سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

آیا حق فلسطینی‌ها در دفاع از سرزمین خود، توجیهی برای حزب‌الله است؟ – پیروز رها

شهاب برهان در پاسخ خود به سوالاتی که من ۱۸ مهرماه پیرامون نوع برخورد او به حزب‌الله طرح کرده بودم، سعی کرد که برخی «سوءتفاهم»ها را برطرف کند. با سپاس از پاسخ او که برخی مسائل را روشن‌تر کرد و از آن‌جا که من هنوز موارد اختلاف می‌بینم، روی برخی نکات تامل بیشتری  می‌کنم.

من این بار نیز از یک نکته مشترک شروع میکنم. جوهر اصلی پاسخ رفیق برهان به پرسش‌های من حقانیت فلسطینی‌ها در دفاع از سرزمینشان در برابر اشغالگران استعمارگر است. بدون شک باید این حق که در واقع حق یک ملت در تعیین سرنوشت خویش است را به رسمیت شناخت. هر کس با مبارزه فلسطینی‌ها علیه اشغالگران صهیونیست مخالفت کند، عملاً عامل امپریالیسم است، چه بخواهد، چه نخواهد. دفاع از مبارزات فلسطینی‌ها علیه اسرائیل البته نه به معنی دفاع از ترور و گروگانگیری غیرنظامیان است و نه به معنای تأیید برخی ماجراجویی‌هایی که عواقب دردناکی را در پی داشته و دارند.

در مورد به رسمیت شناختن حق ملل در تعیین سرنوشت خویش لازم می‌دانم به چهار نکته زیر اشاره کنم:

اول این که‌ دفاع از حق ملل در تعیین سرنوشت خویش را نباید مشروط به شکل مشخصی از توازن قوا (استعاره مار وعقرب) کرد.

دوم این که حق ملل در سرنوشت خویش، حق ملل است و نه حق احزاب و جریانات سیاسی که خود را (به حق و یا به ناحق) نماینده یک ملت معرفی می‌کنند. اعضای یک ملت زمانی می‌توانند در مورد سرنوشت خویش آزادانه تصمیم بگیرند، که امکان اظهار و اعمال آزادانه اراده خویش را داشته باشند. یک نیروی ارتجاعی متعلق به ملت تحت ستم که در درون آن ملت با استبداد حکومت کند عملاً حق آن ملت در تعیین سرنوشت خویش را محدود می‌کند.

سوم این که به رسمیت شناختن حق ملل در تعیین سرنوشت خویش به معنای مقدس بودن هر تصمیم هر ملتی و در تحت هر شرایطی نیست. همان‌طور که هر ملتی حق دارد هر تصمیمی در مورد سرنوشت خویش بگیرد، من نوعی هم حق دارم هر گونه انتخاب ارتجاعی آن ملت را مورد انتقاد قرار دهم.

چهارم این که به رسمیت شناختن حق یک ملت در تعیین سرنوشت خویش به هیچ وجه به معنای پشتیبانی از نیروهای ارتجاعی در درون آن ملت نیست. کمونیست‌ها باید در یک مبارزه ملی هم همواره و در درجه اول مصالح مبارزه طبقاتی را مد نظر داشته باشند و از نیروهای مترقی در مقابل نیروهای ارتجاعی در درون هر ملتی پشتیبانی کنند.

