یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴

جنگ اسرائیل علیه ایران ربطی به سلاح هسته‌ای ندارد – ترجمه ی: حمید فرازنده

ادعایی که توسط ایالات متحده، اسرائیل و شرکای اروپایی آنها مطرح شده است مبنی بر اینکه حمله به ایران یک تلاش «پیشگیرانه» برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح‌های هسته‌ای بوده است، آشکارا دروغ  است. این ادعا تقریباً به اندازه ادعاهای علیه صدام حسین در عراق در سال ۲۰۰۳ اعتبار دارد و این جنگ تجاوزکارانه به همان اندازه غیرقانونی است.

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در طول چهار دهه گذشته ادعا کرده است که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای است. با این حال، هر تلاشی برای دستیابی به توافقی که نظارت و محدودیت‌های بیشتری را برای برنامه هسته‌ای ایران به ارمغان بیاورد، به طور سیستماتیک توسط اسرائیل و گروه‌های لابی قدرتمند آن در پایتخت‌های غربی خنثی شده است.

برای ارزیابی صحیح حمله اسرائیل به ایران، باید حقایق را در این مورد مشخص کنیم. رهبران اسرائیل ادعا می‌کنند که حمله پیشگیرانه‌ای را آغاز کرده‌اند، اما هیچ مدرکی برای تأیید ادعاهای خود مبنی بر اینکه ایران در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای بوده است، ارائه نکرده‌اند. صرف بیان این موضوع به عنوان مدرک عمل نمی‌کند، بلکه یک ادعا است، مشابه آنچه ایالات متحده به جهانیان گفت صدام حسین سلاح‌های کشتار جمعی دارد.

در ماه مارس، تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده، در برابر کمیته اطلاعات سنا شهادت داد که جامعه اطلاعاتی «همچنان ارزیابی می‌کند که ایران در حال ساخت سلاح هسته‌ای نیست و [رهبر جمهوری اسلامی] علی خامنه‌ای، برنامه تسلیحات هسته‌ای را که در سال ۲۰۰۳ به حالت تعلیق درآورده بود، تأیید نکرده است.»

علاوه بر این، ایران به طور فعال در مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده برای دستیابی به نسخه جدیدی از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ شرکت داشت. دونالد ترامپ اعلام کرد که واشنگتن در سال ۲۰۱۸ به طور یکجانبه از این توافق خارج خواهد شد و در عوض، به دستور اسرائیل، کمپین تحریم‌های «فشار حداکثری» را دنبال می‌کند.

علیرغم ادعاهای نتانیاهو و ترامپ مبنی بر نقض توافق هسته‌ای توسط ایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارشی منتشر کرد که در آن اعلام شده بود ایران در آن زمان به طور کامل به توافق پایبند بوده است.

اگر تک تک مکالمات با نومحافظه‌کاران، جنگ‌طلبان اسرائیلی و اندیشکده‌های مستقر در واشنگتن را ردیابی کنید، مخالفت آنها با توافق هسته‌ای دوران اوباما همیشه به مسائل مربوط به برنامه موشک‌های بالستیک ایران و حمایت آن از گروه‌های مسلح غیردولتی در منطقه‌ کشیده می‌شود.

اگرچه مقامات اسرائیلی مرتباً ادعاهایی مبنی بر تولید سلاح هسته‌ای توسط ایران در «سال‌ها» ، «ماه‌ها» یا حتی «هفته‌ها»ی آتی مطرح می‌کنند، اما  این تقریباً به امری عادی تبدیل شده است. با این حال، مسئله اصلی آنها همواره حمایت ایران از گروه‌هایی مانند حماس و حزب‌الله بوده است که برای ایجاد یک کشور فلسطینی تلاش می‌کنند.

اثبات این موضوع ساده است. اسرائیل به تنهایی نمی‌تواند برنامه هسته‌ای گسترده ایران را نابود کند. مشخص نیست که ایالات متحده نیز بتواند آن را نابود کند، حتی اگر وارد جنگ شود. نمونه‌ای از ناکارآمدی ایالات متحده در نفوذ به پناهگاه‌های سبک ایرانی را در یمن دیدیم؛ در آنجا  نیز، مانند  بسیاری از تأسیسات هسته‌ای ایران، پایگاه‌هایی که  در رشته‌کوه‌ها ساخته شده‌اند، با مهمات سنگرشکن امریکا از بمب‌افکن‌های B-2 بمباران شد، اما نتیجه ناموفق بود.

تقریباً بلافاصله پس از آغاز جنگ علیه ایران، نتانیاهو پیامی به زبان انگلیسی برای مردم ایران فرستاد و از آنها خواست تا دولت خود را سرنگون کنند  و ناآرامی‌های مدنی را دامن بزنند. نخست وزیر اسرائیل از آن زمان تقریباً اعلام کرده است که تغییر رژیم هدف واقعی اوست و ادعا کرده است که این عملیات «ممکن است منجر به» تغییر رژیم شود.

