جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳

جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳

حزب سبزها، پیشرانۀ نظامی‌گری آلمان؛ صلح‌گرایانی که به نومحافظه‌کار بدل شدند – ترجمه ی: ادریس ایروی

رکود اقتصادی، ظهور راست افراطی، و سیاست خارجی بی‌ثبات: آلمان در شرایط بحران به انتخابات زودهنگام پارلمان در ۲۳ فوریه نزدیک می‌‌شود. محافظه‌کاران که به عنوان شانس اول پیروزی در نظر گرفته می‌شوند، مجبور خواهند بود با سوسیال‌دموکرات‌ها و شاید حتی با سبزها سازش کنند. حزب سبزها که در گذشته طرفدار صلح بود، اکنون به‌ سر نیزۀ جنگ‌طلبی جدید آلمان تبدیل شده است.

ثبات، که زمانی در آن سوی [رود] راین فضیلت اصلی بود، دیگر شبیه گذشته برجای نیست. یک بحران سیاسی منجر به انتخابات پیش از موعدی شده که قرار است در ۲۳ فوریه برگزار شود؛ رکود اقتصادی از دو سال پیش بزرگترین اقتصاد قارۀ اروپا را تحت فشار قرار داده است. متأثر از افزایش قیمت انرژی ناشی از تحریم‌های اروپا علیه روسیه، قلب صنعتی آلمان دچار مشکل‌هایی جدی شده است: شرکت‌های بزرگ مانند فولکس‌واگن از کاهش ده‌ها هزار شغل خبر می‌دهند، تعداد ورشکستگی‌ها به بالاترین سطح خود از بحران مالی ۲۰۰۸ رسیده و خطر زوال صنعت وجود دارد. در نوامبر گذشته، ائتلاف سوسیال‌دموکرات‌ها (SPD)، سبزها (Die Grünen) و لیبرال‌ها (FDP) بر سر تدوین بودجۀ ۲۰۲۵ به بن‌بست برخورده‌اند. مسئلۀ تامین مالی ارسال سلاح به اوکراین نقش مهمی در این امر ایفا کرده است. تسلیح مجدد گسترده در واقع فشار افزونی بر منابع مالی آلمان وارد می‌آورد. پس از تخصیص ۱۰۰ میلیارد یورو برای ارتش در پنج سال توسط صدراعظم اولاف شولتس در سال ۲۰۲۲، سبزها، SPD و اتحادیۀ دموکرات مسیحی (CDU) از اختصاص مبلغی بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد یورو بیشتر صحبت می‌کنند – علاوه بر بودجه معمول دفاعی (Der Spiegel، ۱۶ فوریه ۲۰۲۴). به استثنای Die Linke و Bündnis Sahra Wagenknecht (BSW)، تمام احزاب بر ضرورت تسلیح مجدد بی‌سابقه در تاریخ جمهوری توافق دارند. اما در مورد نحوۀ تأمین مالی اختلاف نظر دارند. CDU، سازمان‌های راست‌گرای افراطی از جمله “آلترناتیو برای آلمان” Alternative für Deutschland (AfD) و لیبرال‌های FDP بر کاهش شدید هزینه‌های اجتماعی تأکید دارند، در حالی که SPD و سبزها ترجیح می‌دهند به استقراض روی بیاورند – بدون اینکه از تشکیل ائتلافی ریاضتی با محافظه‌کاران که رهبری آن آقای فریدریش مرتس پیشنهاد می‌دهد که «جرأت کاپیتالیسم بیشتر را داشته باشیم»، دست بکشند. کریستوف بوتروگه (Christoph Butterwegge)، جامعه‌شناس سیاسی، از یک «حملۀ مستقیم به دولت رفاه» بعد از انتخابات، ابراز نگرانی کرده است (Taz، ۳۰ دسامبر ۲۰۲۴).

