دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

ورشکستگی نظام، ابتری اصلاح‌طلبان، مسئولیت اپوزیسیون! – بهزاد کریمی

عملیات امنیتی – نظامی اسرائیل در دره بقاع و بیروت که به شکل طوفانی و مرگبار صورت گرفت، نه فقط حزب الله لبنان را زمینگیر مقطعی کرد بلکه ساختار رهبری و فرماندهی آن را دستکم برای مدتی به تلاشی کشاند. ابتدا انفجار سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی شده‌ی پیچرها بود که کم سابقه‌ترین برگریزان را در سازمان کادری آن به دنبال داشت. امری که البته لبنانی‌های غیر نظامی هم از تروریسم اسرائیل آسیب دیدند. رهبری حزب الله هنوز از ضربات وارده به خود می‌پیچید که دفعتاً – ولی قابل پیش‌بینی از نظر کارشناسان سیاسی – مواجه با بمبارانی برق آسا شد و عملاً از پا درآمد.حملات بقدری حساب شده و مبتنی بر شناسایی دقیق اماکن اصلی استقرار مقامات بالای حزب الله بود که فقط در عرض چند دقیقه همه‌ی فرماندهان جز یکی دو استثناء از آن، و نیز از همه مهم‌تر رهبر اتوریتر این سازمان شبه نظامی یعنی شخص شیخ حسن نصرالله را نابود کرد. تلفات وارده بر حزب الله طی عملیات اخیر که هنوز هم ادامه ‌دارد، تنها با شکست خاص در میدان‌های جنگ مغلوبه قابل مقایسه است. میادینی که طرف شکست خورده چه در سطح پیاده نظام، چه افسران رده میانی‌ و چه ژنرال‌ها و حتی سر فرماندهی یکجا زیر داس مرگ درو می‌شوئد.

مکث این نوشته البته بر ماهیت اسرائیل اشغالگر و مهاجم نیست که از یک سال پیش به دستاویز حمله‌ی تروریستی ۷ اکتبر حماس، دست به کشتار وحشیانه‌‌ با تلفات نزدیک به ۴۲ هزار تن فلسطینی در غزه و کرانه غربی رود اردن زده است. نیز قصد ورود در مسئله‌ی تشنجات دیرینه‌ بین اسرائیل و حزب الله را هم ندارم که ناتان یاهو با بهانه قراردادن موشک‌پرانی‌های تحریک برانگیز اخیر حزب الله، عملیات در جنوب لبنان را وارد استراتژی مبنی بر گسترش جنگ خود در منطقه کرد. تمرکز این نوشته بر جمهوری اسلامی است: این سرمایه گذار اصلی پروژه‌ی حزب الله لبنان.

شکست خفت‌بار حزب الله را می‌باید ورشکستگی رسوا و هزینه‌بردار جمهوری اسلامی دانست. زیرا حزب الله لبنان فقط تحت الحمایه‌ی دائمی جمهوری اسلامی به حساب نمی‌آید، بلکه دست‌سازی در ۴۲ سال پیش و دست‌آموزی طی این مدت بوده و است. بعید است کسی نیم نگاهی به صحنه‌ی سیاسی داشته باشد و این سخن تکراری حسن نصرالله را به یاد نیاورد که در قدردانی از ولایت فقیه به تصریح اعلام داشت حزب الله هرچه دارد از جمهوری اسلامی دارد. «حزب الله» لبنان، کانونی‌ترین و قدیمی‌ترین عنصر در سیاست «عمق استراتژیک» و «هلال شیعی» جمهوری اسلامی است.

حزب الله نه فقط محصول پروار‌ مالی، تسلیحاتی، لجستیکی، آموزش‌ نظامی و اطلاعاتی حکومت ولایی بلکه مکمل عملی و بازوی سپاه قدس است. اعزامی‌های جمهوری اسلامی به لبنان، حضور مستقیم در برنامه‌ریزی‌های نظامی حزب الله و حتی انجام عملیات آن دارند. نشانه‌اش، کشته‌های سپاه در لبنان و آخرین آن عباس نیل فروشان. افکار عمومی این پروژه را از مشخصه‌های جمهوری اسلامی شناخته‌ و از سال‌ها پیش بیزاری و خشم خویش نسبت به این برنامه‌ را در شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» بازتاب داده‌ است؛ و رساننده‌ی این: چراغ روا به خانه، بر مسجد حرام است.

