کارشناسان آکادمی علوم روسیه عصر جدیدی از اصلاحات را در جهان پیش بینی می کنند. سایت “سالیدارناستت” در این باره می نویسد: طبق پیش بینی این کارشناسان، بسیاری از دیکتاتوری ها در سال های آینده متزلزل یا سقوط خواهند کرد.
“رژیم های استبدادی به پایان امکانات خود رسیده اند”.
تز اصلی گزارش، در دوران رفرم ها و دگرگونی ها، چنین است که “در آستانه سال ۲۰۲۵، شدت درگیریهای منطقهای در فراینده کاهندگی قرار میگیرد و دگرگونی های کلیدی به حوزه سیاست داخلی دگردیسی خواهد شد: تعدادی از کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه رفرمهایی را آغاز خواهند کرد که مقیاس آن با رفرمهای ریگان و تاچر، تحولات اروپای پس از جنگ و رفرم در کشورهای اردوگاه سوسیالیستی سابق در اوایل دهه ۱۹۹۰ قابل مقایسه خواهد بود. در عین حال، جغرافیای اصلاحات حتی گستردهتر از سالهای اول پس از فروپاشی دیوار برلین میباشد”.
علائم نقطه عطف آینده بدین قرار است: «از یک سو، با فرآیند فرسایش تدریجی درگیریهای منطقهای همره میگردد که ذینفعان آن منابعشان برای رویارویی بیشتر رو به پایان است. از سوی دیگر، موفقیت های انتخاباتی سیاستمدارانی است که میانه رو (مسعود پزشکیان در ایران) یا اصلاح طلبان رادیکال تر (خاویر مایلی در آرژانتین) به حساب می آیند.
نشانه دیگر، بحران رژیمهای استبدادی است که در تعدادی از کشورها به حدی رسیدهاند که منابع و امکانات مشروعیت خود را تمام کردهاند.
موضوعی که در مورد فلسطین صدق میکند، جایی که رئیس جمهور محمود عباس سال آینده نودمین سالگرد تولد خود را جشن خواهد گرفت.
مانند ونزوئلا، جایی که رژیم مادورو تا سال ۲۰۲۴ عمدتاً به دلیل کاهش موقت علاقه جهان به انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا پابرجا ماند.
یا ترکیه، جایی که شکست مخالفان اردوغان در سال گذشته به دلیل ضعیف در انتخاب نامزد انتخابات ریاست جمهوری (کمال قلیچدار اوغلو) نبود.
در اخر کوبا، جایی که حتی قبل از خاموشی های اکتبر، مقامات مجبور شدند اینترنت تلفن همراه را به دلیل اعتراضات محدود کنند، و ایران فوق الذکر که در صورت مرگ آیت الله خامنه ای ۸۵ ساله تغییرات در آن اجتناب ناپذیر خواهد بود.
با توجه به مدل پیشبینی که گزارش بر آن استوار است، دوران رفرمها شامل دو مرحله اصلی میشود:
سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹- تثبیت نظم جهانی، تغییرات انتخاباتی و سیاسی که مقدمه ای برای آغاز اصلاحات می شود.
سالهای ۲۰۲۹ تا ۲۰۳۳- اوج تحولات است.
نویسندگان این گزارش می نویسند:
ترانریت به دوران اصلاحات ممکن است در آغاز بصورت موجی از دموکراسیسازی بیان شود که در مقیاس خود با موج سوم (به گفته هانتینگتون) که از پرتغال، یونان و اسپانیا آغاز شد و با فروپاشی اردوگاه سوسیالیست پایان یافت، قابل قیاس باشد.
موج جدید – چهارم – موج دموکراتیزاسیون که به احتمال زیاد شامل موارد زیر خواهد بود:
آمریکای لاتین: کوبا و ونزوئلا، جایی که رژیم های مستبد کنونی نمی توانند بر بحران مزمن اقتصادی غلبه کنند.
جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق، از جمله روسیه، بلاروس و قزاقستان؛
اروپای شرقی، به ویژه مجارستان، جایی که امکان راه اندازی مجدد نهادهای دموکراتیک وجود دارد.
خاورمیانه، از جمله ترکیه، فلسطین و (احتمالا) ایران؛
آسیای شرقی: چین، جایی که ممکن است آزادسازی سیاسی نرم در صورت شکست حمله احتمالی به تایوان اتفاق بیفتد، و کره شمالی (در صورتی که کره شمالی تصمیم بگیرد اقدامی تمام عیار علیه کره جنوبی انجام دهد).
چرا این برآیندها قابل توجه هستند.
این گزارش در جولای ۲۰۲۴ منتشر شد، اما افزایش علاقه به آن همین چند روز پیش اتفاق افتاد. نویسندگان آن ولادیمیر پانتین، محقق ارشد موسسه ملی تحقیقات اقتصاد جهانی و روابط بینالملل آکادمی علوم روسیه، و کریل رودیونوف، تحلیلگر تجاری هستند.
منطقی است که این پرسش ذیل طرح شود: چرا در کل ارزش توجه به چنین پیشگویی های جسورانه ای مطرح میگردد، که با بسیاری از اتفاقات سال های اخیر در تضاد است؟.
واقعیت این است که پنتین پیش بینی هایی دارد که به حقیقت پیوسته اند.
