سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

نشست خبری سازمان ملل در مورد مأموریت حقیقت‌یاب در دونباس و مسکو – برگردان: مسعود امیدی

کریستوفر هلالی[۲]، حزب کمونیست ایالات متحده‌ی آمریکا (دبیر بین‌المللی سابق حزب کمونیست آمریکا)

یادداشت مترجم:  با گذشت نزدیک به سه سال از ۲۴ فوریه‌ی ۲۰۲۲ و آغاز عملیات نظامی ویژه‌ی روسیه در اوکراین به دنبال درخواست‌‌های مکرر جمهوری‌های خلق لوهانسک و دونتسک در دونباس، حقایق مربوط به ریشه‌ها، انگیزه‌ها و اهداف و ماهیت طرفین این جنگ، امروز بسیار روشن‌تر از روزهای آغازین آن است. اگرچه جوسازی رسانه‌ای سنگین رسانه‌های امپریالیستی همراه با تحریم رسانه‌های روسی طی این مدت بر آن بوده است تا مانع از دسترسی افکار عمومی در سطح جهانی به حقایق در این زمینه شوند، و حتی در همین اواخر نیز در اقدامی ارتجاعی و هماهنگ مانع حضور ورزشکاران روسیه در المپیک شدند، اما حقایق از آنچنان قدرتی برخوردارند که راه خود را از پس دیوارها و موانع متعدد می‌جویند و می‌پویند و در معرض دیدگان همه قرار می‌گیرند. 

گزارش زیر همان‌گونه که از عنوانش پیداست، ترجمه‌ی سفر یک هیأت حقیقت‌یاب به دونباس است که در یک نشست خبری سازمان ملل در همین ماه آگوست سال جاری ارائه شده است. بدیهی است که نتوان نشانی از این گونه گزارش‌ها در رسانه‌های امپریالیستی چون  B.B.C، V.O.A و و  رسانه‌های فارسی زبان وابسته به آن‌ها یافت که متأسفانه فضای ذهنی بسیاری از هم‌وطنان و حتی بخش‌هایی از دوستان و آشنایان ما را نیز تحت تأثیر و هدایت و کنترل خود دارند. از این منظر، خواندن این گزارش می‌تواند به جویندگان حقیقت در مورد علل، ریشه‌ها، انگیزه‌ها و رویکردهای طرفین جنگ در اوکراین کمک کند تا ورای جوسازی‌های رسانه‌های حاکم، به تصویر واقع‌بینانه‌تری از شرایط آن دست‌یابند. توجه به این نکته مهم است که این گزارش در خبرگزاری‌ها و رسانه‌های روسیه و طرفدار روسیه که در معرض تحریم هستند، ارائه نشده است بلکه در نشست خبری سازمان ملل ارائه شده است.  تردید نباید کرد که به مرور شاهد گزارش‌های روشنگر به مراتب بیشتری در این زمینه خواهیم بود که از دیوارهای سانسور به‌اصطلاح دموکراسی‌های غربی عبور کرده و در معرض چشم و گوش جهانیان قرار خواهند گرفت.  

*** 

از این فرصت بسیار سپاسگزارم که امروز با همه‌ی شما صحبت می‌کنم. من و دَن کوالیک[۳] اخیراً از یک مأموریت حقیقت‌یابی به جمهوری خلق لوهانسک به میزبانی اتحادیه‌ی مهاجران سیاسی و زندانیان سیاسی اوکراین بازگشتیم. ما پس از ماه‌ها برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی دشوار، احساس کردیم که این مأموریت برای ما ضروری بود تا خودمان این وضعیت را در میدان مشاهده کنیم، از آن جمله مصاحبه با مردم محلی و مقاماتی که از آغاز این درگیری در سال ۲۰۱۴ یک طرف این مناقشه بوده‌اند. این یک نکته‌ی ضروری است. این جنگ در سال ۲۰۲۲ با عملیات ویژه‌ی نظامی روسیه آغاز نشد. بلکه از سال ۲۰۱۴ شروع شد. من می‌خواهم بر این نکته تأکید کنم. مردم جمهوری‌های خلق دونتسک و لوهانسک در دونباس یک دهه بمباران، تروریسم و ​​بی‌رحمی را که همه‌ی آن در غرب به‌شدت کمتر گزارش شده یا حتی به اشتباه گزارش شده‌اند، تحمل کرده‌اند. ما از گورهای دسته‌جمعی که شامل صدها غیرنظامی کشته شده بود، بازدید کردیم که برخی از آن‌ها تا به امروز ناشناس مانده‌اند. آن‌ها بخش کوچکی از ده‌ها هزار غیرنظامی هستند که در این محاصره در دونباس کشته یا زخمی شدند. ما زیرساخت‌های غیرنظامی ویران شده و دیگر نمونه‌های فیزیکی جنایات جنگی را که توسط ارتش اوکراین انجام شده بود، دیدیم. آنچه ما یافتیم، درک کاملاً متفاوتی را ارائه داد که فراتر از روایت‌های کوته‌نظرانه‌ی ارائه شده از سوی رسانه‌های جریان اصلی اینجا در ایالات متحده بود. در مأموریت ما دو گرجی (یک روزنامه نگار و یک کنش‌گر) به ما پیوستند. تشابه بین گرجستان و اوکراین در برابر هم‌دستی غرب و گسترش ناتو، قابل توجه است. گرجی‌ها بیم آن را دارند که قفقاز جبهه‌ی بعدی برای ایالات متحده و ناتو باشد.

