جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

بحران پناهندگی: قوانین و واقعیات – مراد رضایی و علی صمد

پیش درآمد

طالبان که ۲۰ سال پیش با حمله‌ی ارتش آمریکا به افغانستان، از اریکه‌ی قدرت به زیر کشیده شده بودند، و در تمامی این سال‌ها در درگیری با نیروهای نظامی آمریکا و متحدان آن، و نیز اعمال ترور و ایجاد وحشت علیه شهروندان دانش‌آموخته و آگاه از جمله هنرمندان و روزنامه‌نگاران و شهروندان عادی ابراز وجود می کردند، در حالی که جهانیان در انتظار نتایج مذاکرات دوحه پایتخت قطر بودند، در فاصله زمانی بسیار کوتاهی با تصرف روستاها و شهرها، توانستند دوباره قدرت را در کشور افغانستان به دست گیرند.

تریبون‌داران جمهوری اسلامی که بر خلاف بیست‌سال قبل که در سرنگون سازی طالبان با ارتش آمریکا همکاری داشتند، اکنون ادعا می‌کنند که طالبان در طول این سال‌ها تغییر کرده‌اند و برای مشروع‌سازی و تطهیر چهره‌ی طلبان تلاش می‌کنند. گروهی تروریستی و بدوی، به‌مجرد مجاب کردن قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با باج و خراج، در رسانه‌ها همچون یک گروه سیاسی مقبول و مشروع تبلیغ می‌شود و در عمل به نیروی بلا منازع در کسب قدرت سیاسی، تبدیل می شوند.

در این میان اما بخش مهمی از مردم افغانستان که هنوز ترور و وحشت ۵ سال حکومت طالبان را به خاطر دارند، برایشان چون روز روشن است که جز نگاه سیاست‌مداران قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، چیزی در مورد طالبان تغیییر نکرده است.

از میان تصاویر و اخبار منتشر شده از افغانستانِ درگیر طالبان، تصاویر تلاش بخش قابل توجهی از مردم، پرسنل اداری، الیت سیاسی، کادرها و فعالین جامعه مدنی افغانستان برای فرار از مهلکه‌ی طالبان، از دلخراش‌ترین‌هاست. فرودگاه‌ کابل روزها صحنه‌ی حضور افغانستانی‌هایی بود که حاضر بودند به هر هواپیمایی، با هر مقصدی، و با هر آینده‌ای سوار شوند، تا تنها جان خود را از خون‌ریزی طالبانی نجات دهند. هواپیماهای ترابری نظامی آمریکا موسوم به ۱۳۰ C-، مردم مستأصل از وضع پیش آمده اما امیدوار به نجات خود را به مقصد آمریکا سوار کردند. هواپیمایی که پس از توقفی کوتاه در قطر، با تمام مسافرانش راهی اوگاندا شد: از جنگ با طالب به جنگ با آینده‌ای مبهم.

تصاویر امروز افغانستان، توضیح خلاصه‌ای از چیستی پناهندگی است. بخشی از جهان، که حائز تمدن، تمول، رفاه، امنیت و آرامش، برای حفظ داشته‌هایش، زمینه‌ساز فقر و فلاکت و رنج در بخش دیگری از جهان می‌شود. در میان شهروندان مفلوک قربانی این سیاست‌ها، درصد کمی هم شانس فرار می‌یابند و به سرزمین‌های متمول می‌روند، با علم به اینکه نه شهروند این سرزمین جدید، که پناهنده، مهمان و شهروند درجه دوی آن هستند.

کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد می‌گوید: در سال جاری، قبل از بازپس‌گیری قدرت توسط طالبان، بیش از ۵۵۰ هزار نفر از مردم افغانستان به دلیل جنگ مجبور به ترک خانه‌های خود شده بودند. در ضمن بنا به تخمین ارگان مربوطه در حال حاضر در حدود ۳.۵ میلیون افغان در داخل کشور افغانستان آواره شده‌اند. علاوه بر آوارگی در مرزهای داخلی افغانستان، در حدود ۲.۲ میلیون پناهجو نیز تا پایان سال گذشته به دنبال پناهندگی در کشورهای همسایه این کشور بودند. بر اساس آمارهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، تقریباً ۱.۵ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ به پاکستان فرار کردند، در حالی که ایران میزبان ۷۸۰ هزار نفر بود. بنابراین می‌توان گفت که نزدیک به ۲۰درصد( در حدود هفت میلیون نفر) از جمعیت افغانستان در کشورهای دیگر پناهنده شده‌اند. امروز بنا به آمارهای رسمی شمار آوارگان و پناهجویان ناشی از جنگ، خشونت و زندان در جهان به حدود ۷۰ میلیون نفر رسیده است. تعدادی که از جمعیت بسیاری از کشورهای جهان بیشتر است. بحران پناهندگی به مثابه‌ی یک عارضه‌ی جاری عصر سرمایه، در صد سال اخیر نه تنها هیچگاه تخفیف نیافته است، بلکه سیر صعودی آن همچنان ادامه دارد.

