دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳

هنر بدنام کردن سیاسی؛ چپ ستیزی زیر پرچم ستاره داوود – سرژ حلیمی و پییر ریمبر، ترجمه ی: مرمر کبیر

انتقاد از مواضع گروه «فرانسه تسلیم‌ناپذیر»، انتخاب‌های استراتژیک، اشتباهات و یا تندروی‌های آن، جایگاه خود را در بحث دموکراتیک دارد. اما، ترویج اتهام ننگین و دروغینی که این جریان و بنیان‌گذار آن را «یهودستیز» معرفی می‌کند، برخاسته از اراده‌ای برای تخریب آن است. اثرات سیاسی این تهمت‌ از هم‌اکنون قابل مشاهده است.

در تاریخ ۷ ژوئیه گذشته، جبهه جدید مردمی، که از چهار گروه سیاسی تشکیل شده بود، موفق به کسب ۱۹۳ کرسی نمایندگی مجلس فرانسه، از مجموع ۵۷۷ کرسی شد، و از ائتلاف ریاست‌جمهوری (با ۱۶۶ کرسی) و «گردهمایی ملی» همراه با متحد راستگرایش (با ۱۴۲ کرسی) پیشی گرفت. دو ماه بعد، رئیس‌جمهور، آقای میشل بارنیه را به‌عنوان نخست‌وزیر منصوب کرد؛ او از یک جریان نئولیبرال و محافظه‌کار به نام «جمهوری‌خواهان » بر آمده است، که در دور اول انتخابات مجلس، تنها ۶٫۵۷ درصد از آرا را به دست آورد و در دور دوم توانست ۴۷ نماینده را وارد مجلس کند. او با پشتیبانی جناح راست افراطی درمقابل دیگر احزاب، البته به غیر از حزب خودش، یعنی جمهوری خواهان، که دور دوم انتخابات، ۷ ژوئیه گذشته، علیه آن متحد شده بودند، حکومت می‌کند و اکنون از حمایت پارلمانی حزب ریاست‌جمهوری، بازنده بی‌چون و چرای انتخابات نیز برخوردار است. این ناهماهنگی بین رأی مردم فرانسه و نمایندگی سیاسی آنها به امری عادی تبدیل شده است: آقای بارنیه،کماکان، مانند پیشینیان خود، مجبور خواهد بود به نقشه راه اروپایی پایبند بماند ، هرچند این نقشه راه در سال ۲۰۰۵ توسط ۵۴٫۷ درصد از رأی‌دهندگان رد شد.

کودتای امانوئل ماکرون با به کارگیری یک دروغ در عرصه سیاسی و رسانه‌ای ممکن شد: ژان-لوک ملانشون و جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» یهودستیز معرفی شد. این اتهام که نمونه‌ای از همان اخبار جعلی است که مقامات فرانسوی معمولاً وقتی از مسکو یا برج ترامپ منتشر می شود، برعلیه آن قد علم می کنند، به‌طور هم‌زمان سه هدف را محقق کرد: طرد بزرگترین گروه پارلمانی چپ، تطهیر جناح راست افراطی (که گویا دیگر یهودستیز نیست) و توجیه کنار گذاشتن ائتلافی که بیشترین تعداد نمایندگان را پس از انتخاباتی که با مشارکت بالای مردم برگزار شد، به دست آورده است. شدت حمله به «فرانسه تسلیم‌ناپذیر»، همراه با نبود هیچ مدرک محکمی برای توجیه آن، سرگیجه‌آور است. فیلیپ وال در مصاحبه‌ای با رادیو Europe 1 (۲ سپتامبر ۲۰۲۴) با صدای بلند می‌گوید: «اگر دار و دسته ملانشون فکر می‌کنند که ما نشسته ایم تماشا ‌کنیم و اجازه ‌دهیم که یهودستیزان و دوستان آنها در وزارتخانه‌ها جا خوش کنند، همان‌طور که گاوها عبور قطارها را تماشا می‌کنند، کور خوانده اند!؟». برای جلوگیری از این خطر، مدیر سابق شارلی ابدو و رادیو فرانس انتر از «هر فرانسوی که به خود ذره ای احترام می‌گذارد» می‌خواهد تا فشار بیاورد که آنها را از «وزارتخانه‌های جمهوری بیرون کنند». سپس تهدید می‌کند: «ما می‌توانیم به آنها قول دهیم که زندگی شان در مساند دولتی را به جهنم تبدیل خواهیم کرد، زیرا تا زمانی که از قدرت کنار نروند، رهایشان نمی کنیم».

