نقاش در دور دست نگاهش پنداری چیزی دید
بر بوم خود چیزی کشید؛
مرغ طوفان بود
بر متن لاجورد آسمان و بی قراری دریا
از هندسه موج ها گذشت
و در دوردست دریا چیزی دید
بر بوم نقاشی خود عکسی کشید؛
نیما بود
با دهان نیمه بازی که می گفت: آی آدم ها
نقاش در دور دست نگاهش پنداری چیزی دید
بر بوم خود چیزی کشید؛
مرغ طوفان بود
بر متن لاجورد آسمان و بی قراری دریا
از هندسه موج ها گذشت
و در دوردست دریا چیزی دید
بر بوم نقاشی خود عکسی کشید؛
نیما بود
با دهان نیمه بازی که می گفت: آی آدم ها
https://akhbar-rooz.com/?p=44691 لينک کوتاه
خبر اول سايت
آخرين مطالب سايت
مطالب پربيننده روز