

چه زمانی اینقدر ترسیدهایم؟ و چه زمانی اینطور از دنیای که در آن زندگی میکنیم، غافل شدهایم؟ میتوانید تا هر اندازه که میخواهید جهانیسازی را محکوم کنید، اما واقعیت این است که ارتباطات، تجارت، مهاجرت و تغییرات اقلیمی ما را به هم گره زدهاند و سرنوشتهای ما را با هم پیوند دادهاند.
توماس ال. فریدمن ستوننویس مشهور نیویورک تایمز است. او اغلب در مورد مسائل خارجی، جهانیسازی و تأثیر فناوری و نوآوری بر جامعه مینویسد. دیدگاههای او، بهویژه در مورد مسائل جهانی مانند تجارت، روابط بینالملل و روندهای اقتصادی، به طور گستردهای خوانده میشود.
***
روز گذشته در شانگهای یک انتخاب داشتم: کدام “سرزمین فردا” را بازدید کنم؟ به “سرزمین فردا”ی جعلی و طراحیشده آمریکایی در دیزنیلند شانگهای بروم و یا از “سرزمین فردا”ی واقعی — مرکز تحقیقاتی عظیم و جدید که حدوداً به اندازه ۲۲۵ زمین فوتبال است و توسط غول فناوری چینی، هواوی ساخته شده بازدید کنم؟ من به مرکز هواوی رفتم.
این تجربه شگفتانگیز و تحسینبرانگیز بود، اما در نهایت عمیقاً نگرانکننده و تأییدی روشن بود بر آنچه که یک تاجر آمریکایی که چندین دهه در چین کار کرده به من در پکن گفته بود. او گفت: «زمانی بود که مردم به آمریکا میآمدند تا آینده را ببینند. حالا آنها اینجا میآیند.»
من هرگز چیزی شبیه به این پردیس هواوی ندیده بودم. این مرکز در کمتر از سه سال ساخته شده و شامل ۱۰۴ ساختمان طراحیشده بهطور جداگانه است که با چمنهای آراسته توسط یک مونوریل شبیه به دیزنی به هم متصل شدهاند. این مکان دارای آزمایشگاههایی است که ظرفیت پذیرش ۳۵,۰۰۰ دانشمند، مهندس و سایر کارمندان را دارد و علاوه بر آن، ۱۰۰ کافه و مراکز ورزشی و دیگر امکانات برای جذب بهترین متخصصان چینی و خارجی را فراهم کرده است.
پردیس تحقیقاتی دریاچه لیانچی اساساً پاسخ هواوی به تلاشهای ایالات متحده برای فلج کردن آن از سال ۲۰۱۹ به بعد است، زمانی که صادرات فناوری آمریکایی، از جمله نیمهرساناها، به هواوی بهدلیل نگرانیهای امنیت ملی محدود شد. این ممنوعیت ضررهای هنگفتی به هواوی وارد کرد، اما با کمک دولت چین، این شرکت تلاش کرد با نوآوری به راه خود ادامه دهد. همانطور که روزنامه «مایل بیزنس» Maeil Business کره جنوبی سال گذشته گزارش داد، هواوی دقیقاً همین کار را انجام داده است: «هواوی جهان را با معرفی سری Mate 60، یک گوشی هوشمند با نیمهرساناهای پیشرفته، شگفتزده کرد، این در حالی است که ایالات متحده تحریمها را علیه آن اعمال کرده بود.» هواوی با گوشی هوشمند سهتاشو خود، که اولین در نوع خود در جهان بود، قدم بعدی را برداشت و سیستمعامل موبایل خود، هونگمنگ (هارمونی) Hongmeng را معرفی کرد تا با سیستمعاملهای اپل و گوگل رقابت کند.
این شرکت همچنین وارد کسبوکار توسعه فناوری هوش مصنوعی برای همهچیز از جمله خودروهای الکتریکی، خودروهای خودران و حتی تجهیزات معدنی خودکار شد که میتوانند جایگزین معدنکاران انسانی شوند. مقامات هواوی اعلام کردند که تنها در سال ۲۰۲۴، این شرکت ۱۰۰,۰۰۰ شارژر سریع در سراسر چین برای خودروهای الکتریکی خود نصب کرده است؛ در حالی که در سال ۲۰۲۱، کنگره ایالات متحده ۷.۵ میلیارد دلار به شبکهای از ایستگاههای شارژ اختصاص داد، اما تا نوامبر همان سال این شبکه تنها ۲۱۴ شارژر عملیاتی در ۱۲ ایالت داشت.