«احتمال تشدید درگیریهای بینالمللی و تشدید آنها به درگیریهای نظامی منطقهای… در بازه زمانی ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ به بالاترین حد خود رسیده است».
این نقل قول از ویژهنگاشت یا مونوگراف (به انگلیسی: monograph) ولادیمیر پانتین و همکار نویسنده اش ولادیمیر لاپکین است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. فراموش نکنیم که جنگ روسیه و اوکراین در واقع در سال ۲۰۱۴ با الحاق کریمه و تهاجم به دونباس آغاز شد.
ذکر بخشی از مصاحبه ولادیمیر پانتین با کریل رودیونوف در سال ۲۰۱۶:
– از مفهوم چرخه های فرگشت رخدادها چنین بر می آید که در سال های ۲۰۲۱-۲۰۲۵ جهان درگیر موج جدیدی از درگیری های نظامی-سیاسی منطقه ای خواهد شد. آیا آنها برای روسیه و کشورهای خارجی دشوارتر از درگیری های ۲۰۱۳-۲۰۱۷ خواهند بود؟
– این درگیری ها هم برای روسیه و هم برای کل جهان دشوارتر خواهد بود. چهار سال ۲۰۲۱-۲۰۲۵ از نظر ساختاری شبیه به دوره ۱۸۵۳-۱۸۵۷، زمانی که جنگ کریمه شروع شد، که در آن، علاوه بر روسیه و ترکیه، کشورهای پیشرو اروپا – فرانسه و بریتانیا – درگیر بودند.
تشابه دیگر در دوره ۱۹۴۹-۱۹۵۳ است که شامل جنگ کره، اولین درگیری جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود که در همان زمان درگیر یک مسابقه تسلیحات هسته ای شدید بودند.
– خطر اصلی درگیری ها در سال های ۲۰۲۱-۲۰۲۵ چه خواهد بود؟
– در یک درگیری رودررو بین روسیه و کشورهای غربی (تا و از جمله استفاده از تسلیحات هستهای)، که درگیری بین آن تا کنون عمدتاً ماهیت «تحریمی» داشته است.
– بنابراین، درگیریها می توانند درست در خاک روسیه شعله ور شود؟.
– نه، به احتمال زیاد، نقطه درگیری می تواند فضای پس از شوروی (اوکراین، آسیای مرکزی)، یا خاورمیانه یا شرق آسیا باشد.
با این حال، با گسترش درگیری، ممکن است مانند جنگ کریمه به خاک روسیه سرایت کند.
چرا این داده ها مهم هستند؟.
گزارش ولادیمیر پانتین و کریل رودیونوف بر اساس نظریه چرخه های فرگشتی است که به نوبه خود، نظریه امواج بلند نیکولای کوندراتیف پایه و اساس آنرا تشکیل میدهد. به بیان ملایمتر، توجیهی که قابل انکار نیست.
به طور خلاصه، ادواری در اقتصاد (و سیاست) واقعاً وجود دارد. اما البته نمی توان آن را تا حد مطلق بالا برد. بسیاری از عوامل دیگر وجود دارند که پویش جهانی را تعیین می کنند.
قابل توجه است که تزهای ولادیمیر پانتین و کریل رودیونوف که در روسیه مدرن همگیر نیستند، توسط وفادارانشان جدی گرفته می شود. والری فدوروف، مدیر کل مرکز مطالعه افکار عمومی روسیه مروری بر «عصر اصلاحات و تحولات» منتشر کرد و پیشبینی فوق را «بسیار جالب» توصیف نمود.
ارزش این گزارش برای بلاروس ها، بیش از همه است، زیرا دیدگاه مثبتی از چشم انداز فوری کشور ما ارائه می دهد. آنهم زمانیکه سرکوبهای سیاسی در مقیاس بیسابقهای برای پنجمین سال شدت یافته است، بسیار بجا میباشد. فرآیندی که ممکن است تصویری ایجاد نمایدکه رژیم دیکتاتوری برای ماندن، اگر نه برای همیشه، برای مدت بسیار طولانی، آمده است، که به نوبه خود موجب بی انگیزگی بسیاری از حامیان تغییر می شود.
پانتین و رودیونوف به این نظر اشاره دارند که بحران سیستمی که در حال حاضر در بلاروس جریان دارد، می تواند هر لحظه اوج بگیرد و بسیار شتابنده شود. همانطور که اخیراً در مورد رژیم بشار اسد اتفاق افتاد (ضمنا، اتفاقی که پس از انتشار گزارش “پیش بینی روزهای سخت برای دیکتاتورها” رخداد).
در هر صورت هیچ چیزی به خودی خود اتفاق نمی افتد. آینده بلاروس بستگی به این دارد که همه طرفهایی که جهت نفوذ بر فرآیندها رقابت میکنند، چه کاری و چگونه انجام دهند (یا انجام ندهند) است.
یک باد مخالف قوی برای دموکراتها میتواند ناگهان به باد پایانی تبدیل شود. اما قبل از آن باید توانست از فرصت جدید استفاده کرد.
برگردان از اردشیر قلندری https://gazetaby.com/post/chetvertaya-volna-demokratizacii-skoro-nakroet-belarus/205115 /