در روزنامه فیگارو (۵ ژوئیه ۲۰۲۴)، گروهی از روشنفکران از جمله پاسکال پرینو، استاد دانشگاه علوم سیاسی پاریس، که بیش از بیست سال مرکز تحقیقات سیاسی را مدیریت کرده ، دکترا دارد و استاد ممتازمی باشد، خواستار «ایستادگی در برابر جبهه نوین مردمی» شده‌اند؛ ائتلافی که به باور آن‌ها «امروز بزرگترین تهدید برای یهودیان فرانسه و به‌طور گسترده‌تر، برای خود فرانسه است». امضاکنندگان به‌ویژه جریان « فرانسه تسلیم ناپذیر» را هدف قرار داده‌اند؛ جریانی که به گفته آن‌ها «نفرت از یهودیان را به یک استراتژی انتخاباتی تبدیل کرده است.».

همان روزنامه محافظه‌کار در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۴ تأملات آلن فینکِل کروت، عضو فرهنگستان فرانسه، را منتشر می‌کند که ژان-لوک ملانشون را «رهبر یهودستیزی معاصر» می‌نامد. او اضافه می‌کند: «ایمریک کارون، دیوید گیوراد، دنیله اوبونو، سباستین دلوگو، ماتیلد پانو، راشل ککه، توماس پورت، لویی بوئار، این کاندیداهایی که توسط جبهه جدید مردمی معرفی شده‌اند، ارواح پتن، مائراس و حتی آدولف هیتلر را به نمایش می‌گذارند». فینکل کروت که همچنین تهیه‌کننده برنامه‌ای در رادیو «فرانس کولتور» است، با این جملات ظاهراً سنجیده، به موج اتهامات دامن می‌زند.

و حالا حدس بزنید اولین سوالی که در ذهن آپولین دو مالرب، مجری شبکه تلویزیونی «ب ‌اف‌ام-آر.ام.سی» در مصاحبه‌ای با کلمنتین اوتن، نماینده چپ‌گرا، در ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳ شکل می‌گیرد، چیست: «آیا ژان-لوک ملانشون یهودستیز است ؟» پرسش روزنامه‌نگار بنجامین اسپورتوش در برنامه «۲۸ دقیقه» شبکه آرته در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۴ نیز تقریباً به همین شکل مطرح می‌شود: «رافائل انتوون، یک سوال ساده: آیا جریان “فرانسه تسلیم‌ناپذیر” یهودستیز است ؟» رافائل انتوون، روزنامه‌نگار نشریه فران-تیرور، بی‌درنگ پاسخ می‌دهد: «فرانسه تسلیم‌ناپذیر اولین حزب یهودستیز فرانسه است».