نخست و مهم‌تر از همه، این روایت که روسیه در سال ۲۰۱۴ به دونباس «تهاجم» کرد، کاملاً نادرست است. این [نگاه] نه‌تنها عاملیت مردم محلی را از آن‌ها سلب می‌کند، بلکه بیشتر درکی از آن مردم را ترویج می‌کند که [گویا] آنجا بر خلاف میل آن‌ها اشغال شده است. واقعیت این است که مردم دونباس در سال ۲۰۱۴ شهروند اوکراین بودند. بسیاری هنوز هم هستند. برخی در دولت اوکراین، ارتش و نیروهای پلیس آن خدمت می‌کردند. با این حال، شورش میدان در سال ۲۰۱۴ و برکناری رئیس‌جمهور ویکتور یانوکوویچ، امواجی از درگیری در سراسر کشور ایجاد کرد. ظهور گروه‌های افراطی از جمله شبه‌نظامیان و نیروهای شناخته‌شده‌ی نئونازی و همچنین ناسازگاری تاریخی جاری و انکار زبان و هویت روسی، از مؤلفه‌های قطعی درگیری داخلی نهایی بودند که به سرعت به جنگ داخلی تبدیل شد. آن‌گونه که بازرس حقوق بشر و معاون وزیر خارجه‌ی سابق جمهوری خلق لوگانسک، آنا سوروکا[۴] به من گفت: «من یک افسر اوکراینی بودم – به ما گفته شد که میهن خود را دوست داشته باشیم و میهن‌پرست باشیم – احساس می‌کنم شخصاً به من خیانت شده است.» این پلیس اوکراین بود که امنیت مناطقی را که در همه‌پرسی‌ آنجا به استقلال رای دادند، تأمین کرد. این پلیس و پرسنل نظامی اوکراین بودند که احساس کردند دولت جدید در کی‌یف در جهت منافع مردم آن‌ها نیست و تصمیم گرفتند از مردم در دونباس حمایت و پشتیبانی کنند. آن‌ها به سادگی لباس‌های خود را عوض‌کردند، اما هنوز اوکراینی بودند. بنابراین، این اوکراینی‌ها بودند که بر سرِ گذشته، حال و آینده‌ی خود با یکدیگر وارد مبارزه شدند.

