظه‌کار بدیلی می‌سازد

مقدمه
چشم‌انداز سیاسی کنونی اروپا در سلطهٔ جناح راست قرار دارد. این واقعیت به‌روشنی دیده می‌شود: کافی است نگاهی بیندازیم به ۱۶ دولت کنونی در قاره که از جناح راست میانه تا راست افراطی‌اند، و از میان آن‌ها چهار دولت با مشارکت مستقیم راست افراطی اداره می‌شوند (ایتالیا، مجارستان، اسلواکی و فنلاند). در این میان تنها دو کشور دارای دولت‌هایی هستند که احزاب چپ تحول‌گرا در آن مشارکت دارند: اسپانیا و اسلوونی. این مقاله بر دولت اسپانیا متمرکز است و به این موضوع می‌پردازد که این دولت چه معنا یا ظرفیتی برای مردم اروپا دارد یا می‌تواند داشته باشد.

اسپانیا استثنایی چشمگیر است: دولتی ائتلافی از جناح چپ که برنامه‌ای جسورانه و مترقی را به اجرا گذاشته است (برنامهٔ مشترک حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا ـ PSOE ـ و ائتلاف SUMAR). این مقاله پیشرفت‌های اقتصادی و اجتماعی این دولت، موضع سیاسی‌اش در قبال نسل‌کشی مردم فلسطین در غزه، و تناقض برداشت‌ها از عملکرد آن را بررسی می‌کند: ناکافی از دید برخی جنبش‌های اجتماعی و سازمان‌های سیاسی داخلی، اما نمونه‌ای الهام‌بخش و پیشرو از نگاه بین‌المللی.

رشد اقتصادی و اشتغال
در سال ۲۰۲۳، اسپانیا یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی در حوزهٔ یورو را تجربه کرد؛ رشد اقتصادی حدود ۲.۵ درصد بود که بالاتر از میانگین اروپایی قرار داشت.
در زمینهٔ اشتغال نیز رکورد تاریخی جدیدی ثبت شد: شمار بیمه‌پردازان به نظام تأمین اجتماعی از ۲۱ میلیون نفر گذشت. نرخ بیکاری، گرچه هنوز بالا است، اما به پایین‌ترین حد در ۱۵ سال اخیر رسیده و از ۱۲ درصد پایین‌تر آمده است. (منابع: مؤسسهٔ آمار ملی اسپانیا و یورواستات)

کاهش فقر و نابرابری
دستمزد حداقل قانونی (SMI) از سال ۲۰۱۸ بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته و در سال ۲۰۲۴ به ۱۱۳۴ یورو در ماه رسیده است. این افزایش، درآمد کارگران آسیب‌پذیر را بالا برده و وضعیت زنان شاغل پاره‌وقت و بازنشستگان را به‌طور محسوسی بهبود بخشیده است.

در دوران همه‌گیری کرونا، دولت برنامهٔ «سپر اجتماعی» را اجرا کرد که شامل طرح ERTE برای جلوگیری از اخراج‌های گسترده بود. این طرح نه تنها کارگران، بلکه کارفرمایان را نیز برای عبور از بحران و تطبیق با دوران پساکرونا یاری کرد. سپر اجتماعی همچنین شامل درآمد حداقلی همگانی (IMV)، ممنوعیت اخراج مستأجران و قطع خدمات عمومی ضروری، تقویت خدمات عمومی (به‌ویژه بهداشت عمومی) و حمایت از خوداشتغالان و بنگاه‌های کوچک بود. این چارچوب گسترده از فرمان‌ها و مصوبات در سال‌های بعد توسعه یافت و از تبدیل بحران به فاجعه‌ای انسانی جلوگیری کرد.

به گزارش بنیاد FOESSA و سازمان خیریه کاریتاس، این سیاست‌ها نرخ فقر شدید را تثبیت یا اندکی کاهش داده‌اند. وزارت امور کودکان و جوانان، به ریاست سیرا رگو، نقش برجسته‌ای در دفاع از حقوق کودکان و جوانان داشته و طرح‌هایی چون «قانون محیط دیجیتال ایمن» و حمایت از کودکان مهاجر بی‌سرپرست را پیش برده است، هرچند این اقدامات موجب درگیری با دولت‌های منطقه‌ای راست‌گرا شد که از سیاست‌های نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز دفاع می‌کردند.

حفظ قدرت خرید بازنشستگان
همسان‌سازی سالانهٔ مستمری‌ها با شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) طبق قانون باعث شده است که بازنشستگان اسپانیا در دوران تورم، قدرت خرید خود را حفظ کنند. در حالی‌که در بسیاری از کشورهای اروپایی مستمری‌بگیران قدرت خرید خود را از دست داده‌اند، در اسپانیا مستمری‌ها متناسب با هزینهٔ زندگی افزایش یافته‌اند (۸.۵ درصد در سال ۲۰۲۳). اصلاحات نظام بازنشستگی با افزایش سهم پرداختی از حقوق‌های بالا، پایداری این نظام را تضمین کرده است. در صورت افزایش بیش از حد هزینه‌ها، بودجهٔ عمومی دولت نیز مجاز به جبران مستقیم خواهد بود.