کشورهای مبداء پناهندگان یا عرصه‌ی جنگ و غارت است و یا همچون ایران، با دیکتاتوری و خشونت عریان دست در گریبان هستند. اما این تمام موضوع نیست. مسیر رسیدن به ساحل امن، سالانه صدها کشته و مفقود بر جای می‌گذارد. آنان که به مقصد می‌رسند، این‌بار باید صبر تایید شدن، و رنج تبعیض و نژادپرستی را باید به جان بخرند. موضوع دیگر این است که مقصدهای در دسترس برای پناهندگان الزاماً ساحل‌های امن نیستند. «ترکیه» با ۳.۱ میلیون نفر، «پاکستان» با پذیرش ۱.۶ میلیون نفر، «لبنان» با ۱.۱ میلیون نفر، «ایران» با ۹۷۹هزار و ۴۰۰ نفر، «اتیوپی» با ۷۳۶ هزار و ۱۰۰نفر، «اردن» با ۶۶۴هزار و ۱۰۰نفر، «کنیا» با ۵۵۲ هزار نفر، «اوگاندا» با ۴۲۸ هزار و ۴۰۰ نفر، «چاد» با ۴۲۰ هزار نفر و «سودان» با ۳۵۶ هزار و ۲۰۰ نفر، ده کشوری هستند که ۵۷درصد از پناهجویان جهان را در خود جای داده‌اند.

با توجه به جاری بودن بحران پناهندگی، آمار فزاینده‌ی پناهندگان ایرانی در چهار سوی دنیا و موضوع روز افغانستان، این شماره‌ی مُروا به بحران پناهندگی اختصاص دارد.

خانم مرجان نیک‌خواه در این شماره، در مقاله‌ای پیشینه‌ی مهاجرت ایرانیان را تشریح کرده است. همچون هر رنج و بحران دیگری، کودکان اولین آسیب‌دیدگان موضوع پناهندگی هم هستند. خانم ملیحه حیاتی در مطلبی با عنوان انسان‌های انکارشده و کودکانشان، بر این موضوع متمرکز شده است. دکتر مهرداد درویش‌پور در این شماره در مصاحبه‌ای که توسط علی صمد ترتیب داده شده است از «نژادپرستی و تبعیض» به عنوان موانع رشد ایرانیان مهاجر می‌گوید. در این شماره از مُروا ناهید کشاورز با داستانی با نام «یک بمب منفجرنشده» همکاری کرده است. او که فعال حقوق پناهندگان است همچنین در مصاحبه‌ای از فعالیت‌ها در زمینه‌ی حمایت از پناهجویان می‌گوید. تفاوت «مهاجر و پناهجو» موضوع مقاله‌ی سیامک سلطانی برای این شماره از مُرواست. مینا امیدوار نیز در این شماره مقاله‌ای از یک نشریه‌ی بلژیکی در مورد خصومت علیه پناهندگان در ترکیه را ترجمه کرده است. «استراتژی‌های هویتی نزد نوجوانان مهاجر ایرانی» عنوان مقاله‌ی خانوم مژگان کاهن است که به عنوان روانشناس در این زمینه‌ی مشخص پژوهیده است. بیژن میثمی، هنرمند ایرانی ساکن کانادا در مقاله‌ی خود موضوع مهاجرت هنرمندان ایرانی در طول تاریخ را تشریح کرده است. دکتر گودرز اقتداری نیز در این شماره از مُروا به موضوع چندفرهنگی بودن مهاجران و وجوه دشواری آن پرداخته است. علی صمد در این شماره مطلبی از سازمان عفو بین‌الملل در بلژیک را ترجمه کرده است که به پیش‌داوری‌ها، سوالات و تبلیغات گروه‌های راست علیه پناهجویان می‌پردازد و به آن‌ها پاسخ می‌دهد. رزا روزبهان، فعال حقوق بشر در کانادا نیز تبعات مهاجرت بر بومیان کانادا را تشریح کرده است. وضعیت پناهندگان و خاصه پناهندگان ایرانی در ترکیه موضوع مقاله‌ی مُراد رضایی برای این شماره از مُرواست.

