٣۶ سال پیش در تابستان ١٣۶٧، هزاران زندانی مجاهد، چپ، کمونیست و دمکرات بدستور مستقیم خمینی بنیانگذار حکومت اسلامی و اولین ولی فقیه، به جوخه های مرگ سپرده شدند. بسیاری ازاین زندانیان سیاسی در بیدادگاههای حکومت اسلامی به حبس محکوم شده و برخی از آنان دوره محکومیت خود را نیز سپری کرده بودند.
خمینی در فتوایی که درتیر ماه ١٣۶٧ برای قتل عام زندانیان سیاسی صادر کرد به هئیت مرگ، متشکل از حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی و مصطفی پور محمدی دستور داد که به دشمنان اسلام رحم نکرده و آنان را هر چه سریعتر نابود کنند.
تردیدی نیست که پایان جنگ ٨ ساله با عراق، پذیرش قطعنامه ۵٩٨ و نوشیدن «جام زهر» توسط خمینی در سرعت بخشیدن به کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سرتاسر ایران تاثیر داشته اند، اما شواهد بسیاری حاکی از آنند که این نقشه شوم و جنایتکارانه، ماهها قبل از پایان جنگ، از جانب مسئولین حکومتی برنامه ریزی شده بود.
هر چند امروزه برهمگان آشکار شده که نظام اسلامی حاکم بر ایران طی بیش از ۴۵ سال حیات ننگین خود، مرتکب جنایات بیشماری شده و سرکوب، شکنجه و اعدام مبارزین راه آزادی، اصلی ترین ابزار حکمرانی این رژیم ضد بشریست اما هنوز بسیاری از ابعاد کشتار دسته جمعی هزاران زندانیان سیاسی و عقیدتی در تابستان ۶٧ که گواه انکارناپذیر “جنایت علیه بشریت” است در پرده ابهام باقیست. با وجود گذشت ٣۶ سال از این جنایت هولناک، هنوز خانواده ها و بازماندگان دادخواه زندانیان قتل عام شده در تابستان ۶٧ بطور دقیق نمی دانند که بر عزیزان و فرزندانشان چه رفته است.
این “جنایت علیه بشریت” که در بی خبری و سکوت مرگبار بر جامعه صورت گرفت، انعکاسی در بین مردم نداشت و سران رژیم و همه جناحهای آن در سالهای نخست با انکار و سپس با توجیه آن سعی کردند این جنایت هولناک به فراموشی سپرده شود. هم راستا با این ترفند ها، رژیم طی سالهای گذشته برای از بین بردن آثار جرم و جنایت خود، خاوران، معرفترین گورستانی که پیکرهای برخی ازاعدام شدگان در آنجا و در گورهای دسته جمعی دفن شده اند را بارها با بولدوزر شخم زده است. دستگیری و آزار و اذیت مکررخانواده های دادخواه یکی دیگر از حربه ها و شیوه های دستگاههای امنیتی رژیم برای افشاء نشدن ابعاد و در پرده سکوت ماندن این جنایت بوده است.(شیوه ای که هم اکنون نیز در مورد سایر خانواده های دادخواه از جمله کشته شدگان و اعدام شدگان اعتراضات ٩۶، ٩٧، ٩٨ و به طور اخص خیزش انقلابی ” زن، زندگی، آزادی” بکار گرفته می شود با این تفاوت که امروزه با وجود اینترنت و شبکه های اجتماعی، اخبار در داخل و خارج از ایران منتشر می شوند).
با وجود همه این اقدامات غیر انسانی و ضد بشری، جنبش دادخواهی متشکل از بسیاری از خانواده های اعدامیان رژیم، اعدامهایی که قبل از دهه ۶٠ آغاز شده و طی دهه ۶٠ و بخصوص در تابستان ۶٧، در ابعاد دهشتناکی صورت گرفتند و طی سالهای اخیر نیز ادامه دارند، مسیر خود را با گذر از فراز و نشیبهای بسیار، طی کرده و به یکی از جنبش های اجتماعی مطرح در ایران تبدیل گشته است.
