
در پی ماهها سرکوب و کشتار سازمانیافته علیه علویان و دروزیها در جنوب و مرکز سوریه، اکنون آتش جنگ نیابتی رژیم دست نشاندهی دمشق و دولت ترکیه متوجه خلقهای شمال و شرق کشور و شهر حلب شده است. پس از قتلعامهای بهار و تابستان ۲۰۲۵ در لاذقیه، سویدا و مصیاف، روز شنبه، ۶ اکتبر ۲۰۲۵، نیروهای وابسته به «دولت انتقالی سوریه» با پشتیبانی مستقیم ترکیه، با تانکها و سلاحهای سنگین به مناطق اشرفیه و شیخمقصود در شمال حلب یورش بردند.
از ساعت ۱۷:۰۰، تمامی مسیرهای ورودی و خروجی این محلهها بسته شد و نیروهای مهاجم با پهپاد، خودروهای زرهی و توپخانه، حملهی خود را آغاز کردند. پیشتر نیز چند مسیر فرعی با موانع خاکی مسدود شده بود. در واکنش، شورای مردمی شیخمقصود و اشرفیه با صدور بیانیهای از مردم خواست تا علیه محاصره و انسداد راهها به خیابانها بیایند. صدها تن از ساکنان با شعارهایی در دفاع از مقاومت و آزادی، خواستار پایان محاصره شدند؛ اما نیروهای دولتی با گاز اشکآور و گلولهی جنگی به آنان یورش بردند. در نتیجه، ۲۵ تن مسموم، ۲ تن جانباخته و دهها نفر زخمی شدند.
نیروهای مهاجم با تانکها و خودروهای زرهی از چهار محور تلاش کردند تا محلهها را اشغال کنند و چند غیرنظامی را زیر گرفتند. درگیریها تا نیمهشب ادامه یافت و نیروهای چندگانهی داعشی-القاعده، زیر نام ارتش سوریه و دولت انتقالی با خمپاره محلهها را هدف گرفتند. سرانجام در واپسین ساعات شب، در پی مقاومت شکوهمندانه نیروهای مدافع خلق و فشار مردمی، مهاجمان عقبنشینی کردند و سکوتی شکننده برقرار شد.
روز ۷ اکتبر ۲۰۲۵، برای جلوگیری از گسترش درگیریها، هیئتی از رهبری خودمدیریتی دمکراتیک شمال و شرق سوریه به دمشق اعزام شد. این هیئت شامل مظلوم عبدی، فرماندهی کل نیروهای سوریه دمکراتیک (ق.س.د)، الهام احمد، رئیس مشترک ادارهی روابط خارجی خودمدیریتی دمکراتیک، و روهِلات عفرین، فرماندهی یگانهای مدافع زنان (یپژ)، بود. آنان در دمشق با احمد الشرع، رئیس حکومت انتقالی سوریه، و اسعد الشیبانی، وزیر امور خارجهی آن حکومت، دیدار و گفتوگو کردند.
بر اساس بیانیهی رسمی هیئت که در روز دوشنبه، ۸ اکتبر ۲۰۲۵ در صفحهی رسمی آنان در شبکهی اجتماعی ایکس منتشر شد، در این دیدار دربارهی چهار موضوع اصلی گفتوگو انجام گرفت و هیچ سند رسمی امضا نشد. با اینحال، هیئت در راستای ایجاد ارتش خلقی و سازمانیافته دربرگیرندهی همهی مردم سوریه، پیشنهاد شفاهی ادغام نیروهای ق.س.د و نیروهای امنیت داخلی را مطرح کرد. دو طرف همچنین دربارهی آتشبس فراگیر در شمال و شرق سوریه و حلب و اصلاح قانون اساسی در راستای نمایندگی همهی اقوام و طبقات اجتماعی گفتوگو کردند.
در همین راستا، صالح مسلم، عضو شورای ریاست مشترک حزب اتحاد دمکراتیک (پید)، در گفتوگو با خبرگزاری فرات (ANF)، تأکید کرد که دولت ترکیه و رژیم دمشق با فشارهایی چون «تحویل سلاحها، پیوستن به ارتش و انحلال شوراهای محلی»، میکوشند تجربهی خودمدیریتی دمکراتیک را درهم بشکنند. او هشدار داد که خلقهای شمال و شرق سوریه هرگز تسلیم نخواهند شد و مقاومت در برابر اشغال و استبداد با شکوه ادامه خواهد یافت.