ما از نزدیک شاهد فروپاشی زیرساخت‌ها، کارخانه‌های تعطیل شده، جاده‌های آسفالت نشده و خانه‌های مسکونی فرسوده بودیم. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که ما از مردم در سراسر منطقه‌ی لوهانسک شنیدیم که از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۴، سرمایه‌گذاری بسیار کمی در شرق اوکراین انجام شده است. شرق اوکراین بدون برنامه‌ی نوسازی، بازسازی، سرمایه‌گذاری و توسعه، نیازمند باقی ماند. برعکس، بخش عمده‌ای از پول در کی‌یف و غرب اوکراین متمرکز شد. این سبب شد که شرق اوکراین از سوی بسیاری به‌عنوان سرزمینی عقب مانده، بی‌سواد و بدوی با «مردم بی‌خانمان، مست، کثیف و ضد اجتماعی» تصور شود. این تقسیم بین اوکراین غربی و شرقی، دارای پیشینه‌ی تاریخی است که تجزیه و تحلیل و فهم [درست] آن اهمیت [زیادی] دارد. بحران جمعیتی در اوکراین پس از فروپاشی شوروی، بحرانی عمیق‌تر و قطعی را نشان می‌دهد، زیرا میلیون‌ها نفر در جستجوی زندگی بهتر آنجا را ترک کرده‌اند. با این حال، از سال ۲۰۲۲ و الحاق منطقه به فدراسیون روسیه، سرمایه‌گذاری و پیشرفت‌های عظیمی در زیرساخت‌ها در دونباس صورت گرفته است. ما شاهد آسفالت راه‌های جدید در سراسر منطقه و همچنین احداث ساختمان‌های آپارتمانی جدید، ساخت خوابگاه‌های دانشگاهی، زمین‌های بازی، مدارس و همچنین بازسازی تأسیسات و کارخانه‌های قدیمی هستیم. آن‌گونه که یکی از ساکنان محلی می‌گوید: «وقتی روسیه مداخله می‌کند، جاده‌ها، کتابخانه‌ها و مدارس را باقی‌می‌گذارد، [اما] وقتی ناتو به کشوری حمله می‌کند، همه‌ی آنچه برجا می‌گذارد، تنها آوار است.» ما از این فرصت برخوردار شدیم تا از کارخانه‌ی آهن و فولاد آلچفسک[۵] بازدید کنیم، یک مجموعه‌ی متالورژی که قدمت آن به قرن نوزدهم باز می‌گردد. در زمان اتحاد جماهیر شوروی، این کارخانه بیش از ۶۰،۰۰۰ نفر را در استخدام خود داشت که یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌ها در نوع خود در اروپا بود. تحت دولت اوکراین، این کارخانه مورد خصوصی‌سازی قرار گرفت و مدیریت و عملیات آن برون‌سپاری شد. تا سال ۲۰۱۰، تعداد کارگران این کارخانه به ۷۰۰۰ نفر کاهش یافت. ساکنان محلی به ما گفتند که این تغییر فاحش اقتصادی در نتیجه‌ی تلاش‌های خصوصی‌سازی و مقاومت مردم محلی در برابر آن‌ها، منجر به قتل دو مدیر کارخانه شد. این کارخانه از سال ۲۰۱۴ کار خود را گسترش داده است و در حال حاضر حدود ۱۴۰۰۰ کارگر [در آن] مشغول به کار هستند. محاصره‌ی منطقه توسط نیروهای اوکراینی منجر به گلوله‌باران نیروگاه و همچنین دانشگاه فنی مجاور آن شد که خوابگاه‌های آن با مهمات دقیق[۶] مورد حمله قرارگرفت. ما آثار تخریب‌های ناشی از موشک‌ها، خمپاره‌ها، توپخانه و حملات هواپیماهای بدون سرنشین را بر ساختمان‌ها دیدیم که توسط مقامات محلی در حال بازسازی و تعمیر بودند. 