این که تا چه حد میان رفیق شهاب برهان و من در موارد ذکر شده اتفاق نظر وجود دارد یک موضوع است و موضوع دیگر این است که بحث من با این رفیق در مورد فلسطینی‌ها و حق آن‌ها در مبارزه علیه اسرائیل نبود.  محور مقاله ۹ اکتبر او نه فلسطین، و حتی نه حماس، بلکه لبنان و به ویژه حزب‌الله بود، در نتیجه پرسش‌های من نیز به طور مشخص به این موضوع اختصاص داشت. استعاره شهاب برهان در مورد عقرب نیز در درجه اول به حزب‌الله اشارت داشت. شهاب برهان نوشت: «از نگاه من، جنگ اسرائیل و حزب الله لبنان (و حماس) جنگ مار و عقرب است. هیچیک از آن ها دوستان من نیستند و هر دو شّر اند. اما من نمی توانم آن ها را همچون دو مار یا دو عقرب همنوع و همسان تصور کنم. مار میخواهد عقرب را ببلعد، اما عقرب به دفاع نیش می زند، آیا می توانم بی تفاوت بمانم؟!». بنابراین بحث اصلی مربوط به حق فلسطینی‌ها در دفاع از سرزمین خود نیست، بلکه بحث بر سر نیرویی است که بنا بر گفته صحیح شهاب برهان «بازوی جمهوری اسلامی در لبنان» است. اگر چنین است، برای تحلیل نقش نقش حزب‌الله در این منازعه دیدن بازو کفایت نمی‌کند، باید تمامی پیکر را بررسی کرد. «پشتیبانی» حزب‌الله از حماس بخشی از سیاست فریبکارانه جمهوری اسلامی در سوءاستفاده سستماتیک و درازمدت از مبارزات فلسطینی‌ها در پیشبرد سیاست به غایت ارتجاعی خود در سراسر منطقه است. رفیق شهاب به جای آن که نقش حزب‌الله  را در درجه اول در چارچوب محور ارتجاعی شیعی به رهبری جمهوری اسلامی ببیند، آن را با حماس در یک کاسه می‌ریزد و به این وسیله حق دفاع فلسطینی‌ها در مقابل اسراییل را به درخواست برخوردی «متفاوت» برای حزب‌الله تعمیم میدهد. اگر «پشتیبانی» حزب‌الله از حماس دلیلی بر برخوردی «متفاوت» با آن باشد، آیا «پشتیبانی» جمهوری اسلامی از هر دو این‌ها هم برخوردی متفاوت را ایجاب می‌کند؟

رفیق شهاب گرامی، من با تأکید شما بر تفاوت گذاری میان یک حق و کسانی که این حق شاملشان می‌شود کاملاً همسو هستم. ولی تاکید می‌کنم که ما نباید برای حزب‌الله هیچ حقی برای بسط ارتجاع در منطقه و گسترش نفوذ جمهوری اسلامی قائل باشیم، حتی به بهانه پشتیبانی از «آرمان فلسطین». امیدوارم که این بحث را با یک موضع مشترک پایان داده باشم.

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=252948 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

2.3 8 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Arash kamangir
Arash kamangir
14 ساعت قبل

حماس و حزب‌الله هر دو سازمان ایده گرای اسلامی هستند. و در خدمت قطر و جمهوری اسلامی هستند. و هر دو وضعیت مردم فلسطین را بسیار بدتر کرده و خواهند کرد. و امکان صلح را کمتر کرده اند. هر کس این واقعیت را ندید بگیرد به مردم فلسطین خیانت می‌کند!!!

شهاب برهان
شهاب برهان
2 روز قبل

رفیق پیروز گرامی، حق کاملا با شماست، من در نوشته ای مورد نقد شمابود در یکسان گرفتن حماس و حزب الله لبنان بی دقتی کردم چون تاکیدم بر یکسان نبودن آن ها با اسرائیل اشغالگر بود . در نوشته دیگری قید کردم که حماس و حزب الله لبنان دو چیز کیفا متفاوت اند، اولی نیروی مقاومت بومی فلیطین است که از سرزمین اشغالی اش دفاع می کند، دومی نیروی نظامی- ایدئولوژیک بیرون و غیر فلسطینی کاشته و پرورده شده به دست جمهوری اسلامی به ظاهر برای دفاع از فلسطین و در واقع همچون یکی از پایگاه های نظامی جمهوری اسلامی است…. با تشکر از شما

نیک
نیک
4 روز قبل

به‌ نکتهٔ بسیار مهم و درستی اشاره کردید. جنگ حزب الله بر علیه اسرائیل بنام پشتیبانی از نهضت فلسطین همانیست که بیش از چهل سال مردم ایران تاوانش را پس می دهند و از عوایدش میلیون ها دلار به جیب سرداران سپاه رفته.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x