تحلیل میدانی و شواهد سیاسی نشان میدهد که حملات روزهای اخیر به محلههای کوردنشین شیخمقصود و اشرفیه، تنها یک رویداد امنیتی محلی و منطقهای نیست، بلکه بخشی از استراتژی گستردهی جنگ ضدکوردی و ضدسازمانیابی خودمدیریتی از سوی حکومت ترکیه و متحدان نیابتی آن است. این تهاجمهای هدفمند و سازمانیافته از سوی حکومت فاشیستی ترکیه و نیابتیها، نقض آشکار تفاهمنامههای ۱۰ مارس و ۱ آوریل به شمار میآیند، و هدف استراتژیک طرح شوم آنان، ایجاد حکومتی خودکامه و خونریز زیر پرچم «یک ملت، یک دولت» از طریق حذف ساختار خودمدیریتی دمکراتیک در شمال و شرق سوریه است.
در ۲۴ ساعت گذشته، مزدوران وابسته به هیئت تحریرالشام (HTS) و ارتش ملی سوریه (SNA) با سلاحهای سنگین، موشکهای ضدتانک و خمپاره، محلههای مذکور را بمباران کردند که به شهادت یک غیرنظامی و زخمی شدن بیش از بیست تن انجامید. نیروهای ق.س.د با سرنگونی یک پهپاد مهاجم، موج حملات را متوقف کردند. اما روشن است که جنگ در سوریه وارد مرحلهای تازه شده است—مرحلهای که در آن توازن قوا نه از مسیر مذاکره، بلکه در میدان نبرد تعیین خواهد شد.
پس از نسلکشی علویان و دروزیها، اکنون نوبت به خلق کورد رسیده است تا با نسلکشی هدفمند از صحنهی سیاسی حذف شوند. استفاده از گاز اشکآور و گلولهی جنگی علیه غیرنظامیان و تشدید محاصرهای که زندگی بیش از ۴۰۰ هزار نفر را تهدید میکند، بخشی از همین سیاست است.
دولت ترکیه و نیروهای نیابتیاش اهداف چندگانهای را دنبال میکنند:
از یکسو، با استفاده از ارتش ملی سوریه — همان گروههای دههاگانهی داعشیـالقاعدهای که نام خود را «ارتش آزادیبخش» نهادهاند — میکوشند اشغال را از طریق هیئت تحریرالشام به رهبری احمد الشرع (جولانی) مشروعیت بخشند؛ و از سوی دیگر، جولانی و ساختارهای جهادی (داعشی آراسته به آرایش ترکیهای) را به ابزار کنترل سیاسی بدل میکنند. این سیاست دوگانه، بخشی از راهبرد کلان دولت ترکیه بحران زده، به رویای تثبیت نفوذ خود در دمشق و حذف کامل جامعهی خودگردان و حضور کوردها در شمال سوریه است.
همزمانی این حملات با سالگرد ۶–۷–۸ اکتبر و مقاومت کوبانی تصادفی نیست؛ آنان که در کوبانی درهم شکسته شدند، اکنون در پی اشغال شیخمقصود و پیشروی بهسوی روژآوا هستند. در همبستگی با مردم مقاوم مناطق زیر تهاجم و محاصرهشده، هزاران نفر در قامشلو، کوبانی و سراسر روژآوا به خیابانها آمدند تا همبستگی خود را با مردم شیخمقصود و اشرفیه اعلام کنند.
بهروشنی پیداست که حکومت ترکیه در این رویکرد دو هدف را دنبال میکند:
۱. حملهی مستقیم و تحریک درگیری داخلی میان قبایل عرب برای گسترش حوزهی اشغال؛
۲. جنگ تبلیغاتی با استفاده از ادعاهای جعلی دربارهی «همکاری کوردها با اسرائیل» بهمنظور جلب سکوت بینالمللی و توجیه نسلکشی.
به بیان تحلیلگر سیاسی، نویسنده و رزنامه نگار کورد، خالد ارمیش:
«اگر مقاومت نیرومندی در منطقهی خودمدیریتی پایدار گردد، تمام بینیها و نقشههای میدانی بر هم خواهد خورد؛ دمشق ناچار به پذیرش واقعیت خودمدیریتی دمکراتیک میشود و ترکیه که قادر به تسلط بر میدان نخواهد بود، نفوذ سیاسی خود بر دمشق را نیز از دست خواهد داد. آنگاه مشروعیت بینالمللی و منطقهای ادارهی خودمدیریتی تقویت میشود و خلقهای شمال و شرق سوریه به بازیگر اصلی آیندهی کشور بدل خواهند شد.»
فرماندهی کل ق.س.د در آخرین بیانیهی خود اعلام کرد که محلههای شیخمقصود و اشرفیه «خط قرمز مقاومت» هستند و هرگونه تجاوز تازه با پاسخی تمامعیار روبهرو خواهد شد.
