تاریخچه سندیکاهای کارگری در بلژیک
سندیکاهای کارگری سازمانهای بزرگی هستند که از منافع کارگران در مکانهای مختلف از طریق مذاکره و گفتگو دفاع میکنند. تعداد اعضای سندیکا در بلژیک بیشتر از سندیکاهای فرانسه است. جمعیت بلژیک شش برابر کمتر از فرانسه است. به نظر میرسد با توجه به رشد ۶۰ درصدی سازمانهای سندیکاهای کارگری در بلژیک، آنها به عنوان بازیگران کلیدی در زمینهی اجتماعی نقش بازی میکنند.
در آغاز قرن نوزدهم، بلژیک اولین کشوری در این قاره بود که تحت تاثیر انقلاب صنعتی قرار گرفت. شرایط اسفبار زندگی و کار، تحقیرات حقوقی و سیاسی، ممنوعیت تشکلهای کارگری و دستمزدهای پایین، مشخصه وضعیت طبقهی کارگر نوپا بود.
کارگران برای مقابله با این مشکلات، بهتدریج خود را برای تاسیس انجمنهای همیاری متقابل، تعاونیها و اتحادیههای حرفهای و سرپیچی از ممنوعیت تحمیلشده برای تجمعات، سازماندهی کردند. هدف این «صندوق کمکهای متقابل» بهویژه حمایت از اعضای خود در صورت بیماری یا بیکاری است.
از سال ۱۸۳۴، این صندوقهای همیاری دفاع از حقوق مشاغل مختلف (مقاومت در برابر کاهش دستمزد، حفاظت از شرایط کار و غیره) را به هدف خود اضافه کردند.
پیدایش اتحادیههای کارگری(سندیکا) به سال ۱۸۵۷ بازمیگردد، اما بورژوازی با فعالیت آنها مخالفت کرده است. در سال ۱۸۸۶، شورش در دو حوزهی صنعتی منطقه والون رخ داد و با خشونت سرکوب شد. تنها پس از آن بود که قانون کار رفتهرفته تهیه شد، اما باید تا سال ۱۹۲۱ منتظر باقی ماند تا دیگر اعمال حق اعتصاب با مشکل مواجه نشود.
در طول جنگ جهانی دوم ۱۹۴۰-۱۹۴۵، رهبران اتحادیههای کارگری و کارفرمایان به صورت مخفیانه با یکدیگر ملاقات میکنند تا در مورد مدل اقتصادی-اجتماعی که بهمحض آزادی ایجاد میشود، بحث کنند. «پیشنویس توافقنامهی همبستگی اجتماعی» را به توافق میرسانند، و از این طریق پایههای سیستم تامین اجتماعی را برای کارگران حقوقبگیر در سال ۱۹۴۵ ایجاد میکنند. اتحادیهها بهعنوان نمایندگان کارکنان و بهعنوان طرف گفتگوی کارفرمایان و جهان سیاسی مشخص میشوند. رونق اقتصادی سالهای پس از جنگ جهانی دوم به سندیکاها امکان رشد قابل توجهی را داد. معماری «گفتگوی اجتماعی» بهتدریج تکمیل میشود و وزن سندیکاها را بیشتر در جامعه تقویت میکند.
رایزنی اجتماعی
کشور بلژیک به دلیل سیستم «رایزنی اجتماعی» در جهان معروف است. منظور ما از «رایزنی اجتماعی» همهی اشکالی است که روابط بین اتحادیههای کارگری و تشکلهای کارفرمایی را تشکیل میدهد که در نهایت به دولت هم تعمیم مییابد. کارکرد «رایزنی اجتماعی» تنظیم روابط بین کارفرمایان و کارگران است.
در سال ۲۰۱۵، این مشورت در «گروه ده» صورت گرفت. «گروه ده» یکی از مراکز عالی «رایزنی اجتماعی» است که در آن نهادهای حاکمیتی، اتحادیههای کارگری و تشکلهای کارفرمایی تشکیل جلسه میدهند. پنج نماینده از سه سندیکا (CSC، FGTB و CGSLB) و پنج نماینده از فدراسیونهای کارفرمایان(FEB)، طبقات متوسط و اتحادیهی کشاورزان ( Boerenbond) در آن شرکت دارند.
