جمعه ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

جمعه ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

انتخابات امریکا و تأثیرش بر آینده‌ی جهان – هوشنگ کوبان

در این نوشته به مقایسه شانس دو‌نامزد انتخاباتی ریاست‌جمهوری ایالات متحده  پرداخته می‌شود، و در ادامه گفته می‌شود چرا شانس نماینده حزب دموکرات بیشتر از دونالد ترامپ است. 

بعد از ترور نافرجام دونالد ترامپ و در محاق رفتن تحقیقات پلیس از عوامل ترور -که از اول پیدا بود راهی است بن‌بست- کارزار انتخاباتی ترامپ آن شور و هیجان سابقش را از دست داد. و خود ترامپ هم در کمپین‌های محدودی که بعد از آن برگزار کرده و می‌کند، بسیار کمتر از قبل سخنرانی‌های تحریک‌کننده و پرووکاتیو می‌کند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد هواداران او تا میزان قابل توجهی سرخورده‌ و دچار تردید شده‌اند.

در برابر، جورِ کم و کسر سیاسی کاری کامالا هریس را   اعضای کارکشته‌ی دیگر حزب دموکرات از قبیل باراک اوباما می‌کشند. هدف کارگزاران سیاست امریکا مشخص است و ما این را با نگاه به عناوین اصلی و سرمقاله‌های مطبوعات جریان غالب امریکا، بریتانیا و اروپا درمی‌یابیم. در شرایط فعلی تصمیم آنان ادامه با حزب دموکرات است، و در واقع پس از کسب دهه‌ها تجربه، عزمی جزم نشان می‌دهند برای ادامه با رییس‌جمهوری که خللی در سیاست‌های کلان امریکا وارد نکند. پس چه بازیگری بهتر از کامالا هریس؟ 

زن بودن نامزد ریاست جمهوری و مخالفت دموکرات‌ها با سیاست منع سقط جنین باعث می‌شود که دموکرات‌ها نسبت به ترامپ به‌ویژه در نوار شمالی  دست بالا پیدا کنند. این روند حاوی درس‌های چندی برای ما هم می‌تواند باشد: فمینیسم به تنهایی وقتی فقط برای خود باشد، و به عبارت دیگر وقتی رها از اهداف جنبش سوسیالیستی و‌در خدمت سرمایه‌داریِ هار قرارگیرد، چیزی جز واپس‌گرایی و‌ تحجری عوام‌فریبانه نیست. کامالا هاریس هم قسم‌خورده‌ی سرویس دادن به حاکمیت آپارتاید اسرائیل است و هم قسم‌خورده‌ی ادامه‌ی سیاست باند تبه‌کار بایدن در وسعت بخشیدن به  جنگ اوکراین. البته خود او شخصا چندان قابلیت گرفتن چنین تصمیمی ندارد و این همان سیاست راهبردی‌ای است که از سوی سیاست‌گزاران اصلی ایالات متحده به او دیکته شده است. آنان به تازگی از دهان هریس اعلام کردند که ارتش امریکا بعد از این هم  «مرگ‌بارترین» ارتش جهان خواهد بود. 

ترامپ شانس کمی در این انتخابات دارد. زیرا عملا مطبوعات و تلویزیون‌های جریان اصلی او را بایکوت کرده‌اند، و هریس نیز از شرکت در مناظره تلویزیونی با او مرتب طفره می‌رود. تنها برگ برنده‌ی ترامپ کناره‌گیری رابرت کندی -با پتانسیل رای پنج درصد-  در حوزه‌های تعیین کننده به نفع او است. او سه علت برای کناره‌گیری عنوان کرد که مهم‌ترینش قول ترامپ در جهت خاتمه دادن به جنگ اوکراین است؛ چیزی که سیاست‌گزاران امریکا سخت با آن مخالف‌اند. امریکا با بیش از پنجاه تریلیون دلار بدهی اقتصاد ورشکسته‌اش را امروز تنها به مدد نیروی نظامی‌اش می‌تواند سر پا نگه دارد. هدف از تداوم‌جنگ اوکراین دست‌اندازی به معادن غنی طلا و  نقره‌ی آنجاست که تخمین زده می‌شود ارزشی  بیش از ۷۰  تریلیون‌ دلار داشته باشد. هدف خیالی دیگر که فقط مگر در خواب صاحب آن شوند، رسیدن به منابع طبیعی و‌معادن فلزات گرانبهای روسیه  اعم از گاز طبیعی، طلا و الماس  است که منابع طبیعی اوکراین در مقایسه با آن نمود چندانی ندارد. هدف خیالی امریکا تجزیه‌ی روسیه و صدور «دموکراسی» ضد انسانی‌اش به آنجاست. بوروکرات‌های کاپیتالیسم ذهنیتی ماشینی دارند با افق دیدی به اندازه‌ی چند متر که امروز با کمک هوش مصنوعی موفق می‌شوند تنها روی هدف کوتاه‌برد خود متمرکز می‌شوند. این ذهن‌های ماشینی و  فاقد شعور تاریخی، به احتمال زیاد تاکنون نه چیزی از جنگ ناپلئون بناپارت شنیده‌اند، نه «جنگ و صلح» تولستوی را خوانده‌اند، و نه از جنگ استالینگراد خبر دارند یا رمان بزرگ «زندگی و سرنوشت» واسیلی گروسمان را خوانده‌اند. آن ذهن‌های مکانیکی نه چیزی از شعور اجتماعی بالای مردم روسیه می‌دانند، و نه از وطن‌پرستی‌شان. اگر در تمام جهان یک جا باشد که بتوان از مردمش به نام ملت سخن راند، اگر تنها یک‌جا باشد که بتوان گفت مردمش تشکیل یک‌جامعه می‌دهند، اگر تنها یک‌جا باشد که بتوان گفت مردمش به‌راستی وطن‌پرست‌اند، آن روسیه است. هرکسی که حتی به طور سطحی نگاه کوتاهی به تاریخ این مملکت انداخته باشد، این اولین چیزی است که به آن پی می‌برد. این همان ملتی است که به رغم ظلم حکومت تزاری یا ترور استالینی با فدا کردن ده‌ها میلیون از فرزندانش به سپاهیان متجاوز ناپلئون و هیتلر شکستی سنگین داد، و امروز نیز شکی نیست که فارغ از خوبی یا بدی سران حاکمیتش در برابر هر متجاوزی همان‌گونه رفتار خواهد کرد. زیرا مردم روس، برخلاف بسیاری از جاها،  شناخت زنده‌ای از تاریخ خود دارند. ادبیات بی‌مانند روس منبع پر ارزش دیگری است که می‌توان از دریچه‌ی آن به خلق و‌ خوی مردم با حیثیت روس پی برد. 

