سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳
سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳

غزلی از بچگی های حافظ – هادی خرسندی

دوش دیدم که ملاِئک در میخانه زدند دررفتند
گل آدم نسرشتند، فقط ور رفتند

(از ازل مطلع این شعر نمیشد میزان)
(چونکه اوزان عروضی ز کفم دررفتند)

ای خوش آن بچه جنینان که ز آزار رژیم
یا به کورتاژ و یا خارج کشور رفتند

آبنبات چوبی ما اهل عبا دزدیدند
لیس بر آن زده و بر سر منبر رفتند

باربی های طلاموی عروسک بازان
همه در مقنعه از وحشت رهبر رفتند

بچه را که رساندند دم جبهه ی جنگ
شیخکان جانب یک جبهه ی دیگر رفتند

بچه بازان جهان قاری قرآن بودند
که از این آیه به آن سوره مکرّر رفتند

آن شبانروز که ما بر سر مین میرفتیم
قُپٌه داران همه آسوده به سنگر رفتند

قاتلان خون جوانان وطن نوشیدند
بعد سرمست ازین باده به بستر رفتند

حضرات علما همسر دوم سوم
که گرفتند دوباره پی همسر رفتند

بیوه های شهدا، سورپریزی، سر ضرب
همه با حکم ولی یکشبه شوهر رفتند

تا که در مجلسشان حق زنان شد پامال
وکلا از عقب «عدل مذکر!» رفتند

پیر شورای نگهبان چه فسون کرد مگر
که به نزدش همه چون کلفت و نوکر رفتند

دیدی آن هیئت طلاب، شب عاشورا
تا سحرگه به عزاداری بهتر رفتند

هیئت قیمه خوران در پی کشتار حسین
با تشکر همه از شمر ستمگر رفتند

واعظان بر سر گلدسته ی مشرف به حرم
در پی دیدن زن های پیمبر رفتند

مسجد شهر شده پاتوق پااندازان
ای خوش آنان که سوی صومعه کافر رفتند

دیدی آن طایفه لُمپَنِ آقازاده
رنج نابرده چه با گنجِ میسر رفتند

بچه حافظ بِسِتان حق خود از باباشان
پیش از آنی که ببینی همه شان دررفتند

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=244037 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

5 10 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
عقیل
عقیل
3 ماه قبل

هادی خرسندی عزیز گرچه پیر شدی و آردها را بیختی و الک را آویختی، اما طنز درخشان تو همیشه راهگشا بوده، لطفا همچنان و همچنان بنویس. ای عبید زمان ما، بنویس. یک بوسه‌ی گرم از ایران برای تو فرزند زمان…❤

بهمن پارسا
بهمن پارسا
3 ماه قبل

«بچه ها را که رساندند دم جبهه ی جنگ» باید بهتر باشد و انچه در متن هست بدون «ها» لنگ بنظر میرسد و موزون با مصراع دیگر نیست!!! شاید هم من اشتباه میکنم…

تدین
تدین
4 ماه قبل

خرسندی ما چه تسلّط فوق‌العاده‌یی دارد بر شعر فارسی، و چه ماهرانه و سبکبار شنا می‌کند در آن دریا از این جزیره به آن جزیره، و وزن و موسیقی و موضوع و مضمون‌های آنرا منطبق می‌کند بر زمانه‌ی ما و در طنز خانمان‌ برانداز خود بکار می‌گیرد! بی‌نظیر است شعر او و بکلی غیر قابل تقلید.

هادی
هادی
3 ماه قبل
پاسخ به  تدین

تشویق میفرمایید. ممنون

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x