جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳

جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳

آیا جنگ اتمی ( جهانی ) ممکن است؟ – خسرو کبیر

این روزها به بحران‌های بین المللی هر روز به شکلی دامن زده میشود. اوکراین ، فلسطین ، دریای چین و جزایر جنوب آن ، سودان ، آفریقا و …..در بحران هستند. در دو سمت این بحران ها ابر قدرت ها ( به ویژه کشورهای غربی به رهبری آمریکا ) در تکاپوی منافع و سود و یا برای دفاع قدرت نمایی می‌کنند. اکنون بسیاری از مردم جهان در این چمبره خطرناک به نوعی دلهره گرفتار هستند. و از خود میپرسند که آیا جنگ جهانی که باعث جنگ اتمی شود امکان دارد؟ بدیهی است که این مردم چنین چیزی را نمیخواهند واین رهبرانشان هستند که این ترس ‌و دلهره را تحمیل می‌کنند.اگر چه  بطور قاطع استفاده از بمب های اتمی را نمیتوان رد کرد ولی دلایل بسیار و محکمی وجود دارد که احتمال آن را به صفر نزدیک می‌کند. بعضی از این دلایل را می‌توان به شرح زیر بیان داشت:

۱ – دلایل تاریخی: 

   اولین بمب اتمی  در سال  ۱۹۴۵ نامردانه بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن توسط آمریکا فرو ریخت اگر چه جنگ جهانی دوم در آن تاریخ به سود متفقین تمام شده و ژاپن به عنوان آخرین سنگر دشمن در واقع قبل از این بمباران تسلیم شده بود ولی این بمباران پایان جنگ جهانی دوم تلقی شد. اتحاد جماهیر شوروی این بمباران را در تقابل با خود ارزیابی کرد که البته هم این ارزیابی درست وهم نادرست بود. به نظر این بمباران که پس از تسلیم ژاپن غیر ضروری دانسته می‌شد ولی در پس آن انگیزه ای بود که هنوز هم آن انگیزه همچنان در سطح جهانی قابل دیدن است. و آن به رخ کشیدن برتری نظامی ایالات متحده و احساس کاذب رهبری جهان است که پس از فروپاشی شوروی شدت بیشتری گرفت. بمباران اتمی ژاپن نه تنها برای اعلام برتری نظامی به اتحاد شوروی بلکه اعلام آن به کل جهان از جمله اروپای رقیب بود. البته در درجه اول هدف سلطه بر شوروی بود. اتحاد جماهیر شوروی چند سال بعد ( اوت ۱۹۴۹ ) اولین بمب اتمی خود را آزمایش و ( در سپتامبر ۱۹۴۹ ) آن را اعلام کرد. این اولین گام برای بازدارندگی بود. به دنبال آن چهار سال بعد( اوت ۱۹۵۳ ) اولین بمب هیدروژنی ( حرارتی ) را آزمایش کرد که این گام برای بازدارندگی تعیین کننده شد. در اینجا چند نکته قابل ذکر است:

  الف – در آن سالها نوجوان بودم و روزنامه های مختلف را دنبال می‌کردم. در دبیرستان وبین همسالان همین دلهره و نگرانی که اکنون دیده میشود همه را نگران کرده بود. نگارنده در همان زمان موکداً جنگ اتمی را غیر ممکن میدانستم و هنوز هم موکداً این امکان را مردود میدانم. 

  ب – آنچه در تحلیل ها دیده میشود بیشترین نگرانی آن است که آغاز گر این جنگ آمریکا یا هم پیمانان( غیر قابل کنترل ) آن باشند. از تاریخ اولین استفاده از بمب اتمی بیش از هفتاد سال میگذارد. اگر قرار به استفاده دگرباره آن  یا به عبارتی آغاز یک جنگ جهانی اتمی بود در این هفتاد سال  باید اتفاق میافتاد که نیفتاد. دلایل بسیاری وجود دارد. که شرح آن باعث اطاله کلام خواهد شد. ولی  مختصر آنکه در عرض این بیش از هفتاد سال تعداد و قدرت تخریب بمب‌ها آنقدر زیاد شده که از چنان جنگی هیچکس جان سالم به در نخواهد برد. 

