شنبه ۲۳ دسامبر ، ساعت:
۱۲:۳۰
Am Ernst-August-Platz
خشونت در درازنای تاریخ علیه زنان به اشکال و درجات مختلف در اقصا نقاط جهان وجود داشته و دارد. از هر سه زن حداقل یک نفر خشونت جنسی و فیزیکی را تجربه میکند. هر روزه زنانی به دست پدر، شوهر، برادر، شریک زندگی یا همسر سابق به قتل میرسند. خشونت فقط قتل یا آسیب رساندن فیزیکی نیست، خشونتهای زبانی علیه زنان با گفتن جوک یا متلکهای سکسیتی هم خشونت محسوب میشوند.
سکسیسم و نژادپرستی دو روی یک سکه اند. منع سقط جنین و سلب اختیار زنان بر بدن خویش از موارد آشکار نقض حقوق بشر است که متاسفانه با موج قدرتگیری جریانهای پوپولیستی، مذهبی، راستگرا و نژادپرست در برخی کشورها از جمله ایران، این حق بنیادین و اولیه از زنان سلب شده است. قانون جلوگیری از سقط جنین یا غیرقانونی کردن آن در بسیاری از کشورها در دستور کار قدرتمداران مردسالار نژادپرست قرار گرفته است. زنان در عرصههای مدیریت و رهبری با موانع مرعی و نامرعی مواجه اند. جامعه رنگینکمان lgbtqia+ از مشکلات و معضلات بیشتری در جامعه رنج برده و مورد انواع و اقسام خشونتها قرار میگیرند. زنان با مبارزه و سازماندهی خود در کشورهای عمدتا متروپول تا حدودی بعضی قوانین را بهنفع خود تغییر دادهاند. اما زنان در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی به دلیل وجود ساختارها و قوانین به شدت مردسالارانه و سنتی- مذهبی، از حقوق و امکانات اولیه و ابتدایی در جامعه محرومند. زنان در خیلی از حوزهها با موانع جدی مواجه میشوند. مانند حق خوانندگی، شرکت در رشتههای ورزشی دوچرخهسواری و اسبسواری، بوکس و… محرومند.
فقر ستم طبقاتی و ستم ملی در کنار تبعیضات و نابرابریهای سیستماتیک در چنین جوامعی نه فقط آمار زنکشی را به شکل فزایندهای بالا میبرد، بلکه بسیاری از دختران جوان یا زنان برای خلاصی از جهنم جمهوری اسلامی خودکشی کرده و به زندگی خود پایان میدهند. خشونت دولتی با تبلیغ فرهنگ منحط مردسالاری که زن را فرودست و ناموس مرد میپندارد از طرق مختلف تبلیغ و ترویج میشود و در سطح گستردهای به خشونت در جامعه دامن میزند. این در حالی ست که دستاوردهای جنبش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی فرهنگ و روابط خانواده و جامعه را بهشدت تغییر داده و در بخش قابل توجهی از جامعه، انقلاب ذهنیتی ایجاد کرده است. بهطوری که نظام جمهوری اسلامی با فرامین شرعی، کنترل حجاب از طرق مختلف و بسیج نیروهای انتظامی و اخلاق قادر به جلوگیری از فاعلیت زنان و نافرمانی مدنی آنان در مقابل پوشش و حجاب اجباری نبوده و درمانده شده است. ایده و طرح «کلینیک ترک بیحجابی» نشان از شکست رژیم در برابر مبارزه جسورانه و پیگیر زنان دارد. جنگها صرف نظر از اینکه ویرانی، آوارگی، فقر و بیماری به ارمغان میآورند، صدمات روحی بسیار هم به جامعه وارد میآورند.
بسیاری از زنان در شرایط جنگی، خشونت، تعرض و تجاوزات جنسی را تجربه میکنند که نه تنها آسیبهای جسمی به آنها میزند بلکه باعث تروما و آسیبهای جدی روانی در آنها میشود که آثارش تا آخر عمر با آنها خواهد ماند و در بسیاری مواقع هیچگاه قابل جبران نخواهد بود. برای پایان دادن به خشونت علیه زنان، میباید جنبشهای نه به جنگ – و میلیتاریسم را ایجاد و تقویت کرد و برای کم کردن بودجههای نظامی بهنفع امر آموزش، فرهنگ و بهداشت و… تلاش نمود.
حمایت از تبعیضهای مثبت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای زنان جهت بالا بردن اعتماد به نفس در آنها و تا حدی جبران ستم و سرکوبهای فردی و اجتماعی که تجربه کرده اند، ضروری ست. رهایی زنان در گروی رهایی جامعه از سلطه دین و دولت و سرمایه است. هدف، ایجاد جامعهای ست که از خود بیگانگی به انسان، بهخصوص به زنان تحمیل و اعمال نشود و همه انسانها برابر و یار و یاور هم باشند. لازمهی دستیابی به چنین ارزشهای انسانی و جامعهای برابر حقوق و بدور از هر گونه تبعیض و خشونت، جامعهای که در آن کرامت انسانی همه آحاد انسانی، بخصوص زنان حفظ و رعایت شود، گذر از جمهوری اسلامی اجتنابناپذیر است.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی و برابری
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
کانون کنشگران دموکرات و سوسیالیست