تا چند سال پیش قابل تصور نبود، اما نظامی‌گری جدید در آلمان همراه با تحولی عمیق در فرهنگ سیاسی ظهور یافته است. روی پوسترهای انتخاباتی سوسیال‌دموکرات‌ها، وزیر دفاع بوریس پیستوریوس (از SPD)، خواستار یک ارتش «آماده جنگ تا پیش از سال ۲۰۲۹» شده و با لباس نظامی و اسلحه در دست، ژست می‌گیرد – تغییری شگرف برای حزبی که زمانی به «سیاست تنش‌زدایی» معروف بود، سیاستی که سبب نزدیک شدن به اتحاد جماهیر شوروی شد و جایزۀ صلح نوبل را برای صدراعظم ویلی برانت به ارمغان آورد. اما رادیکال‌ترین چرخش را سبزها تجربه کرده‌اند. حزب سبزها که در ۱۹۸۰ به عنوان حزبی ضد جنگ تأسیس شد، در سال‌های اخیر به عنوان حامی سرسخت تسلیح مجدد و جنگ‌طلبی ظاهر شده است. برای مثال، آنتون هوفرایتر که سال‌ها ریاست مشترک فراکسیون سبزها در بوندستاگ را بر عهده داشت، بی‌وقفه خواستار «سلاح، سلاح و باز هم سلاح!» است (۱) و از SPD به دلیل امتناع از تحویل موشک‌های دوربرد تاوروس به اوکراین انتقاد می‌کند. در جریان مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۱، سبزها برعکس، بر ضرورت عدم تحویل سلاح به مناطق جنگی تأکید داشتند؛ اما کمتر از یک سال بعد، آنالنا بربوک، وزیر سبز امور خارجه، ابعاد اوروِل‌گونۀ صلح‌طلبی جدید اکولوژیک را آشکار کرد: «تحویل سلاح‌ها به نجات جان انسان‌ها کمک می‌کند» (Süddeutsche Zeitung، ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۲). پیش از او، یوشکا فیشر، وزیر خارجه بین سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷، حتی خواستار یک بمب اتمی اروپایی شد (Die Zeit، ۳ دسامبر ۲۰۲۳)، و روزنامه‌نگاران مترقی معروف مانند اولریکه هرمان از روزنامۀ «چپ‌گرای» Taz از او حمایت کردند (۲).

هنر انکار تاریخ خود

همراه شرکای ائتلافی خود، سبزها و احزاب اصلی مخالف یعنی CDU و AfD، همچنین حامی جنگ‌های اسرائیل در خاورمیانه هستند. برلین به عنوان دومین تأمین‌کننده تسلیحات برای تل‌آویو پس از واشینگتن، از اسرائیل پشتیبانی مالی و دیپلماتیک می‌کند. در حالی که دولت فدرال در مورد اوکراین خود را به عنوان مدافع سرسخت حقوق بین‌الملل معرفی می‌کند، با کمک به اسرائیلی‌ها برای ارتکاب جرائم جنگی – که اکنون از سوی سازمان عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر نسل‌کشی شناخته شده – این حقوق را نقض می‌کند (۳). هیچ‌گاه نه آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه، و نه روبرت هابک، وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم که نامزد سبزها برای صدراعظمی نیز هست، این ارسال تسلیحات را زیر سوال نبرده‌ یا آن را مشروط به توقف تجاوزات در غزه نکرده‌اند.

از سبز کلروفیل به سبز نظامی، تحول سبزها، معدود فعالانی را که هنوز برنامه تأسیسی حزب («Das Bundesprogramm») در سال ۱۹۸۰ را به یاد دارند، شگفت‌زده کرده است: «سیاست خارجی اکولوژیک یک سیاست غیرخشونت‌آمیز است. (…) این غیر-خشونت به معنای تسلیم شدن نیست، بلکه تضمین صلح و زندگی از طریق ابزارهای سیاسی به جای ابزارهای نظامی است. (…) توسعۀ یک قدرت مدنی که بر محوریت صلح متمرکز است باید با آغاز فوری انحلال بلوک‌های نظامی، به ویژه ناتو و پیمان ورشو، همراه باشد.» در اوج جنگ سرد، این متن خواستار «برچیدن صنعت تسلیحاتی آلمان و تبدیل آن به تولید صلح‌آمیز» شده بود.

