شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳
شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳

الفتی اسطوره ای با سوسیالیسم (یادی از رفیق رضا محمودزاده) – ع. روستایی

سوگ از پی سوگ. دریغا! جنبش عدالت بنیاد زحمت کشان یکی از دوست داران و باورمندان استوار خود را از دست داد. رضا محمودزاده پس از سال ها فروافتادن در بستر بیماری سپیده دم نوزدهم مهر چشم از جهان فروبست.

کنش گران سیاسی دهه های ۵۰ و ۶۰ به ویژه آن ها که در زندان اصفهان دربندِ رژیم پهلوی بودند؛ دانش جویی پرتوش و توان و سخت آرمان گرا را به یاد می آورند که دل در گرو آزادی، رفاه و بهروزی مردم اش داشت.

در پی انسداد سیاسی و سرکوب های گسترده پس از انقلاب رفیق محمودزاده غم نان را به جان خرید؛ برخوان ستم گران پنجه نیالود و رویاهایش را با مصلحت های کوته بینانه سودا نکرد و جانب ستم دیده گان را فرو نگذاشت.

در آن سال های پر هول و هراس بی آن که نگاه خود را از فعالیت سیاسی بردارد به پژوهش در حوزه ی فرهنگ و ادبیات به ویژه اسطوره شناسی و شاهنامه پژوهی روی آورد.

در حالی که دیگران در بهای خون و عرق زحمت کشان گنج بر گنج می انباشتند؛ رفیق فرزانه ما تاریخ و پیشاتاریخ را می کاوید و گنج های فرهنگی را جست و جو می کرد.

تبارشناسی اسطوره را به خوبی آموخته بود. رمز و راز آن ها را می شناخت و زبانِ پبچیده ی “نمادها” را می دانست. بر همین نشان در مفهوم پردازی یافته های خود و عرضه داشت آن ها به دیگران دستی توانا داشت و از بیانی شیوا و روان برخوردار بود.

در آثاری که نوشته است و نیز درس گفتارها، بنیان آزاده گی و هنجارهای انسانی را در اسطوره های پیشاتاریخ باز می نمود و نشان می داد مفاهیمی هم چون داد و وداد، مهر و عشق، هم یاری و انسان نوازی و… پیش از برآمدن نظم طبقاتی و پیش از آن که در مسلخ سود و سرمایه قربانی شوند؛ ریشه هایی ژرف در زنده گی، اندیشه و باورهای مردمان داشته اند. کوشش محمود زاده همه آن بود که غبار فراموشی را از سیمایِ منش هایِ انسانی پاک کند و از آن ها نبردافزاری مرامی و بدیلی فرهنگی و اخلاقی در چالش ناگزیر با تباهی حاکم به دست دهد.

به گواهی زنده گی خصوصی و کردوکار سیاسی و فرهنگی اش سامان زنده گی و نظم انسان ستیزِ چیره بر جهان و بر میهن خود را نمی پسندید و برنمی تافت. سازوبرگِ نظری و ایدیولوژیکِ آن را خوار می شمرد. در برابر، چشم به آینده دوخته بود. به آرمان شهری که زحمت کشان دیر یا زود برپا خواهند کرد. هرچند چنین شهری را هم اکنون بر روی نقشه جغرافیای جهان نمی توان یافت. در نگاه او آرمان شهرِ آینده بی گمان پیش رفته، پسا سرمایه داری و پسا مدرن است. آن جا “فرد” انسانِ انتزاعی گنگ و گم‌شده در میان جمع نیست. آن جا هر فردِ تکین، خود به تنهایی یک جامعه است. همه انسان هاست.

جدا از جدل های سیاسی در باره این نکته که “جامعه نوین” کی، کجا و چه گونه برپا خواهد شد.

رمزگشایی از پاره ای از عناصر جهان بینی اسطوره ای –  در جای‌گاهِ بازنمودِ ایدیولوژیکِ زنده گیِ مردمان پیش از سپیده دم تاریخ – نشان می دهد سامان زنده گی غیرطبقاتی نه همان وجود داشته است که با سرشت نوعی انسان از هر نظم دیگری سازگارتر است. زیرا هم ستیزی میانِ انسان ها عارضی، گذرا و تاریخی است؛ حال آن که هم‌گرایی  پدیداری فراتاریخی و سرشت نشانِ انسان اجتماعی است. رمزگشایی اسطوره ها نشان می دهد که روزگاری انسان با انسان یگانه بود. ستیزه ای در میانه نبود. و طبیعت نه ابزار سلطه، نه سوژه ی بهره کشی و نه کالایی بازاری که ابژه ی ِ هستی و زنده گی و “کالبد غیر جسمانی” انسان بود.