ادارهی خودمدیریتی دمکراتیک شمال و شرق سوریه بار دیگر تأکید میکند:
ما از ارزشهای دمکراسی، برابری زن و مرد، و همزیستی خلقها دفاع میکنیم؛
ما خواستار قانون اساسی نوینی هستیم که حقوق برابر همهی اقوام، باورمندان و طبقات اجتماعی را تضمین کند؛
ما تجاوز، محاصره و تروریسم دولتی را محکوم میکنیم و از حق دفاع مشروع مردم خود تا آخرین لحظه پاسداری خواهیم کرد.
در شرایطی که قدرتهای جهانی با سکوت و سازش به نظاره نشستهاند، زنان و مردان شمال و شرق سوریه بار دیگر با خون خود مینویسند که آزادی و خودمدیریتی، ثمرهی رنج و مقاومت است و هرگز تسلیمپذیر نخواهد بود.
از شیخمقصود تا قامشلو، از اشرفیه تا دیرالزور، از روژآوا تا حلب، فریاد مقاومت خلقها با پیشتازی زنان یگانهای رزمنده، پژواک همان پیامی است که تاریخ نوین خاورمیانه بر آن بنا خواهد شد.
عباس منصوران – ۸ اکتبر ۲۰۲۵







8 پاسخ
اشتباه اکثر سازمانهای کوردی در این است که خود را تافته ای جدا بافته از ملتها و مردم تورک، عرب، فارس و غیره میدونن و فکر میکنند که باید برای رسیدن به خواسته های خود با امریکا و اسرائیل و هر کس متحد شد و ازشون کمک گرفت. اشتباه دیگرشون، شیوه مبارزه مسلحانه آنان است. البته کوردهای ترکیه اکنون خود را درین باره اصلاح کرده اند. کوردها باید بدانند که سرنوشت شون با بقیه مردم منطقه مشترکه و باید با مردم این منطقه در مبارزه علیه دولتهای مرکزی مستبد، مشترک شوند، ولی بشیوه های مسالمت آمیز.اما چون اکثرسازمانهای کوردی به “ایجاد کشور مستقل کوردستان بزرگ” اعتقاد دارند ازاینرو در اندیشه و عمل تجزیه طلب میشن، مجبور میشن بدنبال این نخود سیاه بیفتند و با اسرائیل متحد بشن. درسوریه کوردها با اسرائیل و امریکا و هر کسی متحد شدند که حکومت سرکوبگر اسد را بندازند، و فکر کردند که تغار اسد که شکست، ماستی برای آنها میریزد! اما خبر نداشتند که برنامه چیز دیگریست. تکیه به قوای خارجی هیچکس را کامیاب و پیروز نکرده.
نظر دهنده داوود،
به بهانه عملکرد کردها که می توانستند بهتر عمل کنند به سمت تطهیر اسد و روش جنایتکارانه او رفته است .
خیر هم میهن، روش جنایتکارانه اسد باعث ویرانی های بعدی شد،
اگر اسد بکمک حاکمیت فعلی حاکم بر کشور ایران روش سرکوب و کشتار مردم کشورش را به روش پدرش پیش نمی گرفت این شرایط بر سوریه حاکم نمی شد
آقای امیر ایرانی،
لطفاً شما کامنت مرا دوباره بخوانید، اما اینبار با وجدان و شرافت یک انسان بیغرض، که متوجه بشوید که بنده حکومت اسد را “تطهیر” نکرده ام. یا شاید زبان فارسی شما زیاد خوب نیست که متون فارسی را خوب بفهمید. این قضاوت شما از اساس باطل است.
برای اینکه ببینم فارسی می دانم یا نه
بار دیگر متن فارسی این هم میهن را بقول او با نگرشی وجدانی خواندم.
ایشان
در همان ابتدا نظر اولیش، اورده است در یک اتحاد نامقدس علیه اسد باعث سرنگونی او شدند و…
باید بگویم ایشان در همین ابتدا نظرش ،منظور
خود را رسانده است
بقیه دو نظر ایشان انشا نویسی خود گول زنی است،
پس خود ایشان نمی داند چه نوشته است و اینکه می داند چه نوشته است
حالا که بهش یاد آوری شد شرایط ایجاد شده ناشی از سرکوب اولیه اسد بوده است
شروع به اتهام زنی کرده است که دیگران فارسی نمی دانند یا با نگرش غرض الوده
به نوشته های فارسی نویسانه ی او برخورد دارندو…
البته شاید ایشان فکر می کند چند واژه فارسی را کنار هم قرار داده فارسی نویسی واضح ارائه داده است.