اکنون خامنه‌ای در اطلاعیه‌‌ی صادره به مناسبت مرگ سید حسن نصرالله، او را نماد «یک راه و یک مکتب» دانسته و گفته است حزب الله حتی «استحکام بیشتری خواهد یافت»! او که برای سردار درددانه‌اش سلیمانی و مهمانش اسماعیل هنیه ۳ روز عزای عمومی اعلام کرد و در هر دو هم قول انتقام از آمریکا و اسرائیل داد اینجا اما عزای عمومی ۵ روزه اعلام کرد و این رجزِخوانی را کافی دانست که «رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است»! اما در ایران زیر سلطه‌ی وی مرگ بیش از ۵۰ انسان مدفون در معدن مستحق عزای عمومی برای نیم روز هم نشد.

این روی‌کرد، هم جایگاه حزب الله چونان فرزند خوانده‌ برای جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد و هم در همان حال نمایش عجز و نیز ورشکستگی سیاست هستی‌سوز خارجی چندین دهساله نظام و در درجه‌ی نخست به مسئولیت شخص خامنه‌ای را. این البته جای خرسندی دارد که جمهوری اسلامی علیرغم زبان تند، در ادامه‌ی ماجراجویی‌های تاکنونی در تولید «عمق استراتژیک» سراسر آسیب برای مردم ایران و منطقه، دندان تیزی ندارد تا برنامه‌ی جنگی دولت دست راستی ناتان یاهو و ارتش جنگ‌طلب اسرائیل را مکمل باشد. دندان قروچه رفتن طرفین اگر عملی شود، فاجعه است.

سیاست خارجی منجر به انزوای سیاسی ایران، با نتیجه‌ی کوچک شدن اقتصاد کشور و فقر فزاینده در آن، دیروقتی است که بن بست تام و تمام خود را نشان داده است. این فلاکت و نکبت اما، در یک سال گذشته و به ویژه بر متن ماجراها و تشنجات بیشتر چند ماه اخیر، هر چه صریح‌تر به نمایش درآمده است. اکنون شخص خامنه‌ای به عنوان مسئول اول و پاسخگوی مستقیم این شکست و ورشکستگی، در ضعیف‌ترین موقعیت خود قرار دارد و لذا از هر امکان برای نشاندن او در گوشه‌ی رینگ می‌باید بهره برد.

در این رابطه اتکاء بر این یا آن جناح حکومتی به عنوان نماینده‌ی بدیل سیاست ولایی ورشکسته، خیالی بیهوده است. کاش از دل ناکامی، عقل بیرون می‌زد، اما چنین چیزی خیالی بیش نیست. یک نگاه به تسلیت گفتن‌های اصلاح‌طلب‌ها و اعتدالیون به «مقام معظم رهبری» نشان می‌دهد که انتظار عقل سیاسی جسورانه داشتن از اینان، اب در هاون کوبیدن است. در حالیکه لحظه برای عقب نشاندن راس نظام از سیاست‌های ماجراجویانه و هستی سوز فراهم است، اما بهره‌گیری این آزمون پس داده‌ها از فرصت سیاسی به دست آمده – ولو حاصل زور از خارج و واماندگی در داخل – توهم است.

این بر اپوزیسیون سکولار دمکرات است که فاجعه‌بار بودن سیاست خارجی نظام را که محصول ناگزیر سوداها و سوداگری‌های حکومتی‌هاست، بیش از هر وقت دیگر نشان دهد. باید نشان داد که جمهوری اسلامی چه زیان‌ عظیم ناشی از این سیاست بر کشور و مردم ایران وارد آورده  که بسیاری از آنها مطلقاً جبران ناپذیر است. در بسیاری از نقاط جهان، آسیب رسانی‌ بسی کمتر از این برای به زیر سئوال کشیدن حکومت و در ادامه‌اش به زیرکشیدن سیاستمداران خطاکار کافی است. حداقلی که ما سکولار دمکرات‌ها می‌توانیم انجام دهیم، روشنگری مشترک در این زمینه است.

اصالت روشنگری در قبال سیاست‌های نظام در زمینه‌ی راه انداختن نوچه پروری و نیروی نیابتی به هزینه‌ی مردم ایران و خلاف منافع مصالح ملی کشور اما همانا باید با این محک بخورد که در مرزبندی صریح با جنایات دولت دست راستی اسرائیل قرار گیرد. مخالفت برحق با سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال منطقه و جهان، بهیچوجه نباید بر زورگویی‌ هیچ قدرت سلطه طلبی چشم ببندد. ترویج سیاست خارجی مبتنی بر توسعه‌ی پایدار که صلح در جهان و منطقه و بر این بستر همکاری کشور‌ها را ایجاب دارد، با نقد کارنامه‌ی جمهوری اسلامی و طرد آن به هدف خواهد نشست.

بهزاد کریمی ۷ مهر ماه ۱۴۰۳ برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴   

https://akhbar-rooz.com/?p=251653 لينک کوتاه

3.1 13 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کهنسال
کهنسال
10 ساعت قبل

جناب باران؛عرض کرده بودم،کارشما انحراف مباحث است.حرف دل شما را۲سال پیش حسن نصرالله درنفی خیزش مهساوچسباندن آن به”اجانب” زده است!درمقاله آقای فرج الهی درهمین سایت درمورد کشتاردهها کارگربیگناه معدن بدست سرمایه داران حکومت فاشیست شیعی فیلت هوای هندوستان کرده وعزادار قاسم وهنیه ورهبران مزدورحزب الله شدی.ولی دریغ از۹۰حرف درمورد کشتارهای دهه۶۰و۳۶امین سالگرد تابستان کشی۶۷؟ودومین سالگرد خیزش ژینا!؟
توکه ماشاالله زیرمقالات ادبی-هنری-ورزشی هم سنگ رهبران مزدوری را به سینه میزنی؛که زمینه را برای ادامه اشغال ونسل کشی۷۵ ساله حکومت نژادپرست وفاشیست فراهم کردند؛میدانی غارتگران سفره میلیونها مردم رنج کشیده کارگر؛بازنشسته ومزد بگیرچه کسانی هستد؟ننجون زینب سلیمانی هاهم میدانند!خمینی-سیدعلی بنیانگذارحزب الله وحماس وحامیان آنند.بعدازمردم بیگناه فلسطینی نوبت زنان وکودکان لبنانی است که قربانی جنگ افروزی دوقطب ارتجاعی شوند.
اینقدرکه توبرای“میهن”،“اشک”میریزی،سیماثابت دراینترنشنال وفرشگردیهاوسپاه نمیریزند!؟

کهنسال
کهنسال
17 ساعت قبل

۲سال قبل،حسن نصرالله درواکنش به قتل وکشته شدن مهسا امینی،گفته بود:«درخصوص فوت یک خانم که هنوزعلت فوتش مشخص نیست ببینید که چه حمله رسانه‌ای درجهان علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته.هدف همه این اتفاقات حمله به جمهوری اسلامی ایران است»

پاسدارنیلفروشان از فرماندهان عملیات سپاه قدس وسرکوبگران اعتراضات در داخل ایران (کودک کشی) و درگیری‌های نظامی در خارج کشورکه به‌ ویژه در سوریه، دخالت و نظارت داشت.به غربیها هم پیام داده بود:
“کاری نکنید تادوباره چکمه های دهه۶۰مان را بپا کنیم”؟!

همزمان حمله فرشگردیها؛ فائزه و داوری(یاراحمدی نژاد)علیه چپ تشدید و رویای تکرارتابستان ۶۷ را دارند

اصلاح طلبان (بخشی از همان جانیان دهه ۶۰ که از حکومت رانده شده اند) دهه هاست امتحان خود را پس داده اند. نوک تیزحمله باید برعلیه کسانی باشد که هنوزبا استفاده ازروشهای مختلف سعی دراحیا مجدد آنان و فریب چند باره مردم دارند. رسانه های مواجب بگیروشناخته شده خارج ازکشور برای انحراف مبارزات مردم جولانگاه این افراد شده است

الف باران
الف باران
17 ساعت قبل

“این بر اپوزیسیون سکولار دمکرات است که فاجعه‌بار بودن سیاست خارجی نظام را که محصول ناگزیر سوداها و سوداگری‌های حکومتی‌ هاست، بیش از هر وقت دیگر نشان دهد.”( مقاله)

” آری به حکومت سکولار دمکراسی ” ؟!
این شعار، شعار مبارزاتی و استراتژیک برای آینده مردم ایران در تشکیلاتی چون “حزب چپ ایران” هم می‌باشد .
گوئی که میلیونها مردم رنج کشیده و آخوندزده و گرفتار نان سفره خانواده و کمر به زیر بار گرانی خم کرده،برای”حکومت سکولار دموکراتیک”رقص و پایکوبی می‌کنند ؟ آیا می‌توان از از نویسنده و یا این گروهای چپ  مرفه بی‌درد پرسید که حکومت “سکولار دموکراتیک” شما چه نوع حکومتی است ؟ از نوع سوسیال دموکراسی اروپائی است و یا شبیه رژیم ” سکولار “پهلوی، ترکیه ، اندونزی و فیلیپین است ؟ “دموکراسی” پیشنهادی شما چگونه دموکراسی است ؟ کارگری است یا ازنوع بورژوایی و یا دموکراسی”بازار آزاد”، یا از نوع ” ائتلاف همگانی” ؟