«فرانسه تسلیم‌ناپذیر یک حزب یهودستیز است. این حزب یهودستیز اکنون در جبهه جدید مردمی موقعیت مسلطی دارد». این ادعا را برنارد-هانری لِوی در مقاله‌ای در مجله لو پوئن (۲۷ ژوئن ۲۰۲۴) مطرح کرد. این هفته‌نامه تعداد زیادی از شماره‌های خود را به حملات علیه «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» اختصاص داده است، از جمله با تیتر «اسلام‌گرایی و یهودستیزی. چگونه سدها فرو ریختند» که در ۲ نوامبر ۲۰۲۳ بر روی عکسی از ژان-لوک ملانشون منتشر شد. بدون شک این مطالب با الهام از سرمقاله‌نویس مشهور آن، فرانتس-اولیویه ژیسبر، نوشته شده است. او که به‌عنوان پیشگو در شبکه‌های خبری پذیرفته می‌شود، نوشت:

«امروزه “چپ ایرانی” که توسط ژان-لوک ملانشون و پیروانش نمایندگی می‌شود، وجود دارد. (…) امروز، مانند دوران هیتلر، بین‌الملل یهودستیز، که اکنون در خدمت تهران است، در تلاش است تا یهودیان را از روی زمین محو کند. این نقشه باید برای همه روشن باشد: هدف آن است که با افزایش اعمال یهودستیزانه، یهودیان را به ترک کشور وادار کنند، تا روزی که در اسرائیل، تروریستها سرشان را با چاقو گوش تا گوش ببرند».

در ادامه، هرگونه حمله به یهودیان، مانند تجاوز به یک دختر یهودی یا آتش‌زدن یک کنیسه، بلافاصله در بسیاری از رسانه‌ها به جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» نسبت داده می‌شود. این وضعیت به حدی رسیده که کارولین یادان، نماینده پارلمان از جناح ماکرونیست، پیشنهاد داده است که «برای مبارزه با یهودستیزی، فرانسه تسلیم‌ناپذیر منحل شود» (۸ اوت ۲۰۲۴). انحلال یک جریان بزرگ سیاسی مخالف، چرا کسی زودتر به این فکر نیفتاده بود؟

چنین افراطی‌گری – به‌نظر می‌رسد که واژه «اغراق آمیز» تنها در مورد اعمال آقای ملانشون به کار می‌رود – بدون شک کمتر پذیرفته می‌شد اگر رسانه‌های به‌اصطلاح مرجع، که الهام‌بخش نخبگان سیاسی و سردبیران هستند، چراغ سبز ضمنی به بقیه نمی‌دادند. این رسانه‌ها شامل «فرانس انتر»، اولین رادیوی فرانسه، و روزنامه «لوموند»، مهم‌ترین روزنامه ملی فرانسه، هستند. از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، ده سرمقاله این روزنامه به‌صراحت ژان-لوک ملانشون و جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» را به یهودستیزی مرتبط کرده، از «اغراق‌های» آن‌ها و «مدارای‌شان با خشونت‌های وحشیانه» انتقاد کرده‌اند – و البته هم‌زمان خودشان مدعی داشتن «شجاعت در ابراز نظر انتقادی» نیز بوده‌اند.

یک دروغ آشکار

اشباع فضای عمومی با موضوع یهودستیزی جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» همزمان با سکوت رسانه‌ای درباره نوع دیگری از «مدارا با خشونت‌های وحشیانه» است: یعنی همراهی احزاب اصلی سیاسی فرانسه با جنایات جنگی که با سلاح‌های غربی انجام می‌شوند و «حمایت بی‌قید و شرط» چهره‌های برجسته سیاسی، به‌ویژه رئیس مجلس ملی. طی یک سال گذشته، در حالی که رسانه‌ها کوچک‌ترین لغزش‌های لفظی اعضای «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» را بزرگ‌نمایی و تحریف می‌کردند و واکنش‌های احساسی و توییتری آنها را که اغلب با خشم همراه بود، برجسته می‌ساختند، کشتارهای اسرائیل در غزه به شکلی چشم‌گیر کم‌اهمیت جلوه داده شد. این وضعیت به حدی رسید که دومینیک دو ویلپن در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۴ در مصاحبه‌ای با لئا سلامه در رادیو «فرانس انتر» با اعتراض گفت: «ما غزه را داریم، که شاید بزرگترین رسوایی تاریخی است و دیگر هیچ‌کس در این کشور از آن صحبت نمی‌کند. سکوت حکم فرماست، یک دیوار سکوت. من مجبورم برای یافتن یک خبر کوتاه در مورد غزه، در گوگل جستجو کنم».