انسان اسطوره ها نیز – بی گمان – در برابر طبیعت سر به شورش بر می دارد. اما نه عصیانی ویران گر از آن دست که امروزه روز پیش چشم داریم. نه طغیانی مفهوم پردازی شده در مقوله های گمراه کننده ی اقتصادی- رشد، توسعه، پبش رفت، ارزش افزوده، درآمد سرانه، مازاد و مانند آن – بلکه عصیانی مثبت و معصومانه هم سنگِ عصیان کودکی که از سینه مادر جدا می شود تا خود را بازیابد و اثبات کند. همین طغیانِ معصومانه است که در حماسه ها و چکامه های پیشاتاریخ بازتاب یافته است و پژواک آن تا سده های میانه و روزگار نزدیک به ما دامن کشیده است.

در هم سنجی این دو روی کرد، میان انسان اسطوره ها و انسان تاریخی در برابر طییعت، تفاوت دیگری نیز در میان است؛ انسان اسطوره امکان و سودای آسیب رسانیدن به طبیعت را نداشت. سوژه ی تقابل او نه خود طبیعت که نیروهای سرکش و ویران گر آن بود.  او خود را در شهربندانِ پویه هایی می یافت که آن ها را نمی شناخت و توانایی مهارشان را در خود نمی دید. هم از این رو قهرمانان “فرا انسانی” خود را در آرزو و رویا برمی کشید تا در سپهر تخیل بر طبیعت پیروز شوند. انسان حماسی در برابر “مادر طبیعت” زبان می زد و رویا می بافت. در این‌ گردن فرازی حماسی  شاید منطق دیگری نیز نهفته باشد. نظم کهن در حال فرو ریختن بود و تاریخ، نظم نوینی را به زایمان نشسته بود. نخستین گسست در هم پیوندی انسان ها و با طبیعت می رفت که “فاجعه ای ضروری” را رقم زند و انسان حماسه که پیوندی نوستالوژیک با نظم کهنه داشت؛ لاجرم چنین پویه ی ناخوشایندی را بر نمی تافت. طبیعت ستیزیِ سرمایه داری امروز ما از تبار دیگری است. اکنون نه با رویا که با کابوس دست به گریبانیم. قهرمان “فراشیطانی” در قاب نظام سلطه میان بسته است از پیکر انسان و لاشه ی طبیعت و باشنده گان آن مگر گورستانی بی نام و نشان برجای نگذارد.

 رفیق محمودزاده پژوهش گری فرزانه و فروتن و در شمار “عاشق ترین زنده گان” بود. چهره ، آغوش و درهای خانه اش را – “بی مزد و منت” – به روی دانش جویان و فرهنگ پژوهان می گشود و در همه حال حتی در بستر ناتوانی از پذیرش دوستان پروا نداشت و پروانه ی دیدار می داد.

از محمودزاده آثاری پربار در نقد ادبی، شعر، داستان و… به یادگار مانده است.

در زمانه ای پرآشوب که حتی مراکز علمی! ” ضدآگاهی ” تولید می کنند و جادوگرانِ رسانه ای° خرافه های کهنه را در بسته بندی مدرن می فروشند. جامعه ی بشری اگر نه همه آگاهی که سهمی از آن را وام دار فرهیخته گان فروتن خویش است .

یاران سقراط بی گمان وام او را ادا کردند؛ آیا ما نیز وام خود را ادا خواهیم کرد؟ دست کم تا آن زمان می توانیم یاد و نام‌آن ها را زنده نگه داریم “… کاشفان چشمه ؛ کاشفان نور… در برابر تندر می ایستند خانه را روشن می کنند و می میرند…”۱

ع – روستایی

۱- مجموعه آثار شاملو. کاشفان فروتن شوکران                                                                           

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=253681 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x