اگر چه تبدیل سبزها از حزبی برای صلح به حزبی برای جنگ به شکلی خطی رخ نداد، اما جنگ کوسوو بی‌شک نقطۀ عطفی در این مسیر بود. ائتلاف سوسیال‌دموکرات‌ها و سبزها به رهبری گرهارد شرودر (صدراعظم، از SPD) و یوشکا فیشر (وزیر امور خارجه)، در بهار ۱۹۹۹ تصمیم گرفتند آلمان در بمباران صربستان توسط سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بدون کسب مجوز از شورای امنیت سازمان ملل شرکت کند. بدین ترتیب دولت منشور سازمان ملل، معاهدۀ مسکو و اصل منع جنگ‌های تهاجمی در قانون اساسی آلمان را نقض کرد. در کنگرۀ سبزها در سال ۱۹۹۹، آقای فیشر این اقدامات را با این عبارت توجیه کرد: «دیگر نه هرگز آوشویتسی، نه هرگز نسل‌کشی‌ای.» قیاس جنگ داخلی کوسوو با آوشویتس باعث شد بازماندگان هولوکاست نامه‌ای اعتراضی بنویسند (۴). اما این مقایسه منجر به تایید مشارکت آلمان توسط کنگره حزب شد. تطبیق دادن مخالفان ژئوپلیتیک غرب با هیتلر و نسل‌کشی یهودیان به منظور مشروعیت بخشیدن به مداخلات نظامی، اکنون بخشی از رویۀ سبزها شده است. در آوریل ۲۰۲۲، یورگن تریتن، وزیر سابق محیط زیست و از اعضای سبزها، قتل‌عام غیرنظامیان اوکراینی در بوچا توسط سربازان روس (بر اساس گزارش سازمان ملل حدود ۲۰۰ قربانی غیرنظامی) را به شقاوت‌های مرتکب‌شده در جبهۀ شرقی توسط واحدهای اس‌اس که صدها هزار تن از یهودیان را به قتل رساندند، تشبیه کرد.

تحولات سیاست خارجی مورد حمایت سبزها طی دهه‌های گذشته نشان‌دهندۀ یک همگرایی تدریجی با دیدگاه‌های نومحافظه‌کاران آمریکایی است. این تحول عمدتا بر اساس رویکردی مبتنی بر ترویج «ارزش‌ها» توضیح داده می‌شود – الگویی از «هرگز دوباره» در سال ۱۹۹۹ و مدل دموکراسی غربی در زمان حال – که بطور فزاینده‌ای تحت تأثیر اندیشکده‌های آتلانتیستی قرار گرفته که بسیاری از چهره‌های برجستۀ سبزها در آنها مشارکت دارند. خانم بربوک – که می‌گوید از وزیر خارجه پیشین آمریکا، مادلین آلبرایت، الهام گرفته است (۵) – به ویژه عضو دعوت‌شدۀ بنیاد مارشال آلمان (German Marshall Fund) بوده است. بیشتر رهبران حزب در دو دهۀ اخیر، از جمله کلاودیا روت، کاترین گورینگ-اکارت، جَم اوُزدمیر، و راینهارد بوتیکوفر، اعضای شبکۀ آتلانتیک-بروکه (Atlantik-Brücke) بوده‌اند؛ شبکه‌ای متشکل از بانکداران، استراتژیست‌های نظامی، روزنامه‌نگاران و سیاستمدارانی که هدفشان تقویت روابط آلمان و آمریکا است. آقای امید نوری‌پور، رئیس حزب تا نوامبر ۲۰۲۴، نیز در هیئت مدیرۀ این سازمان حضور دارد. جَم اوُزدمیر Cem Özdemir که اکنون وزیر کشاورزی است، در سال ۲۰۰۴ نامه‌ای سرگشاده از سازمان نومحافظه‌کار آمریکایی «پروژه برای قرن جدید آمریکا» را امضا کرده بود که خواستار سیاستی تهاجمی‌تر در برابر روسیه شده بود (۶). از دیدگاه ایالات متحده، همکاری با رهبران حزب سبزها ثمربخش بوده است: حزبی که زمانی از انحلال پیمان آتلانتیک حمایت می‌کرد، اکنون به شدت برای گسترش آن و نظامی‌سازی سیاست خارجی مبارزه می‌کند. همچنین در تقابل با چین، حزب سبزها نیز در کنار باز‌های آمریکایی قرار گرفته است – باز هم به نام دیپلماسی مبتنی بر «ارزش‌ها». این تغییر موضع، شکافی عمیق بین جنبش‌های اکولوژیک و جنبش‌های صلح‌طلبانه ایجاد کرده است که زمانی پیوند میان آن‌ها اساس قدرت سیاسی این دو عرصه بود.