نیک
نیک
11 ساعت قبل
پاسخ به  الف باران

باران گرامی، نویسنده خود باید به سوال شما در باره حکومت سکولار دمکراتیک چه نوع حکومتی ایست پاسخ دهد ولی بنده بعنوان یکی از «چپ های مرفه بی درد» پاسخ می‌دهم که منظور بنده سوسیال دموکراسی دولت های رفاه اسکاندیناوی می‌باشد که در تمامی آمار های گرفته شده بوسیله مراکز مختلف آمار گیری درجه رفاه و خوشحالی مردمشان در صدر کشورهای دیگر بوده و هست. حال اگر شما با سکولاریسم و دموکراسی اشکال دارید بفرمائید اولا اختلافتان با جمهوری اسلامی در چیست و ثانیأ چه کشوری در این کره خاکی سکولاریسم مد نظر شما و دموکراسی کارگری شما را پیاده کرده است که ما که هیچ، حتی چپ های نامرفه و با درد هم از آن بیخبرند؟ با تشکر.

مهرداد ۱
مهرداد ۱
22 ساعت قبل

حزب الله همان است که عناصر مزدورش در ترور و قتل هبران اپوزیسیون در خارج از کشور در طی ۳۰ سال گذشته نقش اساسی داشته‌اند. کوچک‌ترین دلسوزی برای قاتلی بی‌رحم چون نصرالله همسویی با رژیم ایران و همپالکی با چپ‌های محور مقاومتی است. روشن بینی و صداقت بهزاد کریمی در مقاله بالا در این است که او همه این را نتیجه سیاست‌های خارجی ویرانگر جمهوری اسلامی می‌داند. جان مایه مقاله فوق در اشاره صریح و صادقانه به شعار “نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران” است که حاکی از نفرت مردم ایران از سیاست‌های رژیم خامنه‌ای است. این تفاوت صریح کریمی و مقاله‌اش با چپ‌های محوریست که اشک تمساح رای حزب الله و فلسطین می‌ریزند و خود را در برابر ایرانیان ناچیز و منقرض جلوه داده اند.

Saman
Saman
1 روز قبل

نویسنده در مورد “ورشکستی نظام” به تفصیل سخن میگوید, که خوب است. انتظار این بود که در مورد “ابتری اصلاح طلبان” با ارایه چند مثال, و “مسئولیت اپوزیسیون” هم چیز جدیدی میگفت. 
مگر نه اینست که عنوان مقاله, این هر سه رکن را در خود دارد؟!

سیامک ش. - دوسلدورف
سیامک ش. - دوسلدورف
1 روز قبل

مشکل اینجاست که ملارهبر که ادعای خدایی هم کرده در دیدارش با خانواده قاسم سلیمانی که ویدیوش هست را نمی‌شود جوابگوی سیاست های غلطش کرد. فرمانده سپاه تروریستان تازه بعد از ۴۵ سال به این نتیجه رسید و گفت که اگر حمایت آمریکا از اسرائیل نباشد در عرض ۲۴ ساعت خفه اش میکنیم، درحالیکه از ۴۵ سال پیش هم کاملا مشخص بود دفاع حتی نظامی از اسرائیل توسط آمریکا و دوستانش در پیمان شان است طوریکه اجازه ساخت بمب اتمی هم به اسرائیل داده شد. هرچند خامنه‌ای دیکتاتور دنباله روی کورکورانه از دکترین خمینی بیسواد کرده که نابودی اسرائیل را از وظایف حکومتش وثیت کرده! بعد جناب کریمی انتظار دارد اسرائیل کبوتر صلح باشد و جنگیدن را کنار بگذارد وقتیکه در اطرافش اینهمه دشمن دارد.دلارهای نفتی ایران رژیم ملایان را بدجوری هار کرده و فکر می‌کردند با راه اندازی گروه های نظامی جنگی نیابتی یک تیر و چند نشان می‌زنند هم اسلام سیاسی و انقلاب شان را صادر می‌کنند و هم با حمایت گروه های تروریستی از آمریکا با تهدید اسرائیل باج میگیرند!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x