این «گروه ده» نفره در واقع یازده نفر را گرد هم میآورد، زیرا ریاست آن بر عهدهی رئیس فدراسیونهای کارفرمایان(FEB) است. به طور سنتی، این در «گروه ده» است که هر دو سال یکبار در مورد توافقنامههای بینحرفهای مذاکره میکنند؛ توافقنامههایی که مربوط به دستمزد و نیز شرایط کار برای همهی کارگران در بخش خصوصی است. این توافقنامهها دستورالعملهایی را برای بخشهای مختلف تعیین میکند. همچنین در مورد مسائل عمدهی بینحرفهای، مانند موضوع مقرارت واحد برای کارمندان و کارگران بحث میکند.
«گروه ده» نفری نیز محل تماس با دولت است. این دومی علاوه بر این، در سالهای اخیر به طور فزایندهای در گفت و گوها حضور دارد.
در بخش خصوصی، این سیستم مذاکره در سطوح مختلف بین «شرکای اجتماعی» (اتحادیههای کارگری و سازمانهای کارفرمایی) امکان انعقاد آنچه را که قراردادهای کار دستهجمعی نامیده میشود را ممکن میسازد.
این قانون قرارداد جمعی را چنین تعریف میکند: «قراردادی است که بین یک یا چند تشکل کارگری و یک یا چند تشکل کارفرمایی یا یک یا چند کارفرما منعقد میشود که روابط فردی و جمعی بین کارفرمایان و کارگران در داخل شرکتها یا شاخهای از فعالیت، حقوق و تعهدات طرفین قرارداد را تعیین و تنظیم میکند». این کنوانسیونها طیف وسیعی از موضوعات را پوشش میدهند. از نظر تاریخی، دستمزدها و ساعات کار اولین موضوعاتی بودند که در این موارد گنجانده شدند.
نقش سندیکاهای کارگری
اقدامات سندیکاهای کارگری میتواند از بیان تقابلآمیز مطالبات کارگران در شرکتها تا مشارکت در مدیریت سازمانهای بزرگ تامین اجتماعی باشد یا اینکه فشار بر تصمیمات سیاسی، هم در سطح دولت فدرال و هم در سطح جوامع و مناطق را نیز دربرگیرد.
سندیکاهای کارگری نیز در آگاهسازی کارگران در مورد قوانین اجتماعی نقش دارند. ممکن است از آنها خواسته شود که از اعضای خود در دادگاه بهویژه در صورت اختلاف با کارفرما، دفاع کنند.
سندیکاها مسئول پرداخت مقرری بیکاری به اعضای خود هستند. در واقع، میزان مقرری بیکاری توسط ONEM (اداره کار در سطح ملی) محاسبه میشود که سپس به سندیکاها دستور پرداخت کمک هزینه را به کارکنان میدهد. سندیکاها نیز میتوانند با حضور خود به جویندگان کار در بررسیهای مربوط به در دسترس بودن و اثربخشی کاریابیهای انجام شده توسط Onem کمک کنند. با این حال، کارگر هرگز ملزم به عضویت در سندیکای کارگری نیست. بنابراین یک صندوق کمکی برای پرداخت حقوق بیکاری برای افرادی که عضو سندیکا نیستند وجود دارد که معمولاً CAPAC نامیده میشود.
برای عضویت در سندیکا شرط خاصی لازم نیست (البته به جز الزام به پرداخت حق عضویت سالانه درخواستی خود سندیکا). در صورت عضویت در سندیکای کارگری، فرض بر این است که کارگر به سندیکا یک ماموریت عمومی برای نمایندگی او در چارچوب حمایت از منافع حرفه ای خود اعطا میکند.
اگرچه اتحادیههای کارگری در بلژیک شخصیت حقوقی ندارند، اما قانون به آنها این حق را میدهد که به دادگاه مراجعه کنند و اقدامات قانونی انجام دهند و همچنین به نمایندگی از کارگرانی که نمایندگی دارند، قراردادهای دسته جمعی شغل را منعقد کنند. با توجه به مشکلات اجتماعی-اقتصادی و به دنبال بحران سال ۲۰۰۸، از سندیکاها خواسته میشود تا از دریافتکنندگان حقوق بیکاری و کمکهای اجتماعی دفاع کنند. سندیکاها اغلب کمیتهای متشکل از «کارگران بیکار» به نام TSE دارند.
