چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳
چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳

نابرادری – خسرو باقرپور

با توسل به احمدشاملو و سرایه‌ی “من همدست توده‌ام” در “مدایح بی‌صله”
و شاید به تعبیر جان جانانم اسماعیل جان خویی، مرحم زخم کاری تیری کز بال ما برآمد و بر جان ما نشست.

 
تو برادرم نبودی
مهرت دریغ شد از من و
کین‌ات نثار شد
قابیل هم‌نشین من به خانه‌ی آدم!

تو یاورم نبودی
“ناکسی بودی که به طاعون آری گفتی و
نان آلوده‌اش را پذیرفتی”

تو رفیقم نبودی
نوزاد اندیشه‌ات را که معصوم و زیبا بود
مهر‌بانوی نجیب‌ات در زایشگاه جهل زایید و
تو در پروردگاه بی‌خردی پروردی و
عاقبت
در عمق دره‌ی دریوزه
زنده
دفنش کردی

از تو می‌ترسم!
از نگاه تو می‌ترسم!

نه ، نه ، تو برادرم نبودی.

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=34012 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x