دیدن این تحولات از نزدیک واقعاً ترسناک است. رئیسجمهور ترامپ بر روی اینکه تیمهای ورزشکاران تراجنسیتی آمریکایی در کدام مسابقات شرکت کنند، متمرکز است، در حالی که چین تمرکز خود را بر تبدیل کارخانههایش با استفاده از هوش مصنوعی بهکار گرفته تا بتواند از تمام کارخانههای ما پیشی بگیرد. استراتژی «روز آزادی» ترامپ این است که بر تعرفهها تأکید کند در حالی که نهادهای علمی و نیروی کار ملی ما که موجب نوآوری در ایالات متحده میشوند، را نابود کند. استراتژی آزادی چین این است که پردیس های تحقیقاتی بیشتری را باز کند و بر نوآوری مبتنی بر هوش مصنوعی تأکید کند تا بهطور دائمی از تعرفههای ترامپ رهایی یابد.
پیام پکن به آمریکا: ما از شما نمیترسیم. شما آن چیزی نیستید که فکر میکنید هستید — و ما هم آن چیزی نیستیم که شما فکر میکنید هستیم.
منظورم چیست؟ شاهد اول: در سال ۲۰۲۴، روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که «سود خالص هواوی در سال گذشته بیش از دو برابر شد و یک بازگشت شگفتانگیز را نشان داد»، که توسط سختافزار جدیدی که «روی تراشههای بومی خود اجرا میشود» به حرکت درآمده است. شاهد دوم: اخیراً روزنامه ژورنال از سناتور جمهوریخواه، جاش هالی Josh Hawley، نقل قول کرده که درباره چین گفته است: «فکر نمیکنم آنها به تنهایی بتوانند نوآوری زیادی انجام دهند، اما اگر ما به اشتراکگذاری این همه فناوری با آنها ادامه دهیم، این کار را خواهند کرد.»
برخی از سناتورهای ما باید بیشتر از دفترشان بیرون بروند. اگر شما یک قانونگذار آمریکایی هستید و میخواهید چین را سرزنش کنید، خوشآمدید — ممکن است حتی من هم به شما ملحق شوم — اما حداقل تکالیف خود را انجام دهید. امروز در هر دو حزب به اندازه کافی از این کار خبری نیست و بیش از حد توافق عمومی وجود دارد که فضای امن سیاسی این است که پکن را مورد حمله قرار دهیم، چند دور شعار «آمریکا، آمریکا، آمریکا» را فریاد بزنیم، چند کلیشهای درباره اینکه دموکراسیها همیشه از استبدادها پیشی میگیرند، صادر کنیم و روز را تمام کنیم.
من ترجیح میدهم پاتریوتیسم خود را با صداقت بیرحمانه درباره نقاط ضعف و قوت ما، نقاط ضعف و قوت چین، و اینکه چرا به نظر من بهترین آینده برای هر دو کشور — در آستانه انقلاب هوش مصنوعی — یک استراتژی به نام “ساخته شده در آمریکا توسط کارگران آمریکایی در شراکت با سرمایه و فناوری چین” است، ابراز کنم.
اجازه دهید توضیح دهم.
تفکر جادویی ترامپ
من در دوره اول ترامپ با تعرفههای او بر چین موافق بودم. چین برخی از محصولات و خدمات آمریکایی را به داخل خاک خود راه نمیداد و ما نیاز داشتیم تعرفههای پکن را بهصورت متقابل اعمال کنیم. بهعنوان مثال، چین برای سالها در استفاده از کارتهای اعتباری آمریکایی در چین سنگاندازی کرد و تا زمانی که پلتفرمهای پرداخت داخلیاش کاملاً بازار را تسخیر نکردند و آن را به یک جامعه بیپول تبدیل کردند، این کار را ادامه داد. در چین، تقریباً همه چیز را با اپلیکیشنهای پرداخت در تلفنهای همراه پرداخت میکنند. وقتی هفته گذشته برای استفاده از کارت ویزای خود در یک فروشگاه در ایستگاه قطار پکن رفتم، به من گفته شد که باید از طریق یکی از این اپلیکیشنها، مانند علیپیAlipay یا ویچت پی، که مجموعاً بیش از ۹۰ درصد سهم بازار را دارند، متصل شود.