گفتگوی اجتماعی
بلژیک دارای سیستم بسیار پیچیدهای از گفتگوی اجتماعی در همهی سطوح (سطح بین حرفه ای، بخشی یا شرکتی) و در بخشهای مختلف اجتماعی-اقتصادی (سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، مسائل مربوط به ایمنی و بهداشت) است.
هر دو سال یکبار، شرکای اجتماعی تلاش میکنند تا به یک توافق بینحرفهای در سطح ملی دست یابند. در این قرارداد اقداماتی در خصوص پیشرفت اجتماعی (حقوق، اشتغال، کارورزی و …) برای کارگران فعال و غیر فعال در نظر گرفته شده است. قرارداد بین حرفهای برای کل بخش خصوصی در سطح ملی قابل اجرا است. سیستمی از مکانیسمهای کنترل و بازرسی، از جمله دادگاههای مربوط به کار، امکان اعمال موثر قراردادهای سندیکاهای کارگری را فراهم میکند.
هر چهار سال یک بار، انتخابات اجتماعی در بخش خصوصی برگزار میشود. کارگران و کارمندان نمایندگان خود را در شورای کار و کمیته پیشگیری و حفاظت در محل کار انتخاب میکنند.
یک- شورای کار
شوراهای کار به ویژه در تمام شرکتهایی که حداقل ۱۰۰ کارگر استخدام میکنند، و نیز در تمام شرکتهایی که ۵۰ کارگر استخدام میکنند بنا به آخرین انتخابات اجتماعی یک شورای کار تشکیل میدهند.
شورای کار دارای اختیارات گستردهای در امور اقتصادی و مالی، مشاوره، مذاکره و اطلاعرسانی برای کارگران است. و از نمایندگان کارفرما و کارگران تشکیل شده است.
دو- کمیتهی پیشگیری و حفاظت در محل کار (CPPT)
از سوی دیگر، در تمامی شرکتهایی که حداقل ۵۰ کارگر استخدام میکنند، باید کمیتههای خاصی نیز (برای پیشگیری و حفاظت در محل کار) تشکیل شود.
ماموریتهای «کمیتهی پیشگیری و حفاظت در محل کار» ایمنی، سلامت عمومی، بهداشت و زیباسازی محل کار است. نمایندگان کارگران در این کمیته – همانطور که در بالا ذکر شد – هر چهار سال یکبار توسط همهی کارگران شرکت انتخاب میشوند (همراه با شوراهای کار – به بخش بالا مراجعه کنید).
سه- هیئتهای نمایندگان سندیکا
در نهایت، با توجه به هیئتهای نمایندگان سندیکا، اینها باید بنا به درخواست تشکلهای صنفی فوق الذکر (اغلب به درخواست کارکنان) در هر شرکت متشکل از حداقل ۵۰ کارمند (برای کارکنان متعلق به «کمیسیون مشترک ۲۱۸») راهاندازی شوند. (با حداقل ۲۵ درصد یا ۱۷ کارمند وابسته به یک سندیکای کارگری).
برای انتخاب این نمایندگان سندیکای کارگری نیز انتخاباتی در نظر گرفته شده است. مانند نمایندگان در شوراهای کارگری و «کمیتهی پیشگیری و حفاظت در محل کار»( CPPT)، نمایندگان سندیکاهای کارگری در برابر اخراج تحت حمایت خاصی قرار دارند.
هیئتهای نمایندگان سندیکا، دارای ماموریتهای متعددی از جمله رسیدگی به مشکلات دستهجمعی در کار و رسیدگی به شکایات فردی است. هر تغییری که ممکن است شرایط کار را در شرکت تغییر دهد نیز باید مورد توجه آن قرار گیرد.