کاهش ساعات کار هفتگی
دولت تلاش کرده است تا ساعات کار هفتگی را به ۳۷.۵ ساعت کاهش دهد—اقدامی که با مخالفت شدید راست‌گرایان روبه‌رو شده است. در حالی‌که دولت‌هایی مانند یونان ساعات کار را از ۴۰ به ۴۸ ساعت افزایش داده‌اند، اسپانیا مسیر دیگری را انتخاب کرده است: دستیابی به رشد اقتصادی بر پایهٔ کرامت انسانی و همبستگی اجتماعی.

در عرصهٔ سیاست خارجی، موضع دولت اسپانیا در قبال فاجعهٔ غزه یکی از مشخص‌ترین ویژگی‌های تمایز آن در اروپا است، هرچند در داخل با انتقادهایی نیز روبه‌رو شده است. هم‌زمان با تهاجم اسرائیل به غزه، اسپانیا در سال ۲۰۲۴ (به همراه ایرلند، نروژ و اسلوونی) کشور فلسطین را به رسمیت شناخت و در سال ۲۰۲۵ فروش تسلیحات به اسرائیل را تعلیق کرد. دولت اسپانیا بارها خواستار آتش‌بس و اجرای حقوق بین‌الملل شده و در مواضع رسمی از واژهٔ «نسل‌کشی» استفاده کرده است.

این سیاست‌ها در بخشی از فشار و بسیج اجتماعی در دفاع از فلسطین و اعتراض به نسل‌کشی در غزه ریشه دارد. پویایی اجتماعی در اسپانیا سبب شده که جنبش‌های مردمی بتوانند بر تصمیم‌های دولت اثر بگذارند—نمونهٔ بارزش همین پروندهٔ فلسطین است. در مقابل، بیشتر دولت‌های اروپایی مانند آلمان، فرانسه، ایتالیا و هلند، همکاری با رژیم صهیونیستی را حفظ کرده‌اند و همچنان به فروش سلاح و تداوم روابط اقتصادی با اسرائیل ادامه می‌دهند.

موضع اسپانیا، با وجود کاستی‌هایش، از دیگر دولت‌های اروپایی پیش افتاد و حتی بر اظهارات بعدی اورسولا فن‌درلاین تأثیر گذاشت و به‌نوعی موجب تغییر در سیاست‌گذاری اروپایی شد، آن‌هم در فضایی که اکثریت دولت‌ها راست‌گرا هستند.

انتقادهای جناح چپ—چه در فضای سیاسی داخلی و چه در میان جنبش‌های اجتماعی—بر ناکافی بودن اصلاحات تأکید دارند: بحران مسکن همچنان حل‌نشده است، بودجهٔ بهداشت عمومی کافی نیست و بخشی از برنامه‌های دولت اجرایی نشده‌اند. این تنش، هرچند چالش‌برانگیز است، اما نشانهٔ پویایی سیاسی است؛ زیرا تجربه نشان داده که احزاب سوسیال‌دموکرات گاهی در برابر تغییر مقاومت می‌کنند و در گذشته نیز سیاست‌های ریاضتی و حامی نخبگان را به کار گرفته‌اند.

در دولت‌های پیشین حزب سوسیالیست (PSOE)، کاهش مستمری‌ها و اصلاحات کارگری‌ای که موجب گسترش ناامنی شغلی و قراردادهای موقت شد، خاطره‌ای تلخ برجای گذاشت. با این حال، سیاست‌های دو دولت ائتلافی اخیر تفاوتی بنیادین با آن دوره دارند. با این وجود، نباید همهٔ پیشرفت‌ها را صرفاً نتیجهٔ حضور احزاب اتحاد چپ (IU) و سومار در دولت دانست.

دو عامل مهم دیگر باید در نظر گرفته شوند: نخست، ضعف پارلمانی دولت. ائتلاف حاکم تنها ۱۵۲ کرسی از ۳۵۰ کرسی را دارد و برای تصویب لوایح به حمایت احزاب مختلف نیازمند است (اکثریت مطلق ۱۷۶ کرسی است). این وضعیت گاه به تصویب سیاست‌های مترقی‌تر منجر می‌شود، اما در مواقع دیگر مانع پیشرفت برنامه‌ها می‌شود؛ مانند رد طرح کاهش ساعات کار به دلیل رأی منفی حزب کاتالان “جونتس”. دوم، قطبی‌سازی سیاسی است که حزب راست‌گرای مردم (PP) و حزب افراطی ووکس (Vox) تشدید کرده‌اند. این دو حزب با برچسب‌هایی چون «دولت سوسیال‌کمونیستی» یا «دیکتاتوری بولیواری» تلاش می‌کنند مشروعیت دولت را زیر سؤال ببرند. این فضا حتی بر احزاب ملی‌گرای باسکی، گالیسی و کاتالان نیز اثر گذاشته است که از رشد ناسیونالیسم اسپانیایی در گفتمان راست نگران‌اند.