جامعه اطلاعاتی و نخبگان نظامی خود اسرائیل نیز این دیدگاه را ابراز کرده‌اند که نیروی هوایی آنها به تنهایی قادر به نابودی برنامه هسته‌ای ایران نیست. پس چرا این جنگ را آغاز کردند، وقتی امکان‌پذیر نیست به علت فرضی عملیات «پیشگیرانه» دسترسی یابند ؟

دو توضیح احتمالی وجود دارد:

اول اینکه نخست وزیر اسرائیل حمله به ایران را به عنوان آخرین رویارویی در «جنگ هفت جبهه‌ای» خود آغاز کرده است، جنگی  که امیدوار است با آن، از طریق یک تبادل آتش مرگبار که در نهایت به هر دو طرف آسیب خواهد رساند، به درگیری منطقه‌ای پایان دهد.

در این سناریو، نتیجه مطلوب این خواهد بود که جنگ با این ادعا به پایان برسد که نتانیاهو در نابودی یا تضعیف قابل توجه برنامه هسته‌ای ایران موفق شده است. او همچنین ادعاهایی را مطرح خواهد کرد، همانطور که قبلاً شاهد آن بوده‌ایم، مبنی بر اینکه تعداد زیادی از موشک‌ها و پهپادهای ایرانی از بین رفته‌اند. این امر همچنین حمله اولیه اسرائیل را که منجر به کشته شدن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و دانشمندان هسته‌ای شد، منطقی جلوه می‌دهد. همه اینها ترکیبی عالی از تبلیغات برای فروش روایت پیروزی خواهد بود.

از سوی دیگر، می‌توان حدس زد که تهران نیز ادعای پیروزی کند. در این صورت هر دو طرف می‌توانند نتایج را به مردم خود نشان دهند و تنش‌ها را برای مدتی بخوابانند. اگر بخواهید آنچه را که اندیشکده‌های مستقر در واشنگتن در این مورد می‌گویند، دریابید، به ویژه بنیاد هریتیج ، رجوع کنید ، آنها در مورد توانایی مهار جنگ صحبت می‌کنند.

دومین توضیحی که اسرائیلی‌ها و ایالات متحده امیدوارند در نتیجه تلاش‌هایشان پدیدار شود، این است که این یک جنگ تمام‌عیار برای تغییر رژیم است که با مشارکت ایالات متحده طراحی شده است.

اعتبار نظامی اسرائیل در حمله به رهبری حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به شدت آسیب دید و از آن زمان تاکنون هیچ پیروزی بر هیچ دشمنی حاصل نشده است. حماس هنوز در غزه فعالیت می‌کند و گفته می‌شود که به همان تعداد جنگجو در زمان شروع جنگ دارد، حزب‌الله ضربات قابل توجهی متحمل شد اما هنوز بسیار سرزنده است، و انصارالله یمن تنها قدرت خود را افزایش داده است. این یک شکست همه جانبه و خیره کننده برای ارتش اسرائیل و مایه شرمساری برای ایالات متحده است.

همانطور که کاملا آشکار شده است، ایران قدرتی منطقه‌ای است که از تمام آنچه محور مقاومت نامیده می‌شود، حمایت می‌کند. بدون آن، گروه‌هایی مانند حزب‌الله و حماس به طور قابل توجهی تضعیف می‌شدند. بدیهی است که مقاومت مسلحانه در برابر اشغال اسرائیل تا زمانی که مردم اشغال‌شده وجود دارند و تحت حکومت سرکوبگر زندگی می‌کنند، هرگز پایان نخواهد یافت، اما نابود کردن ایران برای اتحاد منطقه‌ای علیه اسرائیل ویرانگر خواهد بود.

با این حال، سوال بزرگ این است که آیا تغییر رژیم اصلاً امکان‌پذیر است یا خیر. در اینجا یک علامت سوال جدی وجود دارد و به نظر می‌رسد که این امر به احتمال زیاد به یک شیب لغزنده به سمت جنگ هسته‌ای منجر خواهد شد.

آنچه ادعای اسرائیل و آمریکا مبنی بر پیشگیرانه بودن این جنگ را – که هیچ مدرکی برای آن وجود ندارد – مضحک‌تر می‌کند، این است که اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، ایران اکنون ممکن است برای اهداف دفاعی به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای گام بردارد. اگر ایرانی‌ها نمی‌توانند از اسرائیلی‌ها اطمینان حاصل کنند که با حمایت آمریکا  بمباران‌شان نخواهند کرد،‌ پس چگونه می‌توان مذاکرات را پیش برد و به توافقی دست یافت؟ 

حتی در صورتی که ایالات متحده به جنگ اسرائیل علیه ایران بپیوندد و ضربه بزرگی به برنامه‌ی هسته‌ای آن وارد کند، به این معنی نیست که ایران به کلی این برنامه را کنار خواهد گذاشت. در عوض، تهران می‌تواند سال‌ها بعد به بازسازی و دستیابی به بمب بپردازد. اما یکی دیگر از نتایج این جنگ می‌تواند تغییر رژیم اسرائیل باشد، که به نظر می‌رسد اکنون روی میز  ترامپ باشد.

………

*رابرت اینلاکش، تحلیلگر سیاسی، روزنامه‌نگار و مستندساز است که در حال حاضر در لندن، بریتانیا مستقر است. او از سرزمین‌های فلسطینی گزارش تهیه کرده و در آنجا زندگی کرده است و در حال حاضر با قدس نیوز همکاری می‌کند. کارگردان «سرقت قرن: فاجعه فلسطین-اسرائیلِ ترامپ». 

https://www.azerbaycan24.com/en/israel-s-war-on-iran-is-not-about-nuclear-weapons

ترجمه: حمید فرازنده

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی