پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳

پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳

چند پرسش از شهاب برهان – پیروز رها

شهاب برهان مقاله‌ای در سایت اخبار روز دوشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۳ تحت عنوان «شیرینی برای نتانیاهو و یا حلوا برای نصرالله؟» منتشر کرده است. من پیش از آن که سوالات انتقادی خود از این رفیق در مورد این مقاله را طرح کنم به نکاتى اشاره می‌کنم که در باره آن‌ها حداقل به طور ظاهری اشتراک نظر داریم، تا اولاً لازم نباشد به طور مبسوط به آن‌ها بپردازم و ثانیاً جلوی هر سوءتفاهمی را از پیش بگیرم. این نکات مشترک عبارت‌اند از:

۱- هر دو طرف منازعه موجود میان اسرائیل و حزب‌الله «شرّ» هستند.

۲- دو طرف منازعه یکسان نیستند (مثال مار و عقرب). البته من به زحمت نزاعی را می‌شناسم که در آن دو طرف نزاع یکسان باشند. اگر هم باشند، در امتداد درگیری معمولاً یکی بر دیگری پیشی می‌گیرد.

۳- حزب‌الله، مرتجع و بازوی جمهوری اسلامی در لبنان است و نصرالله یک آخوند مرتجع تابع جمهوری اسلامی بود. من از این موضع مشترک نتیجه می‌گیرم که حزب‌الله مثل خود جمهوری اسلامی هیچ ظرفیت مترقی نداشته و ندارد، چه بالفعل و چه بالقوه.

۴- اسرائیل از بدو تاسیس همواره تجاوزگر و اشغالگر بوده است.

۵- کشتن نصرالله یک ترور (و من اضافه می‌کنم: یک ترور دولتی) بود.

۶- امثال نصرالله، هانیه و سلیمانی (و من اضافه می‌کنم: نتانیاهو) باید از طریق رشد آلترناتیوهای «دموکراتیک و مترقی» (و من سوال می‌کنم: چرا نه سوسیالیستی؟) کنار زده شوند. البته به نظر من این اصطلاح «کنار زدن» در مورد چنین افراد ارتجاعی بیشتر معنی یک نوع رقابت را در بر دارد تا یک مبارزه انقلابی.

۷- سرنگونی خامنه‌ای و جمهوری اسلامی باید نه از طریق حمله نظامی خارجی، بلکه به دست یک جنبش انقلابی و مترقی (و من اضافه می‌کنم: یک جنبش توده‌ای با محوریت طبقه کارگر) صورت گیرد.

۸- «دست دراز» اسرائیل چیزی جز دست دراز امپریالیسم نیست که از آستین امثال نتانیاهو بیرون می آید.

۹- ارتجاعی بودن نیروهای به اصطلاح «مقاومت» در درجه اول نه به خاطر ترور و گروگانگیری بلکه به دلیل آلترناتیوی است که ارائه می‌دهند: ضددموکراتیک، ضد لائیسیته، دشمن آزادی و حقوق زن، دشمن آزادی عقیده و بیان، مخالف برابری، طرفدار تبعیض، دشمن آزادی‌ها و حقوق فردی، دشمن بسیاری از حقوق جهان‌شمول و دستاوردهای اجتماعی‌  مدرنیته (و من تصریح می‌کنم: دشمن سرسخت سوسیالیسم و طرفدار استثمار نیروی کار).

۱۰- و سرانجام این که ما نه در جشن یکی شرکت می‌کنیم و نه در عزای دیگری.

شهاب برهان می‌توانست بدون عنوان کردن نکته شماره ۲ و با تکیه بر سایر نکات نامبرده به نتیجه اجتناب‌ناپذیر و مورد نظر خود در شماره ۱۰ برسد. اگر چنین می‌کرد، من مشکلی با مقاله او نداشتم. نقطه اختلاف من با مقاله آن‌جا شروع می‌شود که نویسنده تاکید زیادی روی ناهمسانی طرفین منازعه می‌کند و با مثال مار و عقرب عملاً این را مطرح می‌کند که چون مار می‌خواهد عقرب را ببلعد و عقرب حالت دفاعی گرفته و فقط قادر به نیش‌زدن است، پس ما باید برخورد متفاوتی داشته باشیم. او از بیان صریح منظور خود از این تفاوت در برخورد خودداری‌ می‌کند. آیا باید برای نجات عقرب با مار درگیر شد؟ ما که قرار بود در عزای عقرب شرکت نکنیم، حالا چرا باید به دادش برسیم؟ آیا ما وظیفه داریم که از نیروهای ارتجاعی ضعیف‌تر در مقابل نیروهای ارتجاعی قوی‌تر دفاع کنیم؟ آیا وظیفۀ ما ایجاد توازن قوا میان دو نیروی ارتجاعی درگیر است؟ آیا ما باید با همین «استدلال» از عقرب اوکراینی در مقابل مار روسی حمایت کنیم؟ آیا اگر ناتو دخالت خود را گسترش دهد و روسیه را مستقیمآ مورد حمله نظامی قرار دهد، باید از عقرب روسی در مقابل مار ناتو حمایت کنیم؟ آیا اگر اسرائیل و آمریکا (احیانا با دخالت مستقیم ناتو) وارد جنگ با جمهوری اسلامی شوند، باید از عقرب جمهوری اسلامى در مقابل مارهای متجاوز دفاع کنیم؟ آیا اگر جمهوری اسلامی با کمک برخی کشورهای دیگر در مقابل اسرائیل دست بالا را پیدا کرد، باید به یاری اسرائیل بشتابیم؟ کجای این تحلیل با یک تحلیل طبقاتی اشتراک دارد؟ کجای این تحلیل مارکسیستی است؟ آیا تلاش برای تبدیل یک جنگ ارتجاعی به یک جنگ داخلی فقط در صورتی مناسب است که دو نیروی ارتجاعی درگیر دریک جنگ با هم در توازن قوا باشند؟ آیا زمانی که بلشویک‌ها با رهبری یک انقلاب علیه حکومت نوپا و ضعیف بورژوایی در روسیه، جنگ ارتجاعی را برای مردم روسیه پایان دادند، علیه عقرب انقلاب کردند یا علیه مار؟ مگر زمانی که کارگران و زحمتکشان پاریس کمون خود را در مقابل حکومت خودی تشکیل دادند، این حکومت در برابر مار پروسی شکست نخورده بود؟

رفیق شهاب برهان ضرورتی حتی برای طرح این سوالات نمی‌بیند تا چه رسد به پاسخ آن‌ها. دریغ از یک تحلیل طبقاتی و نشان دادن جایگاه طبقاتی حزب‌الله. او از «خطا»های تاکتیکی و استراتژیک این نیروی ارتجاعی سخن می‌گوید، در حالی که خود وجود آن‌ یک خطای تاریخی است. او می‌نویسد که «نیروهای مقاومت با هر عیب و ایرادی که دارند و برخی هر قدر که مرتجع و تاریک‌اندیش‌اند یا هر خطای تاکتیکی یا استراتژیک که مرتکب شده‌اند یا می‌شوند، نیروی مقاومت در برابر اشغال و تجاوزاند.» با این یک جمله کوتاه معلوم می‌شود که تنها برخی از نیروهای «محور مقاومت» ارتجاعی هستند. رفیق برهان نمی‌نویسد که کدام بخش ارتجاعی نیست، در حالی که ماهیت طبقاتی نیروهای درگیر، کلید اصلی برای تعیین ماهیت ارتجاعی و یا مترقی یک جنگ است. علاوه بر این، رفیق برهان در این جمله عملاً فرض را بر این می‌گذارد که هر مقاومتی در مقابل هر اشغال و تجاوزی یک مبارزه مترقی است. آیا مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل اشغال و تجاوز عراق هم از همین قماش بود؟ مقاومت مجاهدین افغان علیه لشکر‌کشی اتحاد شوروی، مقاومت طالبان در مقابل آمریکا و مقاومت اوکراین در مقابل روسیه چطور؟ کدام نیروی مقاومت مترقی است و کدام ارتجاعی؟ بدون یک تحلیل طبقاتی پاسخ مناسبی به این سوال‌ها امکان‌پذیر نیست.

پیروز رها

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=252727 لينک کوتاه

2.2 6 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الف باران
7 ساعت قبل

” آیا ما وظیفه داریم که از نیروهای ارتجاعی ضعیف‌تر در مقابل نیروهای ارتجاعی قوی‌تر دفاع کنیم؟
اگر اسرائیل و آمریکا (احیانا با دخالت مستقیم ناتو) وارد جنگ با جمهوری اسلامی شوند، باید از عقرب جمهوری اسلامى در مقابل مارهای متجاوز دفاع کنیم؟ ” از مقاله .

اول بگو تو با کیان هستی ، تا من بگویم که تو که هستی !

اسرائیل با پشتیبانی ناتو برای حمله نظامی به ایران با داشتن ” مارکسیتهایی” چون شما ، به هیچ فاشیست ستون پنجمی دیگری نیاز ندارند .

امیر ایرانی
امیر ایرانی
16 ساعت قبل

نکات مفیدی دارد
اما این هم میهن در آنجا که رهایی را می خواهد به رهبری طبقه کارگر ببرد،
نوشتار تکرار خواهان روش مبارزتی است که امتحانش را پس داده است که باید گفت گاهی خواستن این روش انحراف در یک روند مبارزاتی جامعه ایست که ازادی خواه و دمکراسی خواه است .
واین هم میهن وقتی بسمت ا‌وکراین می رود
یاد جهان دو قطبی ناتو و ورشو می افتد و …

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x