من حتی با ترامپ موافقم که تعرفه های اضافی – هدفمند – بر درهای پشتی چین به آمریکا از طریق مکزیک و ویتنام می تواند مفید باشد، اما تنها به عنوان بخشی از یک استراتژی بزرگتر.
مشکل من با تفکر جادویی ترامپ است که فکر میکند میتوانیم فقط دیوارهای حفاظتی را دور یک صنعت (یا کل اقتصادمان) بکشیم و — هاپلا! — در مدت کوتاهی، کارخانههای آمریکایی شکوفا شده و آن محصولات را در آمریکا با همان هزینه تولید کنند بدون اینکه باری بر دوش مصرفکنندگان آمریکایی باشد.
ابتدا باید بگویم که این دیدگاه کاملاً نادیده میگیرد که تقریباً هر محصول پیچیده امروزی — از خودروها گرفته تا آیفونها و واکسنهای mRNA — توسط اکوسیستمهای عظیم و پیچیده تولید جهانی ساخته میشود. به همین دلیل است که این محصولات به طور پیوسته بهتر و ارزانتر میشوند. مطمئناً اگر شما صنعت فولاد را حفاظت میکنید، که یک کالای خام است، تعرفههای ما ممکن است به سرعت کمک کند. اما اگر شما صنعت خودروسازی را حفاظت میکنید و فکر میکنید که فقط گذاشتن دیوار تعرفهای کافی خواهد بود، پس هیچ چیزی درباره نحوه ساخت خودروها نمیدانید. سالها طول خواهد کشید تا شرکتهای خودروسازی آمریکایی بتوانند زنجیرههای تأمین جهانی که به آن وابسته هستند را جایگزین کرده و همه چیز را در آمریکا تولید کنند. حتی تسلا هم باید برخی قطعات را وارد کند.
اما شما همچنین اشتباه میکنید اگر فکر کنید که چین فقط از راه تقلب به سلطه تولید جهانی دست یافته است. بله، چین تقلب کرده، کپی کرده و انتقال فناوری را به زور انجام داده است. اما آنچه که امروز قدرت عظیم تولید چین را شکل میدهد، این نیست که فقط چیزها را ارزانتر میسازد؛ بلکه آنها را ارزانتر، سریعتر، بهتر، هوشمندتر و به طور فزایندهای با هوش مصنوعی آمیخته میکند.
درون باشگاه تناسب اندام چین
چطور؟ یورگ ووتکه، رئیس سابق و طولانیمدت اتاق بازرگانی اتحادیه اروپا در چین، آن را «باشگاه تناسب اندام چین» مینامد و اینگونه عمل میکند:
چین با تأکید بر آموزشهای STEM — علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات — شروع میکند. هر سال، این کشور حدود ۳.۵ میلیون فارغالتحصیل در زمینههای STEM تربیت میکند، که تقریباً معادل تعداد فارغالتحصیلان برنامههای فوق دیپلم، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در تمام رشتهها در ایالات متحده است.
وقتی این تعداد فارغالتحصیل در زمینه STEM دارید، می توانید استعدادهای بیشتری را نسبت به هر مشکلی به کار بگیرید.. همانطور که کیت برادشر، رئیس دفتر پکن نیویورک تایمز، سال گذشته گزارش داد: «چین ۳۹ دانشگاه دارد که برنامههایی برای آموزش مهندسان و پژوهشگران در صنعت عناصر کمیاب دارند. دانشگاههای ایالات متحده و اروپا عمدتاً تنها دورههای گاهبهگاه ارائه دادهاند.»
بسیاری از مهندسان چینی ممکن است با مهارت های سطح M.I.T فارغ التحصیل نشوند، ولی بهترین ها در سطح جهانی هستند و تعداد زیادی از آنها وجود دارند. چین ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت دارد. این بدین معنی است که در چین، وقتی شما یک استعداد منحصر به فرد یک در میلیون هستید، ۱,۴۰۰ نفر دیگر دقیقاً مثل شما وجود دارند.