در مقابل، نگاه خارجی به دولت ائتلافی اسپانیا بسیار مثبت‌تر است. رسانه‌های معتبر بین‌المللی مانند اکونومیست، نیویورک تایمز، گاردین و اومانیته از «معجزهٔ اقتصادی اسپانیا» و مدل اجتماعی آن تمجید کرده‌اند. در قاره‌ای که به سوی راست میل می‌کند، تجربهٔ اسپانیا به‌عنوان یک «آزمایشگاه سیاست‌های مترقی» و سدّی در برابر راست افراطی مورد توجه است.

در اروپایی که سیاست‌های نولیبرال و جناح راست در آن دست بالا را دارند، اسپانیا تنها دولتی است که سیاستی بدیل از جناح چپ ارائه می‌دهد. این برداشت تنها تبلیغاتی نیست، بلکه بر داده‌های واقعی دربارهٔ حفظ حقوق اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی طبقهٔ کارگر اسپانیا تکیه دارد. هرچند این سیاست‌ها نیاز به تعمیق دارند، توازن نیروهای پارلمانی و فضای قطبی فعلی اجرای کامل برنامهٔ دولت را دشوار کرده است.

در سطح اروپا و جهان، دولت چپ‌گرای اسپانیا به‌عنوان بدیلی واقعی در برابر راست افراطی و الگویی اقتصادی و اجتماعی نگریسته می‌شود. در ماه‌های اخیر، دونالد ترامپ در اظهاراتی دولت اسپانیا را به افزایش هزینه‌های نظامی فراخواند و آن را به اعمال تحریم و تعرفه تهدید کرد؛ تلاشی برای تضعیف حاکمیت مردمی اسپانیا و بی‌اعتبار ساختن دولتی دموکراتیک.

توازن نیروهایی که این دولت را ممکن ساخته، حاصل مبارزات هزاران فعال در جنبش‌های اجتماعی، تلاش تاریخی اعضای حزب کمونیست اسپانیا و ائتلاف چپ متحد (Izquierda Unida) و نیز نقش سندیکاهای طبقاتی است که همواره دستور کار اجتماعی و ملی روشنی را دنبال کرده‌اند.

با وجود همهٔ تناقض‌ها و محدودیت‌ها، این دولت حاصل سال‌ها مبارزه است. هرچند ناکافی است، اما برای پیشبرد اصلاحات عمیق‌تر چپ‌گرایانه، به توازن قوای نیرومندتری نیاز است. جنبش‌های همبستگی با فلسطین، کارزارهای کاهش ساعات کار و جنبش‌های حق مسکن از مهم‌ترین اهرم‌های فشار اجتماعی بوده‌اند که دولت را به سمت سیاست‌های مترقی‌تر سوق داده و به شکل‌گیری هژمونی سیاسی تازه‌ای یاری رسانده‌اند—نمونه‌ای الهام‌بخش برای ملت‌های دیگر اروپا.

چالش بزرگ این است که آیا نیروهای چپ خواهند توانست این توازن نیرو را تقویت کنند و نمایندهٔ واقعی آرزوهای عادلانهٔ مردم اسپانیا باشند؟ این همان مسئولیتی است که حزب کمونیست اسپانیا و ائتلاف چپ متحد سال‌ها با فروتنی و تعهد بر دوش کشیده‌اند.

منبع: سایت چپ اروپا – برگردان برای اخبار روز: همایون فرزاد

برچسب ها

در اسپانيا بحث‌ها درباره سرنوشت بقایای قربانیان جنگ داخلی ادامه دارد. بر اساس اصلاحيه جديد پارلمان، در آینده، فعالیت‌هایی که فرانکویسم و ديکتاتوری را توجیه یا ستایش می‌کنند، ممنوع خواهد شد. حزب محافظه‌کار مردم و حزب راست افراطی وکس به این اصلاحیه رأی منفی دادند...
بلر که نقش محوری در همراهی بریتانیا با آمریکا در جنگ عراق داشت اکنون در مرکز طرحی قرار گرفته که هدفش تشکیل «سازمان بین‌المللی انتقالی غزه» است. در میان اسامی ذکرشده برای عضویت در هیئت اصلی، هیچ فلسطینی وجود ندارد. سیگرید کاگ، مارک روان، میلیاردر آمریکایی، نجیب ساویریس، میلیاردر مصری، آریه لایتستون، مدیرعامل مؤسسه‌ی موسوم به «انجمن صلح توافق‌های ابراهیم» اعضای اين هيئت هستند...

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی