جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳
جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳

نگاهی به مجموعه داستان مرد پشت آیفون نوشته‌ی ماشااله خاکسار – کاووس شیرین زاده

این مجموعه داستان شامل ۱۳ داستان کوتاه است که تم اصلی و مایه‌هایش را از مضامینی با حال و هوای جامعه‌ی کارگری می‌گیرد. نوع نگارش و اسلوب نوشتاری در کنار ماهیت رویدادهای قصه‌ها همگی حکایت آشنایی است از زندگی در متن روابط کارگری

نشر نونوشت مجموعه داستان کوتاه مرد پشت آیفون را منتشر کرده است.

این مجموعه داستان شامل ۱۳ داستان کوتاه است که تم اصلی و مایه‌هایش را از مضامینی با حال و هوای جامعه‌ی کارگری می‌گیرد. نوع نگارش و اسلوب نوشتاری در کنار ماهیت رویدادهای قصه‌ها همگی حکایت آشنایی است از زندگی در متن روابط کارگری و تب‌و‌تاب و التهاب زیستن در موقعیت‌های ویژه‌ی ناشی از بود‌و‌باش طبقه کارگر در شرایط خاص تاریخ معاصر ما.

از محاسن کتاب با توجه به سبک و درونمایه و هدف احتمالی از نگارشش؛ انتخاب داستان‌های کوتاه است این نوع فرم نوشتن با روزگار و گذران و سبک زندگی بسیارانی از همان آدم‌هایی که مایه نوشتن را  نویسنده از متن زندگی آنان کسب کرده هماهنگی کامل دارد.

چرا داستان‌نویس شدم؛ اولین داستان کوتاه کتاب است شرح شروع بازنشستگی کارگری است که از گرمای سوزان و شرجی جنوب مثلا خلاص شده و اما بنابر ضرورتی آشکار و نیز الزام به شروع کار دیگر به جای نق زدن اهل خانه و در ادامه دریافت توانایی نوشتن به عنوان تنها استعداد در وجودش:

..بله شروع کردم به خواندن و نوشتن از هر دری و از همه کس و همه جا.

..به قول ایوان کلیما “نوشتن به آدم این قدرت را می‌دهد که وارد زمان‌هایی شوی که در زندگی واقعی دور از دسترس هستند”

زبان داستان‌های کتاب زبانی شیرین و واژه‌های موجود در دیالوگ‌ها دقیقا از فرهنگ کار برمی‌آیند و از این رو از صمیمیت فوق‌العاده‌ای برخوردارند:

..ریگر جرثقیل بود ولی اصرار داشت بگویند: هندلینگ من…

…وقتی بچه‌ها می‌گفتند: “عبد! این چه شغلی‌ست دیگه؟” با غرور می‌گفت: “یعنی  بارهای سنگین خیلی بزرگ را حمل کردن ” و می‌خندید”.

موضوع بیکاری و اخراج و جستجوی کار در داستان‌ها تکرار می‌شود در مرکز داستان‌ها التهاب و چالش  کار و بیکاری قرار دارد و مواجهه آدم‌های داستان‌ها با نحوه جستجو و استقرار و کنار آمدن با این کنش حیاتی که از نکات محوری موجودیت طبقه کارگر است به شکلی زنده و جذاب در قالبی رئالیستی و گاه طنز منعکس شده است:

در داستان من و جفری

شرح حال کاراکتری بیکار را در می‌یابیم که با دوستی بنام جعفر که جفری می‌نامندش مواجه می‌شود که:

“مرد حسابی! چقدر چاق و چله شدی؟ تا کی میخوای لم بدی و فیلم تماشا کنی ….پاشو را بیفت…. حداقل بیمه بیکاری‌ات را درست کن”..

 و بنابر پیشنهاد او راهی شدن برای پیگیری بیمه و سوابق کارهای پروژه‌ای اما مواجهه با اتفاقات خنده‌دار و کش‌و‌قوس فراوان که در نهایت داستان ختم به خیر نمی‌شود:

…به برکت رهنمود جفری از بیمه فعلا چیزی عایدم نشده، اما مدتی است آدرس سازمان‌های تامین اجتماعی را در شهرهای مختلف را از حفظ شده‌ام و اغلب روزها کارم شده پرکردن فرم برای جمع‌و‌جور کردن سوابق دوستان پروژه‌ای و سر‌و‌کله زدن با آن‌ها که باید چه بکنند تا کارشان ختم به خیر شود و عاقبت رهنمودهای جفری دامن آن‌ها را نگیرد..

داستان‌های سورپرایز من و سونامی قصه‌های آشنای کار در محیط فاقد امکانات از یک سو و گرمای طاقت فرسای مناطق جنوب به همراه آنچه چکیده رفتارهای محافظه‌کارانه در مواجهه با حقوق کارگری و خصوصا کارگران قراردادهای موقت است را در قالبی زنده و ملموس و نیز گاه با چاشنی طنز و بسیار خواندنی و جذاب بیان می‌کند که لطافت نوشته‌ها را بیشتر می‌کند. این نوع بیان داستان را نمی‌توان به‌دور از تجارب شخصی نویسنده و برداشت‌ها و ادراکات و حافظه‌ی پویا در کنار استعداد جان‌بخشیدن به آن تجارب و قدرت و ذوق هنری او تصور کرد.

رئالیسم دستمایه‌ی نویسنده در بعضی از داستان‌ها آنجا ارزشمندتر می‌شود که در کنار رویدادهای خام زندگی و تعارضات و تضادهای صنفی کارگری با مناسبات موجود از لابلای تماس‌ها و دیالوگ‌های روزمره به تفکرات و فهم و اندیشه آدم‌های قصه هم سرک کشیده و بی‌پرده و بی‌روتوش جنبه‌هایی از آنها را نمایان کند.

…صمد فکر می‌کند اگر در انتخابات آمریکا ترامپ شکست بخورد و رییس جمهور جدید ادامه دهنده‌ی راه اوباما باشد همه‌ی مشکلاتش حل می‌شود؛ تا تلویزیون عکس اوباما را نشان می‌دهد با زمزمه‌ی “سیا سیای خمون…”، می‌خواند.

اما در قصه مرد پشت آیفون فضای داستان عوض می‌شود و حاشیه‌ای سورئالیستی از در آمیختن بیماری کرونا و سایه‌هایی که مختص کنترل جوامع هستند به قصد تلنگر زدن به روح راوی ظاهر می‌شود مضمون داستان گرچه نامشخص و مه‌آلود است اما اشارتی است به پیام‌هایی قابل درک و حکایتی آشنا از موجودیت سایه‌ها…

و در نهایت با داستان چرا نوشتن را کنار گذاشتم از روایت‌های پشت پرده‌ی آنچه که در کار نشر و خصوصا  مواجهه نویسنده‌های تازه‌کار و ناشران؛ حکایتی واقعی از رفتارهای موجود در این حوزه‌ی کار ساخته است. در مورد تک تک داستان‌های کتاب و مضامین زنده و آشنای آن‌ها می‌شود مطلب نوشت در آن صورت برای خواندن کتاب چیزی نمی‌ماند.

کتاب را همانطور که اشاره کردم نشر نو نوشت منتشر کرده است.

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=245816 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

5 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رضا
رضا
3 ماه قبل

با تشکر خیلی علاقمند شدم که این کتاب را بخوانم.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x