پ – گفته شده که زمام داران برای نجات خود به کرات دیگر میروند. این پیش بینی هم مردود است. اولاً این کار در حال حاضرعملی نیست چون برای چنین سفری وقت و کارهای مقدماتی زیادی لازم است که در شرایط جنگی آن هم از نوع اتمی آن  امکان پذیر نیست. ثانیاً فرض محال این جماعت به کرات دیگر بروند آیا در آن کرات شرایط زندگی فراهم است؟ حتی فرض محال شرایطی فراهم باشد آیا آن شرایط برای چنین جنایت کاران راحت طلب و خود بزرگ بین با زندگی در روی زمین قابل مقایسه است؟ در این باره سخن بسیار است. 

ت – یکی از نتایج تاریخی انقلاب اکتبر را باید در همین بازدارندگی ارزیابی کرد اگر این بازدارندگی نبود آیا چه جهانی میتوانستیم داشته باشیم. از استالین و اتحاد شوروی انتقاد می‌کنند که البته انتقاد فی نفسه سازنده است ولی برای قضاوت یک انسان ویا یک سازمان و ارگان حکومتی  باید نکات مثبت و منفی آن با هم دیده شود. اگر فقط نکات منفی را بر جسته کنیم و نکات مثبت را نادیده بگیریم این جز بی انصافی چه نام می‌تواند داشته باشد. به دلایل رد جنگ اتمی بر گردیم. 

۲ – دلایل علمی:

  دیالکتیک به ما می‌گوید. از تضاد تز و آنتی تز  سنتز حاصل میشود. وسنتز اساساً گامی در راستای پیشرفت است. نگاهی به جهان امروز و پیشرفت های علمی و تکنولوژی که اکنون بطور شتاب داری پیشرفت می‌کند به ما چه چیزی را نشان می‌دهد؟ آیا غیر از این است که بشریت در مسیر و راستای تکاملی گام بر میدارد؟ اگر راستای تکامل از بدو پیدایش زمین و آب اوقیانوسها و عناصر جدول مندلیف و پیدایش مولکولها و پیدایش اولین سلولها و ……تا ظهور انسانها به ویژه همو ساپینسها و پیدایش شعور که می‌توان آن را تکامل غریزه دانست و نکات علمی دیگری که امروزه قطعی و تردید نا پذیر است را دنبال کنیم به چه نتایجی میرسیم؟ آیا این مسیر تکاملی قابل بر گشت است ؟ بی تردید باید گفت که این راستای تکاملی نه تنها قابل بر گشت نیست بلکه قابل توقف هم نیست. آیا یک جنگ جهانی که اتمی خواهد بود با این نکات علمی تردید نا پذیر در تضاد نیست؟ انسان دارای شعور چگونه ممکن است بر ضد خود عمل کند. 

اکنون بسیاری از مردم جهان در انتظار دنیای پسا سرمایه داری به سر میبرند. که اجتناب نا پذیر به نظر می‌رسد. می‌توان اسمش را سوسیالیسم گذاشت که منطقی است. اگر چنین است پس بشریت راه خود را پیدا می‌کند. و آینده خود را تخریب نمیکند. مردم جهان هنوز نمیتواند دنیای سوسیالیستی واقعی را به درستی بشناسند. که اگر بشناسند ( حتی دشمنان سوسیالیسم ) متقاعد خواهند شد که در جهان سوسیالیستی زندگی بسیار انسانی تر و شیرین تر است. جنگ دشمنی با بشریت وبا اهداف ضد بشری است. به ویژه جنگ اتمی بشریت را به نابودی میکشاند. 

نتیجه:

جنگ اتمی بسیار بعید است. و شعور انسان قدرت پیشگیری از آن را دارد. استفاده از عبارت زمستان اتمی در گفتارها نا مناسب و غیر قابل توجیه است.  انسانها حتی جنگ افروز ها میخواهند زنده بمانند. جنگ اتمی به هیچ کس رحم نمیکند. 

https://akhbar-rooz.com/?p=249618 لينک کوتاه

3.3 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهرداد ۱
مهرداد ۱
14 روز قبل

ضعف تئوریک، کمبود دانش اجتماعی و افراط در تعصب تاریخی در سراسر مقاله بیداد می‌کند. دفاع تمام قد و از مد افتاده از استالینیسم در مقاله و امیدواری به برقراری مجدد سوسیالیسم حکایت قدیمی عمو یادگار خوابی یا بیدار است.  

برای حکمیت در مورد هیروشیما دلایل بهتری در دست است تا دروغ هایی چون “ژاپن تسلیم “شده بود. اگر این بمب را شوروی انداخته بود مقاله نویس احتمالاً آن را توجیه هم می‌کرد.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x