آیا می‌توان تصور کرد که روزی رادیو «فرانس انتر»، شبکه « TF1 » یا « BFM TV » یک سیاستمدار را درباره اغماض فرانسه نسبت به اسرائیل بازخواست، از توییت ضد فلسطینی یک نماینده ابراز انزجار ، و کل حزب او را در صورت عدم برخورد فوری به نژادپرستی علیه اعراب متهم کند ؟

ملانشون «یهودستیز»: این اتهام رسانه‌ای از سال ۲۰۱۸ در جریان است (به‌طور متناقض، همراه با اخراج رهبر جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» از یک تظاهرات علیه یهودستیزی). پس از حملات و قتل‌های انجام‌شده توسط حماس در اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، کمپین علیه «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» و به شکلی کمتر نمایان، علیه حزب کمونیست، حزب نوین ضد سرمایه داری و حزب سبزها، وارد مرحله جدیدی شد. این کمپین نه تنها از نظر مقیاس بلکه از لحاظ ماهیت تغییر کرد. هدف داخلی این است که نخستین نیروی سیاسی جبهه مخالف دولت، را غیرقابل پذیرش جلوه دهد و این هدف به‌خوبی با یک استراتژی بین‌المللی همسو است که قصد دارد هرگونه انتقاد از اسرائیل و سیاست‌های آن را از فضای عمومی و بحث‌های سیاسی حذف کند.

از سال ۲۰۱۶، لابی طرفدار اسرائیل به‌طور فعال در تلاش بوده است که تعداد بیشتری از کشورها تعریف یهودستیزی را که توسط «اتحاد بین‌المللی برای یادبود هولوکاست» تهیه و توسط پارلمان اروپا تبلیغ شده، بپذیرند(۱). این تعریف که به‌شدت مبهم است («یهودستیزی نوعی ادراک از یهودیت است که ممکن است به‌شکل نفرت از یهودیان ابراز شود»)، با یازده مثال همراه است که هفت مورد از آنها انتقاد از اسرائیل را با یهودستیزی اشتباه می‌گیرند.هدف چیست ؟ نه‌تنها کنترل مباحث پیرامون مسئله فلسطین، بلکه همچنین بی‌اعتبار و یا ممنوع کردن جنبش‌های مثل تحریم، سرمایه‌گذاری‌زدایی و مجازات‌ (BDS ).

چراکه نپذیرفتن تعریف «اتحاد بین‌المللی برای یادبود هولوکاست» به معنای مواجه شدن با اتهام یهودستیزی است(۲). پس از یک کمپین علیه جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر بریتانیا که از حامیان مسئله فلسطین بود و به‌ناحق به یهودستیزی متهم شد، حزب کارگر مجبور شد این تعریف را بپذیرد. اکنون چهل‌وسه کشور، از جمله فرانسه، از سال ۲۰۱۹ به توصیه امانوئل ماکرون، این تعریف را تصویب کرده‌اند(۳).

با این‌حال، «کمیسیون ملی مشورتی حقوق بشر» اعلام کرده است که با این تعریف موافق نیست و بیان کرده که «این نوع تمایزگذاری میان نژادپرستی‌ها مغایر با حقوق اساسی فرانسه است». همچنین تأکید کرده است که «باید از هرگونه بهره‌برداری ابزاری از مبارزه با یهودستیزی اجتناب کرد و نباید انتقاد مشروع از یک دولت و سیاست‌های آن را با نژادپرستی اشتباه گرفت؛ زیرا این حق اساسی در یک دموکراسی است» (۴). آب در هاون کوبیدن ! بر مبنای دلایلی اغلب مضحک یا به بهانه‌ی یک اشتباه لفظی، افرادی با نظرات متفاوت مانند کاریکاتوریست‌ها سینه و پلانتو، طنزپردازان شارلین وان‌هوناکر و گیوم موریس، فرانسوا روفین و دانیل مرمه، روشنفکرانی چون پیر بوردیو، جودیت باتلر، نوآم چامسکی، ادگار مورن، پاسکال بونیفاس، نمایندگان دموکرات آمریکایی الهان عمر و رشیده طلیب، هوگو چاوز و دومینیک دو ویلپن، و همچنین شارل دو گل، تخطئه شده و مورد انتقاد شدید قرار گرفته اند.