طالبان که ۲۰ سال پیش با حمله‌ی ارتش آمریکا به افغانستان، از اریکه‌ی قدرت به زیر کشیده شده بودند، و در تمامی این سال‌ها در درگیری با نیروهای نظامی آمریکا و متحدان آن، و نیز اعمال ترور و ایجاد وحشت علیه شهروندان دانش‌آموخته و آگاه از جمله هنرمندان و روزنامه‌نگاران و شهروندان عادی ابراز وجود می کردند، در حالی که جهانیان در انتظار نتایج مذاکرات دوحه پایتخت قطر بودند، در فاصله زمانی بسیار کوتاهی با تصرف روستاها و شهرها، توانستند دوباره قدرت را در کشور افغانستان به دست گیرند.

تریبون‌داران جمهوری اسلامی که بر خلاف بیست‌سال قبل که در سرنگون سازی طالبان با ارتش آمریکا همکاری داشتند، اکنون ادعا می‌کنند که طالبان در طول این سال‌ها تغییر کرده‌اند و برای مشروع‌سازی و تطهیر چهره‌ی طلبان تلاش می‌کنند. گروهی تروریستی و بدوی، به‌مجرد مجاب کردن قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با باج و خراج، در رسانه‌ها همچون یک گروه سیاسی مقبول و مشروع تبلیغ می‌شود و در عمل به نیروی بلا منازع در کسب قدرت سیاسی، تبدیل می شوند.

در این میان اما بخش مهمی از مردم افغانستان که هنوز ترور و وحشت ۵ سال حکومت طالبان را به خاطر دارند، برایشان چون روز روشن است که جز نگاه سیاست‌مداران قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، چیزی در مورد طالبان تغیییر نکرده است.

از میان تصاویر و اخبار منتشر شده از افغانستانِ درگیر طالبان، تصاویر تلاش بخش قابل توجهی از مردم، پرسنل اداری، الیت سیاسی، کادرها و فعالین جامعه مدنی افغانستان برای فرار از مهلکه‌ی طالبان، از دلخراش‌ترین‌هاست. فرودگاه‌ کابل روزها صحنه‌ی حضور افغانستانی‌هایی بود که حاضر بودند به هر هواپیمایی، با هر مقصدی، و با هر آینده‌ای سوار شوند، تا تنها جان خود را از خون‌ریزی طالبانی نجات دهند. هواپیماهای ترابری نظامی آمریکا موسوم به ۱۳۰ C-، مردم مستأصل از وضع پیش آمده اما امیدوار به نجات خود را به مقصد آمریکا سوار کردند. هواپیمایی که پس از توقفی کوتاه در قطر، با تمام مسافرانش راهی اوگاندا شد: از جنگ با طالب به جنگ با آینده‌ای مبهم.

تصاویر امروز افغانستان، توضیح خلاصه‌ای از چیستی پناهندگی است. بخشی از جهان، که حائز تمدن، تمول، رفاه، امنیت و آرامش، برای حفظ داشته‌هایش، زمینه‌ساز فقر و فلاکت و رنج در بخش دیگری از جهان می‌شود. در میان شهروندان مفلوک قربانی این سیاست‌ها، درصد کمی هم شانس فرار می‌یابند و به سرزمین‌های متمول می‌روند، با علم به اینکه نه شهروند این سرزمین جدید، که پناهنده، مهمان و شهروند درجه دوی آن هستند.

کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد می‌گوید: در سال جاری، قبل از بازپس‌گیری قدرت توسط طالبان، بیش از ۵۵۰ هزار نفر از مردم افغانستان به دلیل جنگ مجبور به ترک خانه‌های خود شده بودند. در ضمن بنا به تخمین ارگان مربوطه در حال حاضر در حدود ۳.۵ میلیون افغان در داخل کشور افغانستان آواره شده‌اند. علاوه بر آوارگی در مرزهای داخلی افغانستان، در حدود ۲.۲ میلیون پناهجو نیز تا پایان سال گذشته به دنبال پناهندگی در کشورهای همسایه این کشور بودند. بر اساس آمارهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، تقریباً ۱.۵ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ به پاکستان فرار کردند، در حالی که ایران میزبان ۷۸۰ هزار نفر بود. بنابراین می‌توان گفت که نزدیک به ۲۰درصد( در حدود هفت میلیون نفر) از جمعیت افغانستان در کشورهای دیگر پناهنده شده‌اند. امروز بنا به آمارهای رسمی شمار آوارگان و پناهجویان ناشی از جنگ، خشونت و زندان در جهان به حدود ۷۰ میلیون نفر رسیده است. تعدادی که از جمعیت بسیاری از کشورهای جهان بیشتر است. بحران پناهندگی به مثابه‌ی یک عارضه‌ی جاری عصر سرمایه، در صد سال اخیر نه تنها هیچگاه تخفیف نیافته است، بلکه سیر صعودی آن همچنان ادامه دارد.

کشورهای مبداء پناهندگان یا عرصه‌ی جنگ و غارت است و یا همچون ایران، با دیکتاتوری و خشونت عریان دست در گریبان هستند. اما این تمام موضوع نیست. مسیر رسیدن به ساحل امن، سالانه صدها کشته و مفقود بر جای می‌گذارد. آنان که به مقصد می‌رسند، این‌بار باید صبر تایید شدن، و رنج تبعیض و نژادپرستی را باید به جان بخرند. موضوع دیگر این است که مقصدهای در دسترس برای پناهندگان الزاماً ساحل‌های امن نیستند. «ترکیه» با ۳.۱ میلیون نفر، «پاکستان» با پذیرش ۱.۶ میلیون نفر، «لبنان» با ۱.۱ میلیون نفر، «ایران» با ۹۷۹هزار و ۴۰۰ نفر، «اتیوپی» با ۷۳۶ هزار و ۱۰۰نفر، «اردن» با ۶۶۴هزار و ۱۰۰نفر، «کنیا» با ۵۵۲ هزار نفر، «اوگاندا» با ۴۲۸ هزار و ۴۰۰ نفر، «چاد» با ۴۲۰ هزار نفر و «سودان» با ۳۵۶ هزار و ۲۰۰ نفر، ده کشوری هستند که ۵۷درصد از پناهجویان جهان را در خود جای داده‌اند.

با توجه به جاری بودن بحران پناهندگی، آمار فزاینده‌ی پناهندگان ایرانی در چهار سوی دنیا و موضوع روز افغانستان، این شماره‌ی مُروا به بحران پناهندگی اختصاص دارد.

خانم مرجان نیک‌خواه در این شماره، در مقاله‌ای پیشینه‌ی مهاجرت ایرانیان را تشریح کرده است. همچون هر رنج و بحران دیگری، کودکان اولین آسیب‌دیدگان موضوع پناهندگی هم هستند. خانم ملیحه حیاتی در مطلبی با عنوان انسان‌های انکارشده و کودکانشان، بر این موضوع متمرکز شده است. دکتر مهرداد درویش‌پور در این شماره در مصاحبه‌ای که توسط علی صمد ترتیب داده شده است از «نژادپرستی و تبعیض» به عنوان موانع رشد ایرانیان مهاجر می‌گوید. در این شماره از مُروا ناهید کشاورز با داستانی با نام «یک بمب منفجرنشده» همکاری کرده است. او که فعال حقوق پناهندگان است همچنین در مصاحبه‌ای از فعالیت‌ها در زمینه‌ی حمایت از پناهجویان می‌گوید. تفاوت «مهاجر و پناهجو» موضوع مقاله‌ی سیامک سلطانی برای این شماره از مُرواست. مینا امیدوار نیز در این شماره مقاله‌ای از یک نشریه‌ی بلژیکی در مورد خصومت علیه پناهندگان در ترکیه را ترجمه کرده است. «استراتژی‌های هویتی نزد نوجوانان مهاجر ایرانی» عنوان مقاله‌ی خانوم مژگان کاهن است که به عنوان روانشناس در این زمینه‌ی مشخص پژوهیده است. بیژن میثمی، هنرمند ایرانی ساکن کانادا در مقاله‌ی خود موضوع مهاجرت هنرمندان ایرانی در طول تاریخ را تشریح کرده است. دکتر گودرز اقتداری نیز در این شماره از مُروا به موضوع چندفرهنگی بودن مهاجران و وجوه دشواری آن پرداخته است. علی صمد در این شماره مطلبی از سازمان عفو بین‌الملل در بلژیک را ترجمه کرده است که به پیش‌داوری‌ها، سوالات و تبلیغات گروه‌های راست علیه پناهجویان می‌پردازد و به آن‌ها پاسخ می‌دهد. رزا روزبهان، فعال حقوق بشر در کانادا نیز تبعات مهاجرت بر بومیان کانادا را تشریح کرده است. وضعیت پناهندگان و خاصه پناهندگان ایرانی در ترکیه موضوع مقاله‌ی مُراد رضایی برای این شماره از مُرواست.

https://akhbar-rooz.com/?p=124909 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x