به همان اندازه مهم است که مدارس فنی و حرفهای چینی هر ساله دهها هزار برقکار، جوشکار، نجار، مکانیک و لولهکش فارغالتحصیل میکنند، بنابراین وقتی کسی ایدهای برای یک محصول جدید دارد و میخواهد کارخانهای بسازد، این کار خیلی سریع انجام میشود. اگر شما به یک دکمه با طرح خالخال صورتی که میتواند سرود ملی چین را بهطور معکوس بخواند نیاز دارید؟ کسی در اینجا فردا آن را برای شما تولید خواهد کرد. این محصول همچنین به سرعت تحویل داده خواهد شد. بیش از ۵۵۰ شهر چینی با راهآهن سریعالسیر به یکدیگر متصل هستند که باعث میشود آکسلا (Amtrak Acela) ما مانند چاپار- پست اسبسواری به نظر برسد.
و هنگامی که بیوقفه همه چیز را دیجیتالی میکنید و به همه چیز متصل میکنید، میتوانید فقط با تشخیص چهره به سرعت وارد اتاق هتل خود شوید و از آن خارج شوید. گداهای متبحر فناوری که پرینت کدهای QR را حمل می کنند، می توانند با اسکن تلفن همراه کمک های مالی را به سرعت بپذیرند. کل سیستم برای سرعت تنظیم شده است – از جمله اگر شما حاکمیت حزب کمونیست را به چالش بکشید، در این صورت، با توجه به دوربین های امنیتی در همه جا، سریع دستگیر خواهید شد و به سرعت ناپدید خواهید شد.
اگر ما پشت هر دیوار تعرفهای یک باشگاه بدنسازی مشابه نسازیم،، تنها با تورم و رکود روبرو خواهیم شد. شما نمیتوانید با اعمال تعرفه به رفاه برسید، به ویژه در آستانه انقلاب هوش مصنوعی.
من تنها چهار ماه پیش در چین بودم. از آن زمان تاکنون، نوآوران هوش مصنوعی چین توانایی خود را در رشد موتور هوش مصنوعی منبع باز خود، DeepSeek، با استفاده از تعداد بسیار کمتری از تراشههای تخصصی آمریکایی نشان دادند. من حس کردم که در جامعه تکنولوژی انرژی خاصی وجود دارد. این حس قابل لمس بود. ماه گذشته، نخستوزیر لی کیانگ در مراسم افتتاحیه کنگره ملی مردم چین گفت که دولت چین از «کاربرد گسترده مدلهای هوش مصنوعی بزرگ» حمایت میکند.
یک مهندس خودروی جوان چینی که زمانی در تسلا کار کرده بود به من گفت: «الان همه در حال رقابت بر سر این هستند که چقدر هوش مصنوعی وارد کردهاند. حالا شما از اینکه چقدر هوش مصنوعی وارد کردهاید، افتخار میکنید. همه متعهد هستند. ‘من از هوش مصنوعی استفاده میکنم، حتی اگر الان ندانم چگونه.’ شما برای این آماده میشوید، حتی اگر در یک خط تولید ساده برای ساخت یخچال باشید. ‘من باید از هوش مصنوعی استفاده کنم، چون رئیس من گفته است.’»
توجه، خریداران کیمارت: وقتی شما یک موتور تولیدی به قدرتمندی و دیجیتالی متصل به چین دارید و سپس آن را در هر سطحی با هوش مصنوعی تزریق میکنید، در هر سطحی، مانند تزریق یک محرک است که می تواند هر جنبه ای از تولید را از طراحی گرفته تا آزمایش و تولید، بهینه سازی و تسریع بخشد.
این زمان خوبی برای قانونگذاران آمریکایی نیست که از سفر به چین به دلیل ترس از برچسب خوردن به عنوان «عاشقان پاندای چین» خودداری کنند.
همانطور که هان شن لین، یک آمریکایی که به عنوان مدیر کشور چین برای گروه آسیا کار میکند، در طول صبحانهای در هتل پیس شانگهای به من گفت: «DeepSeek نباید یک شوک باشد.» اما او ادامه داد که با تمام محدودیتهای جدید سرمایهگذاری خارجی آمریکا و دلسرد کردن همکاریها، اکنون ما از تحولات فناوری چین ناآگاه شدهایم. چین بدون مشارکت آمریکا در حال تعیین استانداردهای فناوری آینده است. این موضوع ما را در آینده در موقعیت رقابتی جدی قرار خواهد داد.