دونباس سرزمین زخم‌های فراوان است. مردم محلی قتل عام وحشیانه‌ی کودکان در طول جنگ کبیر میهنی را در نزدیکی مکان‌های تاریخیِ جنگ کبیرِ میهنی که در آن هزاران یهودی، کمونیست، غیرنظامیان شوروی با منشأ قومی روسی و سایر افراد نامطلوب [از نظر فاشیست‌ها] قتل عام شدند، بازگو کردند. این کودکان که به زور از آغوش مادرانشان جدا شده بودند، توسط نازی‌ها و هم‌دستان ملی‌گرای اوکراینی‌شان که سیانور را زیرِ بینی کودکان قرار داده بودند، اعدام شدند. زیرا گلوله‌ها آنقدر گران‌بها بودند که برای بچه‌ها تلف نمی‌شد. در نزدیکی همین مکان بود که در اوایل جنگ در سال ۲۰۱۴، یک خانه‌ی سالمندان برای مصارف نظامی به کنترل نیروهای اوکراینی درآمد تا از سالمندان به عنوان سپر انسانی استفاده کنند. در روزهای بعد، یک حادثه منجر به آتش سوزی فاجعه‌آمیزی شد که بسیاری از ساکنان آن خانه‌ی سالمندان را به کام مرگ کشاند، چراکه بسیاری از آن‌ها قادر به تردد نبودند و در نتیجه در طبقه‌ی دوم زنده زنده در آتش سوختند. در مورد نیروهای شبه نظامی اوکراینی که بسیاری از آن‌ها ملی‌گرا و نئونازی بودند، به ما گفتند که در یک مورد پیرمردی را با قنداق تفنگ‌های خود مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس او را در مقابل چشمان همسایگانش به ضرب گلوله کشتند. ما در گفتگوهای‌ خود با مردم محلی و مقامات، از جنایات جنگی زیادی که نیروهای تحت حمایت کی‌یف از سال ۲۰۱۴ مرتکب شده بودند، مطلع شدیم. در تابستان ۲۰۱۴، لوهانسک تحت محاصره‌ی کامل نظامی، اجتماعی، اقتصادی و بشردوستانه قرار داشت. اوکراین از آب به عنوان سلاح جنگی استفاده کرد و آب بسیاری از روستاهای لوهانسک را قطع کرد. کودکان برای حضور در مدرسه مجبور بودند با پای پیاده یا حمل و نقل عمومی تا فاصله‌ی ۲۰ تا ۳۰ کیلومتری از مناطق جنگی [در معرض آتش] سفر کنند. ما از محل تهاجم یک روز پیش به یک ساختمان مسکونی توسط موشک HIMARS دقیق آمریکا که منجر به کشته شدن چهار غیرنظامی در شهر لوهانسک شد، بازدید کردیم. بوی بد گوگرد ناشی از پیشران موشک هنوز در محل حس می‌شد. ما از سایر مکان‌های تخریب‌شده در سطح شهر و منطقه نیز بازدید کردیم. یک مجتمع آپارتمانی که با مهمات آمریکایی مورد هدف قرار گرفته بود، منجر به داغان‌کردن بیش از ۱۶۰۰ پنجره شد. در اطراف ما، در هیچ نمایی از ساختمان، هیچ پنجره، ورقه‌های پلاستیکی یا دریچه‌ی جدیدی نصب نبود. این تروریسم است.

مردم محلی مورد پُلِ استانیتسا لوهانسکا[۷] را که در سال ۲۰۱۵ توسط نیروهای اوکراینی تخریب شد، تعریف کردند. پل، یک قطعه حیاتی از زیرساخت در منطقه و تنها نقطه‌ی عبور، در ساحل رودخانه فرو ریخته بود. به ما گفته شد که یک خودروی اوکراینی نیز بر روی پل ویران شده، آمده و منفجر شده و منجر به تخریب بیشتر پل شده است. مردم مجبور بودند تا برای دیدن خانواده یا برای سایر نیازها، از زیر آوارهای بسیار خطرناک و نااَمن آن عبور کرده و به این طرف و آن طرف بروند. بازنشستگان مجبور بودند برای دریافت مقرری دولتی خود به طرف اوکراینی رفت و آمد کنند. در حالی‌که آن‌ها فقط با کارت بانکی می‌توانستند این کار را انجام دهند، باید برای دریافت حقوق بازنشستگی خود شخصاً به بانک معرفی مراجعه‌کنند. برای بازنشستگان سالخورده، این نقض فاحش حقوق آن‌ها بود، به‌ویژه برای کسانی که سرِپا نبودند. بدین ترتیب، مردم بیش از چهار سال مجبور به بالا رفتن از این پل شکسته شدند. رفت‌و‌آمد به‌صورت معمول حدود ۱۲۰۰۰ نفر در روز بود. دولت در کی‌یف، پُلِ موقت پیشنهادی کمیته‌ی بین‌المللی صلیب سرخ[۸] (RCIC) را رد کرد و بعداً آلمان میلیون‌ها یورو برای بازسازی پُل فرستاد که به روشی نامنظم و ناپایدار به انجام رسید.