چگونه چنین پروژه‌ی زمختی که هدفش بی‌اعتبار کردن مخالفان سیاسی یا ژئوپلیتیکی بر اساس یک دروغ آشکار است، توانسته پیروز شود ؟ تاکنون هیچ‌یک از مدعیان آقای ملانشون هرگز مدارکی از اظهارات، اعمال یا رفتارهای یهودستیزانه او ارائه نداده‌است که بنیان‌گذار «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» را مجرم نشان دهد. وی هرگز برای چنین جرمی محکوم نشده است. این اتهام دروغین که او قربانی آن است، از این نظر خاص است که بر دروغی آگاهانه و عمدی استوار می باشد: به جز برخی ایدئولوگ‌هایی که واقعاً به یهودستیز بودن حمایت از فلسطین باور دارند، اکثر کسانی که این شایعه را پخش می‌کنند، به خوبی می‌دانند که آقای ملانشون یهودستیز نیست، و در برخی مواقع خودشان نیز به این موضوع اعتراف می‌کنند.

در اینجا با یک مورد استثنایی از خبر جعلی دولتی مواجه هستیم که به شکلی مکانیکی توسط روزنامه‌نگارانی تکرار می‌شود که نه تنها به آن اعتقادی ندارند، بلکه هدف سیاسی پنهان در پس انتشار آن را درک کرده و با آن همسو هستند.

در غیاب هرگونه مدرک محکم برای اثبات یهودستیزی، مدعیان علیه «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» به تفسیر نیات پنهان یا تعمیم دادن یهودستیزی از طریق واژگان ممنوعه ای روی آورده‌اند که خودشان ابداع کرده‌اند و هر روز نیز به آن اضافه می‌کنند. به این ترتیب، در کنار واژه‌هایی مانند «صهیونیسم»، «آپارتاید»، «نخبگان»، «سیگار»، «سیستم»، «بانک»، «۵۰۰ خانواده»، «پوپولیسم»، «هالیوود»، «دلار»، و غیره، فعل «کمپ زدن» نیز ناگهان مطرح شد. هیچ‌کس این فعل را به اردوگاه‌های کشتار جمعی نازی‌ها ربط نمی‌داد، تا اینکه در روز یکشنبه ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳، رهبر «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» در یک توییت رئیس مجلس ملی را به خاطر «کمپ زدن در تل‌آویو برای تشویق به کشتار» در غزه سرزنش کرد. خانم یائل برون-پیوه چند روز قبل از آن از «حمایت بی‌قید و شرط» نمایندگان مجلس فرانسه از اسرائیل صحبت کرده و سپس به پایتخت این کشور سفر کرده بود. بلافاصله مخالفان آقای ملانشون فعل «کمپ زدن» را که او به کار برده بود، نه به اردوهای تابستانی یا محاصره‌های نظامی، بلکه به اردوگاه‌های نازی ربط دادند.

این تفسیر غیرمنتظره نه‌تنها از طرف طرفداران اسرائیل، بلکه از سوی رسانه‌های معتبر نیز مورد حمایت قرار گرفت. این رسانه‌ها این تعبیر دور از انتظار را پذیرفتند و حتی سعی کردند پذیرش آن را به همه تحمیل کنند، گویی که این یک حقیقت بدیهی است.

