«برای طبقه کارگری که از مرکز شهر به سمت حاشیه ها طرد شده، برای طبقه کارگری که شهر از آن دریغ شده و محصول بازوانش استثمار شده، حق به شهر اهمیتی ویژه و حیاتی دارد. حق به شهر همزمان هم ابزار است و هم هدف؛ هم مسیر و هم افق؛ این بالقوه طبقه کارگر همچنین بازتاب دهنده منافع کلان تمدنی و منافع خاص تمام گروه های اجتماعی «ساکنانی» است که ادغام و مشارکت برایشان تبدیل به دغدغه شده بدون آنکه این دغدغه در عمل برآورده شده باشد»(هانری لوفور؛ ۱۹۶۷؛ تزهایی در باب سیتی،اوربان و شهرسازی)
کارگران فقط در فضا تولید نمیکنند، کارگران فضا را نیز تولید میکنند. همچنین «تولید مستقیماً مصرف هم هست. هم مصرف ذهنی، و هم مصرف عینی… اصطلاح مصرف مولد، بیانکنندهی آن است که تولید مستقیما همان مصرف و مصرف مستقیماً همان تولید است. اینهمانی تولید و مصرف بیانگر نظر اسپینوزا است که میگفت: «هر تعینی، نفی است»»(کارل مارکس؛ ۱۸۵۸-۱۸۵۷؛ گروندریسه:مبانی نقد اقتصاد سیاسی) و بنابراین حوزهی مصرف فضاها، خدمات شهری، مسکن نیز حوزهی تولیدی است.
مرسوم است که از سندیکا به مثابهی تشکل کارگران محیط کار برای مبارزه و چانهزنی بر سر بهبود شرایط کار، دستمزد و مانند آن یاد میشود، جدا از پیوندی که همین سندیکاها با شهر دارند و نمونهاش را میتوان در پیوندهای سندیکای کارگری معدنکاران در انگلستان با شهر(دورهی اعتصاب معدنکاران در زمان مارگارت تاچر) یا حمایتهای شهری از جنبش کنترل کارگری در آرژانتین (نمونهای از آن در فیلم The Take از نائومی کلاین قابل مشاهده است) یا همبستگیِ شهر شوش با سندیکای کارگران هفتتپه دید و به جز اینکه سندیکاهایی مستقیم دستاندرکارِ خدمات شهری و تولید فضای شهری هستند. مانند سندیکای اتوبوسرانی تهران و حومه یا انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی، یا کانون اتحادیهی کارگران ساختمانی(اهواز) ، اما حوزه مصرف کارگران نیز میتواند محملی برای سندیکا باشد، نمونهای از آنها «اتحادیه مستأجران» است که در ۵۵ کشور دنیا وجود دارد، دارای اتحادیه بینالمللی مستأجران است و حداقل دو سابقهی تاریخی از آن در ایران در سالهای ۱۳۰۷ توسط فرخی یزدی و ۱۳۳۱ توسط نیروی سومِ خلیل ملکی موجود است و همانند کارگران که اعتصابِ کار دارند، ابزاری نظیرِ «اعتصابِ پرداخت اجاره» دارند.
علاوه بر «اتحادیه مستأجران»، انجمنهای محلهای سکونتگاههای کارگری و زحمتکشان دارای تجارب غنی هستند، از جمله آنها میتوان به کمیتهی حاشیهنشینهای متحد در شیلی اشاره کرد که از ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ تأثیری ژرف در تغییر فضای اجتماعی و سیاسی در دیکتاتوریِ نئولیبرالِ ژنرال آگوستو پینوشه داشتند و در حوزههای مختلفی چون تأمین و توزیع غذای رایگان، هزینهی مسکن، صورت حسابهای سنگین آب و برق، توما(تصرف برای خانهسازی)، اعتصاب پرداخت بدهیهای مصرفی مانند برق و استفادهی غیر قانونی از برق، سازماندهی محل کار برای دستفروشان و کارگران خیابانی، دفاع از سکونتگاهها، آموزش، مسائل زنان و جوانان فعالیت داشتند، ائتلاف مومبای هند علیه فقر با گسترهی فعالیتهایی در زمینهی فقر شهری زنان، حمایت از خیابانخوابها و کودکان خیابانی، تأمین زمین و مسکن برای فقرا، دسترسی به زیرساختهای شهری (برق، حمل و نقل، سیستم فاضلاب، آب بهداشتی، سرویس بهداشتی)، کمک به فراهمسازی پسانداز مثالی دیگر است و در ایران هم ما در ابتدای انقلاب، شوراهای محلات را داشتهایم(رجوع شود به سیاستهای خیابانی: جنبش تهیدستان ایران از آصف بیات).