به موضوع اصلی نوشته که باز گردیم در پایان می‌توان گفت که ملحق شدن رابرت کندی به کارزار انتخاباتی ترامپ ممکن است شانس ترامپ را تا حدی افزایش دهد، اما این به قدری نیست که بتواند با پروپاگاندا و پوپولیسم قوی حاکمیت کنونی جنگ‌افروزان سیاست امریکا برابری کند. 

در چهار سال آینده سیاست جنگ‌افروزی در تمام نقاط جهان، برنامه‌ی نخست در سیاست راهبردی امریکا خواهد بود، و متاسفانه زد و‌ بندهای پنهانی نمایندگان این سیاست با سران جمهوری اسلامی، به قوی‌تر شدن رژیم میلیتاریستیِ ملایان مدد خواهد رساند.

https://akhbar-rooz.com/?p=248542 لينک کوتاه

4.2 5 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
9 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهرداد ۱
مهرداد ۱
14 روز قبل

جوهر کلام مقاله بالا اصولاً مقاومتی و پیک نتی است. با نگاهی به آمار و ارقامی که هوشنگ کوبان اداره ارائه می‌دهد حاکی از عمق عدم آگاهی از شرایط آمریکا است از جمله میزان رقم بسیار خیالی و مغرضانه ۵۰ تریلیون دلار بدهی است. و یا اینکه کاملا هریس از مناظره جتناب می‌کند در حالی که این ترامپ است که از مناظره با هریس در هراس است.  

عباراتی از جمله “اقتصاد ورشکسته” و یا “صدور دموکراسی ضد انقلابی” فقط حاکی از غصه و دق ۳۰ ساله از شکست اردوگاه سوسیالیستی است. به همین دلیل است که برای چنین چپی شاید ترامپ انتخاب بهتری باشد چون مبارزه آقایان با امریکا را توجیه میکند.

نیک
نیک
16 روز قبل

 بر اساس گزارش IMF در همین ماه ده کشور با بزرگترین اقتصاد و ثروت در دنیا عبارتند از :
۱- امریکا: با GDP بالغ بر ۲۸.۷ ترلیون دلار.
۲- چین : با GDP بالغ بر ۱۸.۵ ترلیون دلار.
۳- آلمان : با GDP بالغ بر ۴.۵ ترلیون دلار.
۴- ژاپن : با GDP بالغ بر ۴.۱ ترلیون دلار.
۵-هند   : با GDP بالغ بر ۳.۹ ترلیون دلار.
۶- انگلیس و ۷- فرانسه, ۸-برزیل و ۹-ایتالیا و ۱۰- کانادا نشان میدهد هنگامی که نویسنده در مورد اقتصاد امریکا میفرماید” امریکا با بیش از پنجاه تریلیون دلار بدهی اقتصاد ورشکسته‌اش را امروز تنها به مدد نیروی نظامی‌اش می‌تواند سر پا نگه دارد.”متوجه نیست که اطلاعات غلط در باره دشمن سبب گمراهی دوست میشود و لطفیست غیر مستقیم به دشمن. چنین اطلاعات غلطی همچنین سبب بی اعتمادی به داده های دیگر در مقاله نویسنده میشود. در این گزارش روسیه و مکزیک با ۲/۰۶ و ۲/۰۲در رده های ۱۱ و ۱۲ قرار دارند.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
18 روز قبل

جامعه امریکا با توجه شرایط وجودی فعلیش
اکثریت دمکراتی هستند
اما می گویند این جامعه چندان در رای دادن فعال نیستند
بل زمانی که از طرف مقابل که جمهوری خواه است احساس خطر کنند،
ترامپ هم با نگرش نژادپرستانه و ضد زن بودنش و ضد محیط زیست بودنش ، پرونده های دروغگویش و فساد های مالیش، انگیزه رای دادن دمکرات ها را زیاد خواهد کرد.

