پرستش مطلق ارتش و تحقیر همسایگانمان، افکار عمومی اسرائیل را به این باور رسانده است که هرگز هزینهای نخواهد پرداخت، اما تصاویر ویرانی از رامات گان و ریشون خلاف این را ثابت میکند. غرور وجودی که تنها بر نیروی بیرحمانه استوار است، ناگزیر به عرصههای ویرانی و در نهایت به شکست منجر میشود.
مردم اسرائیل در طول سالها متقاعد شدهاند که میتوانند در منطقه باشند، در حالی که عمیقاً از همه همسایگان خود بیزارند و با شیوهای وحشیانه و جنایت وار علیه همه و هر زمان و هر طور که بخواهند، بی رحمی کنند. گذشته از همه اینها، ما قویترین ارتش خاورمیانه را داریم، چه کسی میتواند ما را شکست دهد؟ تقریباً هشتاد سال است که وعده داده شده که تا پیروزی کامل تنها یک قدم مانده: ما فقط باید فلسطینیها را سرکوب کنیم، ما فقط باید حماس را از بین ببریم، ما فقط باید لبنان را سرکوب کنیم، ما فقط باید قابلیتهای هستهای ایران را نابود کنیم، و سپس خواهید دید که اینجا چه بهشتی خواهد بود.
تقریباً هشتاد سال است که شاهد بودهایم که همه این پیروزیهای نظامی به پیروزیهای پرهزینهای تبدیل شدهاند. هر یک از آنها به تنهایی اسراییل را در گودال عمیقتری از جدایی، تهدید و نفرت فرو می برد. نکبت (فاجعه) سال ۱۹۴۸، مسئله پناهندگان را که از بین نمیرود، ایجاد کرد و پایه و اساس رژیم آپارتاید را بنا نهاد؛ پیروزی سال ۱۹۶۷ باعث ایجاد اشغالی شد که همچنان به مقاومت فلسطینی ها دامن می زند. جنگ اکتبر ۲۰۲۳ به نسلکشی تبدیل شد که سرانجام اسرائیل را به دولتی جذامی در جهان تبدیل کرد.
ارتشی که تمام این اقدامات بر اساس آن بنا شده است، در حال تبدیل شدن به ابزاری بیفکر برای کشتار جمعی است که همچنان جایگاه خود را در دل مردمی معتاد به شیرینکاریهایی مانند منفجر کردن پیجرها در جیب مردان در بازار لبنان یا ایجاد پایگاه پهپادی در قلب یک کشور متخاصم حفظ می کند و به دستور یک دولت نسلکش، همچنان به جنگهایی دامن میزند که هیچ تصوری از چگونگی خروج از آنها ندارد.
سالهای زیادی، تحت حمایت این ارتشِ به اصطلاح قدرتمند، مردم اسرائیل خود را متقاعد کردهاند که مصون هستند. پرستش مطلق ارتش از یک سو، و تحقیر متکبرانه همسایگانش در منطقه از سوی دیگر، باعث شده است که آنها باور کنند که هرگز هزینهای پرداخت نخواهند کرد. چه کسی میتواند در مورد ما کاری انجام دهد؟ سپس هفتم اکتبر فرا رسید و برای لحظهای پرده این مصونیت خیالی را درید. به جای پرداختن به اهمیت این لحظه، مردم خود را وقف یک کمپین انتقام کردند، زیرا این تنها راهی است که جهان شان دوباره معنا پیدا میکند . اسرائیل در حال قتل عام است، فلسطینیها در حال قتل عام هستند. نظم برقرار شده است.
به همین دلیل است که چیزی بسیار شگفتانگیز در مورد مناظر ساختمانهای گلولهباران شده در رامات گان، ریشون لتسیون و تلآویو، درست در ناف دولت، وجود داشت. این مناظر بسیار شبیه به تصاویری هستند که ما از غزه به دیدن آنها عادت کردهایم. همان اسکلتهای خاکستری دودی ساختمان، همان ابر غبار در حال افزایش، همان فرشی از خاکستر و آوار که خیابان را پوشانده است، همان تصاویر عروسکهای کودکان در دست تیمهای نجات. مقیاس البته کاملاً متفاوت است، اما با این وجود این تصاویر، فوران دمی کوتاه از این خیال آشفته هستند که ”ما در برابر همه چیز مصون هستیم”.
زمانی رهبرانی یهودی در اسرائیل بودند که میدانستند ما واقعاً نمیتوانیم وجود خود را در منطقه بر اساس خیال مصونیت مطلق بنا کنیم. آنها ممکن است از احساس برتری رها نبوده اند، اما حداقل این را درک میکردند. یوسی سارید بیاد می اورد که اسحاق رابین به او گفته بود: «ملتی که ۵۰ سال به عضلات خود فشار میآورد، در نهایت عضلاتش خسته میشوند.» به عبارت دیگر، رابین می فهمید که زندگی ابدی با شمشیر، برخلاف وعدههای پوچ نتانیاهو، گزینه درستی نیست.
امروز دیگر هیچ سیاستمدار یهودی از این نوع وجود ندارد. وقتی چپهای صهیونیست در مواجهه با این حمله دیوانهوار و خطرناک به ایران از هیجان دیوانه میشوند، در واقع بار دیگر به فانتزی یک ارتش قدرتمند چنگ میزنند که مهم نیست چه کار کنیم و چقدر خودمان را در منطقهای که در آن هستیم تحقیر کنیم، این ارتش همیشه از ما محافظت خواهد کرد. یائیر گولان، رئیس دموکراتها، پس از حمله به ایران در توییتی نوشت: «یک ملت قوی، یک ارتش مصمم و یک پشت جبهه مستحکم، اینگونه است که ما همیشه پیروز شدهایم و اینگونه است که امروز نیز پیروز خواهیم شد.» نعما لازمی، ستاره در حال ظهور حزب کارگر، مناسب دید که از «سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته و برتری اطلاعاتی ارتش اسرائیل و تمام سیستمهای امنیتی، خلبانان قهرمان نیروی هوایی و سیستمهای دفاعی اسرائیل» تشکر کند.
از این نظر، خیالپردازی در مورد مصونیت کامل تحت حمایت ارتش، در چپ صهیونیستی بسیار قویتر از راست است. زیرا هدف نهایی و راه حل راست برای احساس امنیت، نابودی و پاکسازی قومی است. اما چپ میانه عمدتاً به قابلیتهای بینهایت ارتش متکی است. بدون شک، چپ میانه یهودی در اسرائیل، ارتش را بسیار بیشتر از جناح راست میپرستد، که ارتش را چیزی بیشتر ابزاری برای تحقق برنامههای خود در نابودی و پاکسازی نمیبیند.
ما مصون نیستیم. مردمی که تمام وجودشان صرفاً به نیرویی بیرحم متکی باشد، ناگزیر به وحشتناکترین عرصههای نابودی و در نهایت شکست خواهد رسید. نه از برنامه هستهای ایران یا مقاومت فلسطین، بلکه به خاطر غرور احمقانه و متکبرانه ای که تمام یک ملت از آن رنج میبرد. اگر این درس اساسی را طی دو سال گذشته، چه رسد به هشتاد سال گذشته، نیاموخته باشیم، واقعاً باختهایم.
https://www.mekomit.co.il/ps/151576/
ترجمه، ویراستاری: روزبه آبادان