پروسه محاکمه حمید نوری در سوئد، شهادتهای برخی از جان بدر بردگان کشتار دسته جمعی تابستان ۶٧ و تعدادی از بازماندگان این کشتار و محکومیت او به حبس ابد به جرم مشارکت در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶٧، یکی از دستاوردهای جنبش دادخواهی در ایران و یک پیروزی برای این جنبش است. هرچند اقدام سازشکارانه و شرم آور دولت سوئد با حکومت اسلامی و مبادله حمید نوری با ٢ شهروند زندانی سوئدی در ایران، طعم این پیروزی را تلخ ساخت اما می توان گفت که یکی از اهداف اصلی این دادگاه که شناساندن چهره ضد بشری رژیم ایران به جهانیان بود، بر آورده شده و این امکان را برای محاکمه سران جنایتکارش در برخی کشورهای دیگر فراهم ساخته است.
در چنین روزهایی که یاد آور تابستان خونین ۶٧ است و در آستانه دومین سالگرد خیزش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” جنبش ژینا ( مهسا)، ما یاد و نام همه مبارزین و جانباختگان راه آزادی و عدالت را گرامی می داریم. ما عمیقا بر این باوریم که علی رغم سرکوب ،شکنجه ، اعدام وکشتار، مردمان ایران، هرچند با فراز و نشیب، مبارزات خود را ادامه خواهند داد و این رژیم ضد بشری را سرنگون کرده و سران جنایتکار آن را به جرم جنایاتی که مرتکب شده اند در دادگاههای عادلانه محاکمه خواهند کرد.
زنده باد یاد و خاطره تمامی جانباختگان راه آزادی
سرنگون باد رژیم اسلامی حاکم بر ایران
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
چهارشنبه ٣١ مرداد ١۴٠٣ / ٢١ آگوست ٢٠٢۴
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- بیانیه کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران: تداوم و گسترش مبارازت مردم در سالی که گذشت
- سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران: کودتای ننگین ٢٨ مرداد هرگز از یادها نخواهد رفت.
- سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران: ابعاد هولناک کشتار تابستان ۶٧ هر چه بیشتر آشکار می شوند!
- پیام کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران به مراسم های ویژه سیمین سالروز ترور رهبران حزب دمکرات کُردستان ایران در برلین
شورشهایی که در سالهای گذشته انجام گرفت نشان داد که رژیم جمهوری سرمایه داری اسلامی حاکم تا به چه حد آمادگی تمرکز نیرو و سرکوب خشونت آمیز مبارزات و اعتراضات مردم را دارد و برای روز مبادا حساب باز کرده است. هرچه این مبارزات قهرآمیزتر گردد، خشونت ضد انقلاب متمرکز و فشرده تر خواهد شد.این نیروهای سرکوب شامل سپاه پاسداران، بسیجیها، عوامل لباس شخصی، لومپن پرولتاریا، باندهای مخفی تروریستی فدائیان اسلام که چندین هزار نفرند و نیروهای سرکوبگر ضد شورش که تا دندان به تجهیزات مدرن مجهزند و ماموران انتظامی و سرانجام حتی ارتشی خواهند بود. در پیشگیری از مبارزه مردم تمام نقاط راهبردی و مهم شهرها و جاده ها را با دوربینهای چهره شناس تجهیز کرده اند، بطوریکه بعد از سرکوب و آرامش در خیابانها، تازه پیگرد مبارزان و معترضان بر اساس بررسی تصاویر و اطلاعاتی که در این مدت با حوصله جمع آوری نموده بودند، آغاز می شود . سیاست سرکوب رژیم در تمام عرصهها ها سازمانیافته و حسابگرانه بود. ادامه
غافلگیری رژیم تنها از دامنه اعتراضات، سرعت گسترش و عمق آن بود. شورش های گذشته نشان داد که مردم آماده جانبازی اند و حاضرند برای تحقق خواسته هایشان قربانی دهند.جان مردم به لبشان رسیده است. گرانی کمر شکن، فقر، تبعیض، ریاکاری و دروغگوئی، عدم پذیرش مسئولیت و پاسخگوئی به مردم، قانون ستیزی، پارتی بازی، احتکار، قاچاق، راهزنی افسانه ای و فرار از مجازات و …، مواد آتشزائی هستند که آتش خشم مردم را شعلهور ور می سازند. و این امر موقتی نیست و رژیمی که بر این اساس خانواده مافیائی سرمایه دارانه خود را بنا کرده است، نمی تواند دزدها و مفسدان را دستگیر کند. این خود بن بست رژیم است. سرکوب، بازهم سرکوب و سرانجام نیز سرکوب، آینده بی فرجام رژیم است، زیرا طغیان عمومی را که به فروپاشی نظام منجر میگردد در بطن خود می پروراند.
همین الان هم در بر پایه ی قبلی میچرخد، ولی آهسته تر ، خاموش تر و با شیوه های دیگر.