هموطنان عزیز!
جامعه ما، ایران، از شکل یک جامعه جنبشی عبور کرده و به حالت جامعه ای عصیانی وارد شده است.مسئول اول پیدایش این انفجار اجتماعی مانند تمام انقلاب ها،حاکمیت مستقر است.حکومت جمهوری اسلامی با اقتدارگرایی و انحصار طلبی و نادیده گرفتن مصالح و منافع مردم وتضییع حقوق سیاسی واجتماعی آنان و اداره جامعه با سرکوب مطلق،کشور را به سوی عصیان و قیام عمومی سوق داده است.حاکمیت با عدم رعایت حقوق انسانی و اولیه ملت مانند آزادی های سیاسی و اجتماعی و حتی حق انتخاب پوشش برای بانوان ارجمند این کشور،با اتخاذ سیاست های خارجی نا همسو با اصل صیانت از منافع ملی،با نابود کردن محیط زیست و منابع آبی این سرزمین،با ویران کردن اقتصاد و تحمیل تورم و گرانی روز افزون و بیکاری وفقر کمرشکن به اکثریت عظیمی از افراد ملت،با هزینه کردن منابع مالی کشور در راه های دور از منافع ملی و با فساد گسترده مالی عوامل خود و غارت اموال عمومی با ارقام نجومی،زندگی را بر ملت ایران تلخ و طاقت این ملت را طاق کرده است.
جان باختن جانگداز دختر ۲۲ ساله ایران،خانم مهسا امینی در بازداشتگاه گشت به اصطلاح ارشاد، در روز ۲۵ شهریور ماه به مثابه آخرین قطره ای بود که کاسه صبر این ملت را لبریز نمود و جامعه جنبشی ایران را به حالت غلیان و قیام کشانید.این عصیان گسترده و خودجوش ، بدون فراخوان از سوی هیچ نهاد و رهبری سیاسی مشخص صورت گرفت.اعتراضات فراگیر و مداوم مردم ایران در سراسر این کشور درطی این چند روز تعداد نامشخصی کشته و مجروح به جای گذاشته و هزاران نفر از معترضین را به زتدان ها روانه کرده است.هجوم به دانشگاه ها و ضرب وجرح فرزندان نخبه این ملت در روزهای اخیر به ویژه تهاجم یک شنبه دهم مهر به دانشگاه شریف ،با هر معیاری رویدادی نکوهیده و نفرت انگیز است.
جبهه ملی ایران اعتقاد دارد،بسته بودن فضای سیاسی جامعه و عدم امکان فعالیت آزاد احزاب، جمعیت ها، سندیکا ها واتحادیه های صنفی، برای مردم راهی به جز پا گذاشتن به خیابان و فریاد زدن مطالبات باقی نگذاشته است.ما اعتقاد داریم که سرکوب مردم و به گلوله بستن آنان و پر کردن زندان ها راه به جایی نمی برد وفقط بردامنه اعتراضات و گسترش خشونت می افزاید.
جبهه ملی ایران، چهارسال قبل در مردادماه ۹۷ برای عبوراز بحران های عمیق موجود در کشوربرداشتن سه گام را برای عبور از تنگنا ها به حاکمیت و به ملت ایران پیشنهاد کرد.در مرحله اول باید به خشونت ها پایان داده شود، و آزاد کردن کلیه زندانیان عقیدتی و سیاسی در سراسر کشور صورت پذیرد.مرحله دوم احترام گذاشتن به آزادی های اولیه و انسانی ملت ایران از جمله آزادی احزاب و اجتماعات،آزادی مطبوعات وآزادی انتخابات مورد توجه و عمل قرار گیرد.درمرحله سوم تحت نظارت یک شورای قابل قبول و مورد تایید همگان، انتخابات برای تشکیل یک مجلس موسسان واقعی متشکل از نمایندگان حقیقی ملت ایران صورت پذیرد. این مجلس موظف خواهد بود معضلات حال و آینده کشور را بررسی و برای رفع آن ها اتخاذ تصمیم نماید.این پیشنهادات جبهه ملی ایران از چهار سال قبل، هم اکنون هم نقشه راه برای نجات کشور از آینده ای مبهم و پر مخاطره است.علاقمندان به ایران و کیان ملی، این راه کارها را مطالبه و دنبال می کنند.
جبهه ملی ایران به روان پاک شهدای راه آزادی درود می فرستد و به خانواده های ارجمندی که دراین قیام ملی و آزادیخواهانه عزیزان خود را از دست داده اند و به عموم ملت بزرگ ایران تسلیت می گوید و امیدوار است با نثار این خون های پاک،نهال آزادی در این سرزمین بارور وسایه گستر گردد.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران-دوازدهم مهرماه ۱۴۰۱ خورشیدی
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- بیانیه جبهه ملی ایران در مورد شرایط روز کشور
- جبهه ی ملی ایران: تروریسم، حرکتی غیرانسانی و در تضاد با موازین حقوق بشری و در خدمت سرکوبگران است
- جبهه ملی ایران: اشغال افغانستان توسط تروریست های واپسگرای طالبانی یک فاجعه انسانی بوده ودر پیشگاه تاریخ محکوم است
- بیانیه جبهه ملی ایران سامان ششم درباره دور جدید مبارزات فرهنگیان ایران
با حرکت بهسمت سازماندهی یک اعتصاب عمومی و هماهنگ ساختن اعتراضهای مردمی پیرامون خواستهای مشترک می توان رژیم دیکتاتوری، ظالم، و فاسد حاکم و ارگانهای سرکوب آن را بهزانو درآورد!
حزب تودۀ ایران در سالهای اخیر تأکید کرده است که با وجود همهٔ بحرانهایی که رژیم ولایت فقیه با آنها دستبهگریبان است و وجود شرایطی عینی برای تحولی بنیادی در ایران، به دلیل سرکوب های مستمر رژیم جنایتکار متأسفانه شرایط ذهنیای لازم موجود نیست، بدین معنا که نیروهای اجتماعیای سازمانیافته که بتوانند در سطح کشور اعتراضهای مردمی را تا سطح اعتصابی عمومی سازماندهی کنند و برنامهٔ سیاسیمبارزاتیای مشخص برای به عرصه آوردن جایگزینی مردمی و حذف حکومت جمهوری اسلامی از حیات سیاسی کشور ارائه کنند وجود ندارد. بهنظر ما بدون تلاش برای هماهنگ کردن مبارزۀ زحمتکشان و ستمدیدگان پیرامون شعارهای حداقلی و توافقشدنی و تحقّقپذیر در صفهای مبارزه، بدون پیوند زدن مبارزهٔ قهرمانانهٔ کارگران و زحمتکشان با مبارزۀ زنان، جوانان، و دانشجویان، بدون شرکت تمامی لایههای گوناگون جامعه که تحوّل بنیادی در کشور را خواهاناند، رژیم ولایت فقیه با وجود همهٔ بحرانهای کنونیای که با آنها درگیر است همچنان میتواند به حیات خود ادامه دهد.