چین نمیخواهد جنگ تجاری داشته باشد
با وجود تمام نقاط قوت چین، این کشور خواهان جنگ تجاری با ایالات متحده نیست، بسیاری از افراد طبقه متوسط در چین در حال حاضر ناراضی هستند. برای بیش از یک دهه، بسیاری از چینیها پول خود را به جای گذاشتن در بانکها، که عملاً هیچ بهرهای نمیدادند، صرف خرید آپارتمان کردند. این باعث ایجاد حباب بزرگی در بازار مسکن شد. بسیاری از افراد این حباب را بالا بردند و سپس با سختتر شدن شرایط اعطای وامهای مسکن از سوی دولت در سال ۲۰۲۰، به پایین سقوط کردند.
بنابراین آنها در حال انباشتن نقدینگی خود هستند چون سودهای املاک و مستغلاتشان از بین رفته است، اما پرداختهای مستمری و خدمات بهداشتی دولتی اندک است. همه باید برای روز مبادا پسانداز کنند.
همانطور که همکارم کیت برادشر به تازگی گزارش داده است، رکود اقتصادی، دولت پکن را از درآمدهای مالیاتی مورد نیازش برای تحریک اقتصاد و یارانه دادن به «صنایع صادراتی که رشد اقتصادی را تحریک میکنند، اما ممکن است تحت تأثیر تعرفهها آسیب ببینند» محروم میکند.
خلاصه اینکه، باشگاه تناسب اندام چین شگفتانگیز است، اما پکن هنوز به یک توافق تجاری با ترامپ نیاز دارد که موتور صادراتیاش را محافظت کند.
ما هم به چنین توافقی نیاز داریم. با این حال، ترامپ به بازیگری غیرقابل پیشبینی تبدیل شده است که سیاستهایش را بهطور ساعتی تغییر میدهد، به طوری که مقامات چینی به طور جدی شک دارند که آیا میتوانند هیچ توافقی با او داشته باشند که او به آن پایبند بماند.
میشل گلند، کارشناس مذاکره از دانشگاه استنفورد، گفت: «مدافعان ترامپ استدلال میکنند که عدم پیشبینیپذیری او، حریفان را از تعادل خارج میکند. اما مذاکرهکنندگان بزرگ میدانند که اعتماد، نه هرج و مرج، چیزی است که نتایج پایدار به همراه میآورد. رویکرد برد-باخت ترامپ در معاملهسازی، بازی خطرناکی است.» او اضافه کرد: «اگر او به رفتار بیپروا با متحدانش به عنوان دشمنان و مذاکرهها را به عنوان میادین جنگ ادامه دهد، آمریکا نه تنها با قراردادهای بد روبرو خواهد شد، بلکه در جهانی زندگی خواهیم کرد که دیگر هیچکس برای مذاکره با ما باقی نمیماند.»
از نظر من، تنها توافق برد-برد، توافقی است که من آن را «ساخته شده در آمریکا، توسط کارگران آمریکایی، در شراکت با فناوری، سرمایه و کارشناسان چینی» مینامم. یعنی ما باید استراتژی چین در دهه ۱۹۹۰ که باعث ثروتمند شدن آنها شد را معکوس کنیم، که آن زمان به این صورت بود: «ساخته شده در چین، توسط کارگران چینی، با فناوری، سرمایه و شرکای آمریکایی، اروپایی، کرهای و ژاپنی.»
اینطور که جیم مکگرگور، مشاور کسبوکار که ۳۰ سال در چین زندگی کرده است، برای من توضیح داد: شرکتهای بزرگ چندملیتی آمریکایی قبلاً به چین میرفتند و با یک شرکت چینی یک شراکت مشترک برای ورود به بازار چین تشکیل میدادند. حالا شرکتهای خارجی به چین میروند و به شرکتهای چندملیتی چینی میگویند: اگر میخواهید وارد اروپا شوید، با من یک شراکت مشترک تشکیل دهید و فناوری خود را بیاورید.
ما باید هر تعرفهای را که علیه چین وضع میکنیم با فرشی قرمز برای شرکتهای چینی برای ورود به بازار آمریکا ترکیب کنیم، از طریق صدور مجوز برای نوآوریهای برتر تولیدی آنها به شرکتهای آمریکایی یا از طریق شراکت با آنها و ایجاد کارخانههای تولید پیشرفته در پروژههای ۵۰-۵۰. با این حال، شراکتهای مشترک چینی در آمریکا باید ملزم به افزایش تدریجی سهم قطعاتی که به صورت محلی تأمین میکنند، به جای واردات نامحدود آنها، باشند.