ما از این فرصت برخوردار شدیم تا با ولادیسلاو نیکولایویچ دینگو[۹]، وزیر امور خارجه‌ی سابق جمهوری خلق لوهانسک، گفتگوهای گسترده‌ای داشته باشیم. وزیر دینگو اطلاعات محرمانه‌ی گسترده‌ای از مذاکرات دیپلماتیک و صلح از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲ در اختیار ما قرار داد. او حتی به ما اجازه داد تا توافقات پروتکل امضا شده‌ی اصلی که بخشی از توافقنامه‌‌های مینسک بودند، را ببینیم. در گفتگوهای ما، کاملاً مشخص شد که وضعیت آشفته در دولت اوکراین پس از سال ۲۰۱۴ ، منجر به از بین رفتن بیشتر اعتماد و همکاری بین مردم دونباس و رژیم کی‌یف شد. بسیاری از توافقاتی که به دست آمد، به صورت قانون درنیامد، به اجرا گذاشته نشد، یا حتی  یک شبه مواضع [حاکمان کی‌یف] تغییر کرد. در مورد دخالت سازمان ملل در جمهوری خلق لوهانسک که از سازمان ملل درخواست حمایت کرده بود، به ما گفته شد که از سوی بان کی مون[۱۰] دبیرکل وقت سازمان ملل، استفان اوبراین[۱۱]، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه و هماهنگی امداد اضطراری این سازمان برای کمک به این وضعیت در لوهانسک اعزام شد. اوبراین به لوهانسک آمد و در تعمیر زیرساخت‌ها و تجهیزات غیرنظامی کمک کرد. با اینکه نامه‌ی تشکری از استفان اوبراین [جهت برگزاری رفراندوم] دریافت شد، این همه‌پرسی استقلال با شرکت اکثریت قاطع مردم لوهانسک به رسمیت شناخته نشد. در واقع، سازمان ملل متحد همچنان از جمهوری خلق لوهانسک به عنوان «تروریست» یاد کرد تا حدود سال‌های ۲۰۱۷-۲۰۱۶ که استفاده از «تروریست» متوقف شد. برای همه روشن است که ببیند مردم لوهانسک تروریست نیستند.

مردم دونباس ۱۰ سال است که در جنگ هستند. ۱۰ سال تروما. یک نسل کامل از طریق این جنگ زندگی کرده است. با این حال، مقاومت و سرسختی مردم قابل توجه است. زندگی در این شرایط وخیم، ادامه دارد و مردم به دنبال لذت بردن از زندگی خود هستند. با این حال، خطر جنگ همه‌جانبه بین ایالات متحده و متحدانش در ناتو و روسیه همچنان باقی است. بسیاری از مردم محلی که ما با آن‌ها ملاقات کردیم، از روسیه به‌دلیل عدم شناسایی جمهوری خلق لوهانسک [۱۲](LPR) و جمهوری خلق دونتسک[۱۳](DPR)  به مدت هشت سال که آن‌ها را در وضعیت بلاتکلیفی قرار داده بود، عصبانی بودند. شعارهای «روسیه، روسیه، روسیه» در سال ۲۰۱۴ با هدف تبدیل شدن به بخشی از روسیه در آن زمان سر داده نشد، بلکه آن‌‌ها خواستار مورد حمایت قرار گرفتن از سوی روسیه بودند، برای محافظت از غیرنظامیان در برابر رژیم تحت حمایت غرب بود که فرهنگ و سنت‌های آن‌ها را که از اتحاد جماهیر شوروی به ارث رسیده بودند، غیرقانونی می‌دانست و سعی می‌کرد با تحمیل ناسازگاری تاریخی و ارزش‌های فرهنگی خارجی، آن‌ها را تغییر دهد. این جنگ برای بقای مردم دونباس است، نه جدایی طلبی، توسعه‌طلبی و نه «امپریالیسم» روسیه. از اوایل سال ۲۰۱۴، مردم دونباس از دولت اوکراین خواسته‌اند تا به قول یکی از افراد محلی، «حقوق، زبان، تاریخ و قهرمانان ما» را حفظ کند. دوست ما الکسی آلبو[۱۴]، یک فعال اوکراینی اهل اودسا که در قتل عام ساختمان اتحادیه‌ی کارگری در اودسا در سال ۲۰۱۴ به شدت مجروح شد، جنایات زیادی را که رژیم اوکراین و نیروهای فاشیست و شبه‌نظامیان مختلف علیه دوستان، خانواده و رفقای او مرتکب شده بود، فاش کرد. او ویدئویی را نشان داد که در آن نفربرهای زرهی اوکراینی در خیابان‌ها افراد غیر مسلح را زیرمی‌گرفتند. به این جنایات باید پاسخ داده می‌شد. مردم دونباس می‌دانستند که جنگی در سال ۲۰۱۴ در راه است. مردم محلی ترس خود را از جنگی که جامعه را متلاشی کند، بازگو کردند. مردم سرگردان بودند. چیزی که به آن‌ها نمی‌چسبد، تجزیه‌طلبی است. آن‌ها هرگز چنین چیزی را نشان ندادند. مردم دونباس می‌خواهند در صلح زندگی کنند و حقوقشان رعایت شود. وقتی از آن‌ها پرسیده شد که آیا آن‌ها می‌خواهند دوباره بخشی از اوکراین باشند، هر فردی که با آن‌ها صحبت می‌کردم، قاطعانه می‌گفت «نه». این حرف روشنی است که مردم لوهانسک زده‌اند. هرگونه توافق صلح آینده باید از آن نقطه آغاز شود.     متشکرم.

منبع: https://popularresistance.org/united-nations-press-briefing-regarding-factfinding-mission-to-donbass-moscow/

زیرنویس:

[۱] https://waporgan.org/?p=3927

[۲] Christopher Helali

[۳]Dan Kovalik

[۴] Anna Soroka

[۵] the Alchevsk Iron and Steel Works plant

[۶] precision munitions

طبق تعریف، مهمات هدایت‌شونده دقیق (PGM) Precision-Guided Munition ، موشک یا بمب انفجاری است که توسط یک سیستم کنترل «جستجوگر» با استفاده از پرتو هدایت لیزری، یک سیستم موقعیت‌یابی جهانی (GPS) و/ یا یک اینرسی یکپارچه هدایت سیستم ناوبری برای دستیابی به اهداف نظامی با دقت بالا می‌شود. بدین ترتیب مشخص می‌شود که کمک‌ها نجومی تسلیحاتی غرب در اوکراین برای چه اهدافی مورد استفاده قرار گرفته است! (م)

[۷] Stanitsa Luhanska

[۸] International Committee of the Red Cross (RCIC)

[۹] Vladislav Nikolaievich Deinego

[۱۰] Ban Ki-moon

[۱۱] Stephen O’Brien

[۱۲] Luhansk People’s Republic (LPR)

[۱۳] Donetsk People’s Republic (DPR)

[۱۴] Alexei Albu

https://akhbar-rooz.com/?p=248418 لينک کوتاه

3.8 10 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الف باران
الف باران
20 روز قبل

غرب با کمک ناتو دست‌نشاندگان خویش در اوکراین را تا دندان مسلح نمود وآموزش نظامی داد و به ظاهر چنین وانمود کرد که این کشور عضو ناتو نیست. در حالی که ارتش ناتو با تمام مستشاران خویش در این کشور مستقر شده بود و تدارک تجاوز و حمله به روسیه را می‌دید. آنها در درجه نخست آزموده‌ترین، مجهزترین و قدرتمندترین لشگرهای خویش را در دونباس مستقر ساختند تا با تسخیر دنباس و لهانسک به مرزهای روسیه نزدیک گردند، آنها در اوکراین سنگرهای عمیق حفر کردند، انبارهای بزرگ اسلحه ساختند، نیروی مسلح نازی‌ها را به صورت بخشی از ارتش اوکراین درآورده و فرماندهان نازی ” آزوف” را به مقام‌های عالی‌رتبه ارتش اوکراین ارتقاء دادند. پس زمینه‌سازی فقط در عرصه فرهنگی نبود، بلکه زمینه‌سازی برای جنگ و تجاوز نیز بود که نتایج عملی روشن و نسل‌کشی اوکرائینی‌های روس‌تبار را به همراه داشت. از اوکراین دعوت شده بود در تدوین استراتژی سی سال آینده ناتو شرکت کند. اوکراین به بخش نامرئی ارتش ناتو استحاله شد . ادامه

الف باران
الف باران
20 روز قبل

..مسئله تجاوز ناتو به روسیه یک امر زمانی و پیش‌رو بود. روسیه با نفوذی که در اوکراین داشت و با توجه به این که سی درصد مردم اوکراین روس‌تبار بوده و اکثریتی در آنجا به روسی تکلم می‌کنند از این تحولات خبر داشت.آنها که خواهان درگیری نبودند تلاش فراوان کردند تا با مذاکرات با اروپا سیاست حسن همجواری و صلح را در اوکراین حفظ کنند و حتی‌الامکان از برخورد و درگیری جلوگیری نمایند. روسیه رسما اعلام کرده بود که تلاش برای این که اوکراین را با خلف وعده غرب، عضو ناتو کنند، اعلان جنگ به روسیه است و این خط سرخی است که روسیه آن را نخواهد پذیرفت . از نظر روسیه و همه جهان طرح عضویت اوکراین در ناتو اعلان جنگ رسمی غرب علیه روسیه بود..

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x