گونهی دیگر، اتحادیهی نیروی کاری است که هم در فضا فعالیت میکند و هم بر شکلگیری فضای اجتماعی مؤثر است یعنی اتحادیهی دستفروشان. باز هم در خیلی از کشورها این اتحادیه وجود دارد (بهویژه اتحادیه ملی دستفروشان خیابانی هند: ناسوی)، اتحادیهی بینالمللی و منشور بینالمللی(اعلامیه بلاجیو) دارد و حتی دارای روز جهانی نیز هست، در ابتدای انقلاب نیز سوابقی از آن وجود داشته است: «انجمن کتاب فروشان خیابانی» که خرداد ۱۳۵۸ شکل گرفت و اواخر تابستان ۱۳۶۸ بر اثر حملات دولت از هم پاشید و «اتحادیه دکهداران خیابان مصدق» نمونههای آن بودند.
علاوه بر اینها موضوعهای بنیادی وجود دارد که برای کارگران دارای اهمیت است و موجد اعتراضهای گستردهای شدهاند که ماهیتی شهری دارند و میتوانند مبنایی برای تشکلیابی کارگران شوند، یکی از مهمترین آنها «افزایش هزینه حمل و نقل» است. اعتراضات اسفند ۱۳۴۸ تهران در واکنش به افزایش بهای بلیط اتوبوس یا جنبش اعتراضی به افزایش بهای بلیط مترو در شیلی که تغییر قانون اساسی شیلی و انتخاب رئیس جمهورِ چپگرا از دل آن بیرون آمد، از نمونههای مشهور آن است، حتی میتوان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ به افزایش قیمت بنزین را نیز در همین راستا دانست چون تحقیق شده است که افزایش بهای بنزین چه تأثیر ژرفی بر هزینهی حمل و نقل سکونتگاه های مراکز اصلی اعتراضات نظیر نسیم شهر، قلعه حسنخان(شهر قدس)، شهریار، ملارد، سکونتگاههای حاشیهای کرج، رباط کریم در مجموعهی شهری تهران دارد و یکی از عوامل تله فضایی فقر، نفوذناپذیری ساختاری یعنی عدم دسترسی به حمل و نقل عمومی ارزان، سریع و همگانی است.
مزد کارگران تنها شکل مستقیم دستمزد را ندارد، بخشی از مزد درون خدمات اجتماعی، کالاهای عمومی و حقوق شهری جای دارند. مسکن، بهداشت، آموزش، خدمات رفاهی و حمایتی، حمل و نقل عمومی و… مبارزه برای دستمزد، تنها مبارزه بر سر افزایش مزد ریالی نیست، بلکه مبارزه بر سر افزایش سبدِ مزد غیر مستقیم(رفاه و سهم اجتماعی) را نیز در برمیگیرد.
نئولیبرالیسم به کوچکسازی بنگاهها، پارهکارسازی، صنعتزدایی، فری لنسرینگ(آزاد کاری) پرداخته است و این در ایران با چاشنی ماهیت ضد توسعه دولت و انزوای بینالمللی تشدید نیز شده است بهگونهای که بیش از ۹۳ درصد بنگاههای اقتصادی زیر ۵ نفر کارکن هستند و این تازه بر اساس آمارهای سال ۹۴ است که پس از آن بسیار وخیمتر شده است و به طور مثال در زمینهی اشتغال زنان تنها ۲۰ درصد آن به اشتغال رسمی(دارای بیمه تأمین اجتماعی) تعلق دارد و مابقی آن غیر رسمی است و بنابراین مضاف بر مسألهی شهری شدن سرمایه، اهمیت تولید فضا و معادل بودن مصرف با تولید(مبحث مصرف مولد)، اصولاً شکل عمدتاً ممکن تشکلیابی کارگران، نه سندیکاهای کار که سندیکاهای زندگی است. سندیکاهایی که مبنایشان براساس «حق به شهر» است.