مهرداد ۲
مهرداد ۲
19 روز قبل

دنباله قسمت اول:
شاهد مدعا ضعف و غافلگیری کامل از تهاجم اوکراین به منطقه کورسک و فرستادن پهپاد به آسمان مسکو و تهاجم به منطقه بلگورود می‌باشد که دستگاه عریض و طویل اطلاعاتی حاکم را بهت زده کرد. به هر حال نکات مندرج چیزی از ارزش مقاله نمیکاهد و فقط در جهت اتخاذ نگاهی منتقد به شرایط حاکم در روسیه می‌باشد. مانا باشید.

مهرداد ۲
مهرداد ۲
19 روز قبل

تا اندازه زیادی با جناب کوبان موافقم. فقط در مورد ناسیونالیسم روسی و پویایی آن ایشان قدری در حاده افراط و تفریط در غلطیده اند. به صرف داشتن پویایی تاریخی و ادبی نمیتوان شکاف عمیق جامعه فعلی روسیه را نادید گرفت. جنایات ارتش روسیه در هجوم به یک کشور به هر حال مستقل و فجایع انسانی ثبت شده در نقاطی مانند بوچا بدیهی تر از آن است که بتوان آن را نادیده گرفت. انسجام یک کثیر المله کانن روسیه نیز جای سوال دارد. در طمع گرگ امپریالیست امریکایی شکی نیست ولی اشتراک منافع الیگارش و مافیای حاکم است که ماشین نظامی روسیه را سر پا نگاه داشته یا حس ملی گرایی پویا ؟ میان نابودی اقتصادی ملیت « بوریات» که قسمت قابل توجهی از پیاده نظام روسیه را تشکیل می‌دهد و سرباز روسی ساکن مسکو هم ثوشانی چندانی وجود دارد ؟ مافیای حاکم بر چچن و میلیشیای صادره تا چه اندازه در این حس وطن پرستی پویا در کنار همتای ساکن مسکو و سن پترز بورگ ایستاده ؟ چه چیزی فساد سیستماتیک درون حکومتی الیگارش روسیه را توجیه می‌کند؟

الف باران
الف باران
19 روز قبل

“در چهار سال آینده سیاست جنگ‌افروزی در تمام نقاط جهان،برنامه‌ی نخست در سیاست راهبردی امریکا خواهد بود،و متاسفانه زد و‌ بندهای پنهانی نمایندگان این سیاست با سران جمهوری اسلامی، به قوی‌تر شدن رژیم میلیتاریستیِ ملایان مدد خواهد رساند.”از مقاله”

واقعیت این است که در تاریخ معاصر، بعد از انقلاب بهمن که ایران استقلال سیاسی‌اش را به همواره مورد تهدید بود، سخنی به گزافه گفته نشده است . اگر مدعی شویم ایران دائما در مسیر یک جنگ اعمال نشده حرکت میکند و به همین جهت باید به نقش دشمنان ایران و عمال داخلی آنها در داخل خاک ایران و یا در میان لشگر ورشکسته اپوزیسیون توجه کرد. ولی این توجه به اصل درست پاسداری از حفظ امنیت ملی و تقویت ایران به ویژه از نظر نظامی در برابر دشمنان تا دندان مسلح ایران به این مفهوم نیست که از رسیدگی و توجه به زندگی کارگران و زحمتکشان،فرهنگیان، و گرسنگان نظام نئولیبرالی سرمایهداری سر باز زد و وضعیت اسفناک آنها را که نه امنیت شغلی، نه امنیت آینده، نه امنیت خانوادگی

F Sharifi
F Sharifi
19 روز قبل

مقاله ای در دفاع و حمایت از ناسیونالیسم و راست افراطی‌ !

نویسنده به منظور حمایت از سرمایه داری و راست افراطی جنگ طلب روسی مجبور به دعا و نیایش برای کاندیدا مرتجع،فاسد با ایدئولوژی نژاد پرستانه و راست افراطی امریکایی، یعنی ترامپ می پردازد !

در پایان هم درست به نتیجه گیری کودکانه و ارتجاعی سلطنت طلب ها و پوریا زراعتی ها میرسد .
واقعا جای تاسف دارد !

هوشنگ کوبان
هوشنگ کوبان
18 روز قبل
پاسخ به  F Sharifi

حقیقت شما چه ساده و دم دست است! چه با فراغ بال می‌توانید دیگری را به ناسیونالیسم و راست افراطی متهم کنید! آیا مطمئن هستید آنچه را می‌خوانید درست فهمیده‌اید؟

F Sharifi
F Sharifi
18 روز قبل
پاسخ به  هوشنگ کوبان

اجازه بدهید خوانندگان مقاله جنابعالی را بخوانند و نتیجه گیری کنند !

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x