جناب امیر،
عرض کردم که ادّله شما پوچ و مثل مطالبتان غرض ورزانه ست. آیا شما میگوئید که آن اتحادی که علیه رژیم اسد شکل گرفت و به سرنگونیش منتهی شد مقدسانه بود؟! اتحادی که یه عضوش اسرائیل نسل کش و آن دیگرش داعشیان وحشی و آدمکش و دولت سرکوبگر تورکیه و امپریالیسم امریکا بود؟ من در کامنت خود از واژه هایی استفاده کردم که در حد درک و توان شما نبود، ازین بابت از شما عذر میخواهم! من نوشتم که در ‘اتحادی نامقدس و نا نوشته و مخفی’! آیا شما آن اتحاد را مقدس میدانید؟ البته که گزیدگی شما از چیز دیگریست و یک نگاه اجمالی به کامنت های شما در دیگر موارد، نشان میدهد که سردرد و کینه قلبی شما از چپ ها و یا گرایشات راستِ شما، شما را وا میدارد که به بنده اتهام سنگین “تطهیر رژیم اسد” بزنید، در حالیکه بنده واژه هایی مثل ‘اسد جنایتکار’ و ‘اسد دیگران را کشتار میکرد’ را در کامنت خود نوشته بودم. شما بمانند “برادرانِ عقیدتی خود در دارودسته های راست سلطنت طلب و یا مجاهدی، انگ و اتهام میزنید.وجدان داشته باشید.
زمان اسد سوریه استقلال دا شت ؟ حکومت های خوش نام روسیه , حکومت اسلامی ایران ,امریکا , اسرائیل و ترکیه هر کاری دلشان میخوا ست کردند. کرد ها وابسته نبودند و نیستند از تضاد ها استفاده میکنند. سیاست روی زمین با سیاست شسته رفته ا یدالیستی در خانه متفاوت است. بعضی ها دلشان برای مدافعان حرم , بمباران بیمارستان , گاز شیمایی و شکنجه گران اسد … تنگ شده. باید سیاست درست پشتیبانی از نیروهای کرد در سوریه است. نوشته روشن کننده ای بود.
جناب آقای منصوران،
لطفاً کمی هم از مسئولیت جناب مظلوم عبدی “فرمانده کل نیروهای سوریه دمکراتیک” در بوجود آوردن این شرایط اسفناک بگوئید! جناب مظلوم عبدی، در کَنَف حمایت دولت امپریالیستی آمریکا، در اتحادی نا مقدس و البته” نا نوشته” و مخفی، با اسرائیل نسل کش و تورکیه کذاب و داعشیانش، رژیم بشار اسد مستبد را سرنگون کردند؛ و باعث کشتار و قتل علویان و دروزی ها شدند؛ اکنون نیز این “نیروهای دمکراتیک” دستمزد خود را از آن جانوران داعشی حاکم میگیرند، تصدیق میفرمائید؟
مردم مظلوم سوریه، چه عرب و چه کورد و چه علوی و دروزی و… چه گناهی کرده اند که به سازِ خیانت های این نیروهای وابسته به اجنبی برای باز کردن راه برای اسرائیل و آمریکا و تورکیه، برقصند و فرزندانشان قربانی قدرت طلبی های اینان شود؟ آنزمان که اسد جنایتکار بر سر کار بود، رژیم آخوندی و روسها پشتیبانش بودند. دیکتاتوری اسد توسط اینها و بخشهایی از مردم سوریه و علویان و اقلیت های دروزی وو.. حمایت میشد و بقیه را کشتار و سرکوب میکرد.
بنام مبارزه برای سرنگون اسد و “دمکراسی” و “حقوق خلقها”،؟نیروهای کورد، با جرّار ترین دشمن خلقهای منطقه، اسرائیل نسل کش و اشغالگر و حامیش امریکا و تورکیه ساخت و پاخت کردند که اسد را سرنگون کنند. خیانت به استقلال سوریه و مردم آنکشور کردند و کشور را دو دستی دست داعشیان احمد شراع دادند، و مردم کشور سوریه را از چاله اسد، به چاهِ حکومت وحشیِ داعشی انداختند. چنین نبود جناب عباس منصوران؟!
اکنون که تشت رسوایی آن اتحاد نامقدس بین نیروهای کوردی و حاکمان فعلی سوریه و حامیانشان از بام فرو فتاده و هزاران نفر از اقلیت های علوی و دروز و.. بقتل رسیده اند و سوریه لانه زنبور اجانب شده است، این نیروها، بجان هم افتاده اند و فریاد وامصیبتا هم سر میدهند!. تجربه خونین و درام سوریه، یکبار دیگر ثابت کرد، که مبارزه علیه استبداد دولت مرکزی، با پایمال کردنِ استقلال کشور و اتکا به نیروهای امپریالیستی و صهیونیستی و بیگانگان، به دمکراسی منتهی نمیشود، که سهل است، وضیعت را بدتر از گذشته میکند، جناب عباس منصوران!