در این فرآیند تغییر، یک شخصیت نقشی کلیدی ایفا کرد: رالف فوکس، کسی که زمانی مائوئیست بود و سپس برای بیش از دو دهه مدیر مشترک بنیاد هاینریش-بول وابسته به سبزها بود و اکنون مدیر مرکز مدرنیتۀ لیبرال (Zentrum Liberale Moderne) است. این اندیشکده با استفاده از تسلیح مجدد و آتلانتیک‌گرایی از «دموکراسی‌های لیبرال» در برابر «رژیم‌های خودکامه» دفاع می‌کند. دولت آلمان بخش عمده‌ای از هزینه‌های این سازمان به ظاهر غیردولتی را تأمین می‌کند. از اواخر دهۀ ۱۹۸۰، فوکس همراه با دانیل کوهن-بندیت در جریانی فعالیت می‌کرد که تلاش داشت حزب سبزها را از مسیر ضدکاپیتالیستی و صلح‌جویانۀ خود دور کند. در سال ۱۹۹۸، برنامه انتخاباتی فدرال هنوز خواستار «نظمِ صلح و امنیت پان‌اروپایی» بود که می‌توانست «جایگزین ناتو شده و پیش‌شرطی برای یک خلع تسلیحات کامل» ارائه دهد (۷). ورود سبزها به دولت فدرال و جنگ کوسوو این وعده‌های انتخاباتی را برای همیشه به خاک سپرد.

توضیح دیگر این تغییر، به تحول جامعه‌شناختی رأی‌دهندگان سبزها بازمی‌گردد: طبق یک الگوی معمول در دموکراسی‌های غربی، طبقۀ متوسط معترض آلمانی دهۀ ۱۹۷۰، دو دهه بعد به قشر‌های مرفه، شهری و تحصیل‌کرده‌ای تبدیل شده‌اند که اکنون این حزب از میان آنها حامیانش را جذب می‌کند (۸). ۷۸ درصد از این افراد از ادامۀ ارسال تسلیحات به اوکراین حمایت می‌کنند – بیشتر از حامیان هر حزب دیگری. با این حال، تنها ۹ درصد آماده‌اند در صورت لزوم برای دفاع از آلمان سلاح به دست بگیرند – کمتر از هر حزب دیگری (۹). جنگیدن با روسیه تا آخرین اوکراینی، راه‌حلی برای این تعهد نظامی به نام «ارزش‌های غربی» ارائه می‌دهد.

برلین، تنها میان بلوک‌ها

از فوریۀ ۲۰۲۲ به این سو، مواضع سبزها در سیاست خارجی از جنگ‌طلبانه‌ترین مواضع بوده است. بلافاصله پس از تهاجم روسیه، خانم بربوک، مثل بسیاری از رهبران غربی، اعلام کرد که باید «روسیه را ویران کرد» (۱۰). آقای یورگن تریتین در ۶ آوریل ۲۰۲۲ در بوندستاگ اظهار داشت: «ما روسیۀ ولادیمیر مخوف را به دوران دهۀ ۶۰ سدۀ گذشته بازمی‌گردانیم!» و تأکید کرد که تحریم‌ها باید حتی پس از پایان جنگ نیز اعمال شوند. سبزها سپس با هرگونه راه‌حل دیپلماتیک مخالفت کردند، حتی زمانی که فرماندهان ارشد ارتش‌های آمریکا و اوکراین به بن‌بست نظامی اذعان داشتند. افول صنعتی آلمان، به عنوان هزینۀ این درگیری که با تعرفه‌های احتمالی اعمال‌شده توسط دولت دانلد ترامپ تشدید خواهد شد، به نظر نمی‌رسد رهبران سبزها را نگران کند. پایگاه انتخاباتی آن‌ها بیشتر در بخش خدمات مشغول به کار هستند. و اگرچه این وضعیت حزب را تحت تأثیر قرار داده است، اما فرصتی برای تصریح سیاسی نیز فراهم کرده است.