این، البته، نیازمند تلاشی عظیم برای بازسازی اعتماد است که در حال حاضر تقریباً به طور کامل در روابط ما از دست رفته است. این تنها راه برای رسیدن به تجارت برد-برد معقول است. بدون آن، ما به سمت باخت-باخت پیش خواهیم رفت. به عنوان مثال، در تاریخ ۱۹ مارس، سنای تگزاس اولین مصوبه را برای لایحهای صادر کرد که بر اساس آن ساکنان و سازمانهای مستقر در چین، ایران، کره شمالی و روسیه از مالکیت املاک در تگزاس منع میشوند. قرار دادن چین در این لیست واقعاً احمقانه است: «هی، بیایید یکی از بزرگترین مغزها در دنیا را ممنوع کنیم به جای اینکه مشوقها و شرایطی برای سرمایهگذاری آنها در تگزاس تعیین کنیم.»
چه زمانی اینقدر ترسیدهایم؟ و چه زمانی اینطور از دنیای که در آن زندگی میکنیم، غافل شدهایم؟ میتوانید تا هر اندازه که میخواهید جهانیسازی را محکوم کنید، اما واقعیت این است که ارتباطات، تجارت، مهاجرت و تغییرات اقلیمی ما را به هم گره زدهاند و سرنوشتهای ما را با هم پیوند دادهاند.
من روش توضیح دوف سیدمن، نویسنده کتاب «چگونه: چرا نحوه انجام هر کاری همه چیز را معنی میدهد»، را میپسندم. او به من گفت که وقتی صحبت از آمریکا و چین — و جهان به طور کلی — میشود، «وابستگی متقابل دیگر انتخاب ما نیست. این وضعیت ماست. تنها انتخاب ما این است که آیا وابستگیهای متقابل سالم بسازیم و با هم رشد کنیم، یا وابستگیهای ناسالم را حفظ کنیم و با هم سقوط کنیم.»
اما هرچه که باشد، ما این کار را با هم انجام میدهیم.
رهبران هر دو کشور قبلاً این موضوع را میدانستند. در نهایت، آنها دوباره آن را خواهند آموخت. تنها سوالی که در ذهن من است این است که: تا زمانی که آنها این کار را یاد بگیرند، چه چیزی از اقتصاد جهانی متحد که ثروت زیادی برای هر دو کشور تولید کرده بود، باقی خواهد ماند؟
4 پاسخ
با سپاس مجدد از تمام فعالین در اخبار روز که ان را به نشریه اینترنتی مدرن،متنوع و دموکراتیک تبدیل کرده است .
ترجمه عالی و روان مقالات مختلف از اومانیته ،نیویورک تایمز ، و… بسیار ارزشمند است.
اخبار روز را به دوستانی که ضد چپ نیستند توصیه کردم که مورد توجه قرار گرفته است !
اقدامات چین را در راستا چپ اندیشی نباید جست بل باید گفت او متوجه بازی سرمایه به شکل درست آن شده است فقط در این بازی بکمک دسیپلین حزبی اش توانست پروژه سرمایه خواهی خود را به پیش ببرد که این روند در چین ،نسل متوسطه جدید را بوجود آورده که آنها هم حق حقوق خود را جدا از بازی حزبی حاکم خواهند خواست
آنچه سبب موفقیت چین شده استفاده از شیوه سرمایه داری در تولید بدون اجازه دادن به حاکمیت آن در عرصه سیاسی است با حفظ دیسیپلین و برنامه ریزی ملی.
“میتوانید تا هر اندازه که میخواهید جهانیسازی را محکوم کنید، اما واقعیت این است که ارتباطات، تجارت، مهاجرت و تغییرات اقلیمی ما را به هم گره زدهاند و سرنوشتهای ما را با هم پیوند دادهاند.”
جهانی سازی یکی از اهداف سوسیالیسم علمی هم است حال که سرمایه داری خود به آن سمت رفته است شاید دچار تردید گشته که علیه آن اقدام میکند و نتیجه منفی برای سرمایه داری ایجاد میکند، اگر ترامپ با همین دستفرمان بیش برود نیمی از کاخ کاپیتالیسم را ویران خواهد کرد.