دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴

ممدانی زیر پای فاشیسم را خالی می‌کند؛ کاری که دموکرات‌ها از انجامش بازمانده‌اند – ایزابلا وبر، برگردان: هرمس برادری

ممدانی با برنامه‌ای اقتصادی جسورانه و عملی نشان می‌دهد چگونه می‌توان دسترسی به کالاهای اساسی را تضمین کرد و پایه‌های دموکراسی را دوباره مستحکم ساخت. استاد اقتصاد دانشگاه ماساچوست، ایزابلا وبر، با تحلیل برنامه‌ی ممدانی در نیویورک نشان می‌دهد که بازپس‌گیری اعتماد رأی‌دهندگان نه یک ترفند روان‌شناختی، بلکه نتیجهٔ سیاستی واقعی و مادی است. در دل بحران‌های شهری و اقتصادی، برنامهٔ او زیر پای فاشیسم را خالی می‌کند

احزاب دموکراتیک در سراسر جهان امروز در برابر همان دو‌راهی‌ای قرار دارند که دموکرات‌های آمریکا در سال ۲۰۲۴ با آن روبه‌رو شدند: یا از انجام مداخلات اقتصادی جسورانه سر باز می‌زنند و نظاره‌گر روی آوردن مردم به سیاستمداران اقتدارگرا می‌شوند، یا برای سیاستی می‌جنگند که زندگی مادی مردم را واقعاً بهبود بخشد.

«دوستان من، جهان در حال تغییر است»، زهران ممدانی در آستانه‌ی انتخابات شهرداری نیویورک خطاب به هوادارانش می گوید. «مسئله این نیست که آیا این تغییر رخ خواهد داد یا نه، بلکه این است که چه کسی آن را رقم خواهد زد.»

مردم از وضع موجود چنان ناراضی‌اند که حاضرند هر گزینه‌ای را به‌جز تداوم وضعیت کنونی برگزینند. اما حزب دموکرات و اغلب احزاب دموکراتیک در سراسر جهان از ارائه‌ی جایگزین‌های واقعی پرهیز می‌کنند. همین امر رأی‌دهندگان را به آغوش راست افراطی و حتی نیروهای فاشیستی رانده است. ممدانی مصمم است انحصار آنان بر «چشم‌انداز آینده‌ای متفاوت» را در هم بشکند.

ممدانی کارزار خود را بر این هدف متمرکز کرده است که هزینه های زندگی را بار دیگر برای مردم «قابل پرداخت» کند ــ و همین، روزنه‌ای از امید می‌گشاید. او نشان می‌دهد که نمایندگان دموکرات می‌توانند از بنیادی‌ترین منافع مادیِ رأی‌دهندگان خود دفاع کنند و بدین‌ترتیب، وعده‌ی فراموش‌شده‌ی دموکراسی را زنده سازند.

در شرایطی که جنبش‌های فاشیستی در سراسر جهان در حال پیشروی‌اند، کارزار او چیزی را عرضه می‌کند که به‌شدت به آن نیاز است: آغاز یک برنامه‌ی اقتصادی ضد فاشیستی که بتواند انسان‌هایی را بازگرداند که ایمان خود را به اصل دموکراسی از دست داده‌اند.

پاسخ ممدانی در عین سادگی، تأثیرگذار است: باید اطمینان حاصل شود که همه‌ی ساکنان نیویورک توانایی تأمین نیازهای اولیه‌ی خود را داشته باشند. طرح او شامل:

– توقف افزایش اجاره برای واحدهای مسکونی تثبیت‌شده، همراه با ساخت ۲۰۰ هزار واحد مسکونی جدید و مقرون‌به‌صرفه،

– رایگان شدن استفاده از اتوبوس‌های شهری،

– فراهم‌کردن مراقبت همگانی از کودکان از شش‌هفتگی تا پنج‌سالگی،

– اجرای برنامه‌های آزمایشی برای راه‌اندازی فروشگاه‌های مواد غذایی شهری در مناطق محروم از این دسترسی،

– و افزایش مالیات بر میلیونرها و شرکت‌های بزرگ برای تأمین منابع مالی این برنامه‌هاست.

