(۱)
هر یلدا تو را
در تقویم بیست سالگی ام
پنهان می کنم .
مبادا دست روزگار
خطی بر پیشانی ات بکشد.
(۲)
گل وحشی،
اول باری که فکر گلدان بودن
از سرم گذشت.
گاهی ناگهان یکی
چراغ خانه ات را روشن می کند.
(۳)
رو به پاییز
پنجره ای، که تو
در قاب اش شکفته ای.
اینجا، همه ی برگ ها
خود را گل می نامند.
یوسف صدیق