جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳

جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳

وظیفه مبرم اپوزیسیون واقعی در حمایت حداکثری از نرگس محمدی – کیوان کابلی

مطلب حاضر در باره نامه خانم فائزه رفسنجانی در آستانه دومین سالگرد قیام ژینا نیست، چرا که دو پاسخ بجا و مناسبِ خانم‌ها گلرخ ایرایی و آتنا دائمی به میزان زیادی از پروژه امنیتی حکومت برای درهم شکستن مبارزه و مقاومت سترگ بند زنان زندانی در اوین، حداقل در میان کاربران فضای مجازی و روشنفکران، پرده برداشت. البته هدف رژیم از این پروژه برای زیر ضرب بردن یکی از کانون‌های اصلی مبارزه در شرایط کنونی، از طریق ایجاد شک و شبهه در مفهوم و موقعیت شکنجه‌گر و شکنجه‌شده و دیکتاتور و قربانی با ورود اصلاح طلبان قلابی و بی بی سی به موضوع از یکسو، و مطلب خانم نسرین ستوده از سوی دیگر، تا حدی برآورده شد. ذکر این نکته اهمیت دارد که انگیزه و دیدگاه خانم ستوده هرگز از جنس قافیه باختگان حکومتی نبوده و نیست. ایشان در گذشته همواره، اگرچه از موضعی”کلاس بالا” که بالاجبار در کنار “دیگران” قرار گرفته، پرنسیبهای مقاومت در برابر هجمه حکومت را در حد امکان رعایت کرده بود. اما اینبار ظاهرا کاسه صبر خانم ستوده از عدم برگزیده شدن برای دریافت جایزه نوبل بالاخره لبریز شد و برای اولین بار، حداقل در انظار عمومی، در سوی اشتباه تاریخ قرار گرفت.

بحث اصلی در این نوشتار راجع به مواضع به غایت اشتباه افراد و جریان های گوناگون اپوزیسیون، در عدم حمایت از یکی از شاخص‌ترین افراد موثر در قلب و کانون مبارزه در داخل ایران است که پرچم مقاومت و ایستادگی را در کنار دیگر زنان قهرمان زندانی برافراشته نگه داشته است. بله، صحبت از خانم نرگس محمدی است که با همراهی دیگر قهرمانان بند زنان اوین، پس از دریافت بحق جایزه صلح نوبل، چنان موقعیتی در سطح جهانی بدست آورده‌ که حتی تصورش هم برای نیروهای مخالف ممکن نبود. یک اپوزیسیون نُرمال و واقعی، با استفاده از شرایط ایجاد شده در سطح بین‌المللی، قاعدتا می‌بایست با ایجاد کمپینهای مختلف در داخل و خارج از کشور، در جهت آزادی قهرمانان خود فعالیت کنند.

متاسفانه اپوزیسیون کنونی جمهوری اسلامی بجای استفاده مطلوب و مناسب از وضعیت کنونی، هر کدام از ظن خود و موضعی متفاوت این شرایط را نادیده می‌گیرد. موضوع بر سر صدور یک اطلاعیه حمایتی برای رفع و رجوع مسئولیت در قبال درخواست آزادی زندانیان نیست. بحث، پرهزینه کردن اقدام رژیم در زندانی کردن یک فعال حقوق بشر زن و دریافت کننده جایزه صلح نوبل است. بویژه آنکه خانم محمدی با مواضع کاملا درست و بجا اکنون در نوک پیکان مبارزات در داخل کشور قرار گرفته است. نرگس محمدی زن مبارزیست که راه درازی را تاکنون پیموده و هزینه بالایی را در این مسیر پرداخته است. زنی که از همان ابتدای راه، با سخنرانی خود در بهشت زهرا و در کنار مادرِ ستار بهشتی، سراسر وجود و اندیشه آخوندی را در درون لاشه متعفن رژیم به لرزه درآورد.

نرگس محمدی عاری از خطا نبوده و نیست و طی سالها، فراز و نشیبهای متعددی را پشت سر گذاشته است. در چند نمایش رژیم، حتی از زندان برای شرکت در انتخابات حکومتی مشارکت کرد اما در مبارزه ماند، مواضع خود را تصحیح کرد و بهایش را با همه وجود پرداخت. زنی که تحت شکنجه‌های جسمی و روحی، شیرین ترین سالهای رشد فرزندانش را تجربه نکرده است. زنی که در عین ایستادگی و مقاومت، زیر ضرب حملات مغرضان برای مواضع همسر نه چندان باهوش خود نیز قرار گرفت. پشتیبانی فعلی اپوزیسیون از خانم محمدی به معنای امضای چک سفید و تضمین ابدی در آینده نیست. او هم مثل هر مبارز دیگری در طول تاریخ آینده‌اش را با انتخاب‌‌‌ها و مواضعش رقم می‌زند. مهم درک شرایط کنونی از موقعیت خانم محمدی، مواضع درست او در عین مقاومت جانانه‌اش در اصلی‌ترین مرکز سرکوب و شکنجه رژیم، یعنی اوین است.

در مقابل آنچه که ما اکنون شاهد آنیم، بی‌هوشی اپوزیسیون و نابسامانی فکری و عملی در حمایت از نرگس محمدی است. هر فرد و جریان سیاسی مخالف رژیم، او را به نوعی رقیب خود در شرایط حاضر یا آینده می‌بیند. چه آنهاییکه ارتباطات خارجی بوجود آمده برای دریافت فاند و بلندگو را در معرض خطر می‌بینند و چه احزاب و سازمانهایی که نرگس محمدی را در هیبت یک رهبر بالقوه تهدیدی در تحت الشعاع قرار گرفتن رهبر حزب و سازمان خود می‌پندارند. در میان ملیتهای سرکوب شده ایران، احزاب و جریان‌های سیاسی، حمایت از نرگس محمدی را بزرگ کردن یک مرکز گرای دیگر تعبیر می‌کنند که لاجرم ممکن است بویی از درد و رنج تحمیل شده در صد سال گذشته توسط دیکتاتوری‌های مختلف بر آنان نبرده باشد. بسیاری از فعالان و جریانهای چپ، افکار و شیوه حقوق بشری و مبارزه‌ای که نرگس محمدی خود را با آن تعریف می‌کند را به اندازه کافی و متناسب با اندیشه مبارزه طبقاتی و عدالت خواهانه و نتیجتا در جهت منافع پرولتاریا نمی‌یابند. راست افراطی و سلطنت طلبها که خود اساسا به بخشی از پروژه امنیتی حکومت مبدل شده‌اند نیز با استفاده از همان واژه‌های توهین آمیز بازجویان اوین در فضای مجازی مشغول به فحاشی بر علیه خانم محمدی هستند .

وظیفه اپوزیسیون واقعی در حال حاضر فشار حداکثری بر رژیم حاکم بر ایران به هر طریق ممکن است. در این مسیر، حمایت حداکثری از خانم نرگس محمدی با توجه به ایستادگی و مقاومت او به همراه دیگر قهرمانان در زنجیر در مرکز و کانون اصلی مبارزه در داخل یعنی بند زنان زندان اوین و بویژه با موقعیت بین‌المللی او به عنوان برنده جایزه نوبل باید در اولویت برنامه اپوزیسیون رژیم قرار گیرد.

https://akhbar-rooz.com/?p=251227 لينک کوتاه

2.6 19 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x