قیمت‌ها در مرکز نابرابری قرار دارند

منتقدان، این دیدگاه را نوعی سوسیالیسم غیرواقع‌بینانه می‌دانند. اما آنچه در واقع با آن مخالفت می‌کنند، مسئله‌ای بسیار بنیادی‌تر است: این ایده که دولت‌های دموکراتیک باید نیازهای اولیه‌ی مردم را تضمین کنند، حتی اگر این کار مستلزم مداخله در بازار باشد. آنچه من «اقتصادِ نیازهای پایه» می‌نامم، بر این واقعیت تأکید دارد که مسکن، خوراک، حمل‌ونقل و مراقبت از کودکان کالاهای معمولی نیستند. وقتی قیمت آن‌ها افزایش می‌یابد، شوک‌های بازتوزیعی پدید می‌آید که افراد آسیب‌پذیر را به حاشیه‌ی جامعه می‌راند.

پژوهش‌های جدیدی که من به‌همراه همکارانم انجام داده‌ام نشان می‌دهد کدام قیمت‌ها بیشترین نقش را در نابرابری دارند. ما دریافتیم که گروه کوچکی از بخش‌های حیاتی – شامل انرژی، مواد غذایی و کشاورزی، بهداشت و درمان، صنایع شیمی، مسکن و عمده‌فروشی – توان نامتناسبی در ایجاد بازتوزیع از طریق افزایش قیمت‌ها دارند.

هرچه فرد فقیرتر باشد، سهم بیشتری از درآمد خود را صرف نیازهای اساسی می‌کند. وقتی قیمت کالاهای حیاتی بالا می‌رود، اثر تورم بر پایین‌ترین دهک درآمدی بسیار بیشتر از دهک بالایی است. یک شوک قیمت در نفت، فقیرترین آمریکایی‌ها را با افزایشی در نرخ تورم روبه‌رو می‌کند که ۵۴ درصد بیشتر از تأثیر آن بر ثروتمندترین ده درصد جامعه است. در مورد محصولات کشاورزی و مواد غذایی، این شکاف حتی بزرگ‌تر است – ۱۲۶ درصد.

همان‌طور که در پژوهش ما نشان داده شده است، سود حاصل از جهش قیمت‌ها در کالاهای اساسی عمدتاً به جیب ثروتمندان می‌رود. در مورد سودهای بی‌سابقه‌ی حاصل از سوخت‌های فسیلی در سال ۲۰۲۲ – که در پی افزایش قیمت نفت و گاز به‌دست آمد – پنجاه درصد از این سودها نصیب ثروتمندترین یک درصد جامعه شد، در حالی که تنها یک درصد از آن به پایین‌ترین پنجاه درصد جمعیت رسید.

کالاهای عمومی، سودی همگانی دارند

تضمین قیمت‌های قابل‌پرداخت برای کالاهای اساسی – همان‌گونه که ممدانی وعده می‌دهد – نابرابری را کاهش می‌دهد، بی‌آن‌که یک گروه را در برابر گروهی دیگر قرار دهد. در این الگو، هیچ تقابلی میان بیکاران و کارگران کم‌درآمد، میان شاغلان یدی و نیروهای متخصص با دستمزد پایین، یا میان گروه‌های قومی و مذهبی مختلف وجود ندارد. خدمات عمومی‌ای چون حمل‌ونقل رایگان و مراقبت همگانی از کودکان برای همه در دسترس است. این طرح بر شمول همگانی به‌جای طرد استوار است – نوعی برنامه اقتصادی که به‌جای تقسیم مردم به گروه‌های رقیب، آنان را گرد هم می‌آورد.

گزینه‌های عمومی برای کالاهای ضروری، شکلی از تثبیت قیمت‌ها هستند که همه از آن بهره‌مند می‌شوند، نه فقط کاربران مستقیم. تحقیقات ما نشان می‌دهد که بخش‌هایی که برای تورم و نابرابری اهمیت بالایی دارند، به طور قابل توجهی با یکدیگر همپوشانی دارند. اقدامات جلوگیری از شوک‌های قیمتی در این بخش‌های کلیدی دو هدف را همزمان دنبال می‌کنند: هم خطرات تورمی را کاهش می‌دهند و هم از افزایش ناگهانی نابرابری جلوگیری می‌کنند. این رویکرد مستقیماً با سیاست پولی متعارف – یعنی افزایش نرخ بهره – مغایرت دارد، چرا که سیاست پولی متعارف با بالا بردن هزینه بدهی برای اقشار ضعیف و کاهش رشد دستمزدها، نابرابری را فعالانه تشدید می‌کند.

