درود بر زمینی که برای صلح آفریده شد و هیچ روزی صلح را به خود ندید (محمود درویش)
زبانه کشیدن جنگ در خاورمیانه با آتش افروزی اسراییل به مرحله بسیار خطرناکی که پیش بینی میشد رسیده است. ما همچنان که در تحلیل خود در آغاز جنگ غزه نوشتیم[۱] این جنگ را در چارچوب پیمان ابراهیم ارزیابی میکنیم. از دید ما اجرای پیمان ابراهیم که قرار است بازار بزرگ هند را با سرمایه انباشته خلیج فارس به اسراییل پیوند زند، نه تنها ایران را در انزوای مطلق قرار خواهد داد بلکه رقیبی برای پروژه راه ابریشم چین به شمار رفته و همزیستی و همسایگی هند و چین دو کشور بسیار بزرگ و پرجمعیت جهان را به رقابتی ویرانگر خواهد کشاند، این پیمان به ایجاد مرکزی امپریالیستی در خاورمیانه منجر خواهد شد که پیامد سالها سرمایه گذاری امپریالیسم آمریکا در اسراییل است و منافع این کشور را برای مدت نامعلومی در ازتذاق از بازار یک پارچه و متنوع غرب آسیا تضمین خواهد کرد. همچنین اجرای این پیمان همچون یک مرکز امپریالیستی سمت و سوی هرگونه تحول مترقی در منطقه را به خواست و اراده آمریکا و اسراییل منوط خواهد کرد. اما پیش شرط اجرای این پیمان بلندپروازانه به مرکزیت اسراییل به عنوان بخشی از خاک ایالات متحد آمریکا استعمار همیشگی فلسطین (فراموش کردن تشکیل دو دولت اسراییل و فلسطین) به عنوان زائدهای از امت اسراییل، انزوای دائمی ایران، کوتاه کردن دست چین و روسیه از منطقه، و سرازیر کردن دائمی پترودلارهای شیخ نشینهای حاشیه خلیج به بازار مراکز مالی اسراییل خواهد بود؛ در دراز مدت نیز سازمانی چون اپک از محتوا تهی خواهد شد زیرا منافع نفتی کشورهای عربی تحت الشعاع منافع اسراییل و در نتیجه غرب قرار خواهد گرفت.
با چنین شرایطی ماشین جنگی اسراییل به نیابت از آمریکا نیاز دارد هرگونه مقاومت از جمله در فلسطین، لبنان، سوریه، ایران و عراق را نابود کند. بهانه بازگشت اشغالگران اسراییلی (شهرک نشینان شمال اسراییل) به خانههایشان یا آزادسازی گروگانها برای گسترش جنگ به سایر کشورها همان قدر مضحک و باورنکردنی است که ادعای بی طرفی ایالات متحد آمریکا و غرب در طول این جنگ خونین و ویرانگر.
در چنین شرایطی پیامد در پیش گرفتن سالها سیاستهای جنگ طلبانه و ماجراجویانه ج.ا در منطقه درگیر شدن تودههای مردم ایران در جنگی ناخواسته و ارتجاعی با اسراییل و آمریکاست که نصیبی جز مرگ و نیستی و گسترش فلاکت و امنیتیتر شدن فضای سیاسی کشور و همچنین به محاق رفتن جنبش مترقی مهسا در پی نخواهد داشت.
ما گسترش جنگ چه در لبنان، فلسطین، سوریه و چه در ایران ( به صورت موشک پرانی و درگیری مستقیم یا حضور غیر مستقیم در جنوب لبنان و سوریه) را مخالف منافع مردم ایران ارزیابی میکنیم.
ما خواستار حساسیت مسئولانه گروههای سیاسی مترقی و خارج شدن از تکروی و ایجاد اتحاد و همبستگی آشکار و کارآمد نیروهای چپ برای محکوم کردن این جنگ بدون هرگونه لکنت، طرد نیروهای جنگ طلب در قامت نیروهای چپ و مترقی در میان اپوزیسیون و راه انداختن کارزارهای صلح و ضد جنگ از سوی نیروهای چپ در جهت دفاع فوری از منافع مردم ایران هستیم.
* توضیح ضروری: ما نویسندگان این ارزیابی جمعی از هواداران حزب توده ایران – درون کشور هستیم که صرفا در نوشتن و انتشار این ارزیابیها با امضا «جمع مطالعاتی رادیکال» با یکدیگر همکاری داریم.