«فعل عجیب “کمپ زدن” به “کمپ” اشاره دارد»، در ۲۳ اکتبر مدیر بخش سیاسی رادیو فرانسه انتر، یائل گوسز، چنین توضیح داد وافزود: «این غیرقابل تحمل است وقتی از پیشینه خانوادگی یائل برون-پیوه اطلاع داریم؛ پدربزرگ یهودی او که از لهستان به فرانسه آمد تا از یهودستیزی فرار کند…» ده روز بعد، روزنامه «لوموند» از مورخ پییر برنباوم دعوت کرد تا نظر دهد. به گفته این روزنامه، برنباوم یادآور شد که فعل «کمپ زدن» – که توسط رهبر «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» استفاده شده – در یک «سنت طولانی یهودستیزی فرانسوی» جای دارد.برنباوم چنین شرح داد: در سال ۱۸۹۰، یهودستیز ادوارد درومون یهودیان را به اردوگاه‌های کولی‌ها مرتبط کرده بود؛ در سال ۱۹۳۷، یک یهودستیز کمتر شناخته‌شده، موریس بدل، چنین پیوندی را با لئون بلوم برقرار کرده بود؛ و در نهایت، در سال ۱۹۵۴، در یک نشریه سلطنت‌طلب در مورد پییر مندس فرانس همین موضوع مطرح شد. بنابراین، سه مرجع پراکنده، که آخرین آن‌ها به هفتاد سال پیش بازمی‌گردد، کافی بود تا نتیجه‌گیری شود که آقای ملانشون با استفاده از کلمه «کمپ زدن» با اشاره‌ای یهودستیزانه به یهودستیزان معاصر چشمک زده است. به‌ویژه مسلمانان حومه شهرها، که همگان می‌دانند چقدر به آثارآقایان درومون و بدل، دو یهود ستیز تاریخی و فصلنامه قدیمی «جنبه‌های فرانسه» علاقه‌مند هستند.

فن بدخواهانه‌ی کنایه و اتهام‌های ضمنی

به این ترتیب: اکنون کافی است که سوءظن‌ها، بدگویی‌ها و بدخواهی‌ها را کنار هم قرار داد تا مدرکی برای اثبات چیزی ساخته شود.نشریه اکسپرس در شماره ۲۸ اوت گذشته خود اذعان می‌کند: «اگر هریک از اظهارات رهبر «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» درباره یهودیان به‌طور جداگانه بررسی شود، ممکن است بی گناهی او ثابت گردد. اما انباشت این اظهارات نمی‌تواند صرفاً تصادفی به نظر برسد». جامعه‌شناس ژرالد برونر نیز توضیح درخشان خود را چنین ارائه می‌دهد: «نمی‌توان به‌طور دقیق گفت که چه احتمالی وجود دارد که این یا آن ادعا واقعاً یهودستیزانه باشد. اما از آنجا که این اظهارات از سوی یک فرد واحد مطرح شده‌، ضروری است که آنها را به‌عنوان مجموعه‌ای به هم پیوسته در نظر بگیریم. به طور خلاصه: چنانچه ده استعاره یا کلمه، همچون فعل چندمعنایی «کمپ زدن»، به‌طور رسانه‌ای یهودستیزانه اعلام شود، کسی که از آن‌ها استفاده کرده به‌طور خودکار یهودستیز شناخته می‌شود. بیست سال پیش، روزنامه لوموند نیز در این زمینه پیش‌قدم بود و پیر بوردیو (و چند نفر دیگر) را تنها به این دلیل که به حرفه روزنامه‌نگاری انتقاد کرده بودند، به یهودستیزی متهم کرد. نویسنده مقاله به‌طور ضمنی یادآوری کرده بود که در قرن گذشته، برخی یهودستیزان روزنامه‌نگاری را «شغلی عمدتاً یهودی» می‌دانستند (۵). همان‌طور که می‌بینیم، ادعای مبارزه با یهودستیزی مانع از آن نمی‌شود که از روشی استفاده کنند که به طرز چشم‌گیری خود یهودستیزانه است: یعنی کنایه و اتهام ضمنی.

به جای اینکه مخالفان آقای ملانشون او را سرزنش کنند، می بایست به عملکرد او احترام بگذارند. چرا که او احتمالاً تنها رهبر سیاسی ایست که به «یهودستیزی» متهم شده، اما هرگز اظهارات یهودستیزانه‌ای نداشته است. این جریان و متحدین اش پنج مجموعه تدابیر برای مبارزه با این معضل ارائه کرده (۶) و او در یک رادیوی یهودی به نام ژِی، اعلام کرد : «هر یهودی، حتی در کوچک‌ترین روستای فرانسه، باید بداند، که از طرف ما یاری و حمایت خواهد شد». آقای ملانشون همچنین در سال ۲۰۱۵ موفق شد که در دادگاه کیفری پاریس سه شخصیت راست‌گرا را که او را به یهودستیزی متهم کرده بودند، محکوم کند. هشت سال بعد، دادگاه قضایی پاریس، شبکه افراطی راست‌گرای سی‌نیوز را مجبور کرد که حق پاسخ‌گویی «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» را منتشر کند و همچنین به دلیل متهم کردن این حزب به «یهودستیزی» جریمه‌ای بپردازد.

بنیان‌گذار جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» در ۲ ژوئن گذشته در وبلاگ خود چنین اظهار نظر کرد : «اشعه فلج‌کننده و سوءاستفاده‌گرانه اتهام یهودستیزی دیگر تأثیری ندارد»،. اما او خوش باور بود. یک سال پس از آغاز این حمله سیاسی و رسانه‌ای، نتیجه آن به هدف اثابت کرد. در اواخر اوت، خود آقای ملانشون پذیرفت که جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر»، که به‌ویژه به‌واسطه کارزارهای افترا‌آمیز علیه آن، «رادیواکتیو» شده است، در صورت تشکیل یک دولت چپ‌گرا، در آن شرکت نخواهد کرد. تکرار نتیجه داده است. و در این میان، هدف دیگر نیز محقق شد. در حالی که کشتارها در فلسطین ادامه دارد، روزنامه لوپینیون در شماره ۱۶ سپتامبر خود تقریباً با تعجب نوشت: «با وجود جنگ در غزه، روابط استراتژیک میان فرانسه و اسرائیل هرگز به این خوبی نبوده است».

۱ ـ Dominique Vidal et Bertrand Heilbronn, «Comment Israël manipule la lutte contre l’antisémitisme», Orient XXI, 12 février 2019.

۲ـ مقاله « اتهام یهود ستیزی، سلاحی مرگبار»، لوموند دیپلماتیک، ژوئن ۲۰۱۹ https://ir.mondediplo.com/2019/06/article3187.html

۳- https://holocaustremembrance.com/resources/ working-definition-antisemitism

۴ـ Commission nationale consultative des droits de l’homme, «La lutte contre le racisme, l’antsémitisme et la xénophobie. Année 2018», La Documentation française, Paris, juillet 2019.

۵ـ Henri Maler, «Le Monde contre “les critiques antimédias”, antidémocrates et antisémites», Acrimed, 26 avril 2004. Lire aussi «Un “scoop”», Le Monde diplomatique, mai 2004

۶ ـ «Avec le Nouveau Front populaire, combattons l’antisémitisme et toutes les formes de racisme !», ۲۳ juin 2024

*Pierre RIMBERT پییر ریمبر ، جامعه شناس و مولف کتاب «لیبراسیون» ، از سارتر تا روتچیلد

*Serge HALIMI دبیر هیئت تحریریه لوموند دیپلوما تیک

منبع: لوموند دیپلماتیک

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=253170 لينک کوتاه

2.5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x