ممدانی کاری را انجام می‌دهد که دموکرات‌ها از انجامش بازمانده‌اند

در جریان کارزار انتخابات ۲۰۲۴، جو بایدن در سخنرانی خود درباره وضعیت کشور، شرکت‌هایی را که با افزایش قیمت‌ها به سودجویی پرداخته بودند، مورد انتقاد قرار داد ــ اما در عمل هیچ اقدامی نکرد. کامالا هریس نیز پیشنهاد ممنوعیت سراسری گران‌فروشی از سوی تأمین‌کنندگان مواد غذایی را مطرح کرد، اما تحت فشار همان محافلی که امروز ممدانی را هدف قرار داده‌اند، عقب‌نشینی کرد. این دودلی‌ها، درِ بازگشت دونالد ترامپ را گشود. زمانی که دموکرات‌ها برای بحران‌های حیاتی جامعه راه‌حل‌های واقعی ارائه نمی‌کنند، رأی‌دهندگان به این نتیجه می‌رسند که نظام موجود نمی‌تواند به آنان کمک کند. در این خلأ، راست افراطی رنج و خشم مردم را نام‌گذاری می‌کند ــ هرچند پاسخ‌هایی که ارائه می‌دهد چیزی جز دروغ‌هایی پیچیده در لفافه‌ی تعصب نیستند.

برنامه‌ی ممدانی، دسترس‌پذیری کالاهای اساسی را نه مسئله‌ای مربوط به «کارآمدی بازار»، بلکه وظیفه‌ای دموکراتیک می‌داند. سیاست مهار اجاره‌بها ادعا نمی‌کند که بازارها خود به‌تنهایی بحران مسکن را حل خواهند کرد؛ فروشگاه‌های آزمایشی مواد غذایی نیز بر این فرض بنا نشده‌اند که خرده‌فروشان خصوصی روزی به مناطقی بازگردند که آن‌ها را غیرسودآور قلمداد کرده‌اند. و حمل‌ونقل رایگان شهری هم منتظر بخشش میلیاردرها نیست.

این همان چیزی است که می‌توان آن را اقتصاد ضد فاشیستی نامید ــ نه رد یک حزب خاص، بلکه مواجهه با شرایط مادی‌ای که فاشیسم را جذاب می‌سازد. این برنامه به جای دامن زدن به شکاف‌ها و معرفی قربانیان خیالی برای بحران‌ها، حیثیت و کرامت عمومی را بازمی‌گرداند.

احزاب دموکراتیک در سراسر جهان امروز در برابر همان دو‌راهی‌ای قرار دارند که دموکرات‌های آمریکا در سال ۲۰۲۴ با آن روبه‌رو شدند: یا از انجام مداخلات اقتصادی جسورانه سر باز می‌زنند و نظاره‌گر روی آوردن مردم به سیاستمداران اقتدارگرا می‌شوند، یا برای سیاستی می‌جنگند که زندگی مادی مردم را واقعاً بهبود بخشد.

منبع: سورپلوس

عنوان مقاله در سورپلوس: انتخاب ممدانی، امیدی برای سیاست اقتصادی عادلانه‌تر

برچسب ها

پس از دیدار غیرمنتظره میان دونالد ترامپ و زهران ممدانی، واکنش‌ها در میان جریان ماگا به‌طور چشمگیری پراکنده و متناقض شد. سکوت برخی از چهره‌های شاخص و افزایش انتقادها از سوی طیف‌های دیگر، فضای رسانه‌ای و سیاسی راست را دستخوش آشفتگی کرد. هم‌زمان، همه به دنبال کشف معمای چرخش ناگهانی لحن ترامپ هستند، آيا تله سياسی در کار است؟

اين نوشته را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذاريد

توجه: کامنت هایی که بيشتر از 900 کاراکتر باشند، منتشر نمی‌شوند.
هر کاربر مجاز است در زير هر پست فقط دو ديدگاه ارسال کند.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی