
روز ۲۱ فوریه از طرف یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شدهاست.نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شده است.
در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، از جمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکدهٔ پزشکی آن تلاش جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمتآمیزی در این شهر براه انداختند. به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده، عدهای از آنها را کشت. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای نخستینبار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فوریهٔ را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال ۲۰۰۰ این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود و برنامههایی در ارتباط با این روز برگزار میگردد.
در ایران نیز برای نخستینبار به مناسبت روز جهانی زبان مادری دوم اسفندماه سال ۸۲ برابر با ۲۱ فوریهٔ سال ۲۰۰۴ میلادی مراسمی در دانشگاه علم و صنعت، توسط دانشجویان ترکزبان دانشگاه تهران برگزار شد.
کانون نویسندگان ایران به مناسبت این روز جهانی که برای بخش های بزرگی از مردم ایران اهمیت خاصی دارد، بیانیه ای منتشر کرده است:
زبان بهمثابهی نظامی از نشانهها و قاموسی از قراردادها برای بیان یا انتقال افکار و عواطف، بیکرانی از اصوات را به تصورات و انگارههای آدمی پیوند میزند و نیرو و کنشیست که درک درست از دیگری در هستی را شکل میدهد.
بهرغم باور رایج، زبان صرفاً ابزاری جهت انتقال معانی و مفاهیم نیست بلکه فراتر و والاتر؛ جهانیست که هستی انسان در آن تجلی مییابد و تعین میپذیرد. هر زبان جهان را بهشکل متفاوت و خاص خود برش میزند و سامان میدهد و گسترهای از معانی و مفاهیم بدیع و رنگارنگ را بهروی انسان میگشاید و این خود بر اهمیت تنوع زبانها میافزاید.
زبان مادری بخشی مهم و انکارناپذیر از هویت و هستی آدمی و خویشتن اوست. انسان، به میانجی زبان مادری به درک و دریافت از خود و مآلاً از دیگران و جهان میرسد لذا ایجاد هرگونه ممنوعیت در مسیر آموزش زبان مادری، در حکم ِ بهزنجیر کشیدن انسان در دنیایی ناشناخته و ناامن است و نیز تعرض به ساحت آگاهی و عواطف اوست. باید دانست که همواره توسل به یک زبان رسمی اجباری، مقولهی زبان مادری را خواهناخواه به شکلی از اشکال ستم ملی و محملی برای تثبیت سلطهی فرهنگی و رواج تکصدایی بدل میکند.
نهسزاست با تنگنظری و تکیه بر وهم ِ تجزیههراسی و جداسری و نیز به بهانهی بسندگی زبان فارسی و با استناد به دستآوردهای تاریخی آن، بر کوس خودبرتربینی و عظمتطلبی کوبید و نائرهی مخاصمت و منازعت افروخت و متوهمانه زوبین ِ مباد بر آسباد زد!
یکی از وجوه بارز تبعیض و شکلی از ستم ملی همانا ستم زبانیست که این خود نه پدیدهای اینزمانی و متاخر است که بهطور سازمانیافته از موالید و مواریث ِ بلافصل ِ حکومت پهلویست و دریغا که تاهماکنون نیز تداوم یافته است. انسان ِ تحت ِ ستم و سلطهی زبان ِ رسمی ِ اجباری، بهطور مداوم درحال برگرداندن ِ خود برای دیگری و نیز ترجمهی دوسویهی معانی و مفاهیم از زبان رسمی به زبان مقصد و بالعکس است که این ترجمان ِ دمادم، از تاب و توان او میکاهد و بر ملالت و فرسودگی ِ ذهن و زبان و نیز بر صعوبت و لکنت در گفتار او میافزاید. هم از این روست که به گواهی آمار، بیشترین میزان بازماندگی از تحصیل درمیان گویشوران به زبانی غیر از زبان رسمی بهچشم میخورد.
اخیراً و در آستانهی روز جهانی زبان مادری، شاهد موج گسترده و فزایندهی بازداشتها در میان فعالان مدنی و فرهنگی و کنشگران حوزهی زبانهای مادری در استانهای مرزی کشور بودهایم. بازداشتهای خشونتآمیز و خودسرانهی شهروندان عرب، ترک، بلوچ و کرد در ماههای اخیر خود گواه روشنیست بر نگاه خصمانه و تقلیلگرایانهی حاکمیت نسبت به فعالان مدنی و فرهنگی در استانهایی که مردمانش به زبانی غیر از زبان رسمی سخن میگویند.
باید افزود که مسئلهی نادیدهانگاری و نقض حق آموزش زبانی غیر از زبان رسمی، معنایی جز نقض بارز حق آزادی اندیشه و بیان و نیز انکار آشکار تنوع فرهنگی در سرزمین نابرابر ما ندارد و حقیقتی تلخ است که این نادیدهانگاریها، تنگنظریها و بگیر و ببندهای هرروزه، در وانفسایی که قامت ِ قاطبهی مردمان این سرزمین تحت فشار انواع ستمهای طبقاتی و تبعیضهای اقتصادی و معیشتی و محرومیتهای فرهنگی و اجتماعی، هرروز بیش از پیش خمود و خمیده میشود؛ بار گرانیست بر دوش خستهی مردمان بیلبخند و رنج مضاعفیست بر انبوه آلام ایشان.
بهجاست بر این نکته انگشت تاکید بگذاریم که علیالعموم هیچ زبانی در تضاد و تعارض با زبان عمومی و رسمی یا همان زبان میانجی و مشترک ِ زبانهای گوناگون در یک سرزمین نبوده و نیست بل این تنوع و تکثر بر غنا و بالندگی هرچهبیشتر زبانها و تعامل و تفاهم میان گویشوران آنها میافزاید که این خود موید و مبین اتحاد و تعامل فرهنگی ِ جهانمحور ِ انسانها، ورای سلطهی سیاسی دولتها و مرزهاست.
کانون نویسندگان ایران روز جهانی زبان مادری را به همهی مردمان ایران و جهان صمیمانه شادباش میگوید و با اتکا و استناد به اصل سوم مندرج در منشور خود؛ “رشد و شکوفایی زبانهای متنوع کشور را از ارکان اعتلای فرهنگی و پیوند و تفاهم مردم ایران میداند و با هرگونه تبعیض و حذف در عرصهی چاپ و نشر و پخش آثار به همهی زبانهای موجود مخالف است” و نیز خواستار رفع هرگونه تحدید، تبعیض، بازداشت و پیگردهای غیرقانونی درخصوص ِ همهی کنشگران مدنی، فرهنگی و فعالان حوزهی زبانهای مادریست.
۳ اسفند ۱۴۰۳
کانون نویسندگان ایران