سندیکاهای کارگری مختلف:
سه سندیکای بزرگ کارگری در بلژیک فعال هستند:
یک- کنفدراسیون سندیکاهای کارگری مسیحی بلژیک (CSC)
دو- فدراسیون عمومی کار بلژیک (FGTB)
سه- مرکز عمومی اتحادیههای کارگری لیبرال بلژیک (CGSLB)
آموزههایی که این سه سندیکا در ابتدا بر اساس آن ها شکل گرفتند متفاوت است. آنها را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
یک- ارزشهای کنفدراسیون سندیکاهای کارگری مسیحی بلژیک (CSC)، مانند ارزشهای «جنبش کارگری مسیحی (MOC)» است که حامل پیام سیاسی میباشد و دارای سه ویژگی اصلی است: جنبشی مترقی، پایبندی به ارزشهای چپ مبتنی بر برابری، همبستگی و حاملان تغییرات اجتماعی. جنبشی کثرتگرا، حمایت از یک پروژه سیاسی که دارای ابعاد مشخصی است که از سوسیال دموکراسی و اومانیسم الهام گرفته است. جنبشی مستقل که به هیچ حزب سیاسی مرتبط نیست و فقط پاسخگوی عمل خود است.
کنفدراسیون اتحادیههای کارگری مسیحی با ۱.۷ میلیون عضو، بزرگترین اتحادیه کارگری بلژیک است.
دو- اساسنامهی فدراسیون عمومی کار بلژیک (FGTB)، به منشور کوارگنون(متن موسس حزب کارگر بلژیک( POB)در سال ۱۸۹۴) یعنی مبارزه طبقاتی اشاره دارد: بنابراین آنها در ابتدا با دگرگونی کامل جامعه به تشکیل جامعهای بیطبقه میپردازند و اهداف ثابتی را دنبال میکنند. فدراسیون عمومی کار بلژیک (FGTB)، در جنوب بلژیک سندیکای غالب با ۱.۵ میلیون عضو است.
سه- منشور اجتماعی «مرکز عمومی اتحادیه های کارگری لیبرال بلژیک (CGSLB)»، از حقوق اجتماعی تعریف شده توسط اعلامیه جهانی حقوق بشر الهام گرفته شده است. هدف آن این است که توافق بین گیرندگان و ارائهدهندگان کار بر اساس احترام متقابل به حقوق و وظایف متقابل، مطابق با اصول اساسی لیبرال آزادی، همبستگی، پیشرفت، عدالت و صلح اجتماعی باشد. «مرکز عمومی سندیکاهای های کارگری لیبرال بلژیک (CGSLB)»، در حدود ۲۹۰ هزار عضو دارد.
******
توضیح اضافی:
*شرایط عملی عضویت در سایت هر یک از سندیکاها مشخص شده است.
** تعداد و میزان بالای اعضای سندیکا در بلژیک بهویژه به این دلیل است که سندیکاها در پرداخت مزایای بیکاری مشارکت دارند، اما این تنها دلیل نیست. سندیکاهای کارگری در بلژیک در محل کار و در شرکتهای بزرگ حضور سنگین دارند. آنها آموزش حرفهای را بخشا مدیریت میکنند. سندیکاها در بلژیک امکان بسیج گستردهی اعضای خود را دارند و همین امر باعث میشود مردم ببینند که سندیکاها همچنان میتوانند بر سیاست تاثیر بگذارند. این وضعیت باعث جذابتر شدن قدرت سندیکاها در سطح کشور میشود.
***ترجمه از مقاله «سندیکاها» (Les syndicats) از سایت CIRE
ترجمه در مورد نقش سندیکاها در اعتصابات عجیب است که کاملا سکوت کرده و در اول نوشته که از منافع کارگران از طریق مذاکره و گفتگو دفاع می کنند. سندیکای اف ژ ت ب و س اس س اعتصابات را اگر به توافق از طریق گفتگو نرسند سازماندهی می کنند. یکی دیگر از کارهای سندیکا سازماندهی تظاهرات اعتراضی است ، هر کارگری که از کار دست می کشد و در تظاهرات شرکت می کند بخشی از حقوق خود را از سندیکا دریافت می کند .
نوشته در رابطه بین سندیکاها و احزاب نیز اشاره ای ندارد
امیدوارم دوستان عزیز این انتقادات را مثبت و برای ارتقای زحمتی که کشیده اند تلقی کنند