با وجود دو برابر شدن تعداد اعضای سبزها بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۴، این حزب در انتخابات اروپایی ۲۰۲۴ تقریبا نیمی از آرای خود را از دست داده است (۱۱.۶٪ در مقابل ۲۰.۵٪ در سال ۲۰۱۹). ریزش آرا به ویژه در میان جوانان بسیار چشمگیر بوده است. در سپتامبر گذشته، سه انتخابات منطقه‌ای در شرق آلمان مانند سه سیلی برای این حزب بود: سبزها دیگر در دولت‌های ایالت‌های تورینگن، براندنبورگ، و زاکسن حضور ندارند. در دو ایالت اول، این حزب حتی نتوانست به حداقل ۵ درصد آرای لازم برای ورود به پارلمان‌های منطقه‌ای دست بیابد. در واکنش به این شکست، رهبر سبزها استعفا داد. در همان ماه، کمیتۀ اجرایی سازمان جوانان حزب بطور دسته‌جمعی از حزب جدا شده بودند، با این استدلال که مسیر فعلی حزب با آرمان‌هایش ناهمخوان شده است (۱۱). با این وجود تیم رهبری حزب مدنظر ندارد هیچ تغییری در مسیر حزب ایجاد کند. روبرت هابک، رهبر حزب، خواستار این است که آلمان در آینده ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی (PIB) خود را صرف هزینه‌های نظامی کند. در این صورت یک‌سوم از بودجه ملی در بخشی از اقتصاد که بیشترین آسیب را به محیط زیست وارد می‌کند، سرمایه‌گذاری خواهد شد. گزینه‌ای که آلمان و اروپا تبدیل به نیرویی در ایجاد صلح میان بلوک‌های جهانی در واقعیت جدید ژئوپولیتیک شوند، هرگز مطرح نشده است.

پی نوشت:

۱- Lenz Jacobsen, Ferdinand Otto et Michael Schlieben, « Der Waffengang », Die Zeit, Hambourg, 15 avril 2022.

۲- مقالۀ «فضیلت بمباران»، لوموند دیپلماتیک، نوامبر ۲۰۲۴ https://ir.mondediplo.com/2024/11/article5112.html

و همچنین Ulrike Herrmann, « Europa, die USA und der Krieg. Ja zur Atombombe », Taz, Berlin, 15 février 2024.

۳- « Amnesty International investigation concludes Israel is committing genocide against Palestinians in Gaza », ۵ décembre 2024. Lire aussi Akram Belkaïd, « Israël accusé de génocide », Le Monde diplomatique, janvier 2025.

۴- Der Tagesspiegel, Berlin, 23 avril 1999.

۵- « Baerbock würdigt verstorbene frühere US-Außenministerin Madeleine Albright », ۲۴ mars 2022, www.merkur.de

۶- « An Open Letter to the Heads of State and Government of the European Union and NATO », Project for the New American Century, 28 septembre2004, https://web.archive.org

۷- Bündnis 90 – Die Grünen, Grün ist der Wechsel. Programm zur Bundestagswahl, 1998. ۸-

Lire Olivier Cyran, « À Hambourg, dans le laboratoire de l’écolo-bourgeoisie » , Le Monde diplomatique, août 2011.

۹- « Nur 17 Prozent der Deutschen bereit zur Landesverteidigung mit der Waffe », ۲۰ décembre 2023, www.stern.de

۱۰- « Baerbock über Sanktionspaket : “Das wird Russland ruinieren” », Redaktionsnetzwerk Deutschland, 25 février 2022, www.rnd.de

۱۱- « Grüne Jugend im Wortlaut : Darum verlassen wir die Partei », ۲۶ septembre 2024, www.theeuropean.de

نویسنده: Fabien Scheidler خبرنگار و نویسنده کتاب “پایانِ اَبَراَفزار” ، La Fin de la mégamachine ، انتشارات سوی Seuil ، پاریس، ۲۰۲۰.

منبع: لوموند دیپلماتیک

برچسب ها

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

متاسفانه برخی از کاربران محترم به جای ابراز نظر در مورد مطالب منتشره، اقدام به نوشتن کامنت های بسيار طولانی و مقالات جداگانه در پای مطالب ديگران می کنند و اين امکان را در اختيار تشريح و ترويج نطرات حزبی و سازمانی خود کرده اند. ما نه قادر هستيم اين نظرات و مقالات طولانی را بررسی کنيم و نه با چنين روش نظرنويسی موافقيم. اخبار روز امکان انتشار مقالات را در بخش های مختلف خود باز نگاه داشته است و چنين مقالاتی چنان کاربران مايل باشند می توانند در اين قسمت ها منتشر شوند. کامنت هایی که طول آن ها از شش خط در صفحه ی نمايش اخبار روز بيشتر شود، از اين پس منتشر نخواهد شد. تقسيم يک مقاله و ارسال آن در